توطئههای کلاهبرداریهای جوان لیسانسیه در سایت مجازی خرید و فروش کالا به ایستگاه پایانی رسید. این جوان 29 ساله در کمتر از 2 سال فعالیت خلافکارانه مجازی ثروت میلیاردی به جیب زد. اوایل سال جاری پلیس آگاهی تهران با شکایتهای مشابهی از کلاهبرداریهای یک مرد در خرید مجازی کالاهای طعمههایش قرار گرفت. با توجه به گستردگی این تبهکاریها و افزایش هر روزه آنها پرونده با دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 34 به تیمی از کارآگاهان پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران به سرپرستی سرهنگ کرم یوسفوند سپرده شد و تحقیقات برای یافتن ردپایی از این مرد فریبکار کلید خورد.
کارمند قلابی بانک
تحقیقات ابتدایی نشان میداد مرد کلاهبردار در همه پروندهها به شیوه مشابهی عمل کرده و با شناسایی کالاهای گرانقیمت و جالب شامل طوطی سخنگو، لپتاپ، موبایل، لوازم خانگی گرانقیمت خارجی و چند خودرو در سایتهای خرید و فروش مجازی با فروشنده تماس گرفته و با گرفتن مشخصات فنی کالا و اعتمادسازی نزد فروشنده به کلاهبرداری دست میزند. این تماس نیم ساعت بعد یک بار دیگر تکرار می شد و خریدار قلابی پس از چکوچانهزدن برای کم کردن قیمت، قرار ملاقاتی با خریدار میگذاشت. نقشه زیرکانه این کلاهبردار که به این مرحله میرسید، او خود را کارمند یکی از بانکهای سرشناس معرفی کرده و با اعلام اینکه مشغله کاری دارد از فروشنده تقاضا میکرد کالا را با پیک یا آژانس بفرستد و بعد از اطمینان با دریافت پول، آن را تحویل دهد.
واسطه سوم
این کلاهبردار که فکر همه چیز را کرده بود از فروشنده شماره موبایل راننده آژانس را هم میگرفت و مدعی میشد برای هماهنگی با او این شماره را لازم دارد. در فاصله رسیدن پیک یا آژانس به محل قرار، او چند بار با راننده تماس گرفته و با بهانههای مختلف آدرس را عوض کرده و سرانجام پیکی را به عنوان تحویل گیرنده معرفی میکرد. وقتی آژانس به محل قرار میرسید با خط دیگری که همراه داشت و با تغییر صدایش خود را فروشنده معرفی کرده و اعلام میکرد پول را گرفته و کالا را تحویل پیک بدهد. او حتی خیلی مواقع برای رفع سوءظن فروشنده، پول پیک یا آژانس را نیز حساب میکرد.
با شکایت این طعمهها و اعلام گرفتار شدن در یک سایت مجازی، پلیس این سایتها را بازبینی کرد و با انجام اقدامات اطلاعاتی و ردگیری این کلاهبردار که از سابقهداران بود، این جوان 19 مهر سال جاری در مخفیگاهش در تهرانپارس دستگیر شد و مأموران بخش قابل توجهی از اموال را که هنوز فرصت فروش آنها را نداشت شناسایی کردند. پلیس پی برد این کلاهبردار لیسانسیه که کالاهای میلیونی را در همان سایتهای مجازی با قیمت ارزانتر میفروخت، زمان دستگیری از فروش اجناساش پول زیادی به دست آورده بود.
کلکسیون سیاه مرد کلاهبردار
مرد 29 ساله که علی نام دارد و مهندس سختافزار کامپیوتر و بیکار است برای پاک کردن ردپایش از سیمکارتهای مختلف استفاده میکرد و پس از کلاهبرداری سیمکارتها را دور میانداخت. این کلاهبردار جوان که در سال 92 و 93 نیز به خاطر 2 کلاهبرداری مشابه دستگیر شده بود با گذاشتن کفالت جعلی از زندان آزاد و متواری شده بود. سرهنگ کرم یوسفوند در اینباره گفت: «در این پرونده کلاهبردار سابقهدار است و دو سال پیش از آغاز جرایم سیاهش در دو پرونده کلاهبرداری دستگیر شده است. با وجودی که پرونده این مرد شکات متعددی داشته اما هیچ محکومیت کیفری برای او صادر نشده است.»
