اگر در مورد افلاس، اعسار و ورشکستگی اطلاعاتی در دست ندارید، میتوانید در این مقاله با ما همراه باشید. ما در این باره اطلاعات مفید و کاربردی به شما ارائه خواهیم داد.
افلاس، اعسار و ورشکستگی به چه معناست؟
به طور کلی میتوان افلاس، اعسار و ورشکستگی را به معنای عجز شخصی دانست که به خاطر این ناتوانی و درماندگی وامدار شده است و توان پرداخت وام را ندارد.
افلاس، بی پولی معنا میدهد و به شخصی که سرمایه و مال خود را از دست داده است و به تنگدستی و فقر دچار شده است، مفلس گفته میشود. منظور از تفلیس نیز منع شدن شخص مدیون از سوی دادگاه در تصرف دراموال خودش به منظور حفظ حقوق طلبکاران است. از این کلمه در زمانی که دادگاه تشخیص دهد اموال به جای مانده از مدیون از دیونی که بر گردن اوست کمتر است، استفاده میشود.
بدینترتیب فردی که دردادگاه چنین حکمی برایش صادر شده است و عدم تواناییش در پرداخت دیون به اثبات رسیده است، مفلس نام دارد. مفلس شخصی است که بی چیزی و حالت افلاس وی احراز شده باشد.
کاربرد کلمات معسر و ورشکسته
نکته: در حقوق جدید واژههای “معسر” و ورشکسته بیشتر از کلمه مفلس کاربرد پیدا کردهاند.
با توجه به قانون اعسار که در سال 1313 به تصویب رسید و به خاطر اینکه پس از تاسیس قضایی اصطلاح افلاس از همین تاریخ از قانون عرفی کشور حذف شد، دیگر در قوانین بعدی تعریفی از آن به چشم نخورد. اما لازم به ذکر است که از این اصطلاح به معنای اعسار در برخی از قوانین دیگر آن هم به طور غیر دقیق استفاده شده است. البته استفاده از این اصطلاح در سایر قوانین سهوی بوده است و به منظور تجدید حیات این واژه قلمداد نمیشود.
با توجه به قانون اعسار که در سال 1313 تصویب شد، در حقوق جدید به جای اصطلاح مفلس از اعسار و ورشکسته استفاده شد که البته هر یک از این دو واژه معنایی جدا دارند.
معسر به چه معناست؟
بر طبق قانون به شخصی که به خاطر عدم کفایت دارایی و یا عدم دسترسی به مال خود، قادر به پرداخت دیونش نباشد، معسر نام دارد. لازم به ذکر میباشد که کلمه اعسار در مورد افراد غیرتاجر کاربرد دارد. به افرادی که این حالت در آنها احراز شده باشد، معسر گفته میشود.
حکم اعسار چیست؟
حکم اعسار منجر به سقوط دین معسر نمیشود، بلکه فقط مهلتی برای پرداخت دین به وی داده میشود. به محض اینکه معسر به بخشی از بدهی خود تمکن پیدا کند، ملزم به پرداخت دین خواهد بود.
انواع اعسار
- اعسار از پرداخت محکوم به
- اعسار در مقابل اجرائیه ثبتی
- اعسار از هزینه دادرسی
اعسار از پرداخت محکوم به چه ویژگیهایی دارد؟
مرجع رسیدگی کننده به دعوی اعسار در مورد محکوم به، همان دادگاهی خواهد بود که از آغاز به دعوی رسیده کرده است. دعوای اعسار درمورد محکوم به، به درخواست محکوم له اقامه میشود.
برای رد کیفرخواست اعسار به طرق زیر اقدام میشود
در شرایطی که ادعای اعسار در رابطه با محکوم به باشد و دادگاه حکم اعسار را رد کرده باشد، مدعی اعسار ملزم به پرداخت وجوه ذیل میشود:
الف- پرداخت مخارج محاکمه اعسار به مبلغ دو برابری مخارج معمولی
ب- پرداخت حق الوکاله وکیل. در صورتی که وکیل، وکالت معسر را رایگان و موقتی قبول کرده باشد، بنا به شرط وی باید حق الوکاله پرداخت شود.
اعسار در مقابل اجرائیه ثبتی
دعوی اعسار در مورد محکوم به با ارائه اوراق اجرائیه ثبت در دادگاه محل اقامت مدعی اعسار برگزار خواهد شد که برای اقامه این دعوی به طرفیت متعهدله احتیاج خواهد بود. در شرایطی که ادعای اعسار در مورد محکوم به صادر شود، حکم اعسار رد خواهد شد و مدعی اعسار ملزم به پرداخت وجوه ذیل خواهد بود:
الف- پرداخت مخارج محاکمه آن هم دو برابر مخارج معمول
ب- پرداخت حق الوکاله وکیل بنا به شرط وی و در صورتی که وکالت معسر را موقتا و رایگان قبول کرده باشد.
هزینههای دادرسی در اعسار
برگههای تحویل داده شده به دادگاه، هزینه جلسات دادگاه و حکم دادگاه از موارد موثر در تعیین هزینههای دادرسی به حساب میآیند.
به افرادی که به دلیل عدم کفایت دارایی و در دسترس نبودن مالشان به طور موقت توان پرداخت هزینههای دادرسی و دیون مربوط به آن را ندارند، معسر گفته میشود. قابل ذکر میباشد که ادعای اعسار از هزینههای دادرسی در نخستین درخواست، تجدیدنظر و فرجام بررسی میشود. ضمن اینکه میتوان ادعای اعسار از هزینههای دادرسی را با ارائه دادخواستی مجزا، به طور جداگانه پیگیری نمود.
بر طبق قانون پیگیری ادعای اعسار از تجدیدنظرخواهی و یا فرجام خواهی و همچنین اظهارنظر قطعی بر عهده دادگاهی گذاشته شده است که رای درخواست تجدیدنظر و یا فرجام را صادر نموده است.
در صورتی که برای اثبات اعسار به شهادت شهود نیاز باشد، باید دو تن از افرادی که از وضعیت و شرایط زندگی او مطلع هستند، شهادت کتبی خود را به دادخواست ضمیمه کنند. شاهدین باید در این شهادت نامه مشخصات، شغل و وسیله امرارمعاش مدعی اعسار را ذکر نمایند و عدم تمکن مالی وی را با تعیین مبلغ بیان کنند. در انتها شهود موظفند تا در مورد منشاء اطلاعات، مشخصات فردی خود و اقامتگاهشان به صورت واضح توضیح دهند.
در ادامه مدیر دفتر پس از دو روز از زمان تحویل دادخواست اعسار، پرونده مورد نظر را به منظور پیگیری به دست قاضی دادگاه میرساند. چنانچه قاضی حضور شهود را برای پیگیری پرونده و دادرسی لازم بداند از مدعی اعسار میخواهد تا در روز محاکمه شهود را حاضر کند.
برای رسیدگی به پرونده، مدیر دفتر دادخواست را برای طرف اصلی دعوی ارسال مینماید. ضمن اینکه روز جلسه دادرسی را به اطلاعش میرساند. حکم مربوط به اعسار در روز محاکمه به صورت حضوری صادر خواهد شد.
معافیت از هزینههای دادرسی چگونه است؟
برای اخذ معافیت از هزینههای دادرسی باید برای هر دعوی به صورت جداگانه اقدام نمود. اما معسر میتواند در تمامیمراحل دعوی از معافیت استفاده نماید. در صورتی که دعاوی مختلفی برای یک مدعی اعسار وجود داشته باشد و به طور همزمان پیگیری شوند، حکم اعساری که برای یکی از این دعاوی صادر میشود درمورد سایر دعاوی نیز صدق خواهد کرد.
در شرایطی که معسر فوت نماید، ورثه نمیتوانند از حکم اعسار هزینههای دادرسی معسر فوت شده استفاده نمایند. لذا فوت معسر هیچ اثری بر پیگیری جریان دادرسیهای نخستین، تجدیدنظر و فرجام نخواهد داشت و هزینههای مرتبط از ورثه مطالبه میشود. مگر در شرایطی که ورثه بتوانند اعسار خود را ثابت نمایند.
بر طبق قانون مدعی اعساری که در محکمه، محکوم له اعلام شود و حکم دادگاه به نفع وی صادر گردد، ملزم به پرداخت هزینههای دادرسی خواهد بود.
با تکیه بر قانون اعسار نمیتوان دادخواست اعسار تاجرین را پذیرفت. تاجری که ادعای اعسار در برابر هزینههای دادرسی را دارد باید بر طبق قوانین مربوط به تجارت دادخواست ورشکستگی خود را به محکمه ارائه دهد.
پس از اثبات اعسار چه مزایایی برای معسر در نظر گرفته میشود؟
- در صورتی که ادعای اعسار اثبات شود، شخص به طور موقت از پرداخت تمام و یا بخشی از هزینههای دادرسی مربوطه معاف خواهد شد.
- پس از اثبات اعسار برای شخص وکیل معاضدتی در نظر گرفته میشود که نیازی به پرداخت حق الوکاله ندارد.
قابل توجه: در شرایطی که معسر به تمامیو یا بخشی از دیون مربوط به هزینههای مالی تمکن پیدا کند، ملزم به پرداخت آن خواهد شد. در صورتی که معسر بتواند با درامد خود تمام و یا بخشی از این هزینه دادرسی را پرداخت نماید، دادگاه ضمن در نظر گرفتن درآمد معسر و مخارج زندگی اش، مدت زمان و نحوه پرداخت هزینههای دادرسی را مشخص خواهد نمود.
در صورت رد دادخواست اعسار، چگونه رفتار میشود؟
اگر ادعای اعسار برای معافیت از مخارج محکمه و دادرسی باشد، دادگاه پس از رد اعسار، مدعی را به پرداخت وجوه ذیل محکوم میکند:
الف- پرداخت مبلغی دو برابری از مخارج معمول دعوی در مرحله ای که برای معافیت از هزینههای آن ادعای اعسار کرده است.
ب- در صورتی که وکیل، وکالت مدعی اعسار را مجانی و به صورت موقت قبول کرده باشد، بنا به شرط وکیل ملزم به پرداخت حق الوکاله وی خواهد بود.
لازم به ذکر است که اثبات اعسار، یعنی شخص تمکن مالی و توانی برای پرداخت دیون خود ندارد. لذا هزینههای مربوط به دادرسی، محکوم به، سند لازم الاجرای ثبتی و… از دعاوی غیر مالی به حساب میآیند که بر طبق آن هزینههای مربوط به دادرسی، محکوم به و… به منظور مطالبه و وصول به ماخذ غیر مالی فرستاده میشود. همچنین پرداخت حق الوکاله و یا خسارت آن نیز به ماخذ غیر مالی وصل میشود.
ورشکستگی به چه معناست؟
در حقوق از اصطلاح ورشکستکی تنها در مورد تاجرانی استفاده میشود که به تنهایی به تجارت مشغول هستند و یا با تشکلهای تجاری به فعالیتهای اقتصادی میپردازند.
به بازرگانی که به دلیل اشتباه و یا تغییرات اقتصادی زیان دیده باشد و نتواند وامهای خود را پرداخت نماید، ورشکسته گفته میشود.
تشخیص ورشکستگی با دو شرط اصلی انجام میشود. این دو شرط عبارتند از:
- شخص وامدار تاجر شناخته شود.
- تاجر تمامیپرداختها و دیون خود را متوقف کرده باشد و توانی برای انجام تعهدات تجاری خود نداشته باشد.
لازم به ذکر است که حالت توقف از پرداختهای تاجر به معنای اعسار وی نیست. شاید بازرگان اموال و املاکی داشته باشد که بتواند با آنها دیون را پرداخت نماید. اما در حال حاضر در شرایطی باشد که چنین امکانی برایش فراهم نیست. مثلا در مواقعی که محکمه به خاطر قرار تامین دادگاه تمامیاموال تاجر را توقیف نماید، امکان پرداخت دیون به طور موقت وجود نخواهد داشت.
انواع ورشکستگی
- ورشکستگی عادی
- ورشکستگی به تقصیر
- ورشکستگی به تقلب
ورشکستگی عادی چه ویژگیهایی دارد؟
ورشکستگی عادی در مورد افرادی صدق میکند که به صورت عادی و معمول به تجارت مشغول هستند. اما به موجب مشکلاتی از قبیل: افت قیمت ارز، جنگ، بحران، تغییرات اقتصادی و… تمام و یا بخشی از سرمایه آنها از بین میرود. در این نوع از ورشکستگی هیچ گونه عملی خلاف عرف و قوانین تجارت انجام نشده است و تاجر هیچ گونه خطا و تقلبی انجام نداده است. این دسته از تاجران به دلایل موجه از پرداخت دیون خود عاجز شده اند که دادگاه به وضعیت آنها رسیدگی خواهد کرد. برای این دسته از ورشکستهها مجازات تعیین نمیشود.
ورشکستگی به تقصیر چه ویژگیهایی دارد؟
منظور از ورشکستگی به تقصیر، ورشکستگی غیر عمدی میباشد که از بی مبالاتی در امور تجاری ناشی میشود. زیاده روی در مخارج و یا ضمانت کردن بدون اخذ وثیقه از جمله کارهاییست که از شان تجاری بازرگان عرفا خارج است.
در قانون 541 قانون تجارت، مواردی برای تشخیص ورشکستگی به تقصیر بیان شده است. این موارد عبارتند از:
- در صورتی که مشخص شود مخارج شخصی و خانه مشارالیه در روزهای معمول و عادی در مقایسه با عایدی وی زیادتر بوده است.
