مرد شیاد با جستوجو در آگهی روزنامهها، افرادی را که برای دریافت وام به ضامن نیاز داشتند به دام میانداخت و از آنها کلاهبرداری میکرد. چند روز قبل مأموران کلانتری 121سلیمانیه هنگام گشتزنی به مرد جوانی مشکوک شدند. این جوان کیسهای پلاستیکی در دست داشت و با دیدن مأموران دست و پایش را گم کرده بود. داخل کیسه یک دوربین قرار داشت اما وقتی مأموران جیبهای وی را مورد بازرسی قرار دادند یک رسید بانکی پیدا کردند. این در حالی بود که مرد جوان دستپاچه شده و زبانش بند آمده بود. درر چنین شرایطی مأموران به این نتیجه رسیدند که ترس او بیدلیل نیست. از اینرو وی را بازداشت و برای انجام تحقیقات به کلانتری منتقل کردند.ماموران که حتم داشتند او موضوعی را از آنها مخفی میکند، وی را تحت بازجویی قرار دادند تا اینکه اعتراف کرد کهه با ترفندی خاص از چند نفر کلاهبرداری کرده است.
او گفت: افراد زیادی هستند که میخواهند از بانکها وام بگیرند اما چون ضامن ندارند در روزنامهها آگهی میدهند. من هم در روزنامهها افرادی را که برای پیدا کردن ضامن آگهی داده بودند، شناسایی میکردم و به بهانه ضامن شدن از آنها کلاهبرداری میکردم. یکی از طعمههای مرد کلاهبردار زن و شوهری جوان بودند که بابت ضمانت وامی 10میلیون تومانی به این مرد 300 هزار تومان داده بودند. آنها چند روز قبل برای شکایت از مرد کلاهبردار به شعبه هشتم بازپرسی دادسرای ناحیه 14رفتند و آنچه اتفاق افتاده بود را برای بازپرس علیرضا اربابیفر توضیح دادند.
زن جوان گفت: شوهرم برای توسعه کارش نیاز به 10میلیون تومان داشت اما ما کسی را نداشتیم که در بانک ضامنمان شود. به همین دلیل در روزنامه آگهی دادیم تا شاید ضامن پیدا کنیم. این زن ادامه داد: یک روز بعد مرد جوانی تماس گرفت و گفت پدرش یک نظامی بازنشسته است و میتواند در قبال 300هزار تومان از او گواهی کسر از حقوق بگیرد. بعد با ما جلوی بانکی در خیابان پیروزی قرار گذاشت و ما به وی 300هزار تومان دادیم و منتظر تماسش شدیم اما دیگر خبری از او نشد و به تماسهایمان هم پاسخخ نداد تا اینکه فهمیدیم دستگیر شده است. شگرد مرد شیاد نشان میداد از افراد زیادی با این شیوه کلاهبرداری کرده است.
به همین دلیل بازجوییها ادامه یافت تا اینکه اعتراف کرد که طی مدت کوتاهی دستکم از 30نفر با این ترفند کلاهبرداری کرده است. وی ادامه داد: با افرادی که دنبال پیدا کردن ضامن، آگهی داده بودند، تماس میگرفتم و وانمود میکردم پدرم نظامی بازنشسته است. با گفتن این حرف اعتماد آنها جلب میشد و وقتی با آنها قرار میگذاشتم خیلی راحت پولی را که بابت کارمزد میخواستم به من میدادند. من هم به آنها وعده میدادم که تا 2روز دیگر نامه ضمانت را به آنها تحویل میدهم ولی تلفنم را خاموش میکردم. هماکنون متهم در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات برای کشف سایر جرایم احتمالی وی در جریان است.