پرداخت دیه مقتول : دیه به مالی گفته میشود که در شرع اسلام برای ایراد جنایات غیرعمدی بر نفس، اعضا و منافع یا جنایات عمدی، در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد، به موجب قانون مقرر میشود.
در مورد جنایات عمدی و شبه عمدی، پرداخت دیه مقتول برعهده خود مرتکب است اما در جنایت خطای محض، در صورتی که جنایت با بینه یا قسامه یا علم قاضی ثابت شود، پرداخت دیه بر عهده عاقله است و اگر جنایت، با اقرار مرتکب یا نکول او از سوگند یا قسامه ثابت شد، برعهده خود او است.
عاقله به پدر، پسر و بستگان ذکور نسبی پدری و مادری یا پدری گفته میشود.
با وجود این تعریف از دیه و افرادی که مسئول پرداخت دیه مقتول هستند، در مواردی، دیه باید از بیتالمال پرداخت شود که در مورد آن با دکتر مرتضی ناجی، حقوقدان و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز گفتوگو کردیم.
ناجی در خصوص موارد پرداخت دیه مقتول از بیتالمال اظهار کرد: هدف قانونگذار از اینکه پرداخت دیه را در شرایطی خاص، بر عهده بیتالمال قرار داده، پیروی از این نظریه اسلامی است که خون مسلمان نباید هدر برود و به همین دلیل در مواد متعددی از قانون مجازات اسلامی مصوب سال 13922، این موضوع را پیشبینی کرده و مورد توجه قرار داده است.
وی ادامه داد: در ماده 470 این قانون آمده است در صورتی که مرتکب، دارای عاقله نباشد یا عاقله او به دلیل عدم تمکن مالی نتواند دیه را در مهلت مقرر بپردازد، دیه توسط مرتکب و در صورت عدم تمکن از بیتالمال پرداخت میشود. در این مورد فرقی میان دیه نفس و غیر آن نیست.
این حقوقدان افزود: در حقیقت، این ماده مربوط به جنایات خطئی محض بوده که در آن پرداخت دیه بر عهده عاقله (یعنی پدر، پسر و بستگان ذکور نسبی پدری و مادری یا پدری) است اما مرتکب، عاقله ندارد یا اینکه عاقله فاقد تمکن مالی است. در چنین مواردی دیه توسط مرتکب و در صورت عدم تمکن مالی وی، از بیتالمال پرداخته خواهد شد.
ارتکاب جنایت خطئی محض توسط اقلیتهای دینی مصرح در قانون اساسی
وی با بیان اینکه قانونگذار در ماده 471 نیز شرایطی را مورد توجه قرار داده است که فردی از اقلیتهای دینی مصرح در قانون اساسی، مرتکب جنایت خطئی محض شود، اضافه کرد: بر اساس این ماده، هرگاه فرد ایرانی از اقلیتهای دینی شناختهشده در قانون اساسی که در ایران زندگی میکند، مرتکب جنایت خطای محض شود، شخصاً عهدهدار پرداخت دیه است اما در صورتی که توان پرداخت دیه را نداشته باشد، به او مهلت مناسب داده میشود و اگر با مهلت مناسب نیز قادر به پرداخت نباشد، معادل دیه توسط دولت پرداخت میشود.
ناجی در ادامه گفت: یکی دیگر از مواردی که قانونگذار درخصوص پرداخت دیه از بیتالمال مورد توجه قرار داده، در ماده 473 آمده است که طبق این ماده، هرگاه مأموری در اجرای وظایف قانونی، عملی را مطابق مقررات انجام دهد و همان عمل موجب فوت یا صدمه بدنی کسی شود، دیه برعهده بیتالمال است.
وی بیان کرد: همچنین بر اساس تبصره این ماده، هرگاه شخصی با علم به خطر یا از روی تقصیر، وارد منطقه ممنوعه نظامی یا هر مکان دیگری که ورود به آن ممنوع است، شود و مطابق مقررات، هدف قرار گیرد، ضمان ثابت نیست و در صورتی که از ممنوعه بودن مکان مزبور آگاهی نداشته باشد، دیه از بیتالمال پرداخت میشود.
به گفته این عضو هیات علی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، به عنوان مثال، اگر شخصی مرتکب تقصیر شده و وارد منطقه ممنوعه نظامی یا غیرنظامی شود و دچار حادثهای مانند برقگرفتگی شده و صدمه ببیند یا جان خود را از دست بدهد، سازمان مربوطه مانند اداره برق وظیفهای در خصوص پرداخت دیه ندارد اما اگر شخص مزبور، از ممنوعه بودن منطقه آگاه نباشد، دیه از سوی بیتالمال پرداخت خواهد شد.
