عروسی در یک تالار شیک و مجلل برگزار شده بود با میزهای چیده شده با گل و شیرینی. چند گارسون درحال پذیرایی و رسیدگی از مهمانان بودند.
یکی از گارسون ها در قسمت غربی در سالن، مدعوین را به قسمت سنتی دعوت می کرد. در آن جا انواع و اقسام تنقلات مثل، آلوچه، آجیل، برگه های آلو و زردآلو، آجیل، چایی به همراه قلیان و موسیقی سنتی وجود داشت که هرکسی مشغول خوردن یکی از تنقلات بود که مهمانان با صدای هل کشان متوجه ورود عروس و داماد شدند.
عروسی
با کنجکاوی تمام، بیشتر مهمانان به بدرقه عروس و داماد رفتند که در آن جا همه چشم ها به ماشین عروس و تزئین آن خیره شد. ماشین عروس از نوع آخرین مدل و بالای چند صد میلیون تومان قیمت داشت.
تمام گل های به کار رفته از گران قیمت ترین گل ها بود. لباس عروس نیز با سنگ های تزئینی زیادی کار شده بود که به آن جلوه خاصی بخشیده بود و مشخص بود که قیمتی میلیونی دارد.
پس از کمی هل کشیدن و شاباش ریختن و آشنایی مهمانان با عروس و داماد، چند موزیک شاد در سالن پخش شد و جنب و جوشی به راه افتاد. بعد از گذشت یکی دو ساعت، از پای بلندگو مهمانان را به صرف شام دعوت کردند.
روی میز شام انواع و اقسام غذاها، دسرها و انواع نوشیدنی ها چیده شده بود به طوری که در وهله اول آدم از دیدن این همه غذا و دسر سردرگم می شد. بعد از صرف شام و پایان مراسم، یک نفر که معلوم بود ازنزدیکان عروس یا داماد است یک عکس بزرگ از این زوج خوشبخت(!) را در بین مهمانان می چرخاند و به همه نشان می داد.
تمام مراسم این عروسی مثل یک رویای زیبا و باورنکردنی بود که شاید جوانان حاضر در این جشن همه آرزوی اتفاق چنین روزی را برای خود می کردند. اما اگر آن ها از مشاجرات قبل و بعد از برگزاری جشن باخبر بودند به طور قطع دیگر چنین آرزویی نمی کردند و همان عروسی ساده والدینشان را به این همه زرق و برق پوشالی ترجیح می دادند.
یکی از دلایل اصلی برگزاری چنین جشن هایی همان حس حسادت یا چشم و هم چشمی های افراد به اطرافیانشان است که همیشه این حس مخرب و دشمن زندگی در تمام طول عمر با آن ها همراه بوده و مانع لذت بردن و شاد بودن زندگیشان می شود. |
به راستی یک انسان به چه قیمت حاضر به فروختن خوشبختی و سعادتش است؟
وقتی ذهنیت افراد جامعه به سمت مصرف زیاد میرود، به جای جمعگرایی جامعه به فردگرایی سوق مییابد و این فردگرایی حتی با ازدواج، تشکیل خانواده و پرورش فرزند مغایرت دارد و اگر ازدواج انجام گیرد، بیوفایی در ازدواجها نیز رواج مییابد
وقتی ذهنیت افراد جامعه به سمت مصرف زیاد میرود، به جای جمعگرایی جامعه به فردگرایی سوق مییابد و این فردگرایی حتی با ازدواج، تشکیل خانواده و پرورش فرزند مغایرت دارد و اگر ازدواج انجام گیرد، بیوفایی در ازدواجها نیز رواج مییابد.
آمارها نشان میدهد که تهران که دارای بالاترین تأثیر از فرهنگ مصرفی غرب است، بیشترین آمار طلاق و کمترین آمار ازدواج را در میان استانهای کشور دارد.
روحیه مصرفزدگی در حال همگانی شدن است و دامن بسیاری از اقشار جامعه حتی با وجود داشتن حقوق اندک را فرا گرفته است، مثلاً افراد برخلاف درآمدشان، در پی خرید اتومبیل، لباس، لوازم خانه و به دنبال شیوه زندگی مربوط به طبقات متوسط به بالا هستند و…
عکس عروسی
روحیه مصرفزدگی زمانی خطرناک می شود که به امر مهمی چون ازدواج هم تسری بیابد و آن را تحت تاثیر قرار دهد، اتفاقی که متاسفانه چند سالی است رخ داده و تبعات نه چندان مساعدی را نیز به بار آورده است.
بنیان ازدواج نباید بر پایه مصرف گرایی بنا شود
امان الله قرایی مقدم جامعه شناس و کارشناس علوم تربیتی درباره مصرف گرایی در بین جوانان امروزی می گوید: مصرف گرایی به طور کلی از دو زاویه مورد بررسی است یکی از دید مثبت و دیگری از دید منفی.
درحال حاضر کشورهای پیشرفته سعی می کنند تا از طریق انواع تبلیغات و رسانه ها، مردم را به مصرف گرایی و خرید اجناس تشویق کنند چون اگر مردم مبادرت به خرید اجناس نکنند، کارگر بی کار شده، اعتصابات، شورش ها و پس افتادگی اقتصادی به وجود می آید. پس مصرف گرایی از این منظر خوب و مثبت است. |
افراد در ازدواج خود باید از افراط و تفریط بپرهیزند و جشن خود را در حد توان اقتصادی طرفین ازدواج برگزار کنند. همچنین دخترها نیز باید به میزان مورد نیاز زندگی دو نفره وسایل خریداری کنند.
قرایی با بیان اینکه بنیان ازدواج نباید بر پایه مصرف گرایی بنا شود می افزاید: اگر الگوی زندگی جوانان براساس شیوه زندگی حضرت زهرا و زینب باشد، زندگیشان پایدار است. هرچه ازدواج ساده تر و بنیانش برمبنای عشق و دوستی باشد، دوامش بیشتر است. اما ازدواجی که براساس قباله باشد پایبندی نداشته و بنیان خانواده را سست می کند به طوری که در همان روزهای ابتدایی به جدایی کشیده می شود.
آمارها نشان میدهد که تهران که دارای بالاترین تأثیر از فرهنگ مصرفی غرب است، بیشترین آمار طلاق و کمترین آمار ازدواج را در میان استانهای کشور دارد |
این استاد دانشگاه تربیت معلم این طور ادامه می دهد: سابقه 32 ساله تحقیقات و مطالعات من در زمینه طلاق، نشان داده است که مصرف گرایی مهم ترین عامل بروز طلاق و جدایی در بین جوانان امروزی است. طبق مطالعات به دست آمده، بروز طلاق بین طبقه پایین و مرفه جامعه کم است و بیشترین آمار طلاق در بین افراد متوسط جامعه اتفاق می افتد.
یک ضرب المثل زیبا در زبان ما از دیرباز وجود داشته است که “هر کسی پایش را به اندازه گلیمش دراز کند” این ضرب المثل باید مصداق زن و شوهرهای جوانی باشد که به تازگی ازدواج کرده یا در شرف ازدواج هستند. اما چنین مثالی نباید باعث قانع بودن زن و مرد از وضعیتشان شده به طوری که دیگر هیچ گونه تلاش و فعالیتی جهت پیشرفت زندگیشان نکنند.
عوارض تجملات باید زمینه سازی شود
علیاکبر عصارنیا، معاون فرهنگی اجتماعی سازمان ملی جوانان، میگوید: تجملگرایی و تشریفات در همه طبقات جامعه وجود دارد و محدود به قشر خاصی نیست. وی در زمینه ازدواجهای پر هزینه و شیوع آن در جامعه افزود: باید در این زمینه رسانهها فرهنگسازی کنند. عوارض تجملات باید برای جامعه مطرح شود، عوارض تجملات تنها مراسم عروسی را شامل نمیشود، اگر روحیه تجملگرایی در خانوادهها مطرح شود منجر به این میشود که رضایت از زندگی زناشویی کم شود و این مورد فقط مختص به مراسم عروسی نیست بلکه در مراحل بعد از ازدواج نیز مرد مجبور است چند نوبت کار کند و موجب کاهش شیرینی زندگی میشود.
آسایش افراد بیشتر شده ولی متقابلا آرامش آنها کمتر شده و علت مهم آن تجملگرایی افراطی است که مطمئنا آسایش نمیتواند. آرامش خانواده را تامین کند. البته وجود امکانات در حد معمولی لازم است اما اگر به محض اینکه از حدی فراتر رود باهم بودن خانواده را از بین میبرد و در این صورت خانواده دیگر معنایی ندارد.
عوارض تجملات تنها مراسم عروسی را شامل نمیشود، اگر روحیه تجملگرایی در خانوادهها مطرح شود منجر به این میشود که رضایت از زندگی زناشویی کم شود و این مورد فقط مختص به مراسم عروسی نیست بلکه در مراحل بعد از ازدواج نیز مرد مجبور است چند نوبت کار کند و موجب کاهش شیرینی زندگی میشود |
معاون فرهنگی اجتماعی سازمان ملی جوانان تصریح کرد: کاش صدا و سیما میتوانست صحنههای بعد از عروسی و صحنههای معمول افرادی که اهل تجملات هستند را خوب نشان دهد! کاش میتوانست نشان دهد خیلی از زوجین بعد از ازدواج به دلیل همین تجملگرایی و تشریفات رنگ آرامش را نمیبینند و به دنبال راههای فرعی و غیرمعمول هستند.
تجملات و خواستههای زیاد مالی بیشتر از آن که باعث اختلاف شود، منجر به دوری میشود زمانی که زن و شوهر مجبور هستند برای تامین خواستههای زیاد در زندگی کار بسیاری انجام دهند و ساعتهای بیشتری را از یکدیگر دور باشند، لحظات خوش با هم بودن در خانواده به حداقل میرسد و این باعث میشود خانواده تبدیل به یک انبار وسایل شود هر چند که اصل خانواده دیگر معنی سابق را ندارد.
اینگونه خانوادهها بیش از آنکه دچار طلاق عینی شوند دچار طلاق عاطفی میشوند و تک تک افراد خانواده آرامش را در غیر از خانواده دنبال میکنند مهمترین عارضه تجملگرایی در خانواده دوری و تبعات عاطفی در کانون خانواده است.