حقوق درمانی زندانیان : در قوانین داخلی ،مواد متعددی از آیین نامه اجرایی سازمان زندانها به بیماری زندانی و درمان او اشاره میکند. در ماده 102 و 113این آیین نامه اشاره شده که بهداری زندان مکلف است دستکم ماهی یکبار نسبت به تست پزشکی کلیه محکومان اقدام نماید و محکوم به محض احساس کسالت جریان را به مسئول امور نگهبانی زندان اطلاع داده و با اخذ معرفی نامه به بهداری زندان اعزام و دارو و دستورهای پزشکی لازم را دریافت دارد.بنابراین پزشک زندان مکلف به رسیدگی و مراقبت از سلامت جسمی بیماران است و در صورت وجود هرگونه مشکلی برای سلامت زندانیان باید به آن رسیدگی کند .
حقوق درمانی زندانیان
اما ممکن است که رسیدگی و درمان زندانی در محیط بهداری زندان ممکن نباشد و یا امکانات مورد نیاز وجود نداشته باشد که در اینصورت در ماده 103 همان آیین نامه پیش بینی شده است که در این شرایط خروج محکوم از زندان برای انتقال به بیمارستان با اجازه رئیس زندان و موافقت قاضی ناظر امکان پذیر است. برای انتقال به بیمارستان باید ضرورت وجود داشته باشد که تشخیص وجود این ضرورت به عهده پزشک زندان به عنوان متخصص امر است.اما ممکن است حتی با وجود تشخیص پزشک ،قاضی ناظر با انتقال زندانی مخالفت کند.در بسیاری از زندانهای کشور امکانات درمانی تخصصی وجود ندارد که به همین دلیل در موارد متعددی زندانی بیمار باید به بیمارستان منتقل شود اما متاسفانه در این آیین نامه تفاوتی بین موارد فوری و غیر فوری برای اخذ اجازه از قاضی ناظر وجود ندارد که این امر باعث تاخیر نا به جا و به خطر افتادن جان زندانی میشود.
دراسناد حقوق بشری نیزافراد به صرف انسان بودن دارای حقوقی هستند از جمله حق حیات،آزادی،بهداشت و درمان که این حقوق همگانی است و زندانی بودن تغییری در رعایت این حقوق ایجاد نمیکند. در ماده 10میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که ایران نیز به آن پیوسته بیان شده است :با کلیه افرادی که از حقوق خود محروم شده اند باید با انسانیت و احترام به حیثیت ذاتی شخص انسان رفتار کرد. درماده 9 مجموعه اصول اساسی مربوط به معالجه زندانیان اشاره شده است که زندانیان باید به خدمات بهداشتی موجود در داخل کشور دسترسی داشته باشند بدون آنکه به خاطر وضعیت قضایی خود دچار تبعیض شوند.
بنابراین حق درمان از جمله حقوق اساسی افراد است که محکومیت،عقیده و وضعیت قضایی زندانی تفاوتی در دسترسی برابر افراد به آن ایفا نمیکند اما متاسفانه در مواردی مشاهده شده است که به نام مسائل امنیتی انتقال زندانیان با تاخیر مواجه شده و یا به کل با آن مخالفت شده است.
یکی از نکات مهم در آیین نامه فوق الذکر مربوط به زندانیانی است که بیماری های خاص دارند که در این موارد رئیس زندان مکلف است پیشنهاد عفو او را با به قاضی ناظر و یا کمیسیون عفو و بخشودگی تسلیم نماید(تبصره ماده 116).همانطور که از متن ماده پیدا است ، رئیس زندان ملزم به ارائه این پیشنهاد است و نه مختار و این الزامی قانونی ،اخلاقی و انسانی است. حقوق درمانی زندانیان زیرا نگهداری چنین زندانی در زندان مجازاتی بیش از آنچه بدان محکوم شده اند را بر آنها بار میکند که همان شکنجه جسمی ناشی از بیماری است که ممکن است در مواردی منجر به مرگ زندانی شود.
اما بحث دیگری که پیش می آید انتقال زندانی به بیمارستان و پرداخت هزینه های درمان اوست و این که چه کسی مسئول پرداخت این مخارج است؟خود زندانی و یا سازمان زندان
برای پاسخ به این سوال باید به نوع و سبب به وجود آمدن بیماری توجه نمود.ماده 104 آیین نامه بیان میکند که هزینه درمان عوارض و بیماری هایی که ضرورت و یا فوریت درمان ندارند و یا بر اثر تقصیر ناشی شده اند به عهده محکوم یا مقصر است.
مهم این است که در هر دو صورت وظیفه درمان و یا در صورت لزوم انتقال بیمار به بیمارستان همچنان بر عهده مسئولان زندان باقی است و حقوق درمانی زندانیان محسوب می شود .اما در غیردو مورد فوق و بر اساس نص صریح این آیین نامه ،معاینه و در صورت نیاز معالجه محکومان بیمار به عهده اداره زندان است(ماده 118) و در این حالت تفاوتی بین افراد از لحاظ نوع محکومیت،مدت زمان حبس و یا تمکن مالی زندانی وجود ندارد.
در نتیجه همانطور که از قوانین داخلی و بین المللی بر می آید ،یک زندانی به مانند دیگر افراد جامعه از حق درمان و رسیدگی پزشکی باید بهره مند گردد و مسئولین زندان مکلف به رعایت این حق میباشند .
ممنون . عالی بود. بی عدالتی هایی که در زندان و در پرونده های قضایی میشه را باید به کجا گزارش بدهیم که واقعا رسیدگی کنند و نتیجه بگیریم. 3ساله به خانواده ام بی عدالتی میشه و نمیتونیم حقمان را بگیریم
سلام، بله برادر من سال 96 در محور. بندر عباس به لار بخاطر مقدار مواد مصرفی خودَش که داخل کامیون بود دستگیر و به زندان گراش لارستان افتاد. از روز سوم تلفنی به خانمش گفته بود که درد کلیه داره و از درد حتی آب هم که میخوره بالا میاره. این وضعیت تا روز نهم ادامه داشت و از روز نهم دیگه تماسی با کسی نداشت و ما که نگران شده بودیم روز یازدهم به ملاقاتش رفتیم. خدا شاهده به روح خودش قسم خوابونده بودنش روی گاری 4 چرخه و آوردنش زیر هشتی زندان و من دیدمش. اما متاسفانه از کم سن بودنم و کم اطلاع بودنم فقط 1 بار به رئیس زندان که اومده بود اونجا گفتم بهتر نیست اعزام کنید بیمارستان. با خنده جواب داد خودمون کارمون رو بلدیم. من همون شب برگشتم شیراز و وضعیت رو برای داداش بزرگم توضیح دادم و ایشون همون موقع گفتن بریم زندان. حرکت کردیم و صبح ساعت 8 جلو زندان بودیم که دیدم یه آمبولانس وایساده. خوشحال شدم گفتم دارن اعزام میکنن بیمارستان اما وقتی رسیدیم به آمبولانس متوجه شدم پزشک زندان تازه از خونه اومده و داره گواهی فوتش رو صادر میکنه. امیدوارم این متن به دست رئیس زندان و پزشک برسه تا خاطره براشون زنده بشه و یادشون نره که دو تا بچه الآن بخاطر کم کاری اونا دیگه پدری بالای سرشون نیست و مادری 1 سال بعد فوت پسرش بخاطر ناراحتی قلبی فوت شد. امیدوارم بدونن هر شخصی عزیز خانواده ای هست و نباید با جونش بازی کرد. مطمعنا نفرین خانواده ای بدرقه راه کسانی هست که کم کاری کردن و خداوند هرگز فراموش کار نیست