پرداخت دیه مقتول
وی در ادامه بیان کرد: در جنایت شبه عمدی، در صورتی که به دلیل مرگ یا فرار، به مرتکب دسترسی نباشد، دیه از مال او گرفته میشود و در صورتی که مال او کفایت نکند، از بیتالمال پرداخت میشود.
ناجی همچنین عنوان کرد: در جنایت خطای محض در مواردی که پرداخت دیه بر عهده مرتکب است، اگر به علت مرگ یا فرار، دسترسی به او ممکن نباشد، دیه جنایت از اموال او پرداخت میشود و در صورتی که مرتکب مالی نداشته باشد، دیه از بیتالمال پرداخت میشود که این موضوع در ماده 475 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 پیشبینی شده است.
وی در ادامه اظهار کرد: در مواردی که علم اجمالی به ارتکاب جنایت توسط یک نفر، از میان دو یا چند نفر معین وجود دارد، در صورت وجود لوث در مورد علم اجمالی، طبق قسامه عمل میشود و در صورت عدم وجود لوث، صاحب حق میتواند از متهمان مطالبه سوگند کند؛ اگر همگی سوگند یاد کنند، در خصوص قتل، دیه از بیتالمال پرداخت میشود و در غیر قتل، دیه به نسبت مساوی از متهمان دریافت میشود. این مورد نیز در ماده 477 آمده است.
این حقوقدان با اشاره به مواد 484 و 485 قانون مجازات اسلامی سال 1392 نیز گفت: در موارد وقوع قتل و عدم شناسایی قاتل که با تحقق لوث نوبت به قسامه مدعیعلیه برسد و او اقامه قسامه کند، دیه از بیتالمال پرداخت میشود و در غیر موارد لوث، چنانچه نوبت به سوگند متهم برسد و طبق مقررات بر عدم انجام قتل سوگند بخورد، دیه از بیتالمال پرداخت میشود همچنین هرگاه محکوم به قصاص عضو یا تعزیر یا حد غیرمستوجب سلب حیات،، در اثر اجرای مجازات کشته شود یا صدمهای بیش از مجازات مورد حکم به او وارد شود، چنانچه قتل یا صدمه، عمدی یا مستند به تقصیر باشد، مجری حکم، حسب مورد به قصاص یا دیه محکوم میشود. در غیر این صورت در مورد قصاص و حد، ضمان منتفی است و در تعزیرات، دیه از بیتالمال پرداخت میشود.
وی خاطرنشان کرد: مورد دیگری که پرداخت دیه بر عهده بیتالمال است، در خصوص قتل شخصی است که قاتل او شناخته نشود یا اینکه بر اثر ازدحام، جان خود را از دست بدهد که این مورد در ماده 487 قانون مجازات اسلامی پیشبینی شده است.
در سال۱۳۶۷یکی از بستگانمان که پدر همسر برادرم محسوب می شود واز ارتشیان بازنشسته می بود وبدلیل داشتن چندین دختر وپسر ومشکلات زندگی وهزینه های بالا مواجه با مشکلاتی گردیده از طرفی دارای چند دختر دم بخت بوده که در ارتباط با تهیه جهیزیه برای آنان دچار مشکل گردیده وچندپسر داشته که تامین مخارج آنها طاقت فرسا بودا .وهمین مشکلات باعث گردیده که دچار نارحتی فکری گردیده وچند بار سکته نموده .از طرفی دختران وهمسر ودامادها به فکر افتادند تا بلکه وسیله ای نقلیه برای او تهیه نموده تا بلکه با کار کردن بر روی آن مشغول بکار گردیده وکمتر به فکر بوده واز طرفی امرار معاشی برای او وخانواده اش باشد .بحمدالله مدتی را مشغول بکار بوده وعلاوه بر مسافر کشی در سطح اصفهان گهگاهی تعدادی مسافر به اطراف :مرغ ومهیار ومبارکه و…می برد تا یک روز شخصی به او مراجعه می کند وعنوان می نماید که به خوزستان (شادگان)می خواهد برود ودوروزی را در آنجا بماند وبعد با زن وبچه به اصفهان بیاید مبلغی را مشخص کرده وطرف مسافر با پرس وجو کردن از چند نفر راننده مجددآ نزد ایشان آمده ومی گوید که گویا فرد منصفی هستی مبلغی را از کرایه کم کن تا با شما به سفر برویم وایشان می گوید اگر مسئله صد تومان ودویست تومان است نه این پول مرا پادشاه می کند ونه گدا .به اتفاق ایشان به درب خانه اشان رفته وبدلیل کندن کانال جهت لوله کشی گاز ماشین را این طرف کانال پارک نموده وبه درب خانه ودرون خانه رفته ودر حالی که یکی از بستگان در منزلش بوده خداحافظی از زن وبچه می کند وعنوان می نماید که مسافری داشته که می خواهد به خوزستان .