قوانین و مقررات

شهرداری‌ و هر آنچه که لازم است درباره این سازمان بدانید

کم‌ توجهی‌ به‌ مسائل‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ از طرف شهرداری‌ عموماً ناشی‌ از چه‌ ذهنیاتی‌ است‌؟

مهمترین‌ اقدامات‌ انجام‌ شده‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ مجموعه‌ شهرداری‌ در نیمه‌ اول‌ دهه‌ 1370 کدامند؟

رکود فعالیت‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ بعد از مسائل‌ وکیل شهرداری‌ تهران‌ از سال‌ 1376، در کدام‌ بخش‌ها بیشتر بود؟

چه‌ عواملی‌ توجه‌ به‌ مسائل‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ شهر تهران‌ را اجتناب‌ناپذیر می‌کند؟

برای‌ ساماندهی‌ فعالیت‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ چه‌ باید کرد؟

گزارش‌ حاضر مروری‌ است‌ بر روند تحولات‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ شهرداری‌ تهران‌ از زمان‌ تشکیل‌ این‌ حوزه‌ تا سنوات‌ اخیر در پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ فوق‌.

همزمان‌ با رشد تدریجی‌ شهر تهران‌ در یکی‌ دو دهه‌ اخیر، نیازهای‌ شهری‌ شهروندان‌ نیز به‌ مراتب‌ بیشتر شد بطوریکه‌ اداره‌ کلانشهر تهران‌ را با مشکل‌ جدی‌ مواجه‌ کرد. تغییر شاخص‌های‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌، ظهور تمایل‌ عمومی‌ به‌ قانون‌گرایی‌ و حقوق‌ شهروندی‌ و جامعه‌ مدنی‌، اهمیت‌یافتن‌ عرصه‌ عمومی‌ بعنوان‌ مهمترین‌ عرصه‌ فعالیت‌ شهرداری‌ تهران‌، مشکلات‌ تأمین‌ هزینه‌ اداره‌ کلانشهر تهران‌، رشد بی‌رویه‌ جمعیت‌، حاشیه‌نشینی‌، آلودگی‌ هوا، مشکل‌ حمل‌ و نقل‌ شهری‌، بهینه‌ نبودن‌ سیستم‌ شبکه‌ راه‌های‌ شهری‌ و بزرگراه‌ها، رشد مسائل‌ اجتماعی‌ گوناگون‌ اعم‌ از:

اعتیاد، مفاسد اجتماعی‌، بزه‌کاری‌، بیکاری‌، تشدید فاصله‌ طبقاتی‌ فقیر و غنی‌، تکدی‌گری‌ و… نمونه‌هایی‌ بارز از نابسامانی‌های‌ شهر تهران‌ در آغاز دهه‌ سال‌ 1370 بوده‌ است‌. در بین‌ مسائل‌ یاد شده‌، مسائل‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ شهر که‌ حاصل‌ کم‌ توجهی‌ دست‌ اندرکاران‌ به‌ این‌ بخش‌ می‌باشد از همه‌ بارزتر بنظر می‌رسد.

ضمن‌ اینکه‌ تلاش‌های‌ بیدریغ‌ و شبانه‌روزی‌ پرسنل‌ زحمتکش‌ مجموعه‌ شهرداری‌ تهران‌ در رده‌های‌ مختلف‌ ستادی‌ و اجرایی‌ که‌ حاصل‌ آن‌ بهره‌برداری‌ از پروژه‌های‌ مختلف‌ در عرصه‌ شهری‌ تهران‌ بزرگ‌ بوده‌ است‌ قابل‌ تقدیر است‌، ولی‌ با توجه‌ به‌ پویایی‌ شرایط‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ و رشد روزافزون‌ نیازهای‌ شهری‌ و شهروندان‌، کارایی‌ و اثربخشی‌ مدیریت‌ شهری‌ بطور عام‌ و در مقوله‌ اجتماعی‌ بطور خاص‌، نیازمند تطبیق‌ مدیریت‌ با شرایط‌ و تحولات‌ جاری‌ و توجه‌ جدی‌ به‌ موضوعات‌ اجتماعی‌ در شهر است‌.

