زن معتادی که از همکاری با باند خلافکاران خسته شده بود، تصمیم گرفت آنها را لو بدهد. این زن علاوه بر این باند، راز ۴ گروه خلافکار دیگر را فاش کرد. ماجرا از این قرار بود که چند روز پیش زن جوانی به شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت رفت و وقتی پیش روی قاضی سیدمحمود محمدی دادیار شعبه اول دادسرای جنایی تهران قرار گرفت، عنوان کرد که یک باند خلافکار او و فرزندش را تهدید به قتل کردهاند. وی موضوع را اینطور شرح داد: اهل یکی از شهرستانها هستم اما بهخاطر زندگی نابسامانی که داشتم مجبور به فرار از خانه شدم اما نمیدانستم تازه شروع بدبختیهایم است.
چند روزی که در خیابانها سرگردان بودم با پسری آشنا شدم و به عقد موقت او در آمدم اما همسرصیغه ایام وقتی متوجه شد باردارم مرا ترک کرد و رفت. من هم مجبور شدم به تهران بیایم تا شاید بتوانم کاری برای خودم دست و پا کنم اما پس از تولد بچهام که حتی نتوانستم برایش شناسنامه بگیرم جذب یک باند خلافکار شدم. مجبور بودم برای تأمین مخارج زندگی خود و فرزندم موادفروشی کنم. در خانهای که من زندگی میکردم چندین خلافکار رفتوآمد داشتند، آنجا مرکز فساد و فحشا هم بود و من برای اینکه شکم خود و فرزند کوچکم را سیر کنم مجبور شدم تن به هرکاری بدهم. از طرفی آنها جای خواب هم به ما داده بودند و دیگر مجبور نبودم با یک بچه در خیابانهای پایتخت آواره و سرگردان باشم.
وی ادامه داد: آنها حتی مرا معتاد به مواد کردند که من مجبور به همکاری با خلافکارها شوم. هرروز زندگیام سیاهتر از گذشته میشد تا اینکه تصمیم گرفتم زندگی تازهای با فرزندم شروع کنم. با خود نقشه کشیدم که همه آنها را لو میدهم و چند روزی به زندان میروم اما دیگر دست به هیچ کار خلافی نمیزنم چون واقعا از اعمال خلاف خسته شده بودم. آنها اما وقتی متوجه تصمیم من شدند بهشدت کتکم زدند و همه اموالم را به زور گرفتند. حتی من و فرزندم را تهدید به قتل کردند. با این حال من تصمیم خود را گرفته بودم و هر خطری را به جان خریدم تا از دست آنها خلاص شوم.
باند تولید شیشه
اظهارات این زن کافی بود تا تیمی از مأموران اداره آگاهی تهران، با دستور قاضی تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کنند. آنها با راهنمایی زن جوان، از او خواستند تا ارتباطش با باند خلافکاران را ادامه بدهد. از سویی مأموران زن جوان را بهصورت نامحسوس زیرنظر گرفتند تا اینکه در تحقیقات شبانه روزی و اقدامات ویژه پلیسی، به 5باند خلافکار رسیدند. یکی از باندهای مخوف، تولید موادمخدر شیشه و پایپ بود. اعضای این گروه در باغی حوالی تهران، دست به تولید شیشه میزدند و مواد را در تهران و شهرستانهای اطراف توزیع میکردند. مأموران در نخستین اقدام موفق شدند همه اعضای این باند را دستگیرکنند.
سرقت به شیوه بیهوشی
راز دومین گروهی که با همکاری زن معتاد فاش شد، سرقت به شیوه بیهوشی بود. یکی از زنان این باند طعمه میشد و مردان پولدار را در خیابانها شناسایی میکرد. این زن پس از سوارشدن به خودروهای مردان پولدار، با آبمیوه مسموم آنها را بیهوش میکرد و با همکاری همدستانش دست به سرقت اموال آنها میزد که همه آنها به دام پلیس افتادند.
باند سارقان منزل
کارآگاهان در تحقیقات خود پی بردند، گروه دیگری که در این خانه رفتوآمد دارند باندی تشکیل دادهاند که به خانهها دستبرد میزنند. آنها در تاریکی شب از طریق پنجرهها یا شکستن قفل در وارد خانه میشدند و نقشه سرقت را عملی میکردند که این باند هم متلاشی شد.
کیفقاپان حرفه ای
چهارمین باندی که با تلاش پلیس و همکاری زن معتاد، منهدم شد، باند کیفقاپان حرفهای بود. آنها در مناطق مختلف تهران با شناسایی طعمههای خود کیفشان را میقاپیدند.تحقیقات حکایت از این داشت که متهمان در قالب گروههای 2یا 3 نفره سوار بر موتور میشدند و به خیابانهای پایتخت میرفتند تا نقشه سرقتهای سریالی خود را عملی کنند. پس از دستگیری اعضای این باند تبهکاری مشخص شد که همه آنها سابقه دار هستند.
باند مالخران
و اما آخرین باندی که شناسایی شد، افرادی بودند که در زمینه خرید و فروش اموال مسروقه فعالیت داشتند و درواقع مالخران باند بودند. آنها اموال مسروقه را از سارقان میخریدند و پس از آن در اطراف تهران یا شهرستانها میفروختند. مأموران پلیس با انهدام این5 باند تبهکاری، توانستند 5زن و 15مرد را دستگیر کنند که تحقیقات از آنها برای شناسایی شاکیان و جرایم احتمالی دیگر ادامه دارد تا ابعاد پنهان ماجرا آشکار شود. از سویی زن معتادی که با پلیس همکاری کرد تا مأموران به این 5 باند برسند با دستور قاضی برای درمان بیماری افسردگی و ترک اعتیادش به یکی از مراکز درمانی معرفی شده و تحت نظر است.