«جات هم اصلا خالی نیست»؛ این عنوان کارتی شکیل است با عکسی زیبا از یک زن و مرد که از هم فاصله گرفتهاند و لبخند میزنند!
داخل این کارت زیبا که شبیه کارت دعوت مراسم میهمانی است، نوشته شده است: «دیگه پشت دستمو داغ میکنم / که تا زندهم عاشق هیشکی نشم.
بدینوسیله از شما دعوت میشود که به جشن آزادی مریم و محمد قدم بگذارید!»
این شیوه جدید اعلام طلاق و از همپاشیدگی خانوادههای ایرانی است که هر چند ابتدا فقط در تهران رواج داشت اما این روزها در همه کلانشهرهای کشور باب شده است.
محمود – فروشنده کارت دعوت در خیابان بهارستان – میگوید: از 2 سال گذشته تا کنون مراجعات زیادی داریم که زوجهای جوان با خوشحالی به سراغ ما میآیند و کارتهای جشن طلاق خود را سفارش میدهند. اوایل این امر باعث تعجب ما میشد و حتی چند بار از گرفتن سفارش برای این کارتها سر باز زدیم اما وقتی از همکاران سوال کردیم دیدیم آنان این سفارشات را میپذیرند و برایشان عادی است. بیشتر کارتهای فانتزی با متنهای خندهدار مورد توجه این متقاضیان است و در بسیاری از موارد هم زن و مرد با هم برای سفارش دادن کارت میهمانی طلاق خود مراجعه میکنند!»
جشن طلاق مراسمی است که برای اعلام پایان یافتن یک ازدواج برپا میشود و بیان کننده مجرد شدن دوباره برگزار کننده مراسم است. این مراسم به طرق گوناگون برگزار میشود، یک یا هر دو طرف میتوانند در مراسم حضور داشته باشند. در این مراسم کیک طلاق ، تابوت حلقه ازدواج ، و حلقههای طلاق بریده، یا شکسته شده وجود دارد. سیانان در گزارشی که درباره جشن طلاق تهیه کرده است به این نکته اشاره دارد که تعداد برگزاری مراسمهای این چنینی رو به ازدیاد است و به کاهش رنج ناشی از طلاق کمک میکند.
از جشن ازدواج می توان به عنوان تلخ ترین جشن نام برد. کسانی که اقدام به برگزاری این جشن می کنند، هرکدام دلایل خاص خود را دارند. به عنوان مثال مریم که با بخشیدن مهریه314 سکه اش را به این شرط که همسرش جشن طلاق برگزار کند می گوید: “خیلی خوشحال است که پس از این مهمانی دیگر هیچ کس از او نمی پرسد چرا طلاق گرفتی و چه شد؟ اعضای خانواده ام با برگزاری این جشن مخالف بودند. برای مثال مادر شوهرم یا مادرم بزرگم می گفتند خودتان را مسخره عام و خاص می کنید و هیچ آدم عاقلی برای جدایی از همسرش جشن نمی گیرد” او دلیلش را برای برپایی این جشن حفظ احترامش بین اقوام و آشنایان می داند و بس. مریم اضافه می کند :”یکی از دلایل برگزاری این مراسم نگه داشتن احترامم بین دوست و آشناست. اگر اقوام و آشنایان ببینند که من و مجید در احترام کامل از هم جدا می شویم دیگر پشت سر من و او حرف نمی زنند و بد نگاهمان نمی کنند. من بارها شنیده ام که تا یک زوج از هم جدا می شوند حرف زندگی شان می شود نقل محافل دیگران؛ که دیدی همسرش ولش کرد و رفت؟ آره شنیدم شوهرش زن دیگری داشته، صورتش کبود بود و دستش را شوهرش شکسته بود و … خب شما به من حق نمی دهید که دلم بخواهد یک مراسمی بگیرم و به همه ثابت کنم که نه شوهرم ترکم کرده و نه زن دیگری گرفته و نه کتکم زده و صورتم هم کبود نیست بلکه با هم برای جدایی توافق کرده ایم.”
با اینکه اکثرجامعهشناسان و روانشناسان اعتقاد دارند که بر خلاف نگاه سنتی حاکم در جامعه، همیشه طلاق بد نیست و همیشه هم ازدواج خوب نیست. حتی گاهی طلاق را از ادامه زندگی مشترک بهتر میدانند چرا که ازدواج خوب باعث سلامت جسمی و روانی افراد میشود و در مقابل، ازدواج بد میتواند اثر مخربی بر سلامت جسمی و روانی افراد بگذارد. ولی جشن گرفتن برای ازدواج پدیده جدیدی است که با فرهنگ و رسوم ما بیگانه است. اگر نگاهی به کشورهای مختلف بیندازیم و آنها را از نظر پای بندی به سنت ها و رسم و رسوم مورد مقایسه قرار دهیم بدون تردید متوجه خواهیم شد که در میان کشورهای مختلف دنیا، کشورهای آسیایی بیش از دیگر کشورها پای بند آداب و رسوم هستند. ایران نیز از جمله کشورهایی است که ازدواج در سراسر نقاط و شهرهای آن دارای آداب خاص خود می باشد و طلاق چه از نظر فرهنگی و چه از نظر شرعی و دینی امری نکوهیده و مذموم تلقی می گردد. چنانچه در شرع اسلام ، از طلاق به عنوان مبغوض ترین حلال یاد شده است. پس طلاق همیشه بد نیست گاهی اوقات می تواند بهترین راه حل باشد ولی نکته ای که قابل تامل است، تجمل گرایی در برخورد با پدیده طلاق است. به طوری که گاهی حتی صدها میلیون تومان خرج مراسم این جشن می شود.
بیشتر کارشناسان بر این باورند که برپایی چنین جشن هایی به معنای درک صحیح از شرایط و آن گونه که برخی مدعی اند، شادی به خاطر یک شروع دیگر در زندگی شان نیست. بلکه آن ها انسان های افسرده ای هستند که فقط تظاهر به شاد بودن می کنند. به نظر می رسد، ریخته شدن اینگونه قبح طلاق و جشن گرفتن آن، زنگ هشداری برای جامعه ایرانی است؛ زنگ هشداری که هر چند مدتهاست به صدا در آمده اما هنوز راه حلی اساسی برای آن اندیشیده نشده است
دکتر «بروجردی» جامعه شناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی در این باره می گوید: در فرهنگ و دین ما همواره ازدواج موجب ارتقای پایگاه اجتماعی بود و طلاق امری مذموم و به عنوان آخرین راهکار برشمرده می شد ولی متأسفانه امروزه برخی الگوهای غربی علاوه بر مسائل مختلف زندگی در طلاق ها نیز پدیدار شده است، از جمله گرفتن جشن طلاق همچون مراسم عقد و عروسی که این الگوبرداری محض از طلاق در برخی کشورهای غربی است.
وی با بیان این که حتی حضور یافتن در چنین مراسمی با باورهای ما ایرانی ها مطابقت ندارد و کاری دشوار است، می گوید: احساس من این است که زن و مرد جدا شده می خواهند به خود و دیگران بفهمانند که هیچ اتفاق بدی رخ نداده و همه از این اتفاق خوشحال هستند و این آغازی دیگر است که باید جشن گرفته شود ولی واقعیت این نیست و آن ها در درون خود شکست خورده و غمگین هستند و برگزاری چنین مراسمی نه دردی از آن ها دوا می کند و نه خانواده آن ها و از صبح روز بعد، تازه با مشکلات روبه رو می شوند.
شاید بتوان قبل از تصمیم به برگزاری این جشن کمی تامل کرد و مثلا به این سوالات اندیشید که:
- اگر حاصل ازدواج وجود فرزند یا فرزندانی باشد، آیا باز هم چنین جشنی برگزار می شود؟
- اگر جواب آری است، نقش فرزندان در این مراسم چیست؟
- آیا از آنها نیز می خواهیم در این بزم به جشن و پایکوبی برخیزند؟
- آیا اگر ازدواج دومی صورت گیرد و منجر به طلاق شود، باز چنین سوروساتی به پا می شود؟
مطمئنا همه با برخورد عاقلانه با پدیده ازدواج موافقند ولی به نظر می رسد اینگونه مواجه شدن با امر طلاق فرسنگ ها با فرهنگ ما فاصله داشته باشد.