دلایل‌ و ذهنیات‌ کم‌ توجهی‌ به‌ امور فرهنگی‌

  •  پرداختن‌ به‌ مسائل‌ اجتماعی‌ و کار فرهنگی‌ اساساً اقتصادی‌ نیست‌ و یا حداقل‌ در کوتاه‌مدت‌ بازده‌ اقتصادی‌ ندارد.
  • برخورد با مسائل‌ اجتماعی‌ و حل‌ آن‌ مستلزم‌ بررسی‌های‌ دقیق‌ و کارشناسانه‌، وقت‌، حوصله‌، علاقه‌، تخصص‌ و… است‌ که‌ با تمامی‌ این‌ اوصاف‌ نتیجه‌ کار فرهنگی‌ ملموس‌ نیست‌ و بعبارتی‌ ارزیابی‌ فعالیت‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ بخاطر پیچیدگی‌ موضوع‌ از اعتبار بالایی‌ برخوردار نیست‌ و حاصل‌ تلاش‌ مدیران‌ امور فرهنگی‌ کمتر به‌ چشم‌ می‌آید.
  • تقدم‌ سایر مسائل‌ و موضوعات‌ در گزینه‌های‌ تصمیم‌گیری‌ بر مسائل‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ از طرف‌ سیاستگزاران‌ و مدیران‌ عالی‌ خصوصاً در تدوین‌ بودجه‌ و اختصاص‌ اعتبار برای‌ هزینه‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌.
  • اعتقاد به‌ این‌ امر که‌ متولی‌ امور فرهنگی‌ و اجتماعی‌، نهادهایی‌ خاص‌ و غیر از وکیل شهرداری‌ تهران‌ هستند.

شهرداری‌

محور فعالیت‌های‌ شهرداری‌ در حوزه‌ اجتماعی‌ در نیمه‌ اول‌ دهه‌ 80 و مسایل‌ حاکم‌ بر آن‌

با توجه‌ به‌ ذهنیات‌ کلی‌ حاکم‌ بر بستر فکری‌ متولیان‌ امور فرهنگی‌، سیستم‌ حاکم‌ بر مدیریت‌ شهری‌ تهران‌، با تشکیل‌ حوزه‌ معاونت‌ امور اجتماعی‌ و فرهنگی‌ از ابتدای‌ دهه‌ 1370 عملاً فعالیت‌ در این‌ عرصه‌ را آغاز کرد. شهروندمداری‌ و مشارکت‌ آگاهانه‌ شهروندان‌ در اداره‌ شهر از جمله‌ اهداف‌ این‌ بخش‌ فراموش‌ شده‌ شهرداری‌ تهران‌ در قالب‌ برنامه‌ریزی‌ استراتژیک‌ بوده‌ است‌. مدیریت‌ غیرمتمرکز حاکم‌ بر مدیریت‌ شهری‌ تهران‌ که‌ توفیق‌ شهرداری‌ در این‌ برهه‌ به‌ مبانی‌ حاکم‌ بر این‌ روش‌ از مدیریت‌ برمی‌گردد موجب‌ شد تا مدیران‌ مناطق‌ بیستگانه‌ شهرداری‌ برحسب‌ نیازهای‌ شهروندان‌ همان‌ محله‌ و منطقه‌ به‌ ساماندهی‌ امور بپردازند که‌ حاصل‌ اهم‌ این‌ اقدامات‌ در عرصه‌ فعالیت‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ از سال‌ 72 تا 75 بطور عام‌ در موضوعات‌ زیر خلاصه‌ می‌گردد:

ترویج‌ ورزش‌ همگانی‌ و محلات‌، احداث‌ مراکز ورزشی‌، ایجاد زمین‌های‌ روباز ورزشی‌، احداث‌ و ایجاد: فرهنگسراها، خانه‌های‌ فرهنگ‌، کتابخانه‌، نگارخانه‌، خانه‌ مطبوعات‌، خانه‌ قرآن‌، خانه‌ فرش‌، خانه‌ مشق‌، خانه‌های‌ محله‌، آموزشگاه‌های‌ هنری‌، خانه‌ فرهنگی‌ سیار، اجرای‌ طرح‌ شهردار مدرسه‌، نمایش‌ فیلم‌ در پارک‌ها، اجرای‌ تئاتر خیابانی‌، توسعه‌ و تجهیز مدارس‌ و مساجد و… فعالیت‌های‌ متعدد و پراکنده‌.

متأسفانه‌ با وجود مسائل‌ حاشیه‌ای‌ در شهرداری‌ تهران‌ از سال‌ 76، این‌ حوزه‌ از وکیل شهرداری‌ تهران‌ که‌ بر حسب‌ مقتضیات‌ مسائل‌ شهری‌ برای‌ ساماندهی‌ امور اجتماعی‌ و فرهنگی‌ شهر تهران‌ پا به‌ عرصه‌ وجود گذاشت‌ با کارنامه‌ درخشان‌ در یک‌ مدت‌ نسبتاً کوتاه‌ از پویایی‌ و تحرک‌ آن‌ که‌ وجود ذاتی‌ نهادهای‌ فرهنگی‌ است‌ بتدریج‌ کاسته‌ شد. بطوریکه‌ به‌ استثناء مواردی‌ خاص‌ (ایجاد و توسعه‌ ورزش‌ همگانی‌ و مراکز ورزشی‌ و ایجاد مراکز خاص‌ مثل‌ خانه‌های‌ مطبوعات‌، خانه‌ سبز، خانه‌ جوان‌ و…) تکامل‌ و توسعه‌ای‌ چشمگیر در فعالیت‌های‌ نهادینه‌ شده‌ مشاهده‌ نشده‌ است‌ و بعضاً برخی‌ از اقدامات‌ متوقف‌ شد و یا به‌ نگهداری‌ از پروژه‌های‌ موجود اکتفا شده‌ است‌ که‌ می‌توان‌ برخی‌ از تبعات‌ حاصله‌ را در موارد زیر جستجو نمود:

