طلافروشی که با طراحی سرقتی مسلحانه از مغازه خودش قصد کلاهبرداری از سرمایهگذاران و فرار از پرداخت بدهیهایش را داشت و بهدلیل اشتباه در محاسباتش به دام پلیس افتاد، برای بازسازی صحنه به محل جرم برده شد. رئیسپلیس آگاهی پایتخت، در مورد این پرونده گفت: این مرد طلافروش با انگیزه فرار از پرداخت بدهی نقشه سرقت از طلافروشی خود را طراحی کرد اما در نهایت با انجام تحقیقات پلیسی و دستگیری همدستانش، او نیز مجبور به اعتراف و افشای حقیقت شد. سردار عباسعلی محمدیان روز گذشته در حاشیه بازسازی صحنه سرقت مسلحانه در پاسداران با حضور در جمع خبرنگاران به شرح ماجرا پرداخت و در مورد چگونگی دستگیری متهمان توضیح داد.
هفتمین روز بهمنماه سال گذشته مرد طلافروشی در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ از وقوع سرقت مسلحانه در طلافروشی خود خبر داد. پس از آن یکی از واحدهای گشت کلانتری ۱۰۲ پاسداران در محل حادثه که پاساژی پایینتر از چهارراه پاسداران بود حضور یافتند. در اولین مرحله از اقدامات پلیسی پس از حضور مأموران واحد گشت کلانتری با توجه به شواهد موجود در صحنه جرم و گفتههای همسایهها موضوع سرقت مسلحانه تأیید شد. با آغاز تحقیقات صاحب طلافروشی که مرد میانسالی بود مدعی شد: اول صبح تازه به مغازه آمدم و گاوصندوق را باز کردم و مشغول چیدن طلاها در ویترین مغازه بودم. ناگهان دو مرد که سلاح کمری داشتند وارد مغازه شدند، آنها ابتدا من را تهدید کردند که اگر صدایم در بیاید من را میکشند پس از آن با بستن دست و پایم همه طلاها را در دو کیفدستی که همراهشان بود ریختند و فرار کردند.
در ادامه تحقیقات زمانی که مأموران برای شناسایی سارقان و بررسی شگرد آنها قصد استفاده از تصاویر ضبط شده سیستم دوربین مدار بسته مغازه را داشتند پی بردند که دوربینها از جای خود کنده شده. بنابراین دلیل ماجرا را از صاحب طلافروشی پرسیدند که او گفت: تا صبح امروز (روز حادثه) همهچیز سرجایش بوده و احتمالا سارقان برای اینکه اثری از خود به جا نگذارند سیستم دوربین مدار بسته را نیز با خود بردهاند. پس از تشکیل پرونده و تحقیقات مقدماتی توسط مأموران کلانتری، نتیجه تحقیقات برای اخذ دستور قضائی به دادسرای ناحیه ۳۴ فرستاده شد و بازپرس با توجه به اهمیت موضوع، ادامه تحقیقات پلیسی برای شناسایی و دستگیری سارقان مسلح را به کارآگاهان اداره اول پلیس آگاهی تهران بزرگ سپرد.
در تحقیقات تخصیصی، مرد طلافروش پس از بررسی میزان طلاهایی که سرقت شده بود، ارزش تقریبی طلا و جواهراتی را که از مغازهاش به سرقت رفته بود هفت میلیارد تومان اعلام کرد. درحالیکه تحقیقات برای شناسایی سارقان مسلح ادامه داشت، تعدادی از افرادی که بهعنوان سرمایهگذار با مرد طلافروش با او همکاری میکردند و پول خود را در اختیار او قرار داده بودند، به پلیس مراجعه کردند و گفتند که افرادی در تماس با آنها مدعی شدهاند که طلاهای مسروقه را در اختیار دارند و حاضر هستند در ازای مبلغی کمتر از ارزش واقعی از آبکردن آنها منصرف شوند و طلاها را به آنها تحویل دهند.
با بهدستآمدن این سر نخ مأموران تحقیقات خود را روی تماسهایی که با سرمایهگذاران گرفته میشد متمرکز کردند. سرانجام حدود یکماه پس از شروع پرونده، افرادی که در رابطه با پرونده شناسایی شدند ولی با توجه به حساسیت موضوع دستگیری آنها به تکمیل تحقیقات و اطمینان از شناسایی همه متهمان احتمالی موکول شد. درنهایت حدود سه ماه بعد از شروع ماجرا دو متهم که با سرمایهگذاران تماس میگرفتند با انجام هماهنگیهای قضائی و انتظامی لازم در قرچک ورامین شناسایی و دستگیر شدند.