این مقام پلیسی ادامه داد: «سایتهای مجازی خرید و فروش برای کمک به وضعیت ترافیکی و امنیتی بسیار مفید هستند اما وجود این افراد سلامت این سایتها را نیز به مخاطره میاندازد. با توجه به شگرد این مرد و شیادان دیگری که از این طریق کلاهبرداری میکنند، مردم باید هوشیارانهتر عمل کرده و تنها با اطمینان از واریز پول کالا اقدام به تحویل آن کنند.»
وی توصیهای هم به کاربران این سایتها کرد و گفت: «به دلیل وجود این کلاهبرداریها بسیاری از پیکها در دادسراها حاضر شدند اما اگر فروشندهها از پیکهایی استفاده کنند که مشترکشان هستند یک فرد با تغییر صدا نمیتواند آنها را فریب دهد. از طرفی این فرد بسیاری از کالاها را در خود سایت آگهی کرده و با قیمت ارزانتر فروخته بنابراین مالباختگان از این طریق نیز میتوانستند او را ردیابی کنند. او تا به حال به 30 کلاهبرداری اعتراف کرده اما پروندههای تشکیل شده نزدیک به 100 مورد است.» سرهنگ یوسفوند افزود: «این کلاهبردار جوان تعدادی از اجناس را نیز به چند مغازهدار لوازم الکترونیکی فروخته و آنها تحت بررسی قرار دارند.»
با توجه به گستردگی جرایم «علی» در سایتهای مجازی و احتمال شناسایی چهره این کلاهبردار، بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 34 خواستار انتشار عکس مرد شیاد شده و کسانی که از این طریق هدف کلاهبرداری قرار گرفتهاند میتوانند با مراجعه به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران واقع در بزرگراه صدر، خیابان قلندری شمالی به طرح شکایت بپردازند.
گفتوگو با یک مالباخته
جوان مالباخته که برای فروش دوربین 6 میلیون تومانیاش در سایت مجازی طعمه این کلاهبردار شده بود، گفت: «چند روز پس از درج آگهی در یکی از سایتها فردی با من تماس گرفت و پس از سؤال و جواب درباره مشخصات کالا و قیمت با من قرار گذاشت. چون آن روز درگیر کار بودم گفتم کالا را به پیک میدهم و او پس از گرفتن پول آن را تحویل من میدهد. او شماره پیک را هم گرفت. وقتی پیک رفت او در تماس مدعی میشود محل قرار را رد کرده و همانجا بماند و خودش میآید. چند لحظه بعد با شماره دیگری به پیک زنگ زده بود و با جا زدن خود به جای من با تغییر صدا و اطمینان از واریز پول، اعلام میکند کالا را تحویل دهد.» این جوان ادامه داد: «او چون از من درباره کارم و محل دفترم پرسیده بود حتی به پیک گفته بود سرراهش دو چک از پاساژ گرفته و برای من بیاورد. وقتی پیک پیش من آمد مشخص شد چه کلاهی سرمان رفته است.»
این مرد که مدعی است کلاهبردار جوان حساب شده عمل میکرد، افزود: «حدود 2 ساعت گذشته بود که او دوباره تماس گرفت و گفت مریضم اما پول را میریزم. چند روز بعد اما اتفاق جالبتری افتاد. صدای دیگری آن سوی خط به من زنگ زد و گفت «میس کال» من را دیده اما مرا نمیشناسد و بعد از شنیدن ماجرا گفت شماره دست پسرعمویش بوده است. چند روز بعد هم دوباره همان شماره زنگ زد و با من دعوا کرد که چرا مرا پیش فامیل دزد کردهای و پولت را میدهم و تماس قطع شد و خط برای همیشه خاموش شد.»