شادگان برود ویکروز رفتن ویک روز برگشت ودو روز ایشان کار دارد جمعآ میشود چهار روز ویک روز هم احیانآ تاخیر کند جمعآ پنج روز وبه زن وبچه می گوید نگران نباشید من انشاالله می روم وپس از پنج روز بر می گردم .مهمان می خواهد خداحافظی کند که به ایشان می گوید شما بمان تا من برمی گردم زن وبچه ی من تنها نباشند .متاسفانه چندین روز گذشت وخبری از ایشان نشد با مراجعه به کلانتری وپاسگاه ودادگاه مراتب را اطلاع داده وتوسط آگاهی اصفهان دوستان ورفقای ایشان احضار وبازجویی ومرانب را صورت جلسه نمودند از طرفی امکانات آنروز مثل الان نبودا وتلفن همراه نبوده وتلفن های خانگی بوده که اطلاعیه هایی چاپ وبه رانندگان مسیر خوزستان داده وخواستار می شدیم که به تلفن همسایه که در اطلاعیه چاپ نموده بودیم در صورت اطلاع تماس گرفته ومژدگانی دریافت کنند .گاه وبیگاه مزاحمت های فراوانی صورت می گرفت وافرادی تماس گرفته وشماره تلفن هایی اعلام می نمودند ولیکن همه آنها از طرف افراد بیکار ومزاحم بوده وسرنخی بدست نمی آمد تا یکروز تلفن همسایه رابط به صدا در آمد وشخصی که آنطرف خط بوده خودش را از پاسگاه انتظامی شادگان معرفی نموده وخواستار شماره بدنه وسیله نقلیه وشماره موتور گردیده که زن همسایه اظهار بی اطلاعی می کند ومی گوید که همسایه امان بوده والان به آنان اطلاع داده .در مدت کوتاهی دوباره تماس گرفته وعنوان می نماید که مطمئن بوده وسیله نقلیه متعلق به آنها می باشد وشماره تلفن وکد شهرستان را به زن همسایه داده .پس از پرس وجو از اطلاعات متوجه گردیدیم که کد شهرستان با کد اعلامی مطابقت داشته وخوشحال شدیم سپس با اطلاعات شهرستام شادگان تماس گرفته وبا اعلام شماره تلفن پاسگاه شادگان ومطابقت با شماره اعلامی خوشحال تر گردیده ودر دل خدا را شکر می کردیم سپس با شماره تلفن پاسگاه تماس گرفته وجناب ستوان …را خواستیم که خودشخص گوشی را برداشته واعلام نمودند که به پاسگاه شادگان آمده تا ماشین را ببینید وآدرس را اعلام وشبانه به طرف شادگان به راه افتاده وصلح زود در پاسگاه ماشین پیکان را به ما نشان داده که همان ماشین بوده .صورت جلسه وپرونده کشف ماشین را ملاحظه نمودیم که در صورت جلسه نوشته شده بود که در تاریخ فلان در ساعت فلان یعنی چهار روز پس از رفتن از اصفهان اعضای شورا روستای شادگان به پاسگاه انتظامی شادگان گزارش نموده که وسیله نقلیه ای در بیابانهای شادگان پارک گردیده وبر روی آن چادری کشیده شده که بدستور مقام قضایی ماشین به پاسگاه هدایت وبه دلیل نداشتن پلاکهای جلو وعقب وکنده شدن آن شماره موتور وشاسی به قسمت مفقودیها اعلام گردیده واز آن تاریخ ببعد ماشین در پارکینگ پاسگاه بوده وبه مرور زمان در حال از بین رفتن بوده .با اعلام مراتب وصورت جلسه وتنظیم صورت جلسات پاسگاه ودادگاه اعلام نموده که اکنون متوجه گردیده احتمالآ فردی گم ویا به قتل رسیده وبدلیل داشتن بچه صغیر وکوچک وعدم بضاعت مالی بهتر بوده وسیله را به اصفهان برده وتوسط دادگاه شماره گزاری نموده پس از آن همین کار رانموده وماشین را فروخته ووجه آن را سپرده گزاری نموده وسود حاصل آز آن را دریافت می کنیم .اکنون پس از گذشت قریب سی سال از موضوع هنوز نتوانسته ایم سرنخی از پدرمان بدست آوریم ویا جمازه ی او را بدست آوریم واین در حالی است که دولت اسلامی ضامن جان ومال وناموس افراد جامعه بوده ودر صورت بوجود آمدن مشکلی ب ای هریک از افراد جامعه می باید دیه آن فرد از طریق بیت المال مسلمین پرداخت گردد .خواهشمند است از کسانی که در این زمینه آگاهی دارند مرا وخانواده را راهنمایی فرمایند .باتشکر وسپاس