- در شرایطی که محقق شود تاجر بخش عمده و یا تمامیسرمایه خود را در معاملاتی صرف نموده است که در عرف تجارت رسیدن به منفعت از آن منوط به اتفاق محض بوده است.
- اگر تاجر با نیت به تاخیر انداختن ورشکستگی به خریدی بالاتر و یا فروشی پایینتر از قیمت روز دست زند و یا وسایلی که صرفه ندارند را به کار گیرد تا وجهی به دست آورد، ورشکسته به تقصیر خواهد بود. تاجر میتواند در این مورد برای تحصیل وجه از استقراض، صدور برات و یا راههای دیگر اقدام نماید.
- در صورتی که تاجر یکی از طلبکاران را بر سایرینترجیح دهد و پیش از تاریخ توقف، بدهی وی را پرداخت نماید.
بر طبق قانون ممکن است در برخی از موارد ورشکستگی تاجر اعلام شود. این موارد به شرح ذیل میباشند:
- اگر به حساب شخصی دیگر و بدون دریافت عوض، تعهدای دهد که در آن زمان و با توجه به شرایط و وضعیت مالی وی این تعهدات فوق العاده جلوه نمایند.
- اگر عملیات تجاری تاجر متوقف شود و تاجر در بازه ای زمانی 3 روز از تاریخ این وقفه به خاطر دیون و تعهدات نقدی که بر گردنش است، توقف پرداخت خود را به دفتر محکمه اقامت خود اعلام نماید. برای این کار باید صورت حساب دارایی و کلیه دفاتر تجاری خود را به محکمه تسلیم کند.
- در صورتی که از زمانی که قانون تجارت اجرا شده است، دفتری نداشته باشد و یا دفاتر موجود ناقص و بیترتیب باشند و وضعیت حقیقی، قروض و مطالبات به درستی بیان نداشته باشد. البته مشروط بر اینکه در این موارد هیچ گونه تقلبی صورت نگرفته باشد.
ورشکستگی به تقلب چه ویژگیهایی دارد؟
در ورشکستگی به تقلب که از سوء نیت ناشی میشود، در ماده 549 قانون تجارت پرداخته شده است. بر طبق این قانون در صورتی که ورشکسته به یکی از اعمال زیر بپردازد ورشکسته به تقلب خوانده میشود:
- اگر تاجر ورشکسته دفاتر تجاری خود را به عمد مفقود سازد.
- اگر از اعلام بخشی از داراییهایش سر باز زند و آنها را مخفی سازد.
- اگر از راه معاوضه و یا معاملا صوری بخشی از اموالش را از میان ببرد.
- اگر با سوء استفاده از اسناد یا صورت دارایی و فروش، بدهی و دین خود را بیشتر از آن چیزی که هست اعلام نماید.
لازم به ذکر میباشد که کسبه مشمول قوانین ورشکستگی نخواهند شد.
به چه افرادی کسبه گفته میشود؟
- بر طبق قانون به افراد حقیقی که به عنوان کسبه، پیشه ور، تولیدکننده و… فعالیت دارند و فروش سالیانه آنها از 10 میلیون تومان تجاوز نمیکند، کسبه گفته میشود.
کسبه: افرادی که در حوزه فروش خوار و بار، میوه و نظایر آنها فعالیت دارند.
پیشه ور: افرادی که با ایجاد تغییر در اشیاء کسب درآمد میکنند. مثل آهنگران و نجاران
تولیدکننده: افرادی که اجناسی مثل لباس، کفش و… را تولید میکنند.
- ارائه دهندگان خدمات مختلف که مبلغی که به ازای آن دریافت میکنند در طول سال بیشتر از 5 میلیون تومان نباشد.
توجه داشته باشید که ارقام مزبور هر سه سال یک بار از سوی رئیس قوه قضائیه تعدیل میشود.
در مواقعی که حکم ورشکستگی تاجر در زمان فوت متوقف شده باشد، تا یک سال پس از مرگ وی صادر خواهد شد.
در یک جمع بندی کوتاه باید بگوییم از دیدگاه حقوق مدنی، به عاجزین در پرداخت دیون مفلس و معسر گفته میشود در حقوق تجاری برای همین تعریف ورشکسته عادی، ورشکسته به تقصیر و ورشکسته به تقلب در نظر گرفته شده است.
دعوای اعسار درمورد محکوم به، به درخواست محکوم له اقامه میشود!!!
فکر کنم این قسمت اشتباه باشه
چون دعوای اعسار رو محکوم علیه درخواست میکنه نه محکوم له