یکی از رایج ترین اختلافات زن و شوهر، نداشتن رابطه جنسی و رابطه زناشویی متعارف است. اکثر زوجین با بسنده کردن به اطلاعات عام و مطرح در میان اطرافیان اقدام به ازدواج میکنند در صورتی که باید بدانند که زندگی زناشویی یک علم است و باید آن را کسب کنند.
برخی مواقع شرم، حیا و غرور باعث می شود که زوجین دلیل اصلی تمایل به طلاق را مطرح نکند. اما اگر به بطن ماجرا دقت کنید، رابطه جنسی نامتعارف مسبب جدایی آنها می شود. رابطه زناشویی مطلوب زوجین از عوامل مهم استحکام روابط زن و شوهر است.
رابطه جنسی نامتعارف
زن و شوهرها باید بدانند نیازهای جنسی بایستی در بستر خانواده و از طریق مشروع برطرف شود. ارضا غریزه جنسی همراه با عشق و محبت بیشتر دلخوریها و قهرها را از بین میبرد.
گاهی مشکلات جنسی فرد تا حدی حاد شده که دیگر هیچ راه درمانی برای آن وجود ندارد و در اینجا همسر وی باید انتخاب کند که آیا میتواند با کسی که دچار ناتوانی جنسی شده به زندگی ادامه دهد یا خیر.
تفاوت اقلیت های مذهبی
در قانون اساسی افراد با اقلیتهای مذهبی متفاوت طبق دین خود ازدواج و یا طلاق می1گیرند. دادگاهها نیز وظیفه دارند حق اختلاف را بر طبق احوال شخصیه انجام داده و حکم مربوطه را صادر کنند. استفاده از مشاوره های قبل از ازدواج میتواند نقش مهمی در کاهش آمار طلاق داشته باشد.
در این جلسات به ریزبینی و باریک بینی زنان و مردان توجه میشود.
اینکه مرد بخواهد با ذکر دلیل در دادگاه ثابت کند که طلاق به دلیل مشکلات زناشویی زوجین است یا اینکه اثبات نکند در اصل طلاق در دادگاه تفاوتی ندارد. در اسلام حق طلاق از حقوق مردان است در واقع دادخواست طلاق از طرف مرد دلیل موجه نیاز ندارد.
مرد با پرداخت حقوق مالی زوجه می تواند، طلاق ازدادگاه خانواد تقاضا کند.
نکاتی درباره طلاق به علل مختلف
۱ – اگر مرد به علت عدم تمکین خاص و عام زوجه درخواست طلاق کند درضمن زوجه دوشیزه باشد و رابطه زناشویی جنسی نامتعارف از هر نوع (جلو یا پشت) برقرار نشده باشد مهریه زن نصف پرداخت میشود.
۲ – اگر مرد فسخ نکاح درخواست کند به دلیل عیوب جنسی زن مندرج در قانون و شرط بنایی زوجین از دادگاه داشته باشد و این امر اثبات شود اگر نزدیکی صورت نگرفته باشد، مهریه زوجه دیگر پرداخت نخواهد شد و در صورت نزدیکی و در فرض اثبات فسخ نکاح، زن مستحق مهر المثل خواهد بود.
۳ – اگر مرد به دلیل عدم تمکین زوجه درخواست طلاق خود را به دادگاه اعلام کند و حداقل یک بار رابطه زناشویی کامل بر قرار شده باشد زن مستحق تمام مهر خواهد بود درضمن عدم تمکین او ارتباطی به مهریه دیگر نخواهد داشت و در صورت عدم تمکین زوجه، شرط تنصیف دارایی و نفقه به او تعلق نخواهد گرفت.
مواردی که زن میتواند به دلیل وجود عیب طلاق بگیرد
در برخی مواقع نیز زن میتواند دادخواست طلاق خود را مطرح کند. این موارد برخی عیوب مرد را شامل میشوند که در ادامه آنها را شمارش خواهیم کرد و در فقه شیعی نیز آمدهاند.
عنن بودن مرد و عدم توانایی نعوظ
اولین مورد، وقتی است که مرد عنن باشد، به این معنا که توانایی نعوظ نداشته باشد. عدم توانایی نعوظ از موارد فسخ نکاح است در این صورت زوجه حق دارد از دادگاه درخواست طلاق کند.
عدم توانایی نعوظ تنها محدود به دوره عقد نیست یعنی حتی اگر بعد از زمان عقد برای مردی این مشکل به وجود آید و در دادگاه ثابت شود، زن میتواند از دادگاه درخواست طلاق کند.
زودانزالی مرد
زودانزالی مرد از موارد فسخ نکاح است. البته در اکثر مواقع مشکل زودانزالی با مراجعه به پزشک متخصص قابل درمان است.
زود انزالی مرد هم برای مرد و هم برای زن خوشایند نیست. اگر زوج به دنبال درمان این مشکل رنج آور نرود و یا درمان تاثیر نداشته باشد و زوجه بتواند ثابت کند که در عسر و حرج است، می تواند درخواست طلاق خود را اعلام کند.
مرد دارای توانایی نعوظ اما سرد مزاج
غریزه و میل جنسی افراد بسیار متفاوت است و به عوامل بسیاری بستگی دارد. به هر حال داشتن رابطه جنسی نامتعارف و کافی حق هر شخص است. برخی از افراد به دلیل بیماری جسمی، روحی و یا دلایل ارثی سرد مزاج هستند.
در این مواقع اگر مرد به دادگاه ثابت کند که تحمل این اوضاع برایش دشوار است میتواند از دادگاه تقاضای طلاق به دلیل عسر و حرج کند.
عدم برقراری رابطه جنسی به صورت عمدی
دلخوری زوجین می تواند باعث دوری از رابطه زنانشویی شود. اگر این موضوع طولانی مدت باشد و نداشتن رابطه جنسی صرفا منتسب به زوج باشد، زوجه به علت عسر و حرج از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی درخواست طلاق کند.
در پرونده ای زنی که ۷ سال از زندگی مشترکش می گذرد هنوز باکره بوده و طبق تحقیقات دادگاه معلوم شد که علت آن ترس بیش از حد زوجه از درد زائل شده پرده بکارت است که نیازمند مشاوره با پزشک و روانشناس است.
در پرونده ای دیگر زوجه ادعا می کرد که مردش ۴ سال است که از رابطه جنسی نامتعارف دوری می کند.
در محضر دادگاه مرد بیان کرد که زنش بهداشت شخصی مربوط به خود را (استحمام مرتب و تمییز نگاه داشتن دستگاه تناسلی و لباس زیر) را رعایت نمیکند که در نهایت دادگاه ادعای عدم رابطه زناشویی تعمدی از طرف مرد قبول نکرد.
رابطه جنسی نامتعارف
یکی دیگر از علل طلاق رابطه جنسی نامتعارف است که در فرض اثبات عسر و حرج زوجه از موجبات طلاق است.
رابطه جنسی نامتعارف مقعدی
در این خصوص دادگاه زن را برای معاینه به پزشکی قانونی معرفی میکند. جدا از بحث پزشکی مرتبط با این موضوع همچنین مشکلات شرعی آن، اگر زوجه اثبات کند که در این خصوص در عسر و حرج است و راقب نیست از موجبات طلاق به دلیل عسر و حرج در فرض اثبات خواهد بود.
با سلام اینجانب مدت سه سال است که از زندگی ام میگذرد متاسفانه به دلایلی نتوانستم با همسرم رابطه داشته باشم بشدت همسرم را هم دوست دارم اما رابطه بدون دخول داشتم خیلی زیاد اما نکته اینجانست که متاسفانه همسرم باکره است (باعرض پوزش) آنهم بدلیل بیماری ناتوانی ام اما اکنون در حال درمان هستم اوایل ازدواجم هم بدلیل ترس و وحشت زیاد بود که نتوانستم اقدامی کنم… اکنون همسرم دادخواست طلاق داده من او را دوست دارم و نمیخواهم جدا شود آیا راهی هست این زندگی پابرجا بماند
سلام
من بعد از ۸ ماه زندگی زیر یک سقف با همسرم باکره هستم و این موضوع توسط پزشکی قانونی هم ثابت شده ، هیچ ترسی از رابطه نداشتم و این رو حتی پزشک زنان هم با معاینه تایید کرده
همسرم تمایل به دخول نداشتن و به این شکل رابطه برقرار نمی کردن و در کل هم سرد مزاج بودند ، روز اول هم سعی داشتند با انگشت کارشون رو انجام بدن و حتی یک بار هم به من به دروغ گفتن که خونریزی داری و دیگه دختر نیستی که من حتی ذره ای خون ندیدم و بعد از اون هم باکره بودم
با توجه به این که من درخواست فسخ نکاح به دلیل عنن دادم اگر ایراد جنسی ایشون در پزشکی قانونی ثابت نشه چه اتفاقی می افته؟ می تونن ما رو محکوم به تهمت کنن؟
و این که من از چه راهی می تونم طلاق بگیرم؟
اول من پیشنهاد دادم توافقی طلاق بگیریم و هیچ درخواستی هم نداشتم ولی به هیچ وجه قبول نکردن
آیا می توانم مهریه ام را بگیرم؟
خیر نمیتوانند علیه شما شکایت کنند. لذا برای طلاق باید یکی از شروط ضمن عقد را داشته باشید.
