این روزها آمار طلاق به شدت بالا رفته است؛ بیشتر طلاق ها شاید با یک مشاوره درست میتوانست منجر به ادامه زندگی شود.به اذعان کارشناسان هرچند باید با ریشه یابی و کشف علل و عوامل طلاق از آمار آن کاست، اما به صفر رساندن آمار همیشه نه مطلوب است و نه ممکن.
با این حال برای هر فردی، تجربه دردناکی است که تاثیرات متعددی روی زندگی فرد دارد اما این تاثیرات از جمله آثار روانی آن در طول زمان و به تدریج آشکار میشود.
بی تردید اتفاقهایی مانند ازدواج و طلاق از مهم ترین نقاط عطف زندگی به شمار میروند اما طلاق به سبب ماهیت خود سلامت فرد را از جنبههای گوناگون مورد تاثیر قرار میدهد.
طلاق همراه خود سبب تغییراتی در زندگی میشود که البته بخشی از روند طبیعی آن محسوب میشود اما سازگار شدن مردان و زنان مطلقه با این تغییرات مستلزم زمان است. تحقیقات متعددی روی تاثیرات جسمی و روانی طلاق بر سلامت اشخاص صورت پذیرفته است و این تحقیقات نشان میدهند که اشخاص مطلقه باید نسبت به سلامت خود بیش از دیگر اشخاص نگران باشند.
طبق تحقیقات پژوهشگران دانشگاه شیکاگو آمریکا از لحاظ سلامت جسمی، اشخاص مطلقه ۲۰ درصد بیش از اشخاص متاهل در معرض ابتلا به بیماریهایی مانند بیماریهای قلبی و عروقی، دیابت و سرطان قرار دارند.
استرسهای قبل، حین و پس از طلاق، طولانی مدت بوده و سبب ایجاد فرایندهای بیولوژیکی در اشخاص میشود؛ این فرایندها منجر به بیماریهای قلبی و عروقی خواهد شد و روند ابتلا به سایر بیماریهای مزمن را نیز تسریع میکند.
استرس سبب بروز التهاباتی در بدن میشود؛ التهاب یک عامل خطر بروز حمله قلبی به شمار میرود. برخی دیگر از مطالعات نشان میدهد که عادات زندگی اشخاص پس از آن تغییر میکند بطور مثال اشخاص دو سال پس از آن به تدریج دچار اضافه وزن میشوند.
برخی از تحقیقات نیز نشان میدهد، مردان مطلقه پس از جدایی از همسر خود کمتر ورزش میکنند، کمتر بهداشت فردی را رعایت میکنند؛ بیشتر سیگار میکشند و به دیگر رفتارهای پرخطر تمایل بیشتری دارند.
خشم، انزوا، اضطراب، افسردگی، ترس از بی کفایتی، احساس نا امنی و احساس شکست از دیگر تبعات آن روی سلامت روان اشخاص به شمار میرود.
زنان بیش از مردان آسیب میبینند
طلاق شکستی است که در مسیر طبیعی زندگی زن و مرد، اختلال ایجاد میکند؛ هر شکستی تبعات روانی خاص خود را دارد و این مساله در زنان و مردان تفاوتی نمیکند.
با این وجود با توجه به ضوابط اجتماعی حاکم بر جامعه، طلاق برای زنان، آسیبهای بیشتری به همراه دارد. اشخاص پس از آن دچار انزوا میشوند چراکه اشخاص فامیل و حتی دوستان به دلایل فرهنگی و باورهای اشتباه از آنان دوری میکنند.
راهکار بازگشت به زندگی پس از طلاق
اغلب اشخاص پس از طلاق تلاش میکنند که قبل تلخ خود را فراموش کنند اما هرگز نمیتوان زمانی که متعلق به تجربه قبل است، فراموش کرد.
اشخاص عملا در زمان جدایی احساسات ناخوشایندی مانند خشم، غم، تنفر و یا شوک، انکار و کوچک انگاری پدیده طلاق را تجربه میکنند. افراد باید در ابتدا طلاق را پذیرفته و آماده ورود به مرحله تازهی از زندگی شوند و از قبل خود عبرت بگیرند.
طلاق باید دروازه ورود به یک زندگی سالم تر و شادتر باشد و اشخاص پس از آن باید به شدت به تغذیه سالم و ورزش توجه داشته باشند.
یکی از بهترین راهکارها برای بازگشت به زندگی طبیعی، پس از طلاق، پناه بردن به خانواده و استفاده از حمایتهای نزدیکان است.
