بیشتر زوجهایی که طلاق را شروع میکنند برای آن آمادگی ندارند و اغلب حتی در رابطه با آن هم نظر نیستند.. این عدم آمادگی برای طلاق است که یا موجب میشود تا ازدواج زودتر از موعد پایان یابد یا طلاق به یک مسابقه ی رقابتی تبدیل شود.
هشت سوالی که باید برای آمادگی برای طلاق از خودتان بپرسید
ازدواج شما در معرض سوال است و شما با یک معضل واقعی مواجه هستید. شما ممکن است کسی باشید که تصمیم میگیرد که باید بماند یا باید برود که آمادگی برای طلاق را دارد یا نه. “من احساس میکنم که باید طلاق بگیرم و آمادگی برای طلاق را دارم و این به اصطلاح ازدواج را تمام کنم .” با این حال چگونه میتوانم مطمئن باشم؟ برخی از روزها من از تصمیمم من نسبت به دیگر روز ها احساس اعتماد بیشتر دارم. بخشی از من هنوز هم او را دوست دارد یا حداقل به او اهمیت میدهد. فکر نمیکنم عاشق او باشم، اما اگر اشتباه کنم، چه؟ افراد بسیاری تحت تأثیر تصمیمات من قرار خواهند گرفت. شاید من نباید عجله کنم. جالب است،چون که من برای سه سال که در مورد آن فکر میکنم، این چیزها اصلا مهم نیست و من می توانم در مورد این طلاق را فراموش کنم، اگر او فقط رفتار خود را تغییر دهد.، پس آمادگی برای طلاق را ندارم”
یا ممکن است کسی باشید که تازه شنیده که همسرش می خواهد طلاق بگیرد و همسرش آمادگی برای طلاق دارد.
“طلاق؟ این از کجا به ذهنت رسیده؟” دو هفته پیش ما در مورد گذراندن تعطیلات در کوه ها صحبت میکردیم. من فکر نمیکردم که ازدواج ما تا این افتضاح باشد؟ من شوکه و ویران شدهام .من باید راهی برای توقف این کار پیدا کنم چون آمادگی برای طلاق را دارم .شاید این ها همه یک رویا باشد و وقتی بیدار شدم، همه چیز به حالت عادی برگردد. “
اکثر کتب و مقالات در مورد طلاق بر اساس این فرض است که وقتی یک زن و شوهر میگویند که طلاق میخواهند ، برای طلاق آماده باشند. این تجربه ما به عنوان درمانگرها و مربیان طلاق است که در طول این فرایند به بسیاری از مردم کمک کردهاند که در واقع این مورد درست نیست. معمولا وقتی زوج روند طلاق را شروع میکنند،یکی از آنها، و اغلب ، هر دو، واقعا برای طلاق آماده نیستند.
متخصصان طلاق مانند درمانگران، واسطه ها و وکلا اغلب معتقدند که جملههایی مانند«دیگر نمی توانم او را تحمل کنم» یا «دیگر احساسی به او ندارم»، نشانگر این است که ازدواج تمام شدهاست. وکلا اغلب به عنوان نشانگر این که زن و شوهر آماده طلاق هستند برای خدماتشان استخدام میشوند.. اینطور نیست.
بیشتر زوجهایی که طلاق را شروع میکنند برای آن آمادگی ندارند و اغلب حتی در رابطه با آن هم نظر نیستند. این عدم آمادگی برای طلاق است که یا موجب میشود تا ازدواج زودتر از موعد پایان یابد یا طلاق به یک مسابقهی رقابتی تبدیل شود.
تصمیم برای طلاق یکی از مهمترین تصمیماتی است که فرد میگیرد و میتواند با عواقب آن برای یک عمر مواجه شوند پس باید آمادگی برای طلاق را داشته باشد. تصمیمی به این مهمی توجه بیشتری از آنچه معمولا زوج ها و متخصصان آن را ارائه میدهند، نیاز دارد. این در خود یک فرآیند است. هنگامی که یک زن و شوهر آماده هستند، زودتر میتوانند طلاق خود را با هم نظر بودن آغاز کنند و این امر اکثر درگیریهای عاطفی و مالی را که موجب میشود طلاق ها تبدیل به دشمنی و بی رحمی شوند را از بین ببرد.
