تأمین در لغت به معانی مختلفی از قبیل ایمن کردن، حفظ کردن و امن کردن آمده و در اصطلاح، تأمین خواسته یکی از تدابیر احتیاطی است که به وسیله آن، خواهان، عین خواسته یا معادل آن از اموال خوانده را، تا پایان دادرسی به حیطه توقیف درآورده و از نقل و انتقال آن جلوگیری میکند تا طلب خود را وصول کند.
هر گاه کسی از دیگری طلبی داشته یا مالی به او امانت داده باشد اما پس از مدتی نامبرده (شخص امانتدار یا بدهکار) از موقعیت خود سوء استفاده کرده و بخواهد با حیف و میل اموال یا پنهان کردن آن از استرداد دین یا مال خودداری کند و در نتیجه وصول آن مال از او ممکن نباشد، قانونگذار به بستانکار یا صاحب مال اجازه میدهد که فوراً بدون اطلاع طرف (بدهکار یا امانتگیرنده)، طلب یا مال را به وسیله دادگاه توقیف کرده و سپس در صورت اقتضا علیه او اقامه دعوا کند.
شرایط صدور
صدور قرار تامین خواسته، مستلزم وجود شرایطی به شرح ذیل است:
درخواست
صدور قرار تأمین خواسته مستلزم درخواست خواهان است که این شرط در ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی مدنی پیشبینی شده است همچنین ذکر مواد 2 و 48 قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص «درخواست رسیدگی به دعوا و شروع آن» مفید فایده به نظر میرسد. بر اساس ماده ۲ این قانون، «هیچ دادگاهی نمیتواند به دعوایی رسیدگی کند؛ مگر اینکه شخص یا اشخاص ذینفع یا وکیل یا قائممقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست کرده باشند.»
همچنین طبق ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی، «شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست است؛ دادخواست به دفتر دادگاه صالح و در نقاطی که دادگاه دارای شعب متعدد است، به دفتر شعبه اول تسلیم میشود.» قانونگذار در ماده ۱۰۸ این قانون در خصوص تامین خواسته نیز میگوید «خواهان میتواند قبل از تقدیم دادخواست یا ضمن دادخواست راجع به اصل دعوا یا در جریان دادرسی تا وقتی که حکم قطعی صادر نشده، در موارد زیر از دادگاه درخواست تامین خواسته کند و دادگاه مکلف به قبول آن است:
- دعوا مستند به سند رسمی باشد.
- خواسته در معرض تضییع یا تفریط باشد.
- در مواردی از قبیل اوراق تجاری واخواستشده که به موجب قانون، دادگاه مکلف به قبول درخواست تامین باشد.
- خواهان، خساراتی را که ممکن است به طرف مقابل وارد آید، نقدا به صندوق دادگستری بپردازد.
تبصره: تعیین میزان خسارت احتمالی، با در نظر گرفتن میزان خواسته به نظر دادگاهی است که درخواست تامین را میپذیرد. صدور قرار تامین موکول به ایداع خسارت خواهد بود.»
بنابراین اگر به عنوان مثال، دعوا مستند به سند رسمی بوده یا خواسته در معرض تضییع یا تفریط باشد و سایر شرایط صدور قرار نیز حاصل باشد اما خواهان درخواست تأمین نکند، دادگاه نمیتواند قرار تأمین خواسته صادر کند.
زمان طرح درخواست و شکل آن
با توجه به صدر ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان میتواند قبل از تقدیم دادخواست یا ضمن دادخواست راجع به اصل دعوا یا در جریان دعوا تا قبل از صدور حکم قطعی … از دادگاه درخواست تأمین خواسته کند.
درخواست قبل از تقدیم دادخواست
در این حالت، دادخواست راجع به اصل دعوا تقدیم نشده است بنابراین علیالقاعده، پروندهای درباره اختلاف طرفین در دادگاه مطرح نشده است که به شعبهای از دادگاه ارجاع شده باشد. لذا درخواست باید توسط مقام ارجاعکننده به یکی از شعب ارجاع شود که این امر مستلزم ثبت درخواست در دفتر ثبت دادخواستهای دفتر کل است. در نتیجه باید بر روی برگ چاپی مخصوص (برگ دادخواست) تنظیم شود. این موضوع بدان معنا نیست که رسیدگی به درخواست تأمین خواسته مستلزم تقدیم دادخواست است. البته در صورتی که مستند دعوا، اسناد تجاری واخواستشده باشد، قانون تجارت درخواست تأمین خواسته ضمن اقامه دعوا را تجویز میکند.
درخواست ضمن دادخواست
در این صورت، خواهان در همان برگ دادخواست که به موجب آن دادخواهی کرده است، درخواست تأمین خواسته را مطرح میکند.
درخواست در جریان دادرسی
پس از تقدیم دادخواست، در جریان دادرسی و قبل از صدور رأی قاطع در مرحله نخستین یا تجدیدنظر، درخواست تأمین خواسته مجاز است. در این صورت، درخواست تأمین که از همان دادگاه (شعبه) مرجوعالیه به عمل میآید، ممکن است بر روی برگ معمولی (و نه برگ دادخواست) یعنی به موجب لایحه و حتی به دلالت ماده 503 قانون آیین دادرسی مدنی به صورت شفاهی در جلسه مطرح شود که در این صورت، باید توسط دادگاه در صورتجلسه نوشته شده و به امضای درخواستکننده برسد.
هرگاه پس از صدور رأی بدوی قابل تجدیدنظر، درخواست تأمین خواسته شود، مرجع صالح، در صورتی که دادخواست تجدیدنظر نشده، دادگاه صادرکننده رأی و در غیر این صورت، دادگاه تجدیدنظر است؛ زیرا با تجدیدنظرخواهی، صلاحیت دادگاه نخستین پایان مییابد. صدور قرار تأمین خواسته، به درخواست خواهان، در زمان توقیف دادرسی نیز امکانپذیر است اما اگر مورد مشمول بندهای الف، ب و ج ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی نباشد، صدور قرار منوط به دادن تأمین است.
لزوم تصریح خواسته مورد نظر در درخواست تامین
خواستهای که باید تأمین شود، باید در درخواست تصریح شود؛ بنابراین اگر خواسته وجه نقد است، میزان آن و اگر عین معین است، تمام مشخصات آن باید نوشته شود. هرگاه خواسته عین معین نباشد (برای مثال یکصد سکه بهار آزادی) چون معادل قیمت آن از اموال خوانده قابل بازداشت است، قیمت واقعی خواسته باید مشخص شود. در این خصوص، ماده ۱۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی میگوید:
«اگر خواسته، عین معین بوده و توقیف آن ممکن باشد، دادگاه نمیتواند مال دیگری را به عوض آن توقیف کند.»
البته تعیین قیمت واقعی خواسته نافی اختیار بند 4 ماده 62 این قانون نیست. بر اساس این ماده، «بهای خواسته به ترتیب زیر تعیین میشود: بند 4: در دعاوی راجع به اموال، بهای خواسته مبلغی است که خواهان در دادخواست معین کرده و خوانده تا نخستین جلسه دادرسی به آن ایراد یا اعتراض نکرده است؛ مگر اینکه قانون ترتیب دیگری معین کرده باشد.»
درخواستکننده تأمین
به موجب ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان میتواند ، درخواست تأمین خواسته کند. بنابراین:
- خواهان دعوای اصلی میتواند درخواست تأمین کند.
- خواهان بدوی در مرحله تجدیدنظر نیز کماکان خواهان باقی میماند و در نتیجه در این مرحله نیز میتواند تا قبل از صدور رأی قاطع این مرحله درخواست تأمین خواسته کند؛ حتی اگر در مرحله بدوی محکوم شده باشد. (محکومعلیه مرحله بدوی)
- خواهان بدوی در واخواهی نیز خواهان باقی میماند. بنابراین در صورتی که حکم غیابی علیه خوانده صادر شود و نسبت به آن واخواهی کند، خواهان بدوی (محکومله حکم غیابی یعنی واخوانده) میتواند تا قبل از صدور رأی قاطع این مرحله درخواست تأمین کند.
- هر گاه خواهان اصلی دعوای اضافی نیز اقامه کند، میتواند درخواست تأمین خواسته کند و همچنین است خواهان دعوای تقابل. خواهان دعوای تقابل نیز در مرحله تجدیدنظر خواهان این دعوا باقی میماند و میتواند درخواست مزبور را تقدیم کند. هر گاه پس از صدور رأی بدوی قابل تجدیدنظر، درخواست تأمین خواسته شود، مرجع صالح، در صورتی که دادخواست تجدیدنظر نشده، دادگاه صادرکننده رأی و در غیر این صورت، دادگاه تجدیدنظر است؛ زیرا با تجدیدنظرخواهی صلاحیت دادگاه نخستین پایان مییابد.
- وارد ثالث نیز در صورتی که در موضوع دادرسی اصحاب دعوای اصلی برای خود مستقلاً حقی قائل باشد، خواهان به مفهوم دقیق اصطلاح شمرده میشود و میتواند به طوری که در مورد خواهان اصلی گفته شد تا وقتی حکم قطعی صادر نشده است، درخواست تأمین خواسته کند. حتی اگر وارد ثالث خود را در محق شدن خواهان ذینفع دانسته و وارد دعوا شود، میتوان او را خواهان به شمار آورد. بنابراین صدور قرار تأمین خواسته به درخواست او امکانپذیر است؛ زیرا وارد ثالث میتواند در تأمین خواسته خواهان اصلی ذینفع باشد.
- شخص ثالثی که جلب میشود، خوانده محسوب و تمام مقررات راجع به خوانده درباره او جاری است (ماده 129 قانون آیین دادرسی مدنی) بنابراین همانگونه که صدور قرار تأمین خواسته به درخواست خوانده منتفی است (مگر اینکه خواهان تقابل باشد) صدور قرار تأمین خواسته به درخواست مجلوب ثالث نیز منتفی خواهد بود اما صدور قرار تأمین خواسته علیه مجلوب ثالث مجاز است.
مرجع صالح
قرار تأمین خواسته، ممکن است در دعاوی و امور حقوقی به درخواست خواهان یا در امور کیفری برای تأمین ضرر و زیان شاکی به درخواست وی صادر شود.
در امور حقوقی
به موجب ماده 11 قانون آیین دادرسی مدنی، درخواست تأمین از دادگاهی میشود که صلاحیت رسیدگی به دعوا را دارد. بر اساس این ماده، «دعوا باید در دادگاهی اقامه شود که خوانده، در حوزه قضایی آن اقامتگاه دارد و اگر خوانده در ایران اقامتگاه نداشته باشد، در صورتی که در ایران محل سکونت موقت داشته باشد، در دادگاه همان محل باید اقامه شود و هرگاه در ایران اقامتگاه یا محل سکونت موقت نداشته اما مال غیرمنقول داشته باشد، دعوا در دادگاهی اقامه میشود که مال غیرمنقول در حوزه آن واقع است و هر گاه مال غیرمنقول نیز نداشته باشد، خواهان در دادگاه محل اقامتگاه خود اقامه دعوا خواهد کرد.»
در امور کیفری
در این مورد باید به مواد 74 قانون آیین دادرسی کیفری و صدر ماده 3 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و اصلاحات سال 1381 رجوع کرد.
تأمین دعوای واهی
در مواردی که قانون امور حسبی، مراجعه به دادگاه را مقرر داشته، مانند درخواست مهر و موم ترکه، برداشتن مهر و موم ترکه و… تأمین دعوای واهی مصداق پیدا نمیکند. علاوه بر این استثنائات دیگری که در ماده 110 قانون آیین دادرسی مدنی تصریح شده است، نیز باید به این موارد افزود. بر اساس این ماده قانونی،
«در دعاویی که مستند آنها چک یا سفته یا برات باشد و همچنین در مورد دعاوی مستند به اسناد رسمی و دعاوی علیه متوقف، خوانده نمیتواند برای تامین خسارات احتمالی خود تقاضای تامین کند.»
واهی بودن دعوا از دو زاویه قابل بررسی است؛ گاهی میتوان دعوا را از جهت «موضوعی» واهی دانست؛ از این حیث که متکی به هیچ دلیلی نبوده یا موضوع ادعا اصلاً قابل تحقق نیست و گاهی دعوا را میتوان از جهت قانونی «حکمی» واهی دانست؛ از این حیث که حتی اگر موضوع ادعایی خواهان احراز شود، حقی علیه خوانده ایجاد نمیکند. مانند دعوای شخصی که بدون اذن مدیون دین او را ادا کرده و اکنون وجه پرداختی را از او مطالبه میکند.
گرفتن تأمین از خواهان مستلزم درخواست خوانده است. بنابراین دادگاه نمیتواند رأساً عمل کند. قرار رد دادخواست که در این مورد صادر میشود، از حیث قابلیت شکایت، مشمول قواعد عمومی است. بنابراین در محدوده مقررات مربوط میتواند قابل تجدیدنظر، فرجام و حتی اعتراض ثالث باشد. میزان تأمین، معادل هزینه دادرسی و حقالوکاله وکیل خوانده در مرحله بدوی است (هزینههایی مانند هزینه کارشناسی، اجرای قرارهای تحقیق و معاینه محل و …) مهلت دادن تأمین را قانونگذار مشخص نکرده و تعیین آن را به عهده دادگاه گذاشته است بنابراین موعدی که دادگاه تعیین میکند، با توجه به ماده 442 قانون آیین دادرسی مدنی، قضایی محسوب میشود.
ضمانت اجرای ماده 109 قانون آیین دادرسی مدنی
با توجه به ماده 109 قانون آیین دادرسی مدنی، تا وقتی که خواهان تأمین ندهد، دادرسی متوقف خواهد ماند و در صورتی که مدت مقرر در قرار دادگاه برای دادن تأمین منقضی شود و خواهان تأمین ندهد، به درخواست خوانده قرار رد دادخواست خواهان صادر میشود. پایان مهلت و ندادن تأمین، به خودی خود موجب صدور قرار رد دادخواست نمیشود بلکه این امر منوط به درخواست خوانده است. قرار رد دادخواست که در این مورد صادر میشود، از حیث قابلیت شکایت، مشمول قواعد عمومی است. بنابراین در محدوده مقررات مربوط میتواند قابل تجدیدنظر، فرجام و حتی اعتراض ثالث باشد.
جریمه نقدی
با توجه به تبصره ماده 109 قانون آیین دادرسی مدنی، چنانچه بر دادگاه محرز شود که منظور از اقامه دعوا، تأخیر در انجام تعهد یا اذیت و آزار طرف یا غرضورزی بوده، دادگاه مکلف است در ضمن صدور حکم یا قرار، خواهان را به تأدیه سه برابر هزینه دادرسی به نفع دولت محکوم کند.