با دستگیری دو متهم، پرونده وارد مرحله جدیدی شد چون دو سارق اعتراف کردند که درواقع سرقتی رخ نداده است و همهچیز ساختگی بوده است. آنها گفتند: مرد طلافروش به ما پیشنهاد همدستی داد و نقشه را هم خودش طراحی کرده بود و فقط ما برای اینکه ماجرا طبیعی جلوه کند باید در این سرقت ساختگی با او همدستی میکردیم. با این ادعای سارقان پرونده، فرایند رسیدگی به پرونده تغییر کرد، چون مشخص شد سرقت به سفارش صاحب مغازه بوده است، خود او نیز به خاطر فریب قانون بهعنوان متهم احضار شد. صاحب مغازه در مواجهه با سارقان و مدارک موجود ابتدا ادعای آنها را دروغ دانست اما درپی بازجوییها لب به اعتراف گشود و گفت: به خاطر رهایی از دست طلبکاران این نقشه را کشیدهام، چون به افرادی پول قرض داده اما آنها بدهی خود را پس ندادهاند و من هم از سوی سرمایهگذاران تحت فشار بودم، نقشه این سرقت ساختگی را کشیدم.
روز گذشته این مرد طلافروش و دو سارق مسلح قلابی در محل وقوع جرم آورده شدند و یکی از مالباختگان ادعا کرد حتی این طلافروش طلایی با عیار پایین را به جای طلبش به او داده است، رئیسپلیس آگاهی تهران گفت قطعا این موضوع نیز بررسی خواهد شد و به این جرم صاحب مغازه هم رسیدگی خواهد شد. سردار عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: متهم اصلی که در واقع صاحب طلافروشی است به دلیل کلاهبرداری و فریب پلیس مجرم است، او قصد داشته تا بخشی از بدهی خود را از طریق بیمه دریافت کند که با اقدام به موقع پلیس در رسیدن به هدفش ناکام ماند. پروسه پیگیری این پرونده بدین شکل بوده که از زمان اعلام سرقت تا شناسایی متهمان ۲۵ روز زمان برده و حدود سه ماه هم طول کشیده تا سارقان دستگیر شوند.
در ابتدا، پرونده تحت عنوان سرقت مسلحانه در دادسرای ناحیه ۳۴ در حال رسیدگی بود اما با افشای حقیقت و اینکه مشخص شد سرقتی صورت نگرفته است پرونده به دادسرای ناحیه چهارم ارجاع شد. درحالحاضر نیز همزمان با تحقیقاتی که در جریان است، ردیابی اموال ادامه دارد و علاوه بر دو همدست مرد طلا فروش، خود او نیز که برای فرار از پرداخت بدهی این نقشه را طراحی کرده است، به اتهام کلاهبرداری و فریب پلیس در بازداشت است. مجموع میزان بدهی صاحب مغازه نیز حدود هفت میلیارد تومان است. سردار محمدیان تأکید کرد: به هیچ عنوان در چنین مراکزی که حتی پروانه کسب ندارد، سرمایهگذاری نکنید چراکه این کار اقدامی غیرمنطقی است.
همچنین یکی از مالباختگان که زن جوانی است و میگوید حدود یکمیلیارد سرمایهاش نزد متهم اصلی است، به خبرنگار ما گفت: این آقا به بهانه اینکه از دوبی و امارات طلا میآورد، پول من و بسیاری از سرمایهگذاران دیگر را گرفت که اکثرا زنان بدسرپرست و بیسرپرست هستند، و بعد هم این نقشه را طراحی کرد که پول ما را بالا بکشد. من یکی از افرادی هستم که در دستگیری متهمان نقش اصلی را داشتم و در این راه هم چاقو خوردم و پشتم چهل بخیه خورده است. این آقا حتی به همدستان خودش هم کلک زده است. چون طبق نقشه قبلی قرار بوده برای صحنهسازی در کیفهای دستی پارچه و روزنامه بریزند و بعد مقداری طلا به آنها بدهد اما او طلا را به آنها نداده است و برای همین همدستانش با ما تماس گرفتند. این آقا که میگوید پولهای ما را قرض داده دروغ میگوید همه را زمین و ملک به نام همسر و دخترش خریده است.
گفتوگو با همسایههای مرد طلافروش
یکی از همسایههای مرد طلافروش در مورد سابقه او گفت: این مرد ۱۰ سال است که در این پاساژ مغازه دارد و یکی از افراد دستبهخیر پاساژ بود و هرکسی از اهالی پاساژ که مثلا به خاطر کسادی بازار پول کم میآورد یا مثلا پول نقد برای پرداخت اجاره آن ماه را نداشت، اول از همه به سراغ این آقا میرفت و او هم معمولا به همه پول قرض میداد و به هرکس هم با توجه به اعتباری که داشت پول میداد. شاید همان افرادی که به آنها پول قرض داده است با پرداخت نکردن به موقع بدهی خود باعث این اتفاق شده باشند. البته میگویند او پول با بهره میداده است که من از این موضوع خبر ندارم ولی خود من چند بار بدون اینکه کوچکترین چشمداشتی داشته باشد، از او پول قرض کردهام. روز حادثه من دیرتر سر کار آمدم و وقتی آمدم پاساژ کمی شلوغ بود که همسایهها گفتند مغازه آن آقا را زدهاند. در تصاویر دوربین مداربسته مغازه همسایهها معلوم است که دو نفر که ماسک آلودگی هوا داشتند وارد مغازه او شدند و بعد از چند دقیقه هم با دو ساک از مغازه خارج شدند. اما ظلاهرا طبق نقشه قبلا دوربین مداربسته در زمان صحنهسازی از کار افتاده بود و همدستان دوربینها را از جا کندهاند و با خود بردهاند.