نحوه نوشتن دادخواست به معنای دادخواهی کردن، عدالت طلبیدن و عرض حال آمده است و شخصی که دادخواهی میکند (خواهان یا مدعی)، طرف خود را به دادرسی فرا میخواند (خوانده یا مدعیعلیه) تا با حضور نزد قاضی ادعای خود را به قضاوت شخص عادل بسپارد.
لازم به ذکر است که خوانده نیز گاهی ممکن است مدعی واقع شود. با این وصف که ادعا بدون دلیل پذیرفته نمیشود لذا مدعی ناگزیر به اثبات ادعای خود از طریق تمسک و توسل به دلیل است.
دادخواست، شرط رسیدگی در دادگاه
شرط رسیدگی در دادگاه تقدیم دادخواست است، البته مواردی هم به حکم قانون وجود دارد که دادگاه بدون تقدیم دادخواست از ناحیه مدعی و به صرف درخواست وی مکلف به رسیدگی است. این در حالی است که رویه قضایی تقدیم دادخواست را ضروری میداند.
برگ دادخواست که سندی عادی است، باید به تعداد خواندگان به علاوه یک نسخه باشد، بنابراین اگر ۸ خواهان و ۷ خوانده داشته باشیم، نحوه نوشتن دادخواست باید به صورت ۸ برگ باشد.
چه اشخاصی میتوانند دادخواست تقدیم کنند؟
دادخواست علاوه بر ایجاد تکلیف برای دادگاه مبنی بر رسیدگی و تصمیمگیری نسبت به آن، خوانده را نیز ملزم به پاسخگویی به آن میکند، بنابراین هر شخصی نمیتواند دادخواست بدهد.
در رابطه با سن اقامه دعوا در ایران باید بگوییم که قانونگذار همچون سن ازدواج یا سن بلوغ که صراحتاً بدانها اشاره کرده.
در این رابطه مقررهای وضع نکرده است اما به طور کلی میتوان اینطور بیان کرد که:
اشخاص سفیه که توانایی اداره امور مالی خود را ندارند، در امور غیر مالی خود همچون طلاق توافقی، میتوانند دعوا مطرح کنند یا از خود دفاع کنند و سایر اشخاص در صورتی که عاقل بوده (یعنی مجنون و محجور نباشند) و بالغ باشند (به بلوغ رسیده باشند) میتوانند اقامه دعوا کنند. همچنین تقدیم دادخواست توسط اشخاصی مانند وکیل، ولی، وصی، ورثه، قیم و مدیر تصفیه… نیز ممکن خواهد بود.
شرایط شکلی دادخواست
- نخستین شرط از شرایط شکلی دادخواست، زبان آن است که باید به زبان فارسی باشد، بنابراین اگر یک فرد لر یا کرد یا ترک تصمیم به تقدیم داخواست گرفت نمیتواند دادخواست را مطابق زبان محلی خود تنظیم کند. (دادخواستی که به زبانی غیر از فارسی نوشته شود اصلا نحوه نوشتن دادخواست محسوب نمیشود.)
- مدعی باید ادعای خود را بر روی برگههای چاپی مخصوص بنویسد. (این در حالی است که شکایت کیفری را میتوان حتی به صورت شفاهی یا بر روی ورقه معمولی نیزمطرح کرد.)
- باید در دادخواست نام، نام خانوادگی و اقامتگاه (محل زندگی یا کار) خواهان مشخص باشد، در غیر این صورت دادخواست وی رد میشود. اگر دادخواست توسط وکیل تقدیم شده باشد، مشخصات وکیل نیز باید درج شود.
- در صورتی که خواهان یا خوانده شخص حقوقی باشد، در دادخواست نام و اقامتگاه شخص حقوقی بر اساس آدرس موجود در اداره ثبت شرکتها نوشته خواهد شد.
- از مواردی که باید در تنظیم نحوه نوشتن دادخواست به آن توجه کرد، ذکر نام، نام خانوادگی و اقامتگاه (محل زندگی یا کار) خوانده است. (البته مشخص نبودن اقامتگاه خوانده، مانع رسیدگی دادگاه نمیشود، در این حالت دادخواست برای ابلاغ به خوانده در روزنامه آگهی میشود.)
- مهمترین رکن تنظیم دادخواست، تعیین خواسته است. خواهان باید خواسته خود از دادگاه را به طور صریح و دقیق مشخص کند.
(اگر خواسته در نحوه نوشتن دادخواست مشخص نبود، دادخواست توقیف میشود و با ارسال اخطار رفع نقص از خواهان خواسته میشود که خواسته خود را مشخص کند، در غیراین صورت دادخواست رد میشود و هزینههای پرداختی توسط خواهان بلاثر بوده و وی مکلف به پرداخت مجدد هزینههای مربوطه است.
- ذکر چند خواسته ضمن یک دادخواست ممکن است اما دادگاه زمانی به تمامی خواستهها یکجا رسیدگی میکند که آن خواستهها با یکدیگر دارای ارتباط کامل باشند (البته مشروط به داشتن صلاحیت) در غیر این صورت، آنها را از یکدیگر تفکیک کرده و به هر یک جداگانه رسیدگی میکند.
- برعکس خواسته که تعیین آن در همه دعاوی الزامی بود، تعیین (تقویم) بهای خواسته (ارزش ریالی خواسته) فقط در دعاوی مالی (دعاوی که موضوع آن همیشه مال است) الزامی است.
تعیین بهای خواسته در دادخواست
به طور مثال در دعوای مطالبه یکصد میلیون تومان وجه نقد تقویم بهای خواسته منتفی است، زیرا بهای خواسته همان است که در نحوه نوشتن دادخواست بارز است، در سایر دعاوی مالی بهای خواسته همان مبلغی است که خواهان معین میکند.
تعیین کردن بهای خواسته یا همان ارزش ریالی خواسته، از نظر میزان هزینه دادرسی که خواهان باید بپردازد، قابلیت اعتراض به رای و مشخص کردن صلاحیت مراجع رسیدگی و تعیین هزینههای اجرایی موثر است.
ارسال اخطار رفع نقص در صورت تعیین نشدن بهای خواسته
تعیین نکردن بهای خواسته در دادخواست موجب ارسال اخطار رفع نقص میشود و در صورت تعیین نشدن ارزش ریالی خواسته در مهلت تعیین شده، دادخواست رد میشود، مگر تعیین بهای خواسته ممکن نباشد. مدعی باید هزینه دادرسی را بر اساس ارزش ریالی خواسته بپردازد.
این در حالی است که در دعاوی راجع به املاک وی مکلف است هزینه دادرسی را بر اساس ارزش معاملاتی املاک در منطقه بپردازد، نه بر اساس ارزش منطقهای ملک.
خواهان باید آن تعهد یا جهتی را که تخلف از آن موجبات طرح دعوی را فراهم کرده است، در دادخواست خود ذکر کند؛ مثلا بر اساس قراردادی خوانده مکلف به پرداخت وجهی به خواهان بوده است اما از پرداخت وجه مزبور خودداری کرده است بنابراین خواهان نیز با استناد به قرارداد به دادگاه مراجعه میکند.
درخواست هزینه دادرسی و وکیل
خواهان میتواند علاوه بر خواسته اصلی خود، از دادگاه مواردی (متفرعات خواسته) همچون هزینه دادرسی که پرداخت کرده، حقالوکاله وکیل در صورت داشتن وکیل و خسارت تاخیر در تادیه یا عدم انجام تعهد را بخواهد تا در صورت صدور حکم نسبت به خواسته اصلی، دادگاه این موارد را هم در حکم خود لحاظ کند.
صرف اینکه فردی ادعایی را علیه شخصی مطرح کند بدون آنکه دلیلی برای اثبات ادعای خود داشته باشد، موجب نمیشود که آن فرد پیروز در دعوا باشد ولو آنکه محق نیز باشد. به عبارت دیگر کسی که ادعایی میکند باید دلیل اثبات ادعای خود را نیز بیان کند.
طبق قانون خواهان هر زمان که بخواهد نمیتواند دلایل خود را ارائه کند، بلکه وی باید حتما و همزمان با تقدیم دادخواست، دلایل و مدارک خود را نیز به دادگاه تقدیم کند. (البته این به معنای عدم پذیرش دلیل به طور مطلق در زمان رسیدگی نیست، بلکه قانون پذیرش دلیل در خارج از مهلت قانونی را در مواردی تجویز کرده است.)