  1. پا گرفتن‌ خانه‌های‌ فرهنگ‌ و فرهنگسراها و سایر مراکز فرهنگی‌ یکی‌ پس‌ از دیگری‌ نشانگر یک‌ حرکت‌ وسیع‌ فرهنگی‌ بود که‌ در شهر تهران‌ نمود چشمگیری‌ داشت‌ بطوریکه‌ از سال‌ 71 تا 75 احداث‌ تعداد نگارخانه‌ها از حدود یکی‌ دو مورد به‌ 20 مورد، کتابخانه‌ به‌ بیش‌ از 20 مورد، خانه‌ فرهنگ‌ به‌ بیش‌ از 40 مورد و فرهنگسراها به‌ تعداد 8 مورد رشد داشته‌ است‌. با تأسیس‌ سازمان‌ فرهنگی‌ و هنری‌ و واگذاری‌ مراکز فرهنگی‌ اعم‌ از کتابخانه‌، نگارخانه‌، فرهنگسراها و خانه‌های‌ فرهنگ‌ از سال‌ 76 به‌ سازمان‌ فوق‌ که‌ با هدف‌ توسعه‌ و گسترش‌ اینگونه‌ مراکز از لحاظ‌ کمی‌ و کیفی‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ نه‌ تنها هدف‌ مورد انتظار ـ که‌ ایجاد یک‌ مرکز فرهنگی‌ در هر محله‌ بود ـ بدلایل‌ عدیده‌ محقق‌ نشد، بلکه‌ توسعه‌ و تحول‌ کیفی‌ نیز در بهره‌برداری‌ بهینه‌ از این‌ مراکز به‌ وجود نیامد.
  2. طرح‌ شهردار مدرسه‌ که‌ با هدف‌ آشنایی‌ نوجوانان‌ و جوانان‌ با فرهنگ‌ شهرنشینی‌ و زندگی‌ شهری‌ و شخصیت‌ بخشیدن‌ به‌ دانش‌آموزان‌ با ایفای‌ نقش‌هایی‌ چون‌ «شهردار» در مدارس‌ راهنمایی‌ و با هماهنگی‌ آموزش‌ و پرورش‌ شهر تهران‌ در 20 منطقه‌ تهران‌ بزرگ‌ اجرا می‌شده‌ است‌، متوقف‌ شد. این‌ در حالی‌ است‌ که‌ به‌ گواهی‌ تحقیقات‌ انجام‌ شده‌ چه‌ قبل‌ از اجرای‌ طرح‌ که‌ به‌ صورت‌ آزمایشی‌ انجام‌ شد و چه‌ در مراحل‌ مختلف‌ روند اجرای‌ آن‌، طرح‌ فوق‌ در راستای‌ دستیابی‌ به‌ اهداف‌ تعیین‌ شده‌ موفق‌ ارزیابی‌ شده‌ است‌. بطوریکه‌ این‌ طرح‌ بعنوان‌ پروژه‌ برتر سومین‌ کنگره‌ جهانی‌ شهرهای‌ آموزش‌ دهنده‌ بولونیا ایتالیا (1994) معرفی‌ شد و از سوی‌ چهارمین‌ کنگره‌ جهانی‌ شهرهای‌ آموزش‌ دهنده‌ شیکاگو (1996) نیز یکی‌ از هفده‌ پروژه‌ مدل‌ جهانی‌ قلمداد شد که‌ متأسفانه‌ به‌ دلایل‌ عدیده‌ در حال‌ حاضر این‌ تنها حلقه‌ ارتباطی‌ یک‌ نهاد سازمان‌ یافته‌ (مدرسه‌) با یک‌ نهاد خدماتی‌ اجتماعی‌ از بین‌ رفت‌.
  3. سایر اقدامات‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ که‌ در جهت‌ کاهش‌ بحران‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ با توجه‌ به‌ بافت‌ منطقه‌ از سوی‌ مدیران‌ اجتماعی‌ مناطق‌ برنامه‌ ریزی‌ و اجرا می‌شده‌ است‌، متأسفانه‌ به‌ دلایل‌ عدم‌ وجود حمایت‌های‌ مالی‌ و اعتباری‌ مسکوت‌، و چنانچه‌ فعالیت‌ پراکنده‌ای‌ هم‌ صورت‌ می‌گیرد به‌ هیچ‌ وجه‌ پاسخگوی‌ نیازهای‌ اجتماعی‌ روزافزون‌ شهر تهران‌ نیست‌.

