واژه مرتد ریشه در کلمه ارتداد دارد و خیلی از مردم با این واژه بسیار آشنا هستند ولی بخوبی نمیدانند که چه کسی بخاطر چه کارهایی مرتد شناخته میشود. در این مقاله انواع و اقسام ارتداد را بیان میکنیم و معنای حقوقی آن را نیز مشخص میسازیم.
موقعیت ارتداد در نظام حقوقی ایران
هر قانونی از دو بخش حکم و موضوع تشکیل شده است. به طور مثال براساس حقوق کیفری، قتل جرم است، در این حکم، قتل موضوع بوده و قانون گذار مشخص میکند هر کسی که قتل میکند به موجب قانون مجرم شناخته میشود و برای آن مجازاتی که همان قصاص است درنظر گرفته میشود. ولی در این بین قتل خود موضوعی برای ممنوعیت قانونی شمرده میشود و جان مردم موضوعی است که در موضوع قتل مدنظر گرفته میشود. در کنار این موارد، موضوع مهم دیگری نیز وجود دارد و آن ارزشهایی است که قانون از آن حمایت میکند. به سخن دیگر زمانی که موضوعی برای قانون گذار، جرم محسوب میشود، ، او ارزشهای جامعه را مشخص کرده و در مرحله بعد با مشخص کردن مجازاتهایی برای آن، سعی میکند که مردم را از نقض قوانین برحذر دارد و در نهایت از ارزشهای جامعه حمایت میکند.
ارزشهای هر جامعه ای نسبت به جامعه دیگر متفاوت است و تفاوت ارزشهای هرجامعه نسبت به دیگری بخاطر نوع تفکر و نظام اجتماعی مردم آن جامعه است. به طور مثال، در جامعه ایران که دین و مذهب، بسیار محترم شمرده میشود، قانون گذار به هر نحو ممکن از دین و مذهب حمایت میکند. دین رسمیکشور ایران در قانون اساسی، اسلام و مذهب رایج در کشور، مذهب جعفری اثنی عشری است، و شما متوجه میشوید که قانون اساسی ایران، از دین حمایت میکند و دین اسلام در پایه ریزی جامعه کنونی ایران نقش بسزایی داشته است. به همین دلیل اگر کسی در صدد مبارزه با دین برآید، در واقع عملی مجرمانه ای انجام داده و باید براساس قانون اساسی، مشمول مجازات اسلامیمیشود و عملی که این شخص مرتکب شده ارتداد نام دارد.
اهمیت ارتداد
جرم ارتداد به قدری مهم است که در این جا دو نکته مهم را برای این جرم متذکر میشویم:
• فقهای اسلامیدر نوع و گستردگی ارتداد، اختلاف نظرهایی دارند ولی با این وجود، همگی متفق القولند که ارتداد جرم مسلم اسلامیاست و مجرم باید مجازات شود.
• براساس قانون مجازات اسلامی، ارتداد، جرم شناخته نمیشود ولی با توجه به اصل 167 قانون اساسی، میتوان در این چنین مواردی به فقه اسلامیرجوع کرد، بنابراین ارتداد جرم تلقی میشود. به همین دلیل، برای مشخص کردن نوع مجازات شخص مرتد میتوان از سخنان فقها به عنوان مرجع استفاده کرد.
معنا و مفهوم ارتداد
معنای لغوی ارتداد، بازگشت و تغییر است، و در اصطلاح فقهی به معنای کفر پس از اسلام است. بدین معنی که اگر کسی پس از سن بلوغ، مسلمان شود و بعد از آن نسبت به اسلام کفر ورزد، بنابراین عمل مجرمانه ارتداد را انجام داده و مرتد شناخته میشود. زمانی به عنوان مجرم شناخته میشود، این چنین شخصی دین دیگری داشتهیا این که در آن زمان مسلمان بوده است. اگر او قبل از بلوغ دین دیگری را قبول نکرده باشد، بنابراین مسلمان شناخته میشود، مسلمان بودنیکی از والدین در زمان انعقاد نطفه، شرط اصلی مسلمان بودن اوست.
نشانههای ارتداد
ارتداد در دو وضعیت به قوع میپیوندد، در حالت اولی، شخصی از دین اسلام خارج شده و دین دیگری را قبول میکند و در حالت دوم، شخص مرتد، احکام دین را باور ندارد و آن را اجرا نمیکند. اگر این چنین شخصی به موازات انکار احکام دین، پیامبر نبی (حضرت محمد) را نیز انکار کند، در این صورت عمل مجرمانه ارتداد را انجام داده و مرتد شناخته میشود. براساس گفتههای فقها، در صورتی که انکار احکام مذهب، به انکار دین منجر شود، در این صورت عمل ارتداد صورت گرفته است. فقهای اسلامیدر مورد ضروریات دین و مذهب اتفاق نظر دارند و این گونه امور کاملا” شناخته شده بوده و جزء موارد قطعی دین و مذهب شمرده میشوند.
