شهادت دروغ :هر شخصی که شکایتی در دادگاه دارد سعی میکند که شاهدی برای خودش دست و پا کند تا حرف خود را راحتتر به کرسی بنشاند. حتی ممکن است بعضی متوسل به شاهدان دروغی و غیرواقعی شود. در این صورت طرف مقابل باید چکار کند؟ چطور میتوان جلوی شهادت دروغ را گرفت و با آن مقابله کرد؟ یکی از راههایی که در دادگاه به اشخاص کمک میکند تا از شهادت افراد بدون صلاحیت جلوگیری کنند جرح و تعدیل گواه است. جرح گواه به معنی ادعای فقدان یکی از شرایطی است که قانون برای شاهد مقرر کرده است.
زمان جرح شاهد
جرح شاهد زمان خاصی دارد. استفاده از این حق باید قبل از ادای شهادت به عمل آید مگر اینکه موجبات جرح پس از شهادت معلوم شود. در هر حال دادگاه موظف است به موضوع جرح رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند.مطابق ماده 170 قانون آیین دادرسی کیفری بیان اسباب جرح و تعدیل شاهد لازم نیست بلکه شهادت به جرح به صورت مطلق کفایت میکند. پس اگر ذینفع با ارائه گواهی اعلام کند شاهد فاسق است لازم نیست برای اثبات صحت ادعای خود دلیل بیاورد.
مفهوم شاهد
گواه یا شاهد به کسی میگویند که وقوع جرمی را مشاهده کرده یا شنیده و بخواهد درباره آن به مقامات صالح قضایی خبر بدهد. در پروندههای کیفری شاهد آوردن یکی از دلایلی است که میتواند تکلیف دعوا را به نفع یکی از طرفین دعوا روشن کند. در واقع در بسیاری از موارد کشف جرم و اثبات آن بدون شهادت شاهد امکانپذیر نیست. البته مطابق اصل 138 قانون اساسی اجبار شخص به ادای شهادت ممنوع است.
شرایط شاهد
اما شرایط شاهد چیست که نبود آنها اجازه جرح شاهد را میدهد؟ قوانین جزایی ایران از حیث شرایطی که برای شاهد در نظر گرفتهاند به دو دسته تقسیم شدهاند دستهای که شهادت شاهد در آنها موضوعیت دارد و شهادت به عنوان دلیل شرعی مورد استفاده قرار میگیرد و دستهای دیگر که در آنها طریقت دارد و شهادت برای اطلاع شنیده میشود. هنگامی که شهادت شاهد به عنوان دلیل شرعی مورد استناد قرار میگیرد شاهد باید دارای شرایطی باشد که ماده 155 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری نیز به آنها اشاره کرده است. طرف مقابل دعوا میتواند در جرح شاهد هر یک از این شرایط را هدف بگیرد.
بلوغ
سن بلوغ در مورد پسر 15 سال قمری و در مورد دختر 9 سال قمری است؛ بنابراین شهادت طفل به عنوان دلیل پذیرفته نمیشود، اما میتوان از شهادت وی به عنوان اماره استفاده کرد. نکته دیگر اینکه سن بلوغ در زمان ادای شهادت معتبر است، پس چنانچه طفلی در زمان صغر تحمل شهادت کند و در زمان بلوغ آن را ادا کند شهادت وی قابل استماع است. نکته قابل توجه اینکه قانونگذار پیری و سن زیاد را از موانع شهادت قرار نداده است؛ اما از آنجا که شاهد باید دارای اراده و هوشیاری کامل باشد چنانچه پیری موجب فقدان اراده شود از موانع شهادت خواهد بود.
عقل
کسی که مجنون است اراده ندارد بنابراین شهادت او پذیرفته نمیشود. عقل شرطی است که وجود آن در زمان تحمل و ادای شهادت لازم است و اگر شخصی در زمان شهادت دادن دچار جنون شود شهادت وی بیاعتبار خواهد بود.
ایمان
یکی دیگر از شرایط شاهد مؤمن بودن است. در مورد شرط ایمان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را در مقابل کفر و برخی دیگر آن را به معنای شیعه دوازده امامی بودن میدانند. کسی که شرط ایمان در او نباشد شهادت او تنها ممکن است برای مزید اطلاع شنیده شود.
طهارت مولد
طهارت مولد به معنای حلالزادگی است و یکی از شرایط شهادت دادن محسوب میشود.
عدالت
در جرح شاهد یکی از موضوعاتی که میتواند مورد اشاره قرار گیرد نبود شرط عدالت در شاهد است. شرط عدالت موجب اطمینان قاضی از راستگو بودن فرد میشود. در فقه امامیه نیز شهادت افراد فاسق و غیر عادل پذیرفته نمیشود. ارتکاب گناهان کبیره و اصرار بر انجام معاصی صغیره (طبق قول مشهور) باعث از بین رفتن عدالت میشود.
نبود دشمنی بین شاهد و طرفین دعوا
در صورتی شهادت شاهد پذیرفته میشود که بین او و یکی از طرفین دعوا، دشمنی نباشد. این دشمنی باعث میشود که بیطرفی شاهد مورد تردید واقع شود. ماده 155 قانون آیین دادرسی کیفری یکی از شرایط شاهد را «نبود انتفاع شخصی برای شاهد یا رفع ضرر از وی» میداند.بنابراین یکی دیگر از مواردی که شاهد را در معرض اتهام قرار میدهد دشمنی وی با شخصی است که علیه او شهادت میدهد؛ بند 7 ماده 155 قانون آیین دادرسی کیفری این شرط را چنین بیان میکند: «نبود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوا».
اشتغال نداشتن به تکدی و ولگردی
برخی افراد برای اینکه جریان دادرسی را از مسیر صحیح خارج کنند افرادی را برای شهادت استخدام میکنند. اما مقامات قضایی با چند سوال ساده به صلاحیت نداشتن او پی میبرند و شهادت آنها را نمیپذیرند. بنابراین در صورتی که یکی از طرفین دعوا شاهدانی بدون صلاحیت در دادگاه حاضر کند طرف مقابل میتواند آنها را جرح کند و شهادت آنها را از اعتبار بیندازد.