افسردگی یکی از شایع ترین مشکلات پس از طلاق است و اشخاص مطلقه داین روزها آمار طلاق به شدت بالا رفته است؛ بیشتر طلاق ها شاید با یک مشاوره درست میتوانست منجر به ادامه زندگی شود.به اذعان کارشناسان هرچند باید با ریشه یابی و کشف علل و عوامل آن از آمار آن کاستر صورت تصمیم به ازدواج مجدد حتما باید مشاورههای لازم را با متخصصان مربوطه انجام دهند تا دوباره دچار شکست نشوند و با گامهای محکم تر و انگیزه بهتری، زندگی تازه را آغاز کنند.
آیا زمان طلاق فرا رسیده است؟
این روزها آمار طلاق به شدت بالا رفته است؛ طلاقهایی که شاید با یک مشاوره درست میتوانست منجر به ادامه زندگی شود. به اذعان کارشناسان هرچند باید با ریشه یابی و کشف علل و عوامل طلاق از آمار آن کاست، اما به صفر رساندن آمار طلاق نه مطلوب و نه ممکن است.
از این منظر، هرچند طلاق، پدیده مذموم و نکوهیده ای در فرهنگ و شرع ما به شمار میرود اما محققان طلاق را بهتر از پیامدهای یک ازدواج پراسترس و پرتنش میدانند؛ ازدواجهای ناموفقی که با خشم و تنش همراه می باشند و پیامدهای روحی و روانی بسیاری را به دنبال دارند.
شکی در این مساله وجود ندارد که تصمیم به انتخاب به پایان دادن یک زندگی مشترک باید به دقت از همه ابعاد و جهات، بررسی شود چراکه طلاق میتواند ثبات مالی، اجتماعی و عاطفی اشخاص را تحت تاثیر قرار دهد.
بنابراین اشخاص قبل از طلاق باید بارها به نتایج و عواقب آن فکر و تمام پیامدهای روانی، جسمی، اجتماعی، امنیتی و مالی آن را ارزیابی کنند و البته اگر پای کودکی در میان باشد، آن آثاری مضاعف خواهد داشت.
سرپرستی فرزندان بعد از طلاق
پس از طلاق نگرانی در مورد حضانت فرزندان و سرنوشت آنان در مادران بیش از پدران مشاهده میشود. با این حال تنشها و بحرانهایی که زن در مراحل پیش و پس از طلاق تجربه میکند، بر کمیت و کیفیت نقش والدینی او تأثیرگذار است. از طرفی طلاق با نوعی شوک و وحشت بر فرزندان همراه است.
موضوع حضانت و سرپرستی بچه که معمولاً به رفتارهای منفی و انتقامجویانه و خصمانه میانجامد، پیامدهای بیشتری با خود به همراه خواهد داشت. بسیاری از مردان در فرآیند طلاق از کودک به عنوان وسیله انتقامجویی، فشار و آزار طرف مقابل استفاده میکنند و زنان به دلیل قدرت پایینتر، از این موضوع آسیب بیشتری خواهند دید.
امروز بهترین روز زندگیم بود تو چند سال اخیر، بالاخره بعد یکسال و سه ماه دخترم رو دیدم، خیلی بهمون خوش گذشت با اینکه هوا سرد بود فقط تو خونه بودیم، اما کلی بهمون خوش گذشت؛ هر چند این خوشیهای من با اشک گاهگاهی همراه بود، اما مزش عالی بود، براتون بگم این یه روز دیدار با هزار بدبختی جور شد و بابای دخترم در جریان این دیدار نبود، بچم بهم میگفت خاله! کلی باهاش بازی کردم.
احتمال تشکیل مجدد خانواده بعد از طلاق
بدبینی و انزوای اجتماعی، احساس تنهایی، عدم امنیت در کنار دیگران، بیپناهی و ناامنی عاطفی؛ از ویژگیهای زنان پس از جدا شدن است. بهویژه قضاوتهای تنگنظرانه و بدبینانه دیگران باعث احساس ناامنی از حضور در جمع و به حاشیهراندن زنان میشود.
از سویی تلخیهای زندگی پر از التهاب پیش از آن و نیز فشارهای روحی و روانی در دوران طلاق، باعث نوعی گریز و نگاه منفی افراطی نسبت به تشکیل مجدد خانواده خواهد بود.
هم زنان و هم مردان پس از طلاق از ازدواج مجدد بیزار هستند. این احساس بیزاری ناشی از تجارب دردناکی است که در دوران زندگی مشترک در آن تجربه کردند و از اینرو حاضر نیستند تجربه مشابهی را بپذیرند. با این حال برخی زنان به دلیل مشکلات زندگی مجبور به ازدواج مجدد میشوند و عموماً چون با محدودیتهایی مواجه هستند، انتخابهای خوبی ندارند.