راز سرقت ۹۰۰ میلیون تومانی از آپارتمان اعیانی مرد برج ساز بعد از گذشت یکماه با دستگیری ۲ زن و ۴ مرد آشنا فاش شد. آنها با نقشه حساب شده، پسر برجساز را ربودند تا سناریوی سرقت را اجرا کنند اما خیلی زود دستگیر شدند.اوایل شهریورماه پسرجوانی بعد از ترک محل کارش سوار بر خودروی سوناتای خود شد تا به خانهاش در شمال پایتخت برود. او وقتی به نزدیکی خانه رسید کنار خیابان توقف کرد و در جستوجوی ریموت پارکینگ بود که ناگهان صدای زن ناشناسی را شنید که میگفت: قفل در ماشینت را باز کن و حرفی نزن.
وقتی برگشت 2مرد و زنی را دید که کنار ماشینش ایستاده بودند. یکی از مردان اسلحهای روی سر پسرجوان گذاشت و تهدید کرد که اگر در ماشین را باز نکند او را میکشد. پسرجوان که وحشت کرده بود از ترس جانش بیآنکه حرفی بزند قفلهای در ماشین را باز کرد و در آن لحظه 2مرد و زن جوان سوار ماشین شدند. مرد مسلح همچنان که اسلحه را روی سر پسرجوان گذاشته بود از او خواست که به سمت یکی از اتوبانهای جنوب تهران برود.
گروگان جوان چارهای جز تسلیم ندید چراکه هرلحظه ممکن بود آدمربای مسلح ماشه را بکشد و او را قربانی جنایت کند. پسرجوان به سمت اتوبان بهشت زهرا حرکت کرد و وقتی به یکی از خیابانهای آن حوالی رسید یکی از آدم ربایان از او خواست توقف کند. درهمان حین یکی از آنها از ماشین پیاده شد و پس از تماس تلفنی به داخل ماشین برگشت. این بار آدم ربایان یک آمپول روی گردن گروگان گذاشتند و زن جوان مدعی شد که آمپول آلوده به ایدز است و چنانچه مقاومت کند آن را به وی تزریق خواهند کرد.
همین موجب شد که پسرجوان سکوت کند و هر جا که گروگانگیران میخواستند برود. درنهایت آدم ربایان بعد از گذشت 5ساعت که در تهران چرخیدند گروگان خود را رها و فرار کردند. اما هنوز پسرجوان نمیدانست که پشت پرده ماجرای 5ساعت گروگانگیری چه بوده است تا اینکه به آپارتمان اعیانی خود که در برجی حوالی نیاوران بود بازگشت و تازه در آنجا متوجه شد که موضوع از چه قرار است. و اما ماجرا چه بود؟
شکایت
پسر جوان در برابر افسر کلانتری نشست و جزئیات 5ساعت دلهره و گروگانگیری دزدان مسلح را بازگو کرد. او گفت: وقتی گروگانگیران رهایم کردند به خانه برگشتم. پدر و مادرم خانه نبودند و همراه دخترخالهام به شمال کشور سفر کرده بودند. من نیز وارد آپارتمان شدم تا مدارکم را برداشته و برای شکایت به اداره پلیس بروم اما آنجا بود که با بهم ریختگی خانه و اتاق پدر و مادرم روبهرو شدم. در کمد مادرم باز بود و همه طلا و جواهرات، سکهها و ارزهای خارجی که در حدود 900میلیون تومان ارزش داشت سرقت شده بود. آنجا بود که پی بردم انگیزه گروگانگیرانی که 5ساعت مