آنچه مسلم است در بحث تمکین عام ، نفقه و نشوز(نافرمانی) مطمئنا مثل تمام مواردی که در مورد عقود مطرح است جبر و اکراه و فشار جایی ندارد و به هیچ وجه همچنان که در آغاز زندگی زناشویی نمیتوان خانمی را مجبور کرد که تحت شرایط اجبار و فشار بله بگوید همچنان این خانم را نمیتوان مجبور کرد در مقابل زور و فشار، تمکین به معنای اخص یا به معنای اعم داشته باشد.
بر اساس مادهی 1108 قانون مدنی هرگاه زنی بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود و همچنین مادهی 1115 میگوید اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد، میتواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن دربازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه برعهده شوهر خواهد بود.
تمکین عام
تمکین عام یعنی به طورکلی از شوهر اطاعت کردن و تمکین خاص یعنی در مقابل تقاضاهای جنسی شوهر تسلیم بودن منتهی تنها ضمانت اجرای عدم اجرای این موارد از طرف هرخانمی فقط ندادن نفقه است و نه هیچ چیز دیگر. یعنی وقتی ثابت شد که خانمی از شوهرش در زمینههای کلی زندگی مشترک اطاعت نمیکند یا به معنی اخص وظایف زناشوییاش را انجام نمیدهد شوهر میتواند دنبال مساله طلاق و گرفتن همسر دیگر برود و از طرف دیگر میتواند بعد از اثبات این موارد نفقه را ندهد ولی نمیتواند اعمال جبر و زور کند تا چه رسد به اینکه مرتکب قتل شود.
در بسیاری از قوانین خارجی توسل مرد به زور و جبر برای ایجاد رابطه جنسی با همسر خودش مصداق زنای به عنف محسوب میشود بنابراین اینکه بگوییم میشود زن را مجبور کرد که به هر شکلی از شوهرش تمکین- بخصوص تمکین خاص کند- قابل قبول نیست به همین دلیل عملا هیچ محکمهای حکمش را به این نحو اجرا نمیکند یعنی اگر خانمی از منزل شوهرش رفت و شوهر دادخواست تمکین داد و این خانم صراحتا اعلام کرد که تمکین نمیکند چون دعوی زوج ثابت است دادگاه حکم به الزام به تمکین میدهد منتها اجرای این الزام به این نحو است که مامور اجرا به منزل زوجه میرود و میگوید به منزل شوهرتان بروید که اگر زن جواب منفی دهد مامور آن را صورت جلسه میکند؛ وقتی این کار را کرد برای شوهر دو حق ایجاد میشود یکی اینکه نفقه زن را نپردازد و دوم این که از دادگاه تجویز نکاح دائم مجدد را بگیرد.
مسالهای که مطرح میشود این است که وقتی خانمی علاقمند به ادامهی زندگی مشترک با شوهرش تا این حد نیست اصولا چرا باید به ادامه این زندگی ملزمش کرد؟ یعنی به نظر من اگر دراین موارد از جانب زوجه تقاضای طلاق شود علیالاصول باید پذیرفت.
مراحل دادرسی
- دادگاه بعد از تشکیل اولین جلسه دادرسی به جهت احراز تمکین یا عدم تمکین زوجه به بررسی دلائل استنادی و بررسی اوضاع و احوال موجود می پردازد و در صورت لزوم اقدام به صدور قرار تحقیق محلی می نماید و با تعیین وقت دیگری ضمن ابلاغ به طرفین جهت حضور به خواهان تذکر میدهد تا وسیله اجرای قرار را فراهم کند.
- دروقت مقرر چنانچه وسیله اجرای قرار مهیا نشود و بدون اجرای قرار نیز امکان انشای رای ممکن نباشد، به استناد ماده 256 ق. آ. د .م ، قرار ابطال داخواست صادر خواهد شد و الا با تهیه وسیله اجرای قرار و تعیین عضو مجری، موضوع قرار صادره به طرفین و عضو مجری تفهیم و قرار صادره اجرا میشود.
- به محض وصول صورتجلسه اجرای قرار به نحو صحیح و دقیق، دادگاه مبادرت به انشای رای مینماید.
«بنا به مراتب فوق رسیدگی به دعوی مزبور از حیث ادله اثباتی نیازمند یک تا دو جلسه رسیدگی است»