مرد جوان دیگری که از شهرستانی دور هدف کلاهبرداری 80 میلیونی علی قرار گرفته بود نیز گفت: «اوایل بهمن 93، خودروی «ام جی»ام را در سایتی آگهی کردم و علی با من تماس گرفت و با هم قرار گذاشتیم. وقتی به تهران آمدم او با دادن 15 میلیون تومان، قولنامه اولیه را بست اما برای قرار محضر مدام بهانه میآورد تا اینکه پس از یک هفته با مادرش که قرار بود طرف معامله باشد پیش من آمد و قرار شد همزمان با تعویض پلاک در محضر مجاور سند را جابهجا کنیم در میانههای راه مادر او به بهانه آوردن کارت ملی به خانه برگشت و ما تنها رفتیم و پس از کش و قوس فراوان در لحظه آخر 2 میلیون و نیم دیگر را داد و در یک لحظه غفلت من سند را برداشت و برای تعویض پلاک رفت.»
وی ادامه داد: «من که حسابی ترسیده بودم با سوئیچ یدک سوار خودرویم شدم و بعد از اینکه دیدم او و همراهش قصد دارند با زور و تهدید مرا بیرون بکشند با کمک دو راننده رهگذر نجات پیدا کردم و به کلانتری رفتم. زمانی که خودرو را بیرون کلانتری پارک کردم او با سوئیچی که داشت سراغ آن آمده بود و خودرو را برده بود. از آنجا که وکالتنامه و سند دراختیار او بود یک روز بعد تعویض پلاک انجام شد و پلاک مادرش روی خودرو خورد. من نیز همه چیزم را باخته بودم، در دادگاه شکایت کردم و پروندهام دردست بررسی است.»
گفتوگو با شیاد مجازی
علی با اینکه وضع مالی خانوادگی خوبی دارد اما به طمع پول بیشتر کلاهبرداری میکرد.
- چند وقت است که کلاهبرداری میکنی؟
3 سالی میشود.
- تنها بودی یا همدست نیز داشتی؟
تنها کار میکردم.
- شیوه سرقتهایت چطور بود؟
با آگهی تماس میگرفتم، شماره پیک را هم میگرفتم و بعد با جا زدن خودم به جای خریدار اعلام میکردم پول را گرفتهام و جنس را تحویل خریدار بده و بعد کالا را تحویل میگرفتم.
- هیچکس در این مدت به تو شک نکرد؟
چرا پیش میآمد آن موارد را بیخیال میشدم.
- پیش خانوادهات زندگی میکنی؟
نه، در خانهای اجارهای در تهرانپارس تنها زندگی میکنم.
- تو که تحصیلکرده هستی، چرا این کار را میکردی؟
فقط به خاطر پول.
- ایده این کلاهبرداری چطور به ذهنت رسید؟
یک بار که از همین طریق خرید کردم دیدم پیک بدون اینکه سؤالی درباره پرداخت پول کند جنس را تحویل داد؛ این شد که فهمیدم میتوانم اینطوری کلاهبرداری کنم.
- برای کلاهبرداریهای قبلیات چقدر محکومیت داری؟
نمیدانم فکر کنم تبرئه شدم.
- در آن پروندهها چند شاکی داشتی؟
بالای 20 نفر که همه رضایت دادند.
- از این دو سال کلاهبرداری چقدر به دست آوردی؟
چیز قابل توجهی نیست شاید 40-30 میلیون.
- اما هم ماشین مدل بالا زیر پایت بود و هم اموال خوبی داری، یعنی آنها هیچ ربطی به این دو سال نداشته است؟
نه، ماشین مال مادرم است.
- چطور اموال را میفروختی؟
خیلیها را در همان سایت با مشخصات مختلف میفروختم اما به پیک سفارش میکردم پول را تحویل بگیرد و جنس را بدهد.
- سیمکارتها را چهکار میکردی؟
دور میانداختم.
- هیچ اپراتوری شک نمیکرد که چرا اینقدر سیمکارت میخرید؟
هیچکدام به نام من نبود. آنها را آزاد از مغازههای جمهوری میخریدم.