مرد جوان که چند روزی میشد بدهی بالا آورده بود، بعد از دیدن فیلمی هالیوودی، فکر خلاف به سرش زد تا بتواند یک شبه پولدار شود. این مرد درحالیکه لباسهای شیک به تن میکرد در دیدار با فروشندههای بنز و بامو به بهانه خرید، خودروهای آنها را سرقت میکرد. این شخص که شگرد عجیبی برای سرقتهایش داشت چند روز پیش تحت تعقیب پلیس قرار گرفت. آن روز مردی با مراجعه به اداره آگاهی خبر از سرقت بنز 500 میلیونیاش داد. وی گفت: برای سرمایهگذاری در کاری تصمیم به فروش بنزمم گرفتم. برای همین در روزنامه آگهی دادم و شخصی به نام نادر با من تماس گرفت. او مدعی شد که خودش هم بنز دارد و میخواهد ماشین مرا برای پدرش خریداری کند.
وی ادامه داد: برای صحبت درخصوص قیمت با هم در یکی از مراکز خرید بزرگ غرب پایتخت قرار گذاشتیم. وقتی او را دیدم مدعی شد که برادرش در آن مرکز خرید مغازه دارد و پدرش هم مدیر یک شرکت معتبر است. او جوان شیک پوشی بود و آنقدر خوب صحبت میکرد که اصلا به او شک نکردم. نادر پیشنهاد داد تا با هم به کافیشاپ مرکز خرید برویم تا پدرش برسد. میگفت پول همراه پدرش است. وقتی 2تا قهوه سفارش داد درخصوص مشخصات خودرو از من پرسید. من هم هرچه میدانستم برایش توضیح دادم. با این حال از من خواست تا سوئیچ ماشین را نشانش بدهم. میگفت از روی سوئیچ میتواند حدس بزند که مدل ماشین چه است و چه امکاناتی دارد. من هم از همه جا بیخبر سوئیچ ماشینم را در اختیارش قرار دادم. بعد از چند دقیقه، سوئیچ را پس داد و آن را داخل جیبم گذاشتم.
بعد هم موبایلش را برداشت که با پدرش تماس بگیرد اما ظاهرا پدرش جواب نمیداد. او هم به بهانه اینکه ممکن است پدرش در مغازه برادرش باشد از پیش من رفت و دیگر برنگشت. من که نگران شده بودم موبایلش را گرفتم اما خاموش بود. ناامید شدم و به سمت پارکینگ رفتم تا به خانهام برگردم اما ماشینم سرجایش نبود. خیلی تعجب کردم. تمام پارکینگ را گشتم و آنجا بود که با دیدن سوئیچ متوجه شدم مدلش کمی با سوئیچ من فرق دارد. همان لحظه بود که متوجه شدم در دام یک کلاهبردار حرفهای گرفتار شدهام. او سوئیچم را سرقت کرده و در عوض سوئیچی شبیه آن به من داده و با این شگرد ماشین 5000 میلیونیام را با خودش برده بود.
شکایتهای سریالی
با ثبت این شکایت، تحقیقات پلیسی زیرنظر قاضی سیدامین میروکیلی، دادیار شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. درحالیکه بررسیها ادامه داشت تیم تحقیق با چند شکایت مشابه دیگر هم روبهرو شد. شکایتهایی که نشان میداد متهم بهصورت سریالی سراغ فروشندگان رفته و خودروهای بنز و بامو آنها را سرقت میکند. جالب اینکه شگرد او در همه سرقتها یکی بود و وی بعد از اینکه طعمههایش را به مرکز خریدی در غرب تهران میکشاند، با استفاده از سوئیچی شبیه سوئیچ ماشین مورد نظر، نقشه سرقت را عملی میکرد. بررسیها نشان میداد که متهم طعمههایش را از میان آگهی روزنامهها و سایتهای اینترنتی شناسایی میکرد و فقط بنز و بامو میدزدید. کارآگاهان در مرحله بعد راهی مرکز خرید شدند و پس از بازبینی تصاویر دوربین مداربسته، تصویری از چهره کلاهبردار شیک پوش بهدست آوردند.
زیرکی مرد نمایشگاهدار
درحالیکه جست و جو برای دستگیری متهم ادامه داشت، روز یکشنبه صاحب یک نمایشگاه اتومبیل در کرج با پلیس تماس گرفت و گفت: دقایقی پیش مردی به نمایشگاه آمد و قصد فروش خودروی بنزی را داشت که مدعی بود برای پدرش است. وقتی از او خواستم مدارک ماشین را نشانم بدهد، دستپاچه شد و گفت روز محضر مدارک را همراهش میآورد. هرچند سعی میکرد خود را مردی پولدار نشان دهد اما من به رفتارهایش مشکوک شدم. با تماس این مرد، مأموران راهی نمایشگاه شدند و پس از استعلام شماره پلاک خودروی بنز متوجه شدند که سرقتی است. همین کافی بود تا متهم دستگیر شود. از آنجا که پرونده سرقت در تهران مطرح شده بود، متهم به دادسرای ویژه سرقت منتقل و معلوم شد که او کسی نیست جز متهم تحت تعقیب. در تحقیقاتت مشخص شد که این متهم سابقه دار است و پیش از این پروندهای درخصوص سرقت بنز در دادسرای ناحیه 5 داشته که با سپردن وثیقه از زندان آزاد شده و کلاهبرداریهایش را از سر گرفته است.
فیلم دردسرساز
مرد 25ساله دیروز در مقابل قاضی پرونده به سرقت 8خودروی بنز و بامو اقرار کرد. وی گفت: وقتی نتوانستم درسم را در مقطع کارشناسی تمام کنم از دانشگاه انصراف دادم و وارد کار خرید و فروش ابزارآلات شدم. اما مدتی قبل 20میلیون تومان بدهی بالا آوردم و دیگر نتوانستم زندگیم را جمع و جور کنم. یک شب به پیشنهاد همسرم یک فیلم هالیوودی دیدم که مربوط به سرقت بود و پس از آن فکر سرقت به سرم زد. من از قبل سوئیچهای یدکی خودروهای بنز و بام و را از محلی در جنوب تهران تهیه کرده و باا آنها نقشهام را عملی میکردم. از طرفی بهخاطر اینکه از بچگی عاشق خودروهای بنز و بامو بودم، فقط همین خودروها را سرقت میکردم. وی ادامه داد: در یکی از سرقتهایم صاحب بنز مرد پیری بود که بعد از سرقت با من تماس گرفت و التماسم کرد که ماشینش را برگردانم. میگفت ارث همه بچههایش را پرداخته و دارو ندارش همین خودروی 200 میلیونی است. میگفت اگر همسرش متوجه شود قطعا سکته میکند و خواهش کرد که بهخاطر جان همسرش، ماشینش را برگردانم. من هم دلم به حالشش سوخت و ماشین را به او پس دادم.
متهم درباره فروش ماشینهای سرقتی هم گفت: پس از سرقت در روزنامهها و سایتها آگهی فروش خودرو میدادم و بخشی از پول را نقدا دریافت میکردم و میگفتم مدارک را روز محضر میآورم اما بعد از دریافت پول و تحویل ماشین فرار میکردم. براساس این گزارش بررسیها نشان میدهد که متهم با یکی از خودروهای سرقتی چند روزی راهی سفر شده بود که در قزوین تصادف کرد و همانجا هم دستگیر شد. اما پس از شناسایی صاحب ماشین، 60میلیون تومان خسارت به او پرداخت کرد و بیآنکهه سرقتهای دیگرش فاش شود با رضایت شاکی و سپردن ضمانت آزاد شده بود. هماکنون متهم در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفته و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.