زمانی که به آموزههای دینی خود رجوع میکنیم، رد اولین قتل و جنایت را در داستان قابیل میبینیم که برادرش هابیل را به خاطر پذیرفته شدن هدایا از طرف خداوند کُشت و جنازه او را با توجه به نزاع دو کلاغ، به خاک سپرد. این کار او را مورد لعن حضرت آدم قرار داد و مذمت این نوع رفتار از همان ابتدای خلقت مشخص شد. اما این مذمت پایان جنایت نبود و فرزندان آدم بعدها به دلایل متعدد دست به خون هم آلودند.
این روایت کهن که در سوره مائده نیز به آن اشاره شده است، داستان برادرکشی را در ذهن ما جا انداخته و جدا از نحس بودن این واقعه، نوعی آشناییزدایی را به همراه داشته است. شاید به همین دلیل است که حدود 18 سال پیش، وقتی جسد بیجان زنی مسن را در بیابانهای قزوین پیدا کردند، تا مدتها کسی به این موضوع گمان نبرد که شاید پرونده جدیدی برای نسل بشر باز شده و باید با تیتر «نخستین قاتل سریالی زن ایران» مواجه شوند.
مهین قدیری، کسی بود که با زیر پا گذاشتن این آشناییزدایی، اقداماتی را شروع کرد که هنوز پس از گذشت سالها درک آن برای بسیاری از ما سخت است. ما که زن را انسانی ظریف و با روحیه احساسی میدانیم، سخت باور خواهیم کرد که کسی بتواند در یک مکان مذهبی به دنبال طعمه بگردد و پس از انتخاب آنها را از حق طبیعیشان، زندگی با آرامش در سنین بالا، محروم کرده و تصمیم به قتل آنها بگیرد.
داستان از کجا شروع شد؟
یکی از روشهای معمول در شناخت شخصیت و عملکرد او، ترسیم نقشه ذهنی (mind map) و پیدا کردن نقاط عطف زندگی فرد است. اگر نام مهین قدیری را روی یک کاغذ بنویسید و دور آن را خط بکشید، خانههای وصل شده به این نام میتوانند با این موارد پُر شوند: اولین قاتل سریالی زن، آبمیوه مسموم، رنو 5 قدیمی، بدهکاری، ویترین طلا، مادرانگی، زنان مسن و غیره. همه این موارد داستان را اینگونه شرح میدهند که:
مهین در دهه سوم زندگیاش، با داشتن دو دختر که یکی از آنها معلول بود و همسری معتاد، با مسائل مختلفی روبرو بوده که در مقابل آن ها خود را تنها میدید. او بدهکاری زیادی داشت و چند فقره چک در دست طلبکاران به جا گذاشته بود. به گفته خودش فردی او را فریب داده بود که با این چکها برای او وام هنگفت خواهد گرفت و شرایط زندگی مهین را تغییر خواهد داد. اما وعدهها که عملی نشد و مبالغ به دست طلبکارانی افتاد که امان مهین را بریده بودند، اولین قتل انجام شد.
سؤال اینجاست که آیا مهین میتوانست از کسی کمک بگیرد؟ او حتما خانوادهای داشته تا حمایتشان را جلب کند. پاسخ او این بوده که مادرش سهم الارثش را نمیداد، خانواده همسرش کمک چندانی به او نکردند و افراد خَیری هم که میشناخت، درخواست او را رد کرده بودند. زنی چنین تنها، زنی که مدتی پیش هم به خاطر مرگ صاحبخانهاش مظنون شناخته شده بود اما به راحتی از چنگ قانون رها شده بود، راه کشتن و فرار کردن را یاد گرفته و در نهایت قتل با انگیزه مالی را در پیش گرفت. در واقع مسیر او از قبل طراحی شده و مبین قتل عمد (نه شبه عمد و نه غیرعمدی) بوده و حتما مجازات کیفری دارد.
روش قدیمی مهین در قتلها
مهین در اولین اعترافات خود، تنها ارتکاب سه قتل را بر عهده میگیرد اما به مرور زمان و با بازجوییهای بیشتر، هر شش قتل را پذیرفته و با درخواست مأموران مربوطه، صحنه تمامی آنها را بازسازی میکند. اولین قربانی را در یک آزمایشگاه دیده بود و به بهانه رساندن او به خانه، زن را سوار بر ماشین کرده و با یک لیوان آب میوه مسموم او را بیهوش میکند. سپس او را به بیابان برده بعد از برداشتن طلاهای زن، او را با روسری خودش خفه کرده و در بیابان رها میکند.
این الگو روش کار مهین شده و دیگر قربانیان را نیز به همین روش، از حیات ساقط میکرده است. فقط گاهی از ابزار متفاوت مانند پلاستیک و چسب استفاده کرده بود. این میان او حتی به خاله شوهرش نیز رحم نکرده و زن را در ساعات ابتدایی صبح، کنار سفره صبحانه به قتل میرساند. طبق گفتههای مهین قدیری در آخرین دادگاه، این اتفاقات ماحصل رفتار آدمهای اطراف او بود. اگر یک یا دو نفر از این افراد به او کمک میکردند، شاید مهین پا به این راه نگذاشته بود و برای تأمین مبالغ بدهی، دست به قتل شش انسان نمیزد. البته او در اعترافات بعدی، دلیل کشتن صاحبخانه را دفاع از خود در برابر تجاوز او عنوان کرد و در پاسخ به سؤال مأمور پلیس که از او پرسیده بود: «چرا داد و بیداد نکردی؟» جواب داده: «که چی بشه! همه فکر می کردن مقصر منم».
نکته مهم دیگر عدم آگاهی او از موارد قانونی مربوط به چکهای برگشتی بوده است. او زمان حضور در زندان فهمیده بود که افراد دیگری نیز مانند او با این نوع مشکلات دست و پنجه نرم میکنند. برخی حبس را تحمل کرده و برخی دیگر، با قید وثیقه آزاد میشوند. مهین بدون اطلاع درست از روند قانونی، بدترین مسیر را در پیش گرفته بود.
سرنخها چطور به دست آمدند؟
اولین قتل دو شاهد موتور سوار داشت. دو نفری که رنو قدیمی را شناخته بودند اما رنگ دقیق آن را به خاطر نداشتند. همین موضوع باعث شده بود تا پلیس دستور پیگیری 27 هزار خودروی رنو را صادر کرده و به دنبال فرد مذکور باشد. اما همانطور که گفتیم، کسی باور نمیکرد دو دست زنانه پشت این ماجرا باشند.
در تاریخ 21 اردیبهشت 1388، زنی با توجه با روایتهایی که شنیده بود، آبمیوه را از دست مهین قبول نکرده و با رها شدن از دست او، مستقیم به پلیس مراجعه میکند. بعد از چهرهنگاری چیزی حدود 80 درصد از چهره مهین شناسایی شده و پلیس پس از پیگیریهای لازم، مجرم را در خانه خودش دستگیر میکند. بعدها با مطابقت دادن رد پای او روی مقنعه یکی از قربانیان و پیدا کردن رد خون در ماشین، مستندات پرونده کامل میشوند.
اولین دادگاه
طبق گزارش خبرگزاری مهر به شماره 1020910، اولین دادگاه کیفری برای رسیدگی به پرونده مهین قدیری با حضور اولیای دم، چهار مستشار و معاون دادستان برگزار شد. معاون دادستان کیفرخواست متهمه را قرائت کرده و با توجه به اعترافات، مدارک و مستندات به دست آمده، خواستار قصاص برای او شده بود.
البته شخص متهم پس از دو ساعت و نیم در جلسه حاضر میشود و همسر او که به گمان برخی از افراد با مهین همدست بوده، در جلسه حضور نداشته است. مهین در حالی وارد دادگاه میشود که صورت خود را با چادر پوشانده بود و این کار او باعث اعتراض اولیای دم میشود؛ لذا با استناد به حرف قاضی، قدیری برای اولینبار صورت خود را به خبرنگاران و شاکیان پرونده نشان میدهد.
در جریان تحقیقات مشخص شده بود که برخی از افراد در تهیه داروهای خوابآور، ساخت مهر و فاکتور جعلی برای فروش طلاها و مسائلی از این دست با قدیری همکاری داشتهاند که هر کدام بر مبنای قوانین کیفری مجازات خود را متحمل شدند. در جریان دادگاه مهین قدیری به سؤالات متعددی پاسخ میدهد و اذعان داشته که هیچ همدستی به صورت مستقیم نداشته است. البته برخی از اولیای دم این حرف را قبول نکردند و تا روز اعدام (در تاریخ 29 آذر 1389) معتقد بودند که دادگاه باید ماجرای همدستی فرد دیگر در این قتلها را پیگیری میکرده است. در جریان این دادگاه که حدود 4 ساعت طول کشیده بود، 22 نفر به عنوان شاکی و 11 نفر به عنوان متهم شناخته میشوند.
روز اجرای حکم
با توجه به مشخص بودن جرائم و قبول مهین قدیری، حکم اعدام او از سمت دادگاه کیفری اعلام شده و پس از اخذ وصیتنامه وی، در تاریخ اعلام شده به دار آویخته میشود. مهین قدیری با استناد مواد بند الف ماده 206، 219، 264، 661، 667 و 47 قانون مجازات اسلامی تنها متهم این پرونده بوده که با حکم صریح اعدام روبرو شده است. همچنین در حکم او 24 ماه حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و 74 ضربه شلاق تعزیری با اتهام سرقتهای متعدد وجود داشته است.
همسر قدیری نیز که طبق اعترافات، با اصرار مهین در لباس یک مأمور شهرداری جسد صاحبخانه را در سال 1385 به محلی مخفی در کانال آب جابهجا میکند، با اتهام کمک به مجرم برای خلاصی از محاکمه و مجازات، با استناد ماده 554 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) به مدت سه سال حبس تعزیری (با احتساب ایام بازداشت قبلی) محکوم شده بود.
همچنین افراد دیگری که در این پرونده به صورت غیرمستقیم با قدیری همکاری داشتند، به چند سال حبس تعزیری (نوعی حبس تأدیبی است و اجرا میشود) و تحمل ضربات شلاق محکوم شدند.
در مجموع، مهین قدیری با انگیزه مالی و برای مرتفع کردن مشکلات خود، به یک فرد ضد اجتماع تبدیل شده بود که با طرحریزی برای کشتن زنانی که گمان میکرد عمر خود را کرده و نوههایشان را هم دیده بودند، به دنبال رفع مسائل زندگی خود بود. اما دریغ از اینکه این چاه ویلِ زیر پای او، هر روز بازتر میشد و او را به درون میکشید تا جایی که حق زندگی را از خود او هم گرفت.