عقد معوض به عقدی گفته می شود که هر یک از طرفین عقد مورد معامله ای ارائه می کنند، یعنی هر کدام عوضی در مقابل مال دیگری ارائه می کنند که به این عقد معوض گویند.
- مثلا در مثال فروش ماشین یکی از طرفین ماشین و طرف دیگر پول ارائه می کنند. در اجاره هم همینطور است، شما مالک منفعت می شوید و در خانه سکونت می کنید و متقابلا اجاره بها پرداخت می کنید.
اما در عقد غیر معوض فقط یکی از طرفین مورد معامله ای ارائه می کند مانند عقد هبه.
هبه چیست
هبه عقدی است که به موجب آن یکی نفر مالی را مجانا به کس دیگری تملیک می کند.تملیک کننده را واهب، طرف دیگر را متهب، مالی را که مورد هبه است عین موهوبه می گویند.مثلا من می گویم کیف خودم را به شما هبه می کنم. شما در مقابل آن مالی نمی دهید یا عملی انجام نمی دهید.پس عقد غیر معوض است.
اگر عقد غیر معوض مشروط به شرط عوض باشد چطور؟
یکی از تقسیم بندی های عقد، عقد مطلق و عقد مشروط بوده است،حال عقد هبه هم می تواند مطلق یا مشروط باشد.
مثلا من کیفم را به شما هبه کردم شما هم قبول کردید؛ این عقد عقدی غیر معوض و مطلق و غیر مشروط است.اما ممکن است در عقد هبه که غیر معوض است شرطی گنجانده شود؛ مثلا کیفم را به شما هبه کردم به شرطی که خودکارتان مال من شود یا به شرطی که خانه مرا نقاشی کنید.
آیا در اینجا عقد معوض خواهد بود؟ یا نه عقدی غیر معوض است؟
جواب این است که عقد غیر معوض است چون ماهیت عقد غیر معوض است و شرط جزء ارکان عقد نیست چون بودن یا نبودنش تاثیری در بوجود آمدن عقد ندارد و چون جزء ارکان عقد نیست ما نمی توانیم بگوییم که عقد معوض است.
در واقع عقد معوض با عقد غیر معوض مشروط به شرط عوض از نظر ماهوی متفاوت است و این تفاوت در چند جهت خودش را نشان می دهد.مشروط به شرط عوض یعنی شرط گنجانده شده دادن یک مال یا انجام دادن یک عمل باشد.چون ممکن است از نظر دیدگاه عموم این دو شبیه به هم باشد.
تفاوت عقد معوض و عقد غیر معوض
- اولین تفاوت در تعادل عوضین است
در عقود معوض اصل بر این است که عوضین باید متعادل باشند.یعنی هم ارزش باشند. یعنی اگر من ماشینم را به شما فروختم به قیمت پنج میلیون تومان باید این دو (ماشین و میزان پول)از نظر ارزش اقتصادی یکی باشند. یعنی ماشین من واقعا پنج میلیون بیارزد و شما هم با این پنج میلیون بتوانید ماشینی با این خصوصیات بخرید. اما در عقد غیر معوض مشروط به شرط عوض، لازم نیست عوض معامله(مورد معامله) با مورد شرط هم ارزش باشد. مثلا من می گویم که ماشین خودم را به شما هبه کردم به شرطی که خودکار شما مال من باشد. قیمت ماشین با قیمت خودکار قابل مقایسه نیست اما این عقد غیر معوض است و لازم نیست که مورد معامله و مورد شرط هم ارزش باشند. به همین دلیل است وقتی بعدا معلوم می شود که ارزش مورد معامله بیشتر یا کمتر از مقدار توافق بوده برای شخص متضرر حق فسخ بوجود می آید. - تفاوت دوم در این است که اگر در عقد معوض پس از عقد معلوم شود که یکی از عوضین در هنگام عقد موجود نبوده عقد باطل است.
چون موجود بودن مورد معامله شرط صحت عقد است. یعنی معلوم شود که مالی که فروخته شده اصلا موجود نبوده است. مثلا من ماشینم را به شما فروختم به قیمت پنج میلیون بعدا متوجه شوید که من اصلا ماشین ندارم یا داشتم قبلا فروخته بودم ویا ماشینم شب قبل از عقد آتش گرفت و از بین رفت هر چند خودم هم خبر نداشتم. ولی به هر حال معلوم شد که در هنگام عقد اصلا مورد معامله موجود نبود. این معامله باطل است. اما اگر در عقد غیر معوض بعد از عقد معلوم شود که مورد شرط وجود نداشته معامله باطل نیست. ولی البته برای مشروطٌ له(کسی که شرط به نفعش است) حق فسخ ایجاد می شود و می تواند معامله را به هم بزند. ولی فرق می کند که ما یک معامله ای را باطل بدانیم تا اینکه بگوییم معامله ای صحیح است ولی حق فسخ وجود دارد. - تفاوت سوم بین عقد معوض با عقد غیر معوض مشروط به شرط عوض این است که اگر عقد معوض باشد، چنانچه بعد از عقد قبل از تسلیم به طرف مقابل مورد معامله تلف شود؛
مثلا من ماشینم را به شما فروختم به مبلغ پنج میلیون تومان گفتم که فردا تحویل می دهم، تا فردا ماشینم از بین رفت و مورد معامله قبل از تسلیم به خریدار تلف شد اینجا معامله باطل نیست بلکه از زمان تلف معامله منفسخ می شود. منفسخ یعنی خود به خود فسخ می شود یعنی بعد از تلف شدن مال همان زمان معامله هم خود به خود از بین می رود.فسخ غیر ارادی را انفساخ می گویند. اما اگر عقد غیر معوض تنظیم شود و مورد شرط قبل از تسلیم تلف شود،مثلا من ماشینم را به شما هبه کردم به شرطی که دوچرخه شما مال من شود شما هم قبول می کنید اما قبل از اینکه دوچرخه را به من تحویل بدهید دوچرخه از بین می رود؛ در اینجا معامله منفسخ نمی شود چون چیزی که تلف شده مورد معامله نیست بلکه مورد شرط است، مورد شرط هم جزء ارکان عقد نیست که عقد را باطل یا منفسخ کند، بلکه یک امر لُبی است بنابر این اثرش هم بایستی لبی تر باشد.چون اهمیت مورد شرط از اهمیت مورد معامله کمتر است در نتیجه اگر نباشد تاثیرش هم کمتر است. در این موارد برای مشروطٌ له حق فسخ وجود دارد. من میتوانم بگویم که ماشینم را هبه کردم به این امید که دوچرخه تان مال من باشد حالا که دوچرخه تان از بین رفته من معامله را فسخ کردم. فرق است بین عقدی که خود به خود منفسخ می شود تا اینکه عقدی صحیح است ولی برای طرف حق فسخ وجود دارد. - تفاوت چهارم بین عقد معوض با عقد غیر معوض مشروط به شرط عوض در این است که در عقود معوض مورد معامله یا عوضین باید معلوم و معین باشد.
عوضین نباید مبهم باشند. مثلا من نمی توانم بگویم که یک دستگاه اتومبیل را به شما می فروشم به قیمت پنج میلیون تومان. یا باید خود ماشین معلوم باشد یا اینکه خصوصیات آن ذکر شود. یا نمی توانم بگویم که این ماشین را به هر قیمتی که دلتان خواست می فروشم بلکه باید هر دوی مورد معامله(عوضین) معین باشد.در عقود معوض اگرهر یک از عوضین معلوم نباشد معامله باطل است.اما در عقد غیر معوض اگر مورد شرط در هنگام عقد معلوم نباشد معامله باطل نیست بلکه معامله صحیح است. علم اجمالی کافی است .یعنی همینکه بعدا معلوم شود کافی است.ب عنوان نمونه من می گویم ماشین خودم را به شما هبه کردم به شرط اینکه هر مقدار پول توی جیب شماست مال من باشد.این معامله صحیح است. چرا؟ به این دلیل که مورد عقد جزء ارکان عقد نیست تا حتما بایستی معلوم باشد بلکه از امور لُبی وابسته ضمن عقد است. - تفاوت پنجم و آخرین تفاوت در حق حبس است.
در عقد معوض اصل بر این است که هر یک از طرفین تسلیم عوض از جانب خودش را می تواند موکول و منوط کند به تسلیم عوض ازجانب طرف مقابل و تا زمانی که طرف مقابل مورد معامله خودش را تسلیم نکرد این شخص می تواند تسلیم نکند.مثلا من می گویم ماشینم را به شما فروختم به قیمت پنج میلیون؛ این عقد معوض است و هر یک از ما حق حبس خواهیم داشت، یعنی من می توانم بگویم که تا زمانی که پول ندادی من به شما ماشین نمی دهم.شما هم می توانید بگویید تا زمانی که ماشین نیاوردید من به شما پول نمی دهم .اما در عقد غیر معوض که مشروط به شرط عوض است حق حبس وجود ندارد.یعنی هر کدام باید به تکلیف خودشان عمل کنند و نمی توانند همدیگر را مقید کنند.کسی که مال را مجانا هبه کرده باید مال را تحویل دهد اگر در مقابلش شرطی است که طرف مقابل باید انجام دهد آن هم باید انجام دهد.کسی که مال را هبه کرده(واهب) نمی تواند بگوید که هر مقداری پول در جیب شما وجود دارد چون به من ندادی من ماشین نمی دهم.متهب هم نمی تواند بگوید که چون ماشین ندادی من هم پول داخل جیبم را به تو نمی دهم.چرا؟چون این دو در مقابل هم قرار ندارند. چون مورد معامله در عقد معوض در مقابل مورد شرط نیست. پس حق حبس هم وجود ندارد.
خداییش عالی بید👌
واقعا کیف کردم، عالی بود ولی در قانون مدنی به این نکته اشاره نشده و هبه را به معوض و غیرمعوض تقسیم کرده که لازم بود در قانون می نوشت هبه غیرمعوض است ولی می توان شرط عوض نمود.