شرایط ارتداد
خروج آگاهانه از دین و مذهب که با رفتار و کرداری توام باشد، ارتداد است. خروج از دین اسلام نیز با همین مبنا سنجیده میشود. شخص مرتد به صورت آگاهانه از دین اسلام که آخرین و کامل ترین دین شناخته میشود خارج میشود و به موازات آن، ضروریات دین اسلام و مذهب شیعه اثنی عشری را انکار میکند.
شخص مرتد، باوجود این که میداند باورهای او کاملا” درست است ولی بازهم آنها را انکار میکند و هیچ کدام از آنها را انجام نمیدهد. بنابراین اگر کسی احکام و ضروریات دین را نداند، مرتد نیست، ولی در مقابل کسی که با آگاهی از اسلام سرباز میزند و احکام و ضروریات را انکار میکند مرتد شناخته میشود و توجه داشته باشیم که این دو مقوله نسبت به هم تفاوتهای بسیار زیادی دارند.
انواع ارتداد
شخصی میتواند به صورت فطرییا ملی مرتد شناخته شود و برای هرکدام از این موارد، مجازاتهای خاصی درنظر گرفته شده است که هرکدام به طور جداگانه توضیح داده میشود:
مرتد فطری
اگر والدین شخصی از همان ابتدا، مسلمان باشند، و این شخصی پس از بلوغ اسلام را قبول کرده باشد ولی بهیکباره ، و آگاهانه احکام و ضروریات اسلامیرا منکر شود، در این صورت این چنین شخصی مرتد فطری خواهد بود. بنابراین میتوانیم بگوییم که مرتد فطری بودن وابسته به این است کهیکی از والدین او، هنگام انعقاد نطفه مسلمان باشد. به عبارت واضح تر اگر کسی پس از این که مسلمان شد و دوباره اسلام را انکار کرد، مرتد فطری شناخته میشود.
قانون گذار اسلامی، مجازات مرتد فطری را مرگ تعیین کرده است و توبه او به هیچ وجه از جانب قانون گذار پذیرفته نمیشود. شخصی که به لحاظ فطری مرتد شناخته میشود، مانند کسی که به مرگ محکوم شده و فوت کرده با او برخورد خواهد شد. همسر شخص مرتد از زمان ارتداد میتواند از او جدا شود ولی باید عده وفات را نگه دارد و ارتداد باعث میشود که بر اموال نقدی خود، مالکیتی نداشته باشد، و اموال او بین فرزندان و ورثه او تقسیم میشود. میان مرتد فطری زن و مرد تفاوتهایی وجود دارد، مرتد فطری زن، هرگز کشته نمیشود و توبه از جانب قانون گذار پذیرفته میشود، حکم حبس احد برای مرتد فطری زنی صادر میشود که حاضر به توبه کردن نیست.
مرتد ملی
اگر شخصی بر عکس مورد بالایی در دین اسلام متولد نشده باشد، و به عبارتی والدین او مسلمان نباشند ولی او بعد از بلوغ، مسلمان بودن خود را اعلام نماید و بعد از مدتی، دین اسلام را انکار کند و از آن خارج شود، مرتد ملی شناخته میشود. مرتد ملی میتواند در هر زمانی توبه کند و به دین اسلام برگردد و مجازات مرگ بر او اعمال نمیشود. ازدواج شخص مرتد ملی به محض ارتداد از بین میرود و زوجه او میتواند به محض ارتداد از او جدا شود و عده طلاق را نگه دارد، عدم توبه شخص مرتد ملی باعث میشود تا رابطه او با زوجه خود از بین برود و حتی مالکیت او بر اموال نقدی خود از بین رفته و این صورتی است که توبه نکند و در نهایت اموال او میان ورثه او تقسیم میشود و اگر ورثه مسلمان نداشته باشد، این اموال به حاکم اسلامیتعلق خواهد داشت.
اگر شخص مرتد ملی توبه نکند، مالکیت او بر اموال از بین نمیرود ولی در هر حال قادر به استفاده از اموال خود نیست ، و باید توبهیا عدم توبه مرتد ملی از نظر حاکم اسلامیمشخص شود. مرتد ملی زن با مرتد ملی مرد تفاوتهایی دارد و در هر صورت کشته نخواهد شد و توبه و عدم توبه او نیز برای حاکم اسلامیضرورتی ندارد.
یک سوال ایا دین یک انتخاب شخصی نیست؟
و ایا شاید یک فرد موقع رسیدن به بلوغ بدنی به بلوغ جنسی نرسد، و قدرت تصمیم گیری راسخی نداشته باشد.
پس انجام همچین حکمی کاملا ناعادلانه است.
و نکته بعد شخصی بودن دین هر فرد است
لطفا جواب بدید
په ازادی انتخاب در اسلام کجاست دقیقا ؟؟؟؟؟؟
جالبه که خدا گفته برای هرگناهی توبه کنید و اگه توبه از صمیم قلب باشه بخشیده خواهید شد اما توی این مورد حتی اگه شخص توبه کنه از جانب قانون گذار مورد تایید نخواهد بود …