من سه سال از ازدواجم میگذره و هنوز باکره ام چون هیچ حسی به همسرم ندارم و یه جورایی تو هرکاری حتی رابطه دست پا چلفتی هست و هیچ کاری جز خوردن خوابیدن و نظافت دست پا چلفتی یا فروش ساده بلد نیست. بنابراین درآمدشم خیلی کمه. مشکلات روانی زیادی هم داره با اینکه تو خانواده ی آروم بزرگ شده. مثلا موقع در بستن هزار بار درو چک میکنه به لولاهاش دست میزنه. کارای عجیب غریب میکنه. هربار که بهش میگم میگه باشه خودمو درست میکنم ولی سه سال گذشته و خودشو درست نکرده. با این همه مشکلاتی که داره ولی قده و مغرور و دست بالا حرف میزنه. برای همه کاراشم دلیل میاره. مثلا میگه تو خوبی که برقو روشن گذاشتی رفتی بیرون؟ فقط سه سال کاراشو دیدم زجر کشیدمو تحمل کردم. قبل از من هم با یک خانم دیگه که بیوه بوده ازدواج کرده بوده و سر این مشکلاتش خانمش با یه آقایی فرار کرده بوده و بعدش طلاق گرفتن. از همه نظر مشکل داره این آقا. اما من خیلی انسان دلرحمی هستم. مهریه که نمیگیرم هیچ، دارم فقط تحملش میکنم. حتی حق طلاق گرفتم از همون اول ولی دلم نمیاد ازش جدا شم که ناراحت شه. واقعا نمیدونم چی کار کنم. وضع مالیمونم از اول افتضاح بود. حتی وسایل خونه هم نداشتیم و بدون وسایل زندگی کردیم و هنوزم نتونستیم بخریم جز چند چیز. نمیدونم طلاق بگیرم با همچین ویژگیهایی که داره چطور میخواد زندگیشو ادامه بده. حتی بهش میگم برو دوست دختر پیدا کن با یکی دیگه ازدواج کن حتی بیارش خونه. همش میخوام کاری کنم که ازم دور شه اما نمیشه. میگه دوبار ازدواج کردم چه خیری دیدم که سومیشو بگیرم. واقعا خیلی اذیتم. زندگی کنم باهاش یه جور اذیتم. جدا بشم هم یه جور دیگه اذیت میشم از عذاب وجدان. چون قبل از ازدواج بهم گفت رو قرآن دست بزار که هیچوقت از هم جدا نشیم و من دست گذاشتم. چون توی هر دوبار ازدواجش بدون خانواده اش اقدام کرد. و میگه روی دیدن خانوادشو بعد از جدایی دوم نداره. مجلس عروسیو من گرفتم بدون اینکه تو هیچ یک از مراحل خرید لباس عروی و سالن و … باشه. خونه رو من خریدم بدون حضور اون. البته قسطی. من اصلا وجود این آدمو حس نکردم. عروسی ای که از بچگی آرزوشو داشتم خیلی خلوت و با ناراحتی و با هزار مشکل گذشت. من در زمان مجردی خیلی بدبخت بودم که با همچین آدمی ازدواج کردم و سنمم زیاده. نمیدونم قید بچه دار شدنو بزنم با این شخص که اصلا نمیتونه پدر خوبی باشه و حتی خیلی بی احساس هست. یا به خاطر بچه طلاق بگیرم با یه کسی که پدر لایقی بشه ازدواج کنم. نمیدونم کلا به خودم عذاب بدم و تا آخر عمرم تحملش کنم یا به اون عذاب بدم و ازش جدا شم. اینم بگم یه مادر پدری داشتم که ثانیه به ثانیه به همه کارام گیر میدادن و میزدن تو سرم. سر همین گفتم با کسی ازدواج کنم که پایینتر از من باشه بهم گیر نده. اما پایین بودن مانع گیر ندادن کسی نمیشه. عصبی که بشه اصلا آبرو نمیشناسه. کلی چرت و پرت و تهمت و … میزنه و به همه چی گیر میده. مادرم قبل از ازدواج نذاشت با هم چند ماه عقد باشیم همو بشناسیم. نشناخته ازدواج کردن همین میشه. مادر من چه خواستگاراییمو رد کرد و چقد عذابم داد تا سنم رسید به 31 سال اما اینو قبول کرد چون فقط تو ظاهرش خوب رفتار میکرد. ممنون میشم بیاید نظراتتونو بگید. اگه بخوام از نظر انسانی این مشکلمو حل کنم، باید عذاب کشیدن خودمو تحمل کنم؟ یا اگه باعث عذاب خودم بشم گناهه؟ اون قولی که دادم چی میشه؟ آیا عمل به قول که باعث عذاب کشیدنم بشه درسته یا اشتباهه؟ به خدا یه عالمه سوال تو سرمه که جوابشو نمیدونم 🙁
سلام مگر میخوای جندبار زندگی کنی ک تا آخر عمر با ی دیوونه باشی ک خودتو دیوونه کنه ؟؟؟؟ بنظرم جداشو برو دنبال خوشبختی و زندگیت . گوربابای دیگران خودت مهمی ک خوشحال باشی حتی مادرت بتو رحم نکرده . من بجای تو بودم طلااااق میگرفتم و میرفتم اون میدونستم ک غیرقابل تحملی ک از تو قول گرفته . پس جونتون بردار و الفرار
سلام
من سخ سال زندگی زناشویی با همسرم داشتم اوایل علاقه شدیدی به همسر و خونم داشتم ،اما اون دست بزن و فحاشی میکرد بعد دوسال زندگی شوهرم بی دلیل درخواست طلاق توافقی کرد وما جدا شدیم با اینکه میدونست باردارم.
ولی بعدش پشیمون شده و خواستاره برگشت من به زندگی شد .من تمام روز های بارداریم در منزل پدرم بودم .خیلی سختی و غم غصه کشیدم و وقتی بچم بدنیا آمد و ۴ ماه از بدنیا آمدند گذشت همسرم پیدا شد .خانوادم بدون مد نظر گرفتن نظر من .منو وادار به برگشتن کردن
ما دوباره عقد کردیم والان بچم ۹ ماهشه
با شوهرم صحبت کردم که بخاطر مریض بودنم و سلامت بدنم و کوچیک بودن بچمون راضی به بارداری نیستم و حتی خودم هم نمیتونم جلوگیری کنم زیرا قرص و دارو روی من نمیافتاد وحالم خراب میکرد از همسرم خواستم جلوگیری کند اما
اون .هیچ تمایلی به سلامتی جسمم و بچم نداشت و جلوگیری نکرد و الان دوباره بار دار شدم .از زمان باردار شدنم از رابطه جنسی به شدت متنفرم .یعنی همسرم با اینکه به حرفام اهمیت خواستی نداد .والان نمیتونم باهاش زیر یه سقف زندگی کنم .بخاطر اینکه نمیتونم رابطه جنسی داشته باشم با چاقو سمتم حمله ور شد و الان هم ازش میترسم وهم تحمل کردنش دشوار شده و پشیمون شدم از برگشتنم .به خودکشی هم زیاد فکر میکنم اما دلم برای بچه هام میسوزه واینکه خواستاره طلاقم .وحق طلاق هم شوهرم به من داده .آیا میتونم با این وضع از شوهرم جدا بشم اما تا زمان بزرگ شدن بچه هام خرجی بچه هامون پرداخت کنه و اینکه بااینکه حق طلاق داده بهم میگه قبولش ندارم و طلاقت نمیدم .نمیدونم چیکار کنم روزای سختی میگذرونم والان. سه روزه ترک منزل کردم
خواهش میکنم راهنماییم کنید
سلام
۱۱ ماه ک نامزد دارم .باکره بودم و نامه ی سلامت دارم اما بعده چند ماه باکره بودنم ازبین رفت
میخاهم طلاق بگیرم ایا به مشکل بر نمیخورم ؟
سلام من و همسرم نزدیک به چهار ماهه که ارتباط جنسی نداریم زنم کلا ماهی یه بار هم تمکین نمیکه حق طلاق رو هم بهش دادم الان من چطوری میتونم شکایت کنم اصلا حاضر له رابطه نیس و کلا عصبیه لطفا راهنماییم کنید .
