ثبت احوال

حقوق کودک و پیمان نامه جهانی حقوق کودک براساس ماده ی 3 منافع عالیه کودک

بر اساس ماده 3 پیمان نامه جهانی حقوق کودک منافع عالیه کودک باید در هر اقدامی از سوی سرپرستان و والدین مورد توجه قرار گیرد. بر اساس این ماده، دولتها نیز موظف شدهاند در صورت کوتاهی والدین نسبت به فرزندان، حمایتها و مراقبتهای لازم را از آنان انجام دهند.

بر اساس ماده 19 این پیمان نامه کشورهای عضو برای حمایت از کودکان در برابر خشونتهای جسمی و روانی هر گونه آزار، بی توجهی و سهلانگاری باید اقدامات قانونی، اجتماعی و آموزشی لازم را به عمل آورند.

دولتهای امضا کننده پیمان نامه جهانی حقوق کودک موظف شدهاند که اقدامات لازم برای محافظت از کودکان در برابر استفاده غیر مجاز از مواد مخدر، داروهای روانگردان و قاچاق این مواد را انجام دهند.

از سوی دیگر ماده 37 این پیمان نامه به صراحت می‌گوید: هیچ کودکی نباید مورد شکنجه، رفتار ستمگرانه و بازداشت غیر قانونی قرار گیرد و مجازات اعدام و حبس ابد در مورد خلافکاری‌های کودکان زیر 18 سال ممنوع است.

بیش از یک دهه از پیوستن ایران به این پیمان نامه جهانی می‌گذرد، اما متاسفانه هر روز شاهد افزایش مشکلاتی چون کار اجباری کودکان، کودک آزاری، سوء استفاده‌های جنسی، قاچاق اعضا و … هستیم.

کودک آزاری چیست؟
“کودک آزاری” عبارت است از هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک طفل شود، برخی از این آثار می‌تواند مخفی باشد. ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس در حمام یا زیر زمین اشکال مخفی کودک آزاری است.

تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک هم از انواع کودک آزاری فیزیکی است که علائم آن قادر به ردیابی است.

“کودک آزاری” مربوط به طبقه خاصی نمی‌شود و فقر فرهنگی به اندازه فقر اقتصادی می‌تواند در آن خطر آفرین باشد، به نحوی که مسئله کودک آزاری در بین افراد تحصیلکرده و با بضاعت مالی خوب هم دیده می‌شود.

در این میان باید توجه داشت که ” کودک آزاری” با “تنبیه بدنی” متفاوت است. با تنبیه به کودک می‌فهمانند که باید رفتار خود را اصلاح کند؛ اما متاسفانه به علت عدم آگاهی و همچنین نقض قانونی بسیاری از پدران و مادران به بهانه تنبیه کودکان خود را در معرض هر گونه آسیب روحی و روانی قرار می‌دهند.

به طور کلی می‌توان کودک آزاری را به سه بخش تقسیم کرد. “کودک آزاری جسمی”، یعنی تنبیه بدنی سخت و محروم کردن کودک از غذا و پوشاک، “کودک آزاری جنسی” یعنی سوء استفاده جنسی توسط اطرافیان و همچنین بی‌توجهی به نیازهای کودکان و آفرینش خلاقیت توسط آنها.

دکتر “منصور ایزدپناه”، روانشناس، در این خصوص می‌گوید: مهمترین عاملی که منجر به کودک آزاری می‌شود فقر اقتصادی و فرهنگی است، ضمن آن که عدم وجود حربه قانونی در این میان نیز بی تاثیر نیست، اکثر کودکانی که از این معضل رنج می‌برند در خانواده‌های پرجمعیت فقیر و مهاجر قرار دارند که گاها پدر یا مادرشان معتاد هستند یا آن که از وجود نامادری یا ناپدری رنج می‌برند، با این وجود مسئله “کودک آزاری” در میان خانواده‌هایی که به ظاهر از هیچکدام از این معضلات رنج نمی‌برند هم دیده می‌شود.