با سلام، آیا محدودیتی برای تعداد صفحه دادخواست جهت تقدیم به دیوان عدالت اداری تعریف شده و یا خیر؟ من دادخواستی نوشتم که سه الی چهار صفحه بوده، می خواستم جویا شم ممانعتی جهت این تعداد صفحه که نیست؟
از زندگیمون ن لذت بردیم ن حتی زندگی کردیم ۲۰ سال یا بیشتر مورد ظلم قرارگرفیتمو هنوزم ادامه داره انگاری هیچ راه فراری نیست جالبه ۲۰ سال یکی ظلم بکنه و با خیال راحت خونه اش نشسته من خونواده ام آواره نمیتونیم بریم خونمون به هر جای شکایت کردیم ما محکوم شدیم جالبه هیچکاری همنکردیم همه زندگمونو شورای روستامون ازمونگرفته داداشامو بگیناه انداخت زندان چون نه قانون پشت ما بود ن کس وکاری داشتیمو داریم یکی از داداشمو دیه الکی نوشتن واسش یکی هم الان چند روز هست رفته زندان بدون هیچگناهی البته گناهش این بود وقتی پسر شورای روستامون خواست داداشامو با ماشین زیر بگیره آخرین لحظه داداشم با سنگ میزنه به ماشین شیشه ماشین میشکنه و اون ترمز میگیره الانداداشم ۶ ماه زندانی هست یکی هم یکماه زندانی الانم یکی ۵۰ میلیون دیه البته ن بخاطرماشین ن اونی ک شیشه ماشینو شکسته ۶ ماه زندانی اون یکی ۵۰ میلیون دیه البته دیه هیچکاری کنکرده اگه من بخوام بگم باید ۲۰ سال زجرو بگم اگه زجر جای بوده ۵ سال آخر هر روز دادگاه یا هر ده روز دادگاه و برادرای من هر ده روزو کار میکردن ک کرایه بدن یا پول دادگاهشون بشه زجر زجر تمومی نداره شورا هزاران تخلف کرد شکایتهای دروغین سواستفاده از مهر نوشتن اسامی افراد به عنوان شاهد بدون اینکه بدونن وقتی فرماندار بخش دار گفتن به ما چه به ما ربطی نداره ک تخلف کرده وقتی قاضی دادگاه گفت به من چه ک میخواست شمارو زیر بگیره وقتی تو این دنیا هیچ کسیو نداشتیم و نداریم چکار کنیم خدااااااااااا وقتی میریم دادگاه میگیم بخدا این بیگناه هست قاضی جدیدی ک اومده میگه میدونم حکومی ک صادر شده حکم درستی نیست و عادلانه نیست ولی چون قاضی قبلی زده حکم قطعی دگه کاریش نمیشه کرد درد میگیره قلبم خدا چکار کنیم اون پدر منو ۸ باز زد هیچ کسی هیچ قاضی محکموش نکرد پدر من ۷۰ سالش بود الان نود سالش هست ۸ بار تو این ۲۰ سال زدتش حتی رفته تو کما ولی قاضی گفت به ما چه من دلیلش رو میدونم ولی چکار کنم خداااا
امان از قانون بی عدالت ما
قانون ما بی عدالتی نیست اون چه که مشکل داره خود ما هستیم که قانون و هر طور که بخواهیم به نفع خودمون تفسیر می کنیم
قانون حاصل از عدل و عدالت میباشد اما متاسفانه این شخص خود ما هستیم که احساس میکنیم باید
در حقمون قضاوت شه…اما سوال اینجاست که آیا اگاهانه تصمیم گرفته شده ..ایا غیر از خودمون فکر نمی کنیم که حق کسانی رو ضایع کردیم که هیچ گناهی ندارند و علی رقم اینکه بخواهیم شرح این موضوع رو یک اشتباه
بیش ندانیم و با وجود چشم اندازهایی رو به حقایق نخواهیم خودمون رو اصلاح کنیم اینکه صبر پیشه قرار دادنمون
مطمعنا لازم بر فرجه ای برای جبران خسارت هایی که در گذشته به یکدیگر زده شده میباشد اما به واقعیت شده خواسته اطرافیانتون رو به چالش بکشید …شده به پای درد اش بنشینید که نخواهد فریاد بزنه که منننننن بابا ندارم
درد خیلی عجیبیه درسته …
خب قطعا خدا رو شکر خیلییا گرفتار این موضوع نیستند و امیدوارم هم نباشند ..اما سرکار خانم مریم نوروزی من سوالم اینه چرا..چرا بچه های من تاوان اشتباهاتی که هر دو مقصر هستیم رو بدند ..طاقت قر سایت این درد که من فقط به شدت درگیر و متوجه اش هستم ..اما خواهش میکنم من کسی رو غیر از خون دوست ندارم نزار بچه هام بدیم بزرگ بشن .این بی انصافیه
راستی اش دیگه بریدم چیزی تو این دنیا برام خوش آیند نیست یعنی معنایی نداره خ واسته ای که قلبم بخواد آرامش و قرار بگیره که اون هم وجود دخترم .پسرم و خود ته…دیگه چیزی برام ارزش نخواهد داشت ..انسان یک امید به فرداهایی داره و بهش پایبند برای رسیدن نه تنها اینکه تمام اهداف حاصل از تلاشش برای مستقر و هر چه شیرینتر زندگی کردن در کنار عزیزانش بخواد باشه که یقینا روز شماری براش میکنه من دلم به کدوم فرداهایی که شاید هزاران بار تجسم از به پایان رسیدن فراقی که دیوونه وار ه..