سلام من مدت سه ساله که عقد کردم و مدت یک سال و نیمه که ازدواج کردم، ولی هنوز باکره هستم. شوهرم هیچ تمایل جنسی ای به من نشون نمیده در صورتی که منو خیلی دوست داره. هیچ مشکل جسمی ای هم نداره. مطمینن تو تمایل جنسیش مشکل داره یا به علت بی کاریش افسرده شده
متاسفانه پول رفتن به روانشناس هم نداریم و هزینه هاشون خیلی سنگینه.
من زندگیمو دوست دارم و نمیخوام جدا بشم میخواستم ببینم کسی میتونه مرکزی رو معرفی کنه که رایگان کار درمان همسرمو انجام بدن؟
سلام من پنج ساله ازدواج کردم در کل بیست بار رابطه با شوهرم نداشتم خیلی خیلی سرده کاملا برعکس من هیچ تمایلی به رابطه جنسی نداره و حتی خیلی تحقیرم میکنه خیلی از نظر روحی و جسمی اذیت میشم چطور میتوانم مشکلشو ثابت کنم؟
سلام
جوانی هستم 26ساله سه ساله که ازدواج کردم ..
تقریبا هر هفته 4 الی 3 بار رابطه جنسی (در حد یک ساعت و بیشتر) داریم.خداروشکر سالم سالم و طبیعی بدون قرص و (ک ا ن د و م)
خانم از نصفه رابطه بنا به بهانه و گریه و نغ زدن میکنه(پس از ارگاسم)
و در کل چند وقته فراری شده از من و باید بزور وارد رابطش کنم و منو تهدید به طلاق و شکایت کرده
از جهتی من دوست دارم زندگی مشترکم رو
میخاستم بدونم ایا حق طلاق بهش میرسه؟
سلام،همسر من اصلا توزندگی به من محبت نمیکنن هردوماه یکبار اونم به اصرار یابه درخاست من رابطه داریم وتوزندگیم خیلی خودمو تنها احساس میکنم چون خیلی بی محبت وبی تفاوته همسرم ایا اینا دلیل میشه برای درخاست ازطرف من
وسرهمین سردمزاجی وبی تفاوتی وبی احساسی همسرم اصلا باهم حرف نمیزنیم وحتی جای خابمونم جداست یکساله شش ساله دارم تحمل میکنم که شاید بهترشه ولی فایده نداره
غصه این چیزا رو نخور عزیزم، الان چجوریه رابطتتون، کاش جوابمو بدی 🥺
سلام
من و همسرم 12 ساله که ازدواج کردیم
اما ایشان حدود 6 سال است که رابطه زناشویی با من را قطع کرده و جدا از من میخوابن میخواستم بدونم میتوانم در دادگاه بخاطر ترک وظیفه زناشویی از ایشان شکایت کنم و طلاق بگیرم ؟!قانونی برای این مورد به نفع زنان هست ؟
سلام و خسته نباشید
حدود شش سالی هست ک ازدواج کردم
ولی از همون اول اژدواج همسرم تمایلی با هم خوابیدن نداشتن
حتی
یک ماه یبار هم نزدیکی پیش نمیاد یا دوماه یبار
تا حالا چند بار بهشون گفتم درمان کنن میگن مشکلی ندارن مشکل از بابت من هستش اخه مگه ی زن میتونه مشکل داشته باشه
بشدت عذاب اور
و اینکه چنین روند رابطه جنسی عادی هستیش؟؟؟
اگه توی دادگاه اینونطرح کنم
ب نفع من میشه یا خیر
بابا خوشبحال ملت چه خانم هایی دارن ما از مجردی و سرکوب میل جنسی افسردگی گرفتیم