شهرداری‌

پیش‌ فرض‌های‌ موجود در ارتباط‌ با فعالیت‌های‌ اجتماعی‌ و شهری‌

  • الف‌) شهرداری‌ یک‌ نهاد خدماتی‌ نیست‌ بلکه‌ یک‌ نهاد با رویکرد اجتماعی‌ است‌.
  • ب‌) با توجه‌ به‌ فضای‌ حاکم‌ بر کشور پس‌ از دوم‌ خرداد 1376 ره‌ سپردن‌ در مسیر «شهر شهروندمدار» و شهر پایدار، نه‌ تنها از جهات‌ زیست‌ محیطی‌ بلکه‌ از جنبه‌های‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌ و اجرایی‌ نیز الزامی‌ بنظر می‌رسد. پذیرش‌ حقوق‌ شهروندی‌ یکایک‌ افراد و باور قلبی‌ به‌ روش‌های‌ مشارکت‌ جویانه‌ و اقدام‌ عملی‌ در این‌ خصوص‌ از پیش‌ شرط‌های‌ مدیریت‌ شهری‌ بر پایه‌ «شهر شهروندمدار» است‌. با توجه‌ به‌ این‌ دیدگاه‌ فرآیند مشارکت‌ شهروندان‌ در هر حیطه‌ای‌ که‌ بوقوع‌ بپیوندد نیروی‌ نظارتی‌ قابل‌ توجهی‌ را از طرف‌ مدیریت‌ شهری‌ آزاد خواهد کرد. لذا با توجه‌ به‌ اینکه‌ ضریب‌ حساسیت‌ شهروندان‌ نسبت‌ به‌ مسائل‌ شهر، خصوصاً بعد از انتخابات‌ شوراهای‌ اسلامی‌ شهر و مشارکت‌ شهروندان‌ در انتخاب‌ مدیریت‌ شهری‌، بصورت‌ غیرمستقیم‌ افزایش‌ یافته‌ است‌، توجه‌ به‌ نقش‌ شهروندان‌ بعنوان‌ ناظران‌ واقعی‌ عملکرد شهرداری‌ و موضوع‌ مشارکت‌، اهمیت‌ ویژه‌ای‌ دارد.
  • ج‌) از آنجاییکه‌ نیازهای‌ شهری‌ و شهروندان‌ در طول‌ زمان‌ متغیر و پویا می‌شوند، به‌ دلیل‌ تطبیق‌ مدیریت‌ با بستر اجتماعی‌، توسعه‌ کمی‌ و کیفی‌ مراکزی‌ که‌ ارایه‌ خدمات‌ در بخش‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ و تأمین‌ اوقات‌ فراغت‌ شهروندان‌ را به‌ عهده‌ دارند ضروری‌ بنظر می‌رسد.
  • د) با فرض‌ اینکه‌ تمامی‌ بخش‌های‌ شهرداری‌ تهران‌ به‌ صد درصد اهداف‌ تعیین‌ شده‌ دست‌ یابد ولی‌ تا زمانی‌ که‌ فرهنگ‌ و نحوه‌ بهره‌برداری‌ صحیح‌ از امکانات‌ ایجاد شده‌ و استفاده‌ درست‌ از منابع‌ عمومی‌، بصورت‌ یک‌ ارزش‌ درونی‌ نشود، به‌ تعبیری‌ ما درگیر هزینه‌های‌ جاری‌ شده‌ایم‌ نه‌ سرمایه‌گذاری‌ باثبات‌ در بخش‌ فرهنگی‌.
  • ه) شهر در یک‌ مفهوم‌ عام‌ مساوی‌ است‌ با انسان‌ با تعاملات‌ اجتماعی‌ و صنایع‌ و مراکز «انسان‌ ساخت‌» در یک‌ جغرافیای‌ طبیعی‌. لذا شهروند اساس‌ یک‌ شهر و مهمترین‌ موضوع‌ مدیریت‌ شهری‌ است‌ که‌ صرفاً توجه‌ به‌ نیازهای‌ فیزیکی‌ و زیستی‌ و جاده‌ و پل‌ و پارک‌ و… کامل‌ کننده‌ حوائج‌ آن‌ نیست‌. چرا که‌ توجه‌ به‌ نیازهای‌ ثانویه‌ نقش‌ اساسی‌ در بهداشت‌ روانی‌ و رضایت‌مندی‌ شهروندان‌ از مدیریت‌ شهری‌ و نیز میزان‌ مشارکت‌ در اداره‌ شهر خواهد داشت‌ لذا تمامی‌ فعالیت‌هایی‌ که‌ به‌ اجرا درمی‌آیند چنانچه‌ مرتبط‌ با ایجاد آرامش‌ شهروندان‌ و امنیت‌ شهری‌ نباشد ره‌ به‌ جایی‌ نخواهد برد. از آنجایی‌ که‌ شهروند مداری‌ نقطه‌ محوری‌ مدیریت‌ مطلوب‌ شهری‌ قلمداد می‌گردد، بدین‌منظور شهر باید در مقیاس‌ انسانی‌ ساخته‌ شود و این‌ مقیاس‌ در همه‌ وجوه‌ زندگی‌ رعایت‌ شود. توجه‌ به‌ نیازهای‌ عام‌ نظیر تأمین‌ اوقات‌ فراغت‌، امنیت‌ روانی‌ و اجتماعی‌ از جمله‌ این‌ نیازها هستند.
  • و) تصور اینکه‌ شهرداری‌ متولی‌ امور فرهنگی‌ و اجتماعی‌ نیست‌، سلب‌ مسئولیت‌ از این‌ نهاد نمی‌کند. چون‌ به‌ لحاظ‌ منحصر به‌ فرد بودن‌ شهرهای‌ بزرگ‌، فعالیت‌ در کنار متولیان‌ رسمی‌ امور فرهنگی‌ و حمایت‌ از آنان‌ با تمرکز بر موضوع‌ فرهنگ‌ شهرنشینی‌ امری‌ ضروری‌ بنظر می‌رسد. با نگاهی‌ اجمالی‌ به‌ مدیریت‌ شهری‌ در شهرهای‌ مهم‌ و موفق‌ دنیا درمی‌یابیم‌ که‌ علت‌ اساسی‌ موفقیت‌ مدیریت‌ شهری‌ در سایه‌ توجه‌ همه‌ جانبه‌ و سیستمی‌ به‌ حوزه‌ وظایف‌ شهرداری‌ و با تأکید بر نقش‌ شوراهای‌ محلی‌ ـ منطقه‌ای‌ و شهر می‌باشد که‌ ماهیت‌ این‌ وظایف‌ عمدتاً برپایه‌ نیازهای‌ شهروندان‌ استوار است‌. بطوریکه‌ قلمرو حوزه‌ وظایف‌ شهرداری‌ حداقل‌ در عرصه‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ تمامی‌ ابعاد حیات‌ زندگی‌ شهروند را اعم‌ از: امور مربوط‌ به‌ کار و اشتغال‌، امور رفاهی‌ برای‌ کودک‌، نوجوان‌، جوان‌، سالمند و معلول‌، تأمین‌ اوقات‌ فراغت‌، تفریحات‌ سالم‌، مشاوره‌، امور بهداشتی‌ و… تا نظارت‌ بر مواد غذایی‌ و حمایت‌ از مصرف‌ کنندگان‌ را دربرمی‌گیرد.
  • ز) مدیریت‌ امور فرهنگی‌ وکیل شهرداری‌ تهران‌، بدلیل‌ بافت‌ اجتماعی‌ و شهری‌ متفاوت‌ مناطق‌ و به‌ تبع‌ آن‌ نیازهای‌ متفاوت‌ شهروندان‌، نیازمند یک‌ مدیریت‌ غیرمتمرکز در بخش‌ فرهنگی‌ است‌.

در نهایت‌ اینکه‌ کار فرهنگی‌ بدون‌ وجود اعتبار حتی‌ با وجود مدیران‌ خلاق‌ ره‌ به‌ جایی‌ نخواهد برد چرا که‌ شهر بزرگ‌ نیازمند کارهای‌ بزرگ‌ است‌ و کارهای‌ بزرگ‌ نیز نیازمند منابع‌ باثبات‌ برای‌ هزینه‌ است‌.

شهرداری‌

راه‌کارهای‌ ساماندهی‌ فعالیت‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌

  1. سیاست‌ها و راهبردهای‌ کلی‌ فرهنگی‌ و اجتماعی‌ شهرداری‌ تهران‌ در قالب‌ برنامه‌های‌ کوتاه‌ مدت‌، میان‌ مدت‌ و بلند مدت‌ تعریف‌ و تدوین‌ و برای‌ واحدهای‌ اجرایی‌ تبیین‌ شود.
  2. مناطق‌ مختلف‌ با توجه‌ به‌ بافت‌ شهری‌ ـ فرهنگی‌ نسبت‌ به‌ تدوین‌ برنامه‌ها با تشریک‌ مساعی‌ شوراها و انجمن‌های‌ محلی‌ و منطقه‌ای‌ شهر در قالب‌ راهبردهای‌ کلی‌ تعیین‌ شده‌ اقدام‌ کنند.
  3. مصوبات‌ لازم‌ برای‌ تثبیت‌ جایگاه‌ حوزه‌ معاونت‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ در تشکیلات‌ شهرداری‌ تهران‌ در تمامی‌ زمینه‌ها تدوین‌ شود.
  4. با عنایت‌ به‌ تجربه‌ موفق‌ مدیریت‌ غیرمتمرکز در فعالیت‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ طی‌ سال‌های‌ اخیر، ضمن‌ حمایت‌های‌ اعتباری‌ و مالی‌ از مدیران‌ فرهنگی‌، قدرت‌ جسارت‌ در اقدامات‌ فرهنگی‌ و بروز خلاقیت‌ در آفرینش‌ طرح‌های‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ به‌ آنها داده‌ شود.
  5. تنوع‌ و گستردگی‌ مسائل‌ اجتماعی‌ و فرهنگی‌ شهر تهران‌ مستلزم‌ مدیریتی‌ خواهد بود که‌ تحت‌ سلسله‌ مراتب‌ اختیار مدیریت‌ شهری‌ تهران‌ عمل‌ کند (تمرکز در محتوا و پرهیز از موازی‌ کاری‌) که‌ بدیهی‌ و موجه‌ترین‌ دلیل‌ انتخاب‌ این‌ روش‌، استفاده‌ بهینه‌ از منابع‌ موجود سایر بخش‌های‌ این‌ تشکیلات‌ برای‌ هزینه‌ در بخش‌های‌ فرهنگی‌ است‌.
  6. مشارکت‌ مردمی‌ سرمایه‌ گرانبهایی‌ است‌ که‌ ضامن‌ و عامل‌ اساسی‌ مصونیت‌ هر نظامی‌ از خطر و آفات‌ تلقی‌ می‌شود. همچنین‌ مشارکت‌ اجتماعی‌ بعنوان‌ نوعی‌ کنش‌ متقابل‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ کارکرد آن‌ در زندگی‌ اجتماعی‌ و شهری‌ انسجام‌ قواعد و هنجارهای‌ اجتماعی‌ است‌. لذا مشارکت‌ دادن‌ شهروندان‌ در اداره‌ شهر با اجرای‌ طرح‌هایی‌ چون‌ «انجمن‌ شورایاری‌» و «جوان‌یار شهر» که‌ خطوط‌ کلی‌ آن‌ در حال‌ اجرا شدن‌ است‌ از اقدامات‌ ضروری‌ در بهبود مدیریت‌ شهری‌ و ارتباط‌ سازمان‌ یافته‌ شهرداری‌ با شهروندان‌ تلقی‌ می‌شود.
  7. جدی‌ گرفتن‌ بحث‌ آموزش‌ به‌ شهروندان‌ بعنوان‌ یک‌ فعالیت‌ رسمی‌ بطوریکه‌ هدف‌ مورد انتظار این‌ آموزش‌، درونی‌ کردن‌ ارزش‌هایی‌ باشد که‌ از آن‌ بعنوان‌ «رفتار شهروندی‌» یاد می‌کنیم‌.

نکته‌ آخر اینکه‌ تنها اثر ماندنی‌ و یادگار جاودان‌ از حاصل‌ مجموعه‌ مدیریت‌ شهری‌، آن‌ خواهد بود که‌ یک‌ شهروند اوقات‌ فراغت‌ و امنیت‌ روانی‌ ـ اجتماعی‌اش‌ را در آثار ایجاد شده‌ توسط‌ متولیان‌ شهری‌ سپری‌ و جستجو کند؛ لذا حاصل‌ هر فعالیتی‌ که‌ مستقیماً به‌ شهروند برگردد تأثیر روانی‌ فزاینده‌ای‌ در برقراری‌ اعتماد متقابل‌ و جلب‌ مشارکت‌ مردمی‌ و بهبود مدیریت‌ شهری‌ خواهد داشت‌.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا