ثبت احوال

توانایی حل مسایلتان را دارید؟

تصور کنید بعد از چند جلسه رفت و آمد متوجه تفاوتهای فرهنگی فاحشی با همسرتان می شوید. که مطمئن هستید اگر به آنها رسیدگی نکنید زندگی شما در آینده به تلخی می گراید. از طرفی این تفاوتها به اصل زندگی شما کاری ندارد و آنقدر پررنگ نیست که ارتباط بین شما و همسرتان را تیره کند ،اما برای اینکه شما بهتر بتوانید با مسئله ی پیش رو مواجه شوید، ما پیشنهادهایی را به شما می دهیم. ز

حل مشکلات

ندگی گذشته ی خود را کمی مرور  کنید. در زندگی همه ی ما مسائل و مشکلاتی بوده که یا آنها را حل کرده یا حل نکرده از کنار آن رد شده ایم. ولی در همین جا باید بدانیم اگر در سنین نوجوانی یا جوان تری می دانستیم که حل نکردن اینگونه مسئله باعث تأثیر گذاری منفی در روح ما می شود حتماً از آن به این آسانی نمی گذشتیم ولی حالا از این به بعد بهتر است سعی کنیم مسائل را بدون حل نگذاشته و به تک تک آنها رسیدگی کنیم چون در آینده باعث کم شدن اعتماد به نفس، ایجاد احساس بی کفایتی و ناتوانی در حل مسائل بزرگتر می شود. و بدانیم که این مورد ارتباط ما با خود و ارتباط با اطرافیان ما را تحت الشعاع قرار می دهد. این اطرافیان از خانواده ی خود شروع می شود به همسر و خانواده او و دوستان ادامه می یابد. ما در این شرایط ترجیح می دهیم با کمتر کسی ارتباط برقرار کنیم و روابط اجتماعیمان را محدود کرده و آسیب جدی تری به خود و خانواده می زنیم. ولی بدانید که هر وقت ما مهارت حل مسئله را بیاموزیم. از اضطراب و افسردگی احتمالی در ارتباط با خانواده ی خود و همسر خود جلوگیری کرده ایم چون این مهارت ما را در تصمیم گیری درست همراهی می کند.

  • گام نخست

    اینست که همه ی ما قبل از ازدواج دچار فرهنگ یا باورهای غلطی هستیم که در حین ازدواج این تفکرات مسموم ذهن ما را به خود مشغول کرده و باعث پیش داوری و یا عکس العملهای منفی زودهنگام و در نهایت باعث اختلاف ما می شود. مانند اینکه (مادرشوهر نمی تواند محبت پسر خود را به همسرش ببیند. خواهر زن فضا را مسموم کرده برعلیه شوهرخواهر. جاری …) اگر بدانیم اینگونه تفکرات امکان هر گونه تصمیم گیری درست را از ما می گیرد دیگر به آنها بها نمی دهیم. چون ممکن است با کوچکترین حرف مادرشوهریا خواهر زن آنچنان عکس العمل منفی نشان دهیم که مسئله به جراحتی در روح طرف مقابلمان بیانجامد که ترمیمش کار کارشناسانه ای را بطلبد پس در گام نخست این تفکرات را در خود کمرنگ و ترجیحاً پاک  می کنیم.
    پیدا کردن راه حلهای مختلف البته از راه حل های بد شروع کنید تا به خوبها برسید. سعی کنید تعداد زیادی راه حل ارائه دهید زیرا وقتی به پایان لیست خود می رسید، دیگر از لحاظ روان کمی آرامتر شده اید و خواه ناخواه بهترین راه را انتخاب می کنید.

  • گام دوم

    وقتی با یک مشکل روبرو می شویم. سعی نکنیم هر مشکلی از ازل (از روز خواستگاری تا پایان عقد) طلاق با آن روبرو بودیم را بررسی کنیم و در فکر خود زیر و رو کنیم. بلکه سعی کنید همان مشکل روبرو را حلاجی کرده تجزیه کنید و برای این مسئله به دنبال راه حل بگردید. باید بتوانیم به این سؤالاتی پاسخ دهیم:

  1. مشکل کنونی چیست؟
  2. کی شروع شده؟
  3. چه کسی یا کسانی نقش داشته اند؟ و سعی کنید برای آرامش خود و همسرتان هم که شده مسئله را بیشتر کوچک کنید تا پروبال دهید و بزرگ جلوه دهید.
  • گام سوم

    پیدا کردن راه حلهای مختلف البته از راه حل های بد شروع کنید تا به خوبها برسید. سعی کنید تعداد زیادی راه حل ارائه دهید زیرا وقتی به پایان لیست خود می رسید، دیگر از لحاظ روان کمی آرامتر شده اید. و خواه ناخواه بهترین راه را انتخاب می کنید. لازم نیست برگه ی خود را به همسر خود نشان بدهید. چون اینها فکرهای مغشوشی است که در ذهن شما بوده و شاید در واقع خود شما هم به خیلی از آنها اعتقاد نداشته باشید ولی برای آرامش روح خود آنها را نوشته باشید.
    و در نهایت صادقانه و بدون هیچ گونه بغض و نفرتی از همسر خود کمک بخواهید که در حل مسئله به شما و خودش کمک کند. مطمئن باشید که صداقت شما بر وجود طرف مقابلتان تأثیر می گذارد و او را با شما همراه می کند. این کار باعث می شود شما در مشکلات احساس تنهایی نکنید و از طرفی یک سیاست است که به همسرتان اعتماد به نفس می دهید چون شما به او اطمینان کرد. حضانت و مشکلتان را با او در میان گذاشته اید در نهایت بدانیم که انسانها به فرموده ی مولایمان امیرالمؤمنین(ع) برده ی محبت هستند. و شما با گذشتتان جایگاهی در دل خانواده همسرتان باز می کنید که خودتان هم تعجب خواهید کرد. اگر باور ندارید امتحانش پرفایده است.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا