شعب دادگاهها تصمیمات متنوعی را راجع به پروندههای موجود خود میگیرند. به تصمیمات دادگاهها «رای» گفته میشود. رای اعم است از قرار و حکم. ممکن است قاضی انواعی از قرارها را به مناسبتهایی صادر کند.
ویژگی تمام قرارهای دادگاهها آن است که دخالتی در ماهیت دعوا ندارند. قرار رد دعوا و عدم استماع دعوا به عنوان دو قرار خارجکننده پرونده از جریان دادرسی در دادگاهها مطرح هستند آشنایی با این قرارها در روند دادرسی بسیار با اهمیت است.
عدم استماع دعوا
قانونگذار قرار عدم استماع دعوا را با قرار رد دعوا با هم در بند (ب) ماده 332 قانون آیین دادرسی مدنی که ناظر به قرارهای قابل تجدیدنظر است، آورده است. شاید به این جهت که نتیجه هر دو قرار به زیان مدعی و به سود مدعیعلیه است. ولی این دلیل موجهی برای یکسانی این دو نوع از قرارها نیست، چراکه ماهیتا با هم فرق دارند.
قرار رد دعوا ناظر به مواردی است که یا به علت عدم رفع نقص نسبت به موارد اعلامی دفتر دادگاه، قرار رد دادخواست صادر میشود و یا اینکه دادگاه به دعوا رسیدگی کرده و بهه علت عدم رعایت مقررات قانونی قرار دعوا را صادر کرده است و حال آنکه در مورد قرار عدم استماع دعوا اصولا رسیدگی توسط دادگاه انجام نگرفته است و مبنای اتخاذ چنین تصمیمی از سوی دادگاه آن است که شرطی از شرایط اساسی اقامه دعوا وجود ندارد.
بهعنوان مثال مدعی در دعوای مطروحه ذینفع نیست، در حالی که به موجب ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی دادگاه وقتی به دعوایی رسیدگی میکند که از سوی شخص ذینفع در دعوا مطرح شده باشد و اگر غیر از این باشد، دادگاه قرار عدم استماع دعوا را صادر میکند، نه قرار رد دعوا، زیرا به اصل دعوا و ادعا رسیدگی نکرده است. مانند اینکه خواهری که شاهد عدم پرداخت نفقه خواهر خود از سوی شوهرش میباشد. او به دادگاه مراجعه و دادخواستی به آن مرجع تقدیمم میکند به این خواسته که مرجع قضایی شوهر خواهرش را به پرداخت نفقه زوجه خود ملزم و محکوم کند.
در اینجا اگرچه دعوا، در حقیقت دعوای به حقی است، ولی دادگاه به دلیل اینکه خواهر این خانم در دعوای مطرح شده نفعی ندارد و ذینفع یعنی خواهر این خانم خودش باید اقامه دعوا کند و یا وکیل دادگستری را برای اقامه این دعوا انتخاب کند، طرح دعوا از سوی خواهر موصوف را دادگاه برخلاف ماده 22 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی محسوب و ناگزیر به صدور قرار عدم استماع دعوا مبادرت میورزد.
مورد احتمال دیگر برای صدور قرار عدم استماع دعوا، اقامه دعوای رفع تصرف عدوانی است از سوی مالک بر علیه سرایدار، خادم، کارگر و یا هر امین دیگر بدون ارسال اظهارنامه قانونی و ابلاغ آن به اشخاص مذکور. توضیح آنکه از شرایط اصلی و اساسی اقامه این نوع از دعوا آن است که مالک قبلا اظهارنامه قانونی مبنی بر رفع تصرف از ملک خود را برای خوانده دعوا ارسال کند و به او ابلاغ شود. این موضوع در ماده 1711 قانون آیین دادرسی مدنی ذکر شده است.
طبق این ماده، سرایدار، خادم، کارگر و بهطور کلی هر امین دیگری، چنانچه پس از ده روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه مالک یا ماذون از طرف مالک یاکسی که حق مطالبه دارد مبنی بر مطالبه مال امانی، از آن رفع تصرف نکند، متصرف عدوانی محسوب میشود.
طبق تبصره این ماده، دعوای تخلیه مربوط به معاملات با حق استرداد و رهنی و شرطی و نیز درمواردی که بین صاحب مال و امین یا متصرف قرارداد و شرایطخاصی برای تخلیه یا استرداد وجود داشته باشد، مشمول مقررات این ماده نخواهند بود.
بنابراین وقتیی مالکی به طرح دعوای رفع تصرف عدوانی اشخاص یاد شده بهعنوان امین بپردازد، دادگاه به دلیل اینکه شرط اصلی پذیرفتن این دعوا یعنی ابلاغ اظهارنامه قانونی انجام نشده است، قرار عدم استماع دعوا را صادر خواهد کرد. البته مالک میتواند با رفع اینن نقیصه با ارسال اظهارنامه و ابلاغ آن به طرف و انقضای مهلت ده روز مقرر در قانون، مجددا در دادگاه اقامه دعوا کند.
اگر در دعوای حقوقی بلحاظ عدم ارائه دلایل قرار رد دعوی صادر وقطعیت یابد در ثانی دلایل برای استرداد بدست بیاید قابل طرح است
بله قابل طرح مجدد است .هم قرار رد دعوی وهم قرار عدم استماع اعتبار امر قضاوت شده را ندارند.
باسلام دادخواستی در شورا حل اختلاف رسیدگی شد وبا اعتراض متهم در دادگاه حقوقی بدلیل انتقال ندادن ظهر نویس رد شد درضمن چک مورد نظر را بنده ازخود صاحب حساب گرفتم چک قبلا به شخص دیگری داده شده بوده ودوباره صاحب حساب چک را به بنده دادن وچون چک در وجه شخص اول بود در دادگاه به دلیل عدم انتقال به بنده رد شد حال چکار میتوانم انجام دهم تا به حقم برسم
کاربر گرامی
لطفا پرسش حقوقی خود را از قسمت مشاوره حقوقی مطرح فرمایید.
و در صورت نیاز مشاوره حقوقی تلفنی رزرو کنید.
با تشکر
سلام، والله ما یه مشکل اساسی داریم، مبنی بر اینکه پلاک ثبتی بنام پدربزرگم که تعیین حدود شده یعنی ثبت اختصاصی اگر اشتباه نکنم بهش میگن و حتی طبق اظهارنامه سه نوبت آگاهی ثبتی هم بدونه کوچکترین اعتراضی صورت گرفته است و در دفتر توضیحات و اندیکاتور هم در 84 برک و اراق وجود داره و البته چه بلایی سر این ثبت در اداره آورده شده، فقط خاین و خدا میداند، حتی تا جایی در چند سال پیش رقتیم که تحدید حدود پایان برسه، چون در جوار و بین متصرفین چندین قطعه زمین فروختیم و حتی یکی از بزرگان متصرفی برای فرد خریدارها شکایت کرده و بعدش به توسط قباله ما و پلاک ثبتی ما و شاهدین که از خوده متصرفین و نزدیکان شون بودن، به نفع ما شهادت دادن و حتی زیر قباله امضا کرده و مهمتر از اینها قاضی دادگاه تجدیدنظر استان وهیت کارشناسی استان اومدن سر زمین دعوی که طرف متصرف محکوم به قطعیت شد و حتی عین همین با شخصی دیگر هم چنین حکمی از تجدید نظر استان گرفتیم، حالا در دو مورد اعتراض به ثبتی که دادیم، متاسفانه قاضی دادگاه بدوی به علت آشنایی و نزدیکی از هر لحاظی بلایی به سرمون آورد که حکم علیه ما صادر کرد و حتی در دادگاه تجدید نظر هم جدا از ابطال عملیات ثبتی که کلا علیه ما داده بودن، قاضی تجدید نظر عدم استماع دعوای رو صادر کرد، اما متاسفانه در مورد اعتراض به ثبتی که علیه متصرف از نظر ما ،علیه ما حکم قطعی صادر کردن! !!!حالا نظر شما یا راهکار لازم چیه؟ آیا در مورد ثبتی که عرض کردم؟ ؟
با سلام
مقاله فوق با ایراد اساسی مواجه میباشد ابتدا در خصوص عدم نفع خاهان در دعوا به بند ۱۰ ماده ۸۴ ق ا م توجه کنید و سپس با عنایت به قسمت اخیر ماده ۸۹ دادگاه ملزم به صدور قرار رد دعوا میباشد (الزام دادگاه به این لحاظ میباشد که قرار رد دعوا اثر قهقرایی دارد چنانکه قرار عدم استماع دعوا دارای چنین خاصیتی نمیباشد)
به طور کلی موارد نقص هر دعوای حقوقی در ق ا م که منجر به صدور قرار میشود پیش بینی شده است. ولیکن در خصوص قرار عدم استماع دعوا قانونگذار سکوت نموده است. به نظر میرسد قرار عدم استماع دعوا عرفا در مواردی صادر میگردد که پرونده با ایراد اساسی رو به رو میباشد و ان ایراد در قانون پیش بینی نشده.