دلیل اینکه بسیاری از مردم حتی در مورد آمادگی برای طلاق فکر نمی کنند،این است که ا آنها تحت این فرضیه عمل میکنند که هرچه زودتر بتوانید از شرایط استرس زا رها شوید، بهتر است. بنابراین تمایل طبیعی برای افرادی که در ازدواج های دشوار هستند به این است که بخواهند طلاق را در اسرع وقت انجام دهند. خانواده و دوستان هم اغلب این امر را تشویق میکنند. آنها به افسانه این که که هر چه طلاق سریعتر پایان یابد ، همه چیز زودتر به حالت عادی برمیگردد،دامن میزند.
اما متأسفانه در اغلب موارد، درست عکس آن قضیه اتفاق میافتد. زوج هایی که عجولانه تصمیم میگیرند که ازدواج را ترک کنند، هیچ وقتی برای ارزیابی احساسات، اندیشهها و گزینههایشان ندارند.
در نتیجه آنها برای مارپیچی از احساسات، سیستم حقوقی پیچیده و بسیاری از تصمیمات موثر بر زندگی ، آماده نیستند. اغلب آنها موافقت نامه هایی را امضا میکنند که نمیتوانند آن را حفظ کنند و به جای بهبود وضعیت، اغلب آنها متوجه میشوند که فقط یک مجموعه از مشکلات را با یک مجموعه ی دیگر معامله کردهاند. بنابراین عجیب نیست که آنها اغلب درگیر دادگاه های طولانی میشوند و چیزی که آنها به آن امید داشتند ،یعنی یک طلاق سریع، اغلب سال ها طول میکشد.
در این مقاله مشخصمی شود که زوج ها باید چه کارهایی انجام دهند تا بتوانند آمادگی برای معضلات متعددی را که در طلاق وجود دارد داشتهباشند. معضل به این معنی است که شما بین دو انتخاب، که هر کدام دارای عناصر ترسناک نامطلوب هستند، می مانید. اگر مردم قبل از طلاق مسائل خود را حل نکنند، آنها طی روند طلاق سعی درمدیریت ترس خود را به روشهای مختلف با پنهان کردن شک و تردید خود، مسئولیت؛ آسیب پذیری یا وابستگی خود دارند. این که زن و شوهر روند طلاق راشروع میکنند و یا حتی فقط در مورد طلاق فکر می کنند، ابتدا باید با معضلات طلاق شناسایی شوند.
معضلات سه گانه ی طلاق (آمادگی برای طلاق)
زوجهایی که با احتمال طلاق روبرو هستند با یکی از سه معضل روبرو هستند:
- من طلاق را میخواهم، اما مطمئن نیستم که آیا تصمیم درست است. از آنجا که فرآیند طلاق بر زندگی فرزندان شما، و همچنین شیوه زندگی، اقتصاد و سرمایهگذاری و وضعیت تاهل شما تاثیر میگذارد، فشار برای تصمیمگیری کاملا درست، بسیار زیاد است. متاسفانه هیچ تضمینی وجود ندارد. بهترین سناریو این است که تصمیمی بگیرید که مبتنی بر احساسات و غرور نیست .
- من طلاق نمیخواهم، همسرم میخواهد. قرارداشتن در مکان یک واکنشگر به شما حس کنترل نداشتن بر روی شرایط و یک قربانی در مانده را خواهد داد. شما به شدت احساس خستگی عاطفی را تجربه خواهید کرد، زیرا زندگی شما در پیش چشمان شما تغییر خواهد کرد بدون این بتوانید تاثیری بر نتیجه ی آن داشته باشید. در پاسخ به این معضل، شما باید از خودتان بپرسید که آیا شما حاضرید در زنگی که بر اساس توهم بنا شده بمانید؟. آسان نیست که مشکلات ازدواجتان را تصدیق کنید و با آنها کنار بیایید، آن هم زمانی که حس میکنید همسرتان به شما آسیب زده است.
- من فقط این طلاق را میخواهم چون ازدواج من کار نمیکند.اگر این معضل شماست،شما سعی خواهیدکرد که از تمامی مسئولیت ها با مقصر دانستن همسرتان به عنوان مقصر اصلی شکست این ازدواج شانه خالیکنید. مشکلات و خشم فراوانی در مورد اینکه شریک زندگی شما باعث این تصمیم میشود، وجود دارد. درگیری ذهنی که از این سرزنش ایجاد میشود، به طور مستقیم با عدم تمایل شما برای ریسک بیان هر گونه ترس و غم خودتان مرتبط خواهد بود. اگر این اتفاق نیفتد، روند طلاقی که در پیش دارید پر از تنش و درگیری و ادامه ی این سرزنشها خواهد بود.
عنصر مشترک در هر سه معضل، ترس است. در گروه اول ترس از اشتباه بودن و نادرست بودن وجود دارد، مورد دوم اینکه مشکلی وجود دارد و یا وابستگی خود را به آنها انکار میکند و گروه سوم از مسولیت پذیری و نرمی میترسد.
نتیجه در هر سه موقعیت طلاقی دامنه دار،طولانی و پر از درگیری خواهد بود. برای این که طلاق به یک روند همراه با همکاری و احترام باشد، زن و شوهر باید آماده باشند تا زندگی خود را در تمامی سطوح جدا کنند؛ به طور قانونی، عملی و عاطفی .برای انجام این کار، هر فرد باید با پاسخ دادن به هشت سوال زیر، با معضلات طلاق روبرو شود.
هشت سوال برای داشتن آمادگی برای طلاق
1. آیا هنوز نسبت به شریک زندگی تان حسی دارید؟
بسیاری از افرادی که میگویند طلاق میخواهند، احساسات قوی نسبت به همسر خود دارند، اما به دلیل کشمکش قدرت مداوم در این رابطه، این نزدیکی حس نمیشود. اگر اینگونه است، بهتر است قبل از تصمیمگیری برای طلاق، بر روی رابطه خود کار کنید چون آمادگی برای طلاق را ندارید، در غیر این صورت احساسات شما را گیج خواهندکرد و حال شما بعد از طلاق ممکن است از آنچه که در حال حاضر است، بدتر شود.
سلین برای هفت سال برای یک مردی که دوستش داشت، ازدواج کرده بود، که او را به عنوان یک مرد مهربان و خوب میدانست. با این حال، او در مورد وضعیت مالی بسیار ناراضی بود. او کسی بود که همه هزینه ها را پرداخت میکرد، در حالی که به نظر می رسید همسرش برای همیشه به آنها را دچاربدهی بیشتر خواهد کرد.. او بسیار نگران و بیچاره بود و طلاق را به عنوان تنها راه برای خروج از این فشار مالی میدانست. اما به دلیل احساساتش برای همسرش، و ترس از دست دادن رابطه با همسرش او نمیتوانست از چنین تصمیمی تبعیت کند یا حتی یک مرز مشخص را به وجود آورد. با کمک درمانگر او، سلین به این نتیجه رسید که او یا باید یک مرز مشخص تنظیم کند و حاضر به از دست دادن رابطه باشد، یا اینکه قبول کند تمامی این عجز و ناله ها فط وقت تلف کردن بوده است.
2. آیا واقعا با هم زوج بودید؟
برای اینکه واقعا زوج به حساب بیایید، زن و شوهر باید روابطی ایجاد کنند که شامل “ما” یا “برای ما” شود. بسیاری از افرادی که طلاق میگیرند در واقع هرگز ازدواج نکردهبودند و هیچ گاه بیش از دو نفر که نیازهای خود را برآورده میکنند،نبوده اند. آنها ممکن است فرزندانی داشتخه باشندو در یک خانه زندگی کنند اما فعالیتهای آنها بیشتر جنبه ی رقابتی داشته تا جنبه ی اتحادی. آنها میپرسند: «آیا من می خواهم این یا آن را انجام دهم»، به جای اینکه بپرسد «آیا این برای ما خوب است؟» اگر شما در رابطه خود یک “ما”ی واقعی ایجاد نکرده باشید، این زمانی برای ایجاد آن استیا این که اعتراف کنید هرگز یک زوج نبوده اید.
حتی به عنوان یک درمانگر که در زمینه طلاق کار میکند، بسیار دشوار بود که بپذیرم که ازدواج من از چهارده سال صرف نظر از سال هایی که ما تحت عنوان شوهر و همسر زندگی میکردیم ، فقط یک اسم بوده و نه بیشتر. الگوی ما تهدید به جدایی در هر چند ماه بود، و ما یک روال روزمره دعوا و توافقنامههایی که به ندرت بیش از یک هفته طول میکشید، داشتیم.
عادت کرده بودم که با همسرم در این مورد که باید چمدان هایش را فقط محض اینکه شاید نیاز داشته باشد سریع از خانه برود آماده نگه داشته باشد،شوخی کنم. این الگو با وجود جلسات مشاورهای که به آنها مراجعه کردیم وجود داشتند. تا زمانی که من توانستم خودم را قانع کنم که من نه مجرد هستم و نه متاهل، من واقعا هیچ جا نبودم.دو ماه بعد روند طلاق واقعی ما آغاز شد.
3. آیا شما واقعا برای طلاق آماده هستید یا فقط تهدید می کنید؟
گاهی از طلاق به عنوان تهدیدی در دعوا های خانوادگی استفاده میشود که اغلب به دلایل ذیل است:
- از خشم و ناامیدی.
- برای به دست آوردن قدرت و کنترل بر شخص دیگری، آنها را مجبور به دیدن شرایط از دید خود کردن
- اینکه شما را جدی بگیرند که واقعا تغییری در زندگی میخ خواهید
- به عنوان یک پیام مبنی بر این که ازدواجتان در حال فروپاشی است
افرادی که همواره تهدیدبه طلاق میکنند اعتبار خود را نزد همسرشان دست میدهند. اگر فرد صرفا تهدید نمیکند، و واقعا برای طلاق آماده است، آنها می توانند این فکر را را در ذهن خود نگه دارند:که “من مایل به پایان دادن به یک فصل از زندگی ام هستم، زیرا من با این واقعیت که دیگر نمی توانم کاری برای این رابطه انجام دهم،کنار آمدهام. »آنها به طور مناسب و بدون هیچ گونه سرزنشی با همسرشان صحبت خواهند کرد.
.4 آیا این یک تصمیم صادقانه بر مبنای خودشناسی است یا این یک تصمیم عاطفی-واکنشی است؟
آماده شدن برای طلاق همسرتان به این معنی است که بتوانید تصمیم روشن و غیر احساسی را بگیرید که بتوانید در طول زمان پای آن بایستید.. طلاق به معنی که توانایی در رها کردن تمام دلبستگی های عاطفی قوی به شخص دیگر است،چه آن افراد دوست داشتنی باشند و چه متخاصم و مضر.
تصمیمات احساسی پایدار نمانده و در صورتی که بر اساس آنها عمل شود، مشکل اساسی را حل نمیکند. افرادی که از سر خشم طلاق میگیرند حتی بعد از طلاق نیز خشمگین میمانند.
یک زن پس از آنکه پنج سال از طلاقش گذشتهبود به من مراجعه کرد،چرا که هنوز با اثرات ناشی از طلاقش دست و پنجه نرم میکرد.. مشکل او این بود که او هنوز از دست همسر سابقش خشمگین بود و و حس تنفر از او را درون خود پرورش میداد. من به او گفتم: “به نظر میرسد مثل شما هنوز هم متاهلید.” او اصرار داشت که من اشتباه میکنم و این امر فقط به دلیل تنفر زیاد از همسر سابقش است. من پاسخ دادم که نفرتی که او آن را تجربه میکند اساسا به خاطر علاقهی زیاد او است و من شک دارم هیچ انسانی بتواند این میزان علاقه را از خود نشان دهد.. من اظهار داشتم که تنها کسی که ازدواج کرده میتواند چنین علاقه ای داشته باشد. از آن لحظه، او شروع به جدایی عاطفی از همسر سابق خود کرد و با هدایت های من، یک طلاق واقعی را دنبال کرد.
بیانیهای که نشان دهد که شما یک تصمیم صریح و صادقانه گرفته اید و این یک واکنش احساسی نیست به این صورت است: “من به این که شما شخصیت خاص خود، امیدها و رویاها خودتان رادارید،به رسمیت میشناسم و می توانم برای شما احترام قائل شوم، اما من دیگر نمیخواهم همسر شما باشم. آماده شدن برای طلاق، یعنی داشتن وابستگی عاطفی پایینتر به شخصی که قرار است از او جدا شوید،در غیر این صورت، فرایند طلاق خود، مارپیچی از احساسات شدید، از جمله خشم، بی اعتمادی و آسیب خواهد بود.
