در حالی که برای موارد مختلف بعد از انقلاب تلاشهای مختلف شده تا قانون مدون وجود داشته باشد اما در حیطه خانواده این سعی و تلاشها بسیار ناچیز و اندک بوده است .
متاسفانه باید اشاره کنم اگر تلاشهای انجمنهای بانوان سعی داشته که به حقوق زنان توجه شود و همین تلاشها بهمراه همراهی گروهها و تشکلهای دیگر منجر به تصویب قوانینی مثل حق حضانت و یا مهریه به نرخ روز و اصلاح مقررات طلاق و… شده در مقابل کمترین اهمیتی به حقوق خانواده داده نشده است .در این سالها سعی گروههای خاص عموماً در جهت توجه به حقوق زنان بوده و هرگز به حقوق قسمت خیلی مهم جامعه انسانی ایران با عنوان حقوق خانواده توجه نشده است ( بعنوان نمونه ).
ما در کشورمان برای دادرسی اعضای خانواده و در محدوده حقوق خانواده آئین دادرسی خاصی نداریم و آئین دادرسی مدنی بر این امر حاکم است، دادگاههای عمومی در این خصوص فعالیت میکنند و قوانین محدود مربوط به حقوق خانواده را که در قانون مدنی وجود دارد مورد توجه قرار میدهند .
قوانینی که در این رابطه مراجعین دادگاهها را به دادگاهها راهنمائی میکنند حقوقی مثل مهریه و نفقه و طلاق و حضانت میباشد که بصورت دست و پا شکسته کشتی قضاوت قضات را به پیش میبرد . و میتوان گفت دادگاهها اصلاً مجالی برای اصلاح خانواده ها و حل مشکل آنها ندارند .
بعضی از دوستان در سوالات خود میپرسند برای ممانعت از ترک منزل و عدم تمکین زوجه چه کاری میتوان انجام داد و جوابی ندارم که بدهم چون در قانون ضمانت اجرائی برای الزام به تمکین وجود ندارد ، اما از طرف دیگر برای عدم پرداخت نفقه ضمانتهای اجرائی حقوقی و کیفری مشخصی در قانون در نظر گرفته شده است به این ترتیب که از محکومیت مالی تا مجازات کیفری زندان برای این مساله در نظر گرفته شده است و این در حالیست که نفقه و تمکین حقوق متقابل زوجین نسبت به یکدیگر میباشد ، یکطرف اینقدر سختگیر و سمت دیگر رها شده است .
بدیهی ست مردان جامعه ما برای مراجعه به قانون در موارد اختلاف خانوادگی اقبالی نشان نمیدهند و سعی میکنند خوشان قانون باشند و بی عدالتیها و ظلمهایی که به زنان میشود گاهی ریشه در همین قوانین ناقص دارد .
مردان زیادی را دیدم که اندکی بعد از عقد و ازدواج بخاطر درخواست مهریه از طرف زوجه آماده روانه شدن به زندان شده اند، این در شرایطی است که طبق قانون مدنی ریاست خانواده در حیطه خانواده از خصائص مرد است و یا در ماده قانونی دیگری از قانون مدنی آمده است زن باید در خانه ای که مرد تهیه میکند سکنی گزیند (آیا با توجه به اینکه زن شوهرش را روانه زندان میکند و محل سکونت مرد زندان است مرد میتواند نسبت به حقوق قانونی خود ادعایی داشته باشد، بدیهیست با این اتفاق تمام حقوق قانونی خود را نسبت به همسرش از دست میدهد ).
تمام این اتفاقات فقط به دلایل ساده اتفاق می افتد و یکی از آنها مهریه غیر متعارف و سنگین و خارج از توانائی مالی مرد میباشد .
سابق اختیار کردن همسر برای مرد امکانات و وجهه خاصی ایجاد میکرد و یکی از این موارد تمکین و فرمانبرداری زن از شوهر بود تا جائی که با دیدن بعضی از فیلمهای قدیمی نسبت به وجود آن روابط و اقتدار مرد در خانواده و مظلومیت زنان در خانواده دچار شک و تردید میشویم .
اما آیا دختران و زنان آماده ازدواج امروز جامعه ما هم بسان زنان سابق جامعه ما هستند ؟ .پس چرا مهریه ها اینقدر زیاد شده است؟
البته بایدانصاف داشت و باید توجه داشت که پسرهای جوان جامعه ما نیز در حال حاضر گاهاً بلحاظ بعضی از رفتار وضعیت بهتری از دختران جامعه ندارند .با این تفاوت که اصولا ارگان یا گروه و تشکل خاصی از حقوقشان حمایت نمی کند چون آنها مردان! جامعه ما هستند .
چیزی که مرا در مواجهه با تضییع حقوق مردان آزار میداده سکوت و تحمل زائد الوصف و غرور بعضی از آنها میباشد .وقتی مردی را مشاهده میکنی که بخاطر عدم تمکن مالی برای پرداخت مهریه و یا بخاطر اقساط و پیش قسط سنگین باید به زندان برود فقط در او سکوت و غرور مشاهده میشود و سعی میکند در آینده نزدیک این صدمه حیثیتی و اجتماعی را به زوجه پاسخگو شود در حالی که گاهاً بعضی از زنها بخاطر اینکه از طرف همسرشان مورد آزار و اذیت واقع شده اند دادگاه را سعی میکنند بر سر قاضی خراب کنند .
البته من اصلا وارد بحث حق حبس و تقاضای مهریه نمیشوم که آن خود دیوانی هزار صفحه ایست.
اما در پشت همین سکوت مغرورانه مرد،(در حالی که اگر نداشته باشد خبری از پرداخت مهریه هم نیست) مقابله به مثل و آزارهای متقابل او نهفته است و حتی بر اساس تجربه زنانی که بعد از این اتفاق و احیاناً طلاق با او مواجه میشوند دیگر با مرد ساده ای روبرو نبوده و تعدادی از زنهایی که با او مواجه میشوند اسیر بدبینی این مرد شده و آسیبهای جدی میبینند در حالی که ممکن است آن زنها از سنخ زنهای صدر الذکر نباشند .
بصورت خیلی ساده اگر از اجرای مهریه یک مرد دچار مشکلات شود این موضوع در بین افراد فامیل و بعضی از افراد دیگر در همسایگی و محل کار و . . . .
مورد قضاوت قرار میگیرد و اگر بصورت متوسط افرادی که بصورت مستقیم و غیر مستقیم با این موضوع درگیر شده اند بین حداقل ۵۰ نفر و حداکثر در یک جمع اجتماعی و خانوادگی بزرگتر ۲۰۰ نفر باشند و با شیوع این مشکلات ناشی سالانه ۱۰۰۰ نفر درگیر مشکل اجرای مهریه و تهدید به زندان بشوند سالانه بین پنجاه هزار تا دویست هزار نفر از اقدام به ازدواج دلسردتر میشوند چون مستقیماً نتایج قبول ازدواجهای با مهریه سنگین را مشاهده میکنند و در عین حال خانواده ها از توقعات خود کم نمی کنند و هر روز بدتر میشود.
در یک بر آورد طولانی مدت تر و در طی ۵ سال این تعداد به رقمی بین ۲۵۰ هزار نفر تا یک میلیون نفر میرسد و این مقدمات بدبینی به ازدواج را فراهم کرده و گرایش جوانان به انحرافات اخلاقی و فساد را تشدید میکند .
هم اکنون خیلی از دختران جامعه ما که با مهریه ۵۰۰ سکه ای که خواسته خانواده ها و یا خودشان است بزور حاضرند پای سفره عقد بنشینند بدون حتی یک سکه با پسرهای جوان ارتباط برقرار میکنند ، ارتباطهائی که برای آنها هیچ حقوقی در پی ندارد و این قسمتی از وقایع مربوط به بالارفتن سن ازدواج است .
دختر و پسری که نیازهایشان جدی ست ولی میدانند تا ۵ و یا ۱۰ سال دیگر خبری از ازدواج نیست چه باید بکنند؟ و عملاً چه میکنند .
لذا بنظر من مهریه سنگین و شرایط سخت ازدواج در یک جامعه نشان دادن چراغ سبز به پرورش جوانان بی قید و بند و بی مسولیت است .
حالا با این تفاسیر فکر میکنید بالا بودن مقدار مهریه خیانت به حقوق مردان است یا زنان؟
مساله سکوت در مورد حقوق و مسائل خانواده فقط به قانون و دادگاه خلاصه نمیشود همین مساله در عرصه جامعه و اینتر نت هم مشهود است و عموم مردان ایرانی حاضر نیستند مسائل و مشکلات خانوادگی خود را که از قانون ناشی شده مورد نقد و انتقاد قرار دهند و به قوانین ناقص اعتراض کنند .
علت اصلی تغییر نکردن مقررات مربوط به خانواده و اصلاح بعضی از قوانین هم همین سکوت طولانی مدت کارشناسان و افرادیست که حقوقشان در حیطه خانواده دستخوش بی عدالتی بوده است .
از مدتی قبل با دیدن این مشکلات وبلاگ حقوق خانواده و قانون را شروع کردم و با اسم انصاف قانون شروع به نوشتن کردم چون اصولاً در حال حاضر احترامی به حقوق خانواده گذاشته نمیشود و هر کدام از اعضاء اصلی خانواده با اندک لجبازی میتوانند بنای خانواده را بر باد دهند و جالب اینجاست که قانون هم در بعضی موارد ایشان را یاری میکند .در حالی که اگر حقوقی برای خانواده قائل باشیم چیزی فراتر از حقوق زن و مرد باید مورد توجه ما باشد اما در حال حاضر به خود این موارد هم بدرستی رسیدگی نمیشود.