او می‌افزاید: متاسفانه در فرهنگ ما این موضوع که کودکان تا تنبیه بدنی نشوند، بزرگ نمی‌شوند، وجود دارد، بنابراین فرهنگ خشونت در جامعه ما نهادینه شده است، در حالی که تداوم این خشونت‌ها می‌تواند به ترس، اضطراب و پرخاشگری در کودک، پنهان کاری، شب ادراری،عدم اعتماد به نفس و عدم قدرت ارتباط با دیگران شود، به طوری که اکثر کودکان و نوجوانان بزهکار از خشونت‌های خانگی رنج برده‌اند.

این روانشناس اضافه می‌کند: خشونت فیزیکی تنها یک نوع از خشونت‌ها علیه کودکان است که اگرچه رواج بسیاری دارد؛ اما نباید انواع خشونت‌های کلامی و روحی را نیز نادیده گرفت. تحقیرکردن، سرکوفت زدن، مقایسه نادرست با همسالان، ناسزا گفتن و … اگر تداوم داشته باشد، می‌تواند جزو انواع کودک آزاری شمرده شود.

کار اجباری
کار اجباری را باید یکی از شایع‌ترین موارد کودک آزاری در ایران دانست، در تحقیقی که توسط انجمن حمایت از حقوق کودکان با همکاری دانشگاه بهزیستی و توان بخشی ایران و در تهران روی 585 کودک خیابانی انجام شده است، نشان می‌دهد که علاوه بر افزایش 23 درصدی این کودکان در منطقه تجریش تهران و 81 درصدی آنها در میدان رسالت این شهر، 48 درصد از آنان 6 تا 12 سال سن دارند.

این تحقیق همچنین مشخص کرده است که 16 درصد از این کودکانزیر 16 سال سن دارند و 30 درصدشان بین 18- 12 سال سن دارند.

داده‌های این تحقیق بیانگر آن است که 54 درصد از کودکان کار تنها در تهران در آمد 30 تا سقف 50 هزار تومانی ماهانه خود را که حاصل 6 تا 10 ساعت کار سخت روزانه است، صرف خانواده می‌کنند.

فقر اقتصادی، بی عدالتی اجتماعی، بیکاری، فاصله طبقاتی زیاد و درآمد کم خانواده در ایران مهمترین عللی است که منجر به وجود آمدن پدیده کودکان خیابانی و کار اجباری آنان است.

در مناطق اطراف تهران و حاشیه شهرهای بزرگ 3 ماه تابستان فرصت خوبی برای کارفرمایان است تا از کودکان با مزدی اندک بهره کشی کنند.

این در حالی است که در پیمان نامه حقوق کودک آمده است که کشورهای عضو در حمایت از کودک در برابر اشکال بهره کشی مغایر با هر یک از جنبه‌های رفاه کودکان مسئول هستند.

آمارها چه می‌گویند؟
طبق آخرین آمار صندوق کودکان سازمان ملل در ایران 9 میلیون کودک زیر 6 سال و 27 میلیون کودک زیر 18 سال وجود دارد.

این در حالی است که 9/3 درصد از نوجوانان تهرانی در معرض آسیبب‌های جسمی و عاطفی قرار دارند.

در پژوهش‌های دفتر پژوهش دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی بر روی 77 هزار و 855 دانش آموز پسر پایه دوم مقطع راهنمایی مدارس دولتی ، 20 درصد دانش آموزان در معرض آزارهای جسمی قرار دارند. 20 درصد والدین این کودکان با یکدیگر مشاجره و درگیری دارند که آزار عاطفی و جسمی را در پی دارد. 27 درصد دانش‌آموزان اظهار کرده اند که زندگی پر تنشی دارند. 35 درصد والدین سخت گیری دارند. 35 درصدشان اعتقاد دارند که والدینشان انتظاری بیش از حد توانایی آنان دارند. 58 درصد کاملا احساس تنهایی می‌کنند. 10درصد احساس راحتی در خانه را ندارند. 40 درصد دانش آموزران مجبورند به تنهایی از عهده مراقبت‌های خویش بر آیند که نشان دهنده آزار عاطفی و بی توجهی خانواده است. 25 درصد از آنان می‌گویند که آسایش ندارند. 9 درصد تمایل شدید دارند که در یک خانواده دیگر زندگی کنند و 55 درصد گفته اند که چنانچه از قوانین پیروی نکنند بشدت تنبیه می‌شوند.