.5هدف شما در خواست طلاق چیست؟
هرقصدی، به غیر از پایان دادن به ازدواج، نشانه ای از این است که شما برای رسیدن به طلاق آماده نیستید. اگر امیدوار باشید که از طریق طلاق طرف مقابل تغییر خواهد کرد و با شما بهتر رفتار خواهد کرد،یا متوجه می شود که چه چیزی را از دست داده یا اینکه چقدر به شما آسیب رسانده،دارید به دلیل اشتباهی طلاق بگیرید .طلاق هیچ قدرتی برای تصحیح اشتباهات و تغییر قلب و ذهن افراد ندارد. طلاق تنها میتواند یک چیز را انجام دهد،اینکه یک ازدواج را پایان دهد و هر فرد را رها کند تا با افراد جدیدی آشنا شود.
.6. آیا درگیری های داخلی خود را در مورد طلاق حل و فصل کردهاید؟
هر کسی که از وارد فرآیند طلاق میشود، دچاردرگیری است و آمادگی برای طلاق را دارد. افراد می توانند در هم زمان هم احساس گناه کنند، و هم از این که می خواهند رابطه را پایان دهند مطمئن باشند. یا آنها میتوانند حس کنند به آنها خیانت شده است و در عین حال متوجه شوند که زندگی آنها پس از طلاق بهتر خواهد بود. شناخت منازعات و کنترل کردن بخش هایی از شما که با تأثیر طلاق درکشمکش است، در زمان های مختلف، بخشی از فرآیند آماده شدن برای طلاق خواهد بود.
ریک در زمان تصمیم گیری در رابطه با ازدواجش بود دچار سختی فراوانی بود. او برای مدت طولانی ادعا میکرد که او سردرگم ، درگیر و درهم ریخته است و نمیداند آمادگی برای طلاق دارد یا نه. او به نظر نه با طلاق و نه با ازدواج در صلح نبود. همسرش به او کنابه میزد و اغلب او را ترسو میخواند. به عنوان درمانگر او، از او خواستم که با بخشی از او صحبت کنم که قصد طلاق داشت، و به او گفتم که نمیخواهم از هیچ بخش دیگری چیزی بشنوم. او شروع به صحبت کردن در مورد اینکه علاقه ای به همسرش ندارد کرد ، اما در عرض یک دقیقه او شروع به محو کردن این صداها با اظهاراتی مانند “او یک مادر خوب است و یا او قابل اعتماد است.”کرد. هر بار که او تلاش می کرد تا از این راه خارج شود، من باید میگفتم که من فقط می خواهم از صدایی که “طلاق” میخواست بشنوم. همانطور که آن صدا قویتر شد، او بیشتر و بیشتر صحبت میکرد،به شدت عرق می کرد. من پرسیدم “چه اتفاقی می افتد؟””در نهایت، او گفت:” من احساس گناه میکنم. پرسیدم” از چه؟” او گفت: “به خودم قول دادم که هرگز مسیر پدرم را که مادرم را ترک کرده بود دنبال نکنم.” او گفت که دیگر سردرگم نیست. او توانست ببیند که این قول قدیمی با .خواست او برای طلاق مغایرت و درگیری دارد. همانطور که وی بر این دو صدای متضاد درونی کار کرد، در نهایت توانست تصمیمی بگیرد که احساس آرامش کرده و سه ماه پس از آن، فرآیند طلاق را آغاز کرد.
.7 آیا میتوانید از پس عواقب ناگوار طلاق را بر بیایید؟
طلاق تغییر و غم و اندوه را به دنبال دارد، زیرا از بین رفتن روح «خانواده شاد» است. زخم، ناامیدی، تنهایی، شکست، عدم پذیرش، عدم انطباق میتواند، زمانی که ما در این گذرگاه های بسیار آسیب پذیر قرار داریم،بر روح و روان ما غالب شوند. برای آمادگی برای بالا و پایین های فرآیند تمام، ایجاد کردن یک سیستم پشتیبانی شامل خانواده و دوستان که در صورت نیاز برای کمک به شما به لحاظ عاطفی و عملی در دسترس باشند،ضروری است.
یکی از سخت ترین عواقب طلاق، مواجهه با غم دیگران است باید ببینید آمادگی برای طلاق در این مورد را دارید، چه آن افراد فرزندانتان ، خانواده یا دوستان شما باشند ، زیرا طلاق بر زندگی بسیاری از مردم تاثیر میگذارد. اگر شما طلاق را انتخاب کردید، باید بر تصمیم خود و پایاندادن به ازدواجتان در برابر همه این افراد و شرایط محکم بمانید. اگر شما طلاق را نمیخواهید، اما همسرتان میخواهد طلاق بگیرد، هنوز هم باید آمادگی پذیرش عواقب ناشی از ازدواج نا موفق را داشته باشید برای شناختن اینکه آیا آماده هستید، از خود بپرسید که آیا برای تغییرات زیر آماده (آمادگی برای طلاق) هستید:
- اگر شما تغییرات در امور مالی، شیوه زندگی یا عادات خود را نمی خواهید، پس شما برای طلاق آماده نیستید؛
- اگر شما نمی توانید خشم و اندوه فرزندان خود را بپذیرید، پس شما برای طلاق آماده نیستید؛
- اگر نمی توانید زمان های ناامنی، ترس و …. را بپذیرید، پس شما برای طلاق آماده نیستید؛
- اگر شما مایل به دل کندن از همسر خود از لحاظ ذهنی، احساسی و معنوی نیستید، پس شما برای طلاق آماده نیستید.
من یک زن که کاملا از شوهر یک طرفه ی منفعلش خسته شده بود، به یاد می آورم و او میگفت که حس قوی در او ایجاد شده که میخواهد بعد از 20 سال طلاق بگیرد. هر بار که او به من میگفت که او میخواهد به شوهرش بگوید که قصد دارد جدا شود، پیش از آنکه به خانه برود،از تصمیمش عقب نشینی میکرد. برای کمک به شناسایی کشمکش وی، لیستی از پیامدهای طلاق را تهیه کردیم و او گفت چیزی که هرگز نمی تواند قبول قبول کند این واقعیت است که فرزندانش از او برای ترک پدرشان متنفر خواهند شد.. او گفت مهم نیست که چقدر درمانده باشد ، او نمیتواند ریسک کند، هنگامی که او دریافت که این نتیجه ناخوشایند ناشی از طلاق او بیشتر از تحملش است، او قادر به فکر کردن در مورد راه های دیگر برای حل و فصل مشکلات ناشی از خستگی در ازدواجش شد. با گذشت زمان او مستقل تر شد و شروع به سفر و توسعه منافع خود کرد.
.8آیا شما مایل به کنترل زندگی خود به صورت مسولانه و بالغانه هستید؟
این که آیا شما کسی هستید که طلاق را می خواهد یا کسی که مجبور است به درخواست طلاق همسر خود پاسخ دهد ،در هر دو حالت یک چیز مشترک است،این ازدواج پایان مییابد. چگونگی پاسخ افراد به این واقعیت (آمادگی برای طلاق) نوع طلاق و آینده آنهارا تعیین خواهد کرد. آنها می توانند از موضع تلخی، انتقام یا درماندگی درآیند و یا می توانند برای آینده خود از موقعیت قدرت، درک و احترام وارد شوند. نگرش شما نوع طلاق شما را تعیین می کند. گزینههای شما به شرح زیر است:
شما می توانید موافقتنامه هایی را ایجاد کنید که:
فقط از حقوق خود محافظت کنید یا اینکه به حقوق همسر خود نیز احترام بگذارید.
فقط برای شما خوب باشد یا برای همه خوب باشد. به همسرتان را کمتر از حقش بدهید یا واقعا حق همسر خود را به بدهید.
فقط شما را به زحمت نیاندازد و یا برای همه به خوبی عمل کند.
نیاز به جلسات دادرسی مکرر داشته باشد یا نیازی به جلسات دادگاه نداشته باشد.
تجربه ما این است که افرادی که خودشان را با پاسخ به همه ی این هشت سوال آماده میکنند، احتمال بیشتری برای طلاق توافقی دارند. با شروع روند در این راه آنها خیلی بهتر قادر به انجام توافقاتی پایدار با یکدیگر و حل و فصل مشکلات خود و توسعه برنامههای فرزندپروری که هم از کودکان و هم از حقوق دو طرف حمایت میکنند،خواهند بود.
خیلی مقاله مفیدی بود کمتر مقاله ای بود که خوانده بودم ومفیدوموثر بود