زیر و بم مؤسسههایی با پایههای علمی
شرکت های دانش بنیان در حقیقت مجموعهای از داشتههای تئوری، عملی، مهارتی و تجربی بشر است. در طول تاریخ، داشتههای متعددی نظیر زمین، تجهیزات سختافزاری، منابع طبیعی و اطلاعات، جوهره اصلی کسب و کار بشر را تشکیل میدادند. در روزگار کنونی، این دانش است که جوهره اصلی شرکتها را تشکیل میدهد و رقابت شرکتها سر میزان، سطح و نوع دانش موجود در آنها تعیین میشود.
به عبارت سادهتر، شرکتهای امروز از دانش صاحب ثروت میشوند. البته باید در نظر داشت که هر دانشی برای شرکتها مفید نیست، بلکه زمانی مفید است که تجاریسازی شود. منظور از تجاریسازی دانش، تبدیل آن از حالت خام به حالتی بازارپسند و دارای تقاضا در بازار است. این همان کاری است که شرکتهای دانشبنیان باید آن را انجام دهند و در ادامه کمی درباره قوانین و قواعد ناظر بر آنها صحبت میکنیم.
شرکتهای دانشبنیان به 2 گروه تقسیم میشوند:
اول: شرکتهایی که فقط اعضای هیات علمی مالک آن هستند. به این ترتیب، اگر سهام این شرکتها کمتر از 50 درصد باشد، شرکت دانشبنیان، شرکتی خصوصی است که باید تابع قانون تجارت باشد و در اداره ثبت شرکتها ثبت شود.
دوم: شرکتهایی که دانشگاهها نیز در آن مالکیت دارند که اگر سهام شرکت 50 درصد یا بیشتر باشد، شرکت دانش بنیان، شرکتی دولتی است.
شاخصهای عمومی و اختصاصی
شاخص های تشخیص شرکت های دانش بنیان به 2 دسته شاخص های عمومی و اختصاصی تقسیم میشوند. شرکتهای متقاضی باید علاوه بر شاخص های عمومی، شرایط مشخصشده در یکی از 3 دسته شاخص های اختصاصی را نیز داشته باشند. برای کسب شاخصهای عمومی، باید حداقل دوسوم از اعضای هیات مدیره، حداقل 2 مورد از این شرایط را داشته باشند:
حداقل دارای مدرک کارشناسی باشند؛
حداقل 3 سال سابقه فعالیت کاری یا علمی در حوزه فعالیت شرکت یا سابقه مدیریتی داشته باشند؛
حداقل یک اختراع ثبت شده ارزیابیشده داخلی یا یک اختراع بین المللی مرتبط با حوزه کاری شرکت داشته باشند؛
نیمی از درآمد ناشی از فروش محصولات و خدمات دانش بنیان از طریق قرارداد باشد؛
سابقه بیمه پرداختی برای حداقل 3 نفر از کارکنان تماموقت شرکت، حداقل 6 ماه باشد؛
عدم سوءسابقه و تخلفات مکرر در انجام تعهدات قبلی با وجود امکان انجام تعهدات.
همچنین شرکت متقاضی، علاوه بر دارا بودن شاخصهای عمومی، باید یکی از شرایط شرکتهای تولیدی محصولات دانشبنیان، شرکتهای تحقیق و توسعه و خدمات طراحی مهندسی و شرکتهای خدمات تخصصی دانشبنیان را نیز داشته باشند.
شرایط لازم برای تاسیس
شرکتهای دانش بنیان نوپا باید شاخصههایی داشته باشند. این شاخصهها چنین است:
تولیدکننده یا دارای برنامه باشد؛
نهادینه سازی و بومی سازی دانش فنی از طریق تحقیق و توسعه صورت پذیرد؛
دارای عملکرد تحقیق و توسعه باشد؛
شرکت دارای 2 نفر نیروی انسانی تماموقت باشد؛
حداقل یک سال از تاریخ ثبت آن گذشته باشد؛
نداشتن سوءسابقه و تخلفات مکرر در انجام تعهدات قبلی.
به خاطر داشته باشید که داشتن همه این موارد ضروری است.
چگونگی ایجاد شرکتهای دانش بنیان
دانشگاهها و واحدهای پژوهشی پس از تصویب امکان تاسیس شرکتهای دانش بنیان در آییننامه مالی و معاملاتی خود در هیات امنا، میتوانند شروع به تشکیل شرکتهای دانشبنیان کنند. هر شرکت دانشبنیان به پیشنهاد تعدادی از اعضای هیات علمی و تصویب دانشگاه یا واحد پژوهشی تاسیس خواهد شد یا از سوی دانشگاه و واحد پژوهشی به اعضای هیات علمی پیشنهاد میشود.
تسهیلات قابل اعطا
این شرکتها میتوانند از مزایا و تسهیلاتی بهره ببرند. معافیت از پرداخت مالیات، عوارض، حقوق گمرکی، سود بازرگانی و عوارض صادراتی به مدت 15 سال یکی از این موارد است. همچنین تامین تمامی یا بخشی از هزینه تولید، عرضه یا بهکارگیری نوآوری و فناوری با اعطای تسهیلات کمبهره یا بدون بهره بلندمدت یا کوتاهمدت طبق عقود شرعی، موردی است که برای تشویق این شرکتها در نظر گرفته شده است.
اولویت استقرار واحدهای پژوهشی، فناوری و مهندسی و تولیدی شرکتها و مؤسسات دانشبنیان موضوع این قانون در محل پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد، مناطق ویژه اقتصادی یا مناطق ویژه علم و فناوری و ایجاد پوشش بیمهای مناسب برای کاهش خطرپذیری محصولات دستاوردهای دانش، نوآوری و فناوری در تمامی مراحل تولید، عرضه و بهکارگیری از دیگر این مزایا است.
اهداف شرکتهای دانشبنیان
حالا حتما این سؤال ایجاد میشود که این شرکتها چه اهدافی دارند که این همه مزایا و شروط برای ایجاد آنها در نظر گرفته شده است. در یک جمعبندی کلی، اهداف مهم ایجاد این شرکتها عبارت است از:
جذب و تبدیل ایدهها به محصول و مشاغل پایدار؛
همافزایی علم و ثروت تجاریسازی یافتههای پژوهشی و تحقیقاتی؛
توانمندسازی دانشآموختگان برای ورود به فضای کسبوکار؛
حمایت، هدایت و سمتدهی در مسیر نوآوریها و تولید فناوریهای برتر؛ ایجاد زمینه برای بهکارگیری هرچه بیشتر توانمندیهای دانشگاهها و واحدهای پژوهشی در جامعه؛
ترغیب متخصصان، نوآوران، مخترعان، اعضای هیات علمی دانشگاهها و واحدهای پژوهشی برای فعالیتهای بیشتر در رفع نیازهای جامعه برای ترویج فرهنگ تجاریسازی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی؛
تشویق بنگاههای اقتصادی و دستگاههای اجرایی به بهرهگیری از یافتههای پژوهشی و فناوریهای شکلیافته در مراکز پژوهشی؛
ارتقای فرهنگ عمومی کارآفرینی.
و حرف آخر
با توجه به تعریف و کارکردهای شرکتهای دانشبنیان، این شرکتها به عنوان بنگاههای اقتصاد دانشبنیان، نقشی محوری در ساختار این نوع اقتصاد ایفا میکنند. شرکتهای دانشبنیان، با توجه به ویژگیهای خود و پویایی و تطبیق با شرایط محیط پیرامونی و انعطافپذیری بالا، ظرفیت مناسبی برای روبهرو شدن با شرایط تحریم را دارا هستند. همچنین توزیع عادلانهتر ثروت، بر اساس شایستهسالاری در چنین شرکتهایی، تاثیر زیادی بر عدالت اقتصادی دارد و از سوی دیگر، با توجه به توانمندتر بودن این شرکتها، در مقایسه با شرکتهای سنتی، سبب افزایش بهرهوری و کارآمدی شرکتهای دولتی واگذارشده خواهد شد.
علاوه بر این، استراتژی جلوگیری از تمرکز فعالیتهای تولیدی در چند شرکت بزرگ دولتی، مانع از تحریم آسان محصولات یا مواد اولیه شرکتها میشود. با توجه به اینکه یکی از عوامل اساسی رشد تولید سرانه ملی، اقتصاد دانشبنیان و بنگاههای اقتصادی دانشبنیان است، یکی از راهکارهای اساسی خودکفایی پایدار در محصولات استراتژیک، ارتقای فناوری و افزایش بهرهوری عوامل تولید از طریق دانشبنیان کردن اقتصاد و توسعه شرکتهای دانشبنیان است.
یکی از زیرساختهای اساسی اقتصاد دانشبنیان و پیشنیاز تحقق استراتژی شرکتهای دانشبنیان، سرمایه انسانی خلاق، نوآور و دانشی است که با توجه به ترکیب جمعیتی کشور ایران و جمعیت بالای جوانان تحصیلکرده و نیروی انسانی به عنوان بزرگترین و با ارزشترین سرمایه کشور، باید مورد توجه قرار گیرد و بدین ترتیب، با توانمند کردن و تشویق و زمینهسازی فعالیت آنان در قالب شرکتهای دانشبنیان، کشور توان رویارویی با هر گونه تهدید و تحریم اقتصادی را خواهد داشت.
محمد حسنی
مطلب مفیدی بود !
سپاس از سایت خوب تان !