عنوان حقوق خانواده در دفاع از حقوق تضییع شده این ارگان اجتماعی بوده که کمترین توجهی به آن نشده است و قانونی برای حمایت از آن نیست و عنوان انصاف قانون برای این بوده که یاد آور شوم قانون بدون انصاف هیچ کار آئی مثبتی در حیطه خانواده ندارد و در هر جای جامعه نیاز به انصاف باشد، خانواده از اولویت بالاتری برای این منظور بر خوردار است ولی متاسفانه کمتر دلسوز داشته است.
خخخخخ
مشکل اونموقعی شروع شد که نخاستیم بفهمیم و نذاشتن بفهمیم ( که یک موجود فانی هستیم )
ولی تاریخ شاهدت خواهد داد از روزگار امروزه وطنمون که زنان با یک مشت قانون نابرابر و پولی از صف مردانی که بر علیه ظلم ستیزی میجنگیدن و میجنگن جدا شدن
برنده و بازنده همه اسیر خاک خواهیم شد ( و روبروی الله خواهیم دید که کدوم جنس رو سیاه خواهد شد )
بنا فتوای مراجع نشوز و عدم تمکین حرام است آیا به استناد فتوای مراجع ماده 638 قانون مجازات اسلامی میتوان به علت عدم تمکین زن اعلام شکایت کرد ؟
احسنت،واقعا درسته، جالبه وقتی عمل هم نمیشه نمیان عذرخواهی کنند برای این همه زندگی که به خاطر قوانین این آقایون پاشیده، بارها گفتم اسلام با جمهوری اسلامی تو جاهایی متفاوته، یکیش همینجاست، اسلام اینقدر مرد رو تحقیر نمیکنه که تو این سالها اینها قانون از خودشون گذاشتند، اسلام نگفته به زندان بیندازید برای مهریه، آیا این همه زندانی مهریه برای چیست؟ جواب عمر تلف شده اینها رو کی میده؟ مگه نمیگویند قیامتی هست که هست، پس چرا نمیترسند از خدا که این همه انسان رو عمرشون رو تلف میکنند؟؟؟
سلام علیکم،همسرم ناسازگاراست،تمکین ندارد،ضمنادرخواست نفقه و مهریه داده،حالامن برای اینکه همسرم تمکین نداردبایدجلوی ۱۰۰۰تازن که دردادگاههامسؤل هستند زاری التماس کنم،که زنم زندگی روترک کرده،نه من …….
آخه این قانونه ماداریم،صدرحمت به کشورکفار!!
قانون ما۱۰۰٪علیه دین مبین اسلام است.
مراجع قوانین قرآن را قبول ندارند.میگویندشمانمیفهمید!!!شماهاخوب مابد،اماقیامتی هم هست،اونجاباهاتون بی حساب میشیم.
یاعلی
واقعا این قوانین ما هست که باعث گستاخ شدن زنان میشود و هیچ اطاعتی از همسرشان ندارند. بنیان خانواده رو تضعیف کردین با این قوانین ضد اسلام.
من به عنوان یک پدر ابتدا باید ببینم آنچه که برای دخترم بخواهم برای کل جامعه هم خواهانم یا فقط تا پشت در خانه حرف از حقوق برابر برایم مهم است. به عنوان یک پدر که تنها فرزندم دختریست که دل و جان منست تمام سعیم را خواهم کرد که با تفکری بزرگ شود که هیچگاه و برای هیچ موردی مخصوصا ازدواج حاضر نشود نرخ و قیمتی برایش تعیین شود و به عنوان یک پدر تلاش خواهم کرد طوری بزرگ شود که چنین واژه هایی همچون مهریه و نفقه که همگی ابزارهای یک سیستم برده داری هستند را دور از شأن خود ببیند و ما مردان هم بدانیم و آگاه باشیم زنانی که خود را با این عناوین در اصل به فروش میگذارند لیاقت زندگی مشترک و همسری و همدلی و عشق را ندارند و باید از آنان دوری کرد.
من فکر می کنم عدم اصل بودن خانواده درتصمیمات قضات وتحت تاثیر قرار گرفتن قضات محترم به نفع مظلوم نمایی زنان مهمترین عامل تن به ازدواج دادن پسران شده است مضاف بر این که بالا بودن توقع خانومها از نظر مالی در زندگی چشم اندازتاریکی برای بهبود جمعیت جوانی ایجاد کرده است.