من به کی باید بگم درد مو ..خوش ندارم وقتی تصمیمم فقط شخص خود شما بوده و خواهد بود کسی رو اجازه به دخالت بدم …این به دور از عقل انسانه که زمانی خودش قصد انجام کاری رو داشته باشه بخواد دیگران رو نه تنها ناراحت بلکه تو درد سر بندازه …
اما مثل اینکه شما از حق و حقوق من نسبت به زندگی و فرزندانم و اشتیاق حتی به اینگونه زندگی کردن سو استفاده میکنید به خواطر همین ..دادخواست از مقام محترم شخص خود خود حضرت آقای سید علی خامنه ای رو دارم که جدا بخوان رسیدگی کنند …
خواهشها
مجتبی واعظی
سلام بیشک انچه برای ما در این دوره اتفاق میافتد ناشی از ندانستن قانون است .لطفا کمی به خدا و خودت اعتماد کن و بهترین راه کمک گرفتن از متخصص که وکیل است میباشد راه درست را برویم کمتر زیان دارد .موفق باشید
مستونى یه دادگاه عالى قضات برى و از قاضى شکایت کنى تا رایى که داده باطل شه
شما برو تهران شکایت کن اونجا اینا اشنا دارن راه به جایی نمی برین
برو دیوان عدالت اداری یا کشوری شکایت کن پدرشونو درمیارن ممکنه تو شهرای کوچیک اینجور تبانی کنن و در دیوان کشوری اینجور نیست
البته بعضی جاها کار های جنبه های حقوقی نداره و نمیشه کاری کرد
سلام.با اقای رییسی و خامنه ای . چرا در قانون اساسی ما زنی که به شوهر خیانت مبکنه و دروغ میگوید باز هم شامل مهریه میشود؟ حتی دستنویس داده که من مهریه نمیخواهم !!!!!!!!!
درود بر وکلای بیزنس من، آقا چرا وکلا به حق و حقوق قانونی خود واقف نیستند!؟چرا منتظر این هستند که موکلی بیاد تا صدبرابر و گاها بیشتر ازش حق الوکاله بگیرند،چرا انصاف را رعایت نمیکنن،فقط بخاطر اینکه قانون گذارگفته حق الوکاله ۱۰درصد ارزش معاملات منطقه ای است و در آخرگفته وکلادرغیر اینصورت میتونن مبلغ حق الوکاله را توافقی بگیرندنه اجبار آقای وکیل، که اگر موکل توافق نکرد وکیل هم وکالت را قبول نکنه، موضوع اینه که فرق بین۱۰٪ حق الوکاله مبلغ ارزش معاملاتی منطقه که مثلا میشه ۱۰۰۰۰۰۰تومن که انصافا خیلی کمه چون هزینه تمبر ومالیاتی داره،وکیل میاد ۵۰ برابر یعنی۵۰۰٪ همان مبلغ را از موکل درخواست میکنه که خیلی خیلی بی انصافیه، اونم بخاطر ارایه یک دادخواست وحضور در معیت موکل در وقت رسیدگی ،از مراجع ذیصلاح خواهان رسیدگی و بازرسی در اینمورد را دارم تا این معضل بصورت عرف در جامعه اشاعه پیدا نکنه،هرچند که وکلای عزیز بخاطر منافعشان ناراحت خواهندشد،
شما این عریض رو اینجا وارد کنی چه سودی داره ؟ باید به مراجع ذیصلاح مراجعه کنید