قوانین حقوقی
بسیاری از جامعه شناسان و حقوقدانان،”نقض قوانین” را مهمترین عاملی می‌دانند که باعث افزایش و عدم مهار کودک آزاری در ایران است.

مریم توکلی حقوقدان در این باره می‌گوید: خشونت در ایران تا حدود زیادی نهادینه شده است؛ اما در این میان کودکان و زنان از آسیب‌های اجتماعی بیشتری رنج می‌برند که نیاز به حمایت‌ها و اهرم‌های قانونی دارد، همین مسئله که در هنگام آسیب رساندن به یک زن یا کودک باید تنها نیمی از دیه کامل یک انسان پرداخت شود، علاوه بر آن که می‌تواند از لحاظ روحی به این قشر صدمه وارد کند باعث به وجود آمدن نوعی حمایت قانونی نا آگاهانه می‌شود.

وی می‌افزاید: از طرف دیگر در قانون به صراحت عنوان شده است که اقدامات والدین و سرپرستان که موجب تادیب یا حقارت آنان شود مشروط بر این که در حد متعارف باشد ایرادی ندارد، در حالی که این حد متعارف مشخص نشده است.

وی ادامه می‌دهد: برای رفع این مشکل نیاز به حمایت جدی دستگاه‌های قانونی و اجتماعی است که نقض‌های قانون را شناخته، اصلاح و قوانین جایگزین را وضع کنند.

وی ادامه می‌دهد: اما مهمترین حربه‌ای که می‌تواند جلو “کودک آزاری” را در جامعه ما بگیرد افزایش مجازات‌ها در برابر چنین تخلفاتی است ؛ زیرا عده‌ای تنبیه کودک را حق طبیعی خود می‌دانند، بنابراین ضمن آگاهی دادن خانواده‌ها باید با حربه‌های قانونی نیز از این موضوع بهره بگیریم، زیرا قانونی که به پدر اجازه می‌دهد در صورت قتل فرزندش بر طبق قانون 220 تبرئه شود، هیچ کارکردی مثبتی نمی‌تواند داشته باشد.

در ماده 220 قوانین کیفری آمده است که اگر پدری فرزند خود را به قتل برساند از مجازات معاف است، ولی اگر مادری فرزندش را به قتل برساند اعدام می‌شود”.

همچنین ماده 631، 632 و 633 قانون مجازات اسلامی به صراحت تشریح می‌کند که اگر طفلی دزدیده و به فرد دیگری تحویل داده شود. فردی که طفل را ربوده به 3 ماه تا دو سال حبس و استرداد اموالی که از طریق او به دست آورده است محکوم خواهد شد. همچنین به صد تا 500 هزار ریال جزای نقدی نیز محکوم خواهد شد.

در صورت تجاوز جنسی به کودک نیز فرد متجاوز اعدام خواهد شد و تجاوز شونده در صورت اکراه به 74 ضربه شلاق محکوم می‌شود.

آموزش
آموزش که در رابطه نزدیک تری با نهاد خانواده قرار دارد به دو دلیل برجسته، می‌تواند نقش مهمی را در این رابطه ایفا کند، زیرا از یک طرف می‌تواند کودکان را به این موضوع آشنا کند تا والدین آنها دیگر اجازه نداشته باشند تا هر گونه رفتاری را که می‌خواهند با آنان داشته باشند و از طرف دیگر می‌تواند والدین را با شیوه‌های صحیح آموزش آشنا کند تا آنان گمان نکنند که بهترین راه تربیت تنبیه بدنی است و در این میان آموزش و پرورش و مدارس می‌توانند نقش مهعمی را ایفا کنند، ضمن آن که امید می‌رود که با توجه به نیازهای اجتماعی و اقتصادی دیگر هرگز شاهد بروز فجایع منجر به کودک آزاری نباشیم .

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا