حکم دادگاه حضوری است مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قائممقام یا نماینده قانونی وی در هیچیک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع نکرده باشد یا اخطاریه، ابلاغ واقعی نشده باشد؛ و بنابراین رای دادگاه غیابی، حکم غیابی محسوب میشود. در این مطلب سعی داریم شما را با حکم غیابی و مراحل صدور آن آشنا کنیم.
حکم غیابی در چه شرایطی صادر میشود؟
حضور طرفین در جلسه دادگاه، استماع اظهارات شفاهی آنان، به قاضی برای کشف حقیقت و رسیدن به واقعیت، کمک شایانی میکند؛ از این رو، تا جایی که مقدور باشد، باید بر اصل مذکور پافشاری شود. طبق ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی، حکم دادگاه حضوری است مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قائممقام یا نماینده قانونی وی در هیچیک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع نکرده باشد یا اخطاریه، ابلاغ واقعی نشده باشد .بهعبارت دیگر، سه شرط برای احراز حکم غیابی وجود دارد و در صورت نبود هر یک از این سه شرط، رای صادره، حضوری محسوب خواهد شد: خوانده یا وکیل یا قائممقام قانونی وی در هیچ یک از جلسات حضور نداشته باشد؛ خوانده هیچگونه دفاع کتبی نکرده باشد و نیز اینکه اخطاریه به وی ابلاغ واقعی نشده باشد. بنابراین اگر دو شرط اول موجود نباشد اما دادخواست به خوانده ابلاغ واقعی شده باشد، رای صادره غیابی نخواهد بود.
حقی با عنوان واخواهی برای محکوم علیه غایب
واخواهی در قانون آیین دادرسی مدنی، به اعتراضی گفته میشود که محکومعلیه غایب نسبت به حکم غیابی مطرح میکند و همان دادگاه صادرکننده حکم به آن رسیدگی کرده و در مورد آن رأی مقتضی صادر میکند؛ لذا به صراحت ماده ۳۰۵ قانون مذکور، تنها نسبت به احکام، آن هم احکام غیابی میتوان واخواهی کرد. دادگاه صادرکننده رأی غیابی باید در رأی خود به غیابی بودن و حق واخواهی محکومعلیه اشاره کند، چنانچه دادگاه بر اثر اشتباه، رأی غیابی را حضوری یا بالعکس اعلام کند نیز تأثیری در ماهیت امر ندارد. مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند، 20 روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند، دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت کند عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است. در این صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده رأی اعلام کند.
شرایط صدور حکم غیابی در مرحله تجدیدنظر
ماده 364 قانون آیین دادرسی مدنی در این خصوص مقرر میدارد:
«در مواردی که رأی دادگاه تجدیدنظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد و خوانده یا وکیل او در هیچ یک از مراحل دادرسی حاضر نبوده و لایحه دفاعیه یا اعتراضیهای هم نداده باشند، رأی دادگاه تجدیدنظر ظرف مدت 20 روز پس از ابلاغ واقعی به محکومعلیه یا وکیل او، قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدیدنظر است. رأی صادره قطعی است.»
بنابراین در جایی که خوانده در مرحله بدوی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و لایحهای نیز در دفاع از دعوا ارسال نکرده باشد اما با این وجود، حکم دادگاه علیه او نباشد، که در این صورت، تجدیدنظرخواه که همان خواهان مرحله بدوی است، به تقدیم دادخواست تجدیدنظر مبادرت میکند اما تجدیدنظرخوانده باز هم پاسخی نمیدهد. در این صورت، چنانچه دادگاه تجدیدنظر، رأی بدوی را فسخ کرده و به صدور رأی به نفع تجدیدنظرخواه مبادرت کند، حکم صادره غیابی است.
اجرای حکم غیابی
تبصره ۲ ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر میدارد:
«اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن معتبر یا اخذ تامین متناسب از محکومله خواهد بود مگر اینکه دادنامه یا اجراییه به محکومعلیه غایب، ابلاغ واقعی شده باشد و نامبرده در مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ دادنامه واخواهی نکرده باشد.»
بنابراین، اگر محکومٌ له تأمین یا تضمین نسپارد، اجرای حکم متوقف می شود. برای اجرای حکم غیابی، پس از اتمام فرصت واخواهی و تجدیدنظرخواهی، محکوم له باید تأمین بسپارد، یعنی ضامن معرفی کند؛ فیش حقوقی، جواز کسب، کپی سند ملکی یا سند خودرو. این تأمین برای این است که اگر بعد از اجرای حکم غیابی، محکومٌ علیه سر و کله اش پیدا شد و ثابت کرد که محکومٌ له حقی نداشته و با اجرای حکم غیابی موجب ضرر به وی شده است بتواند از ضامن خسارت بگیرد. البته در عمل، این ضمانت بیشتر حالت رعایت تشریفات شکلی است که در قانون آیین دادرسی مدنی قید شده است.
آیا حکم غیابی که درخواست واخواهی داده تو عف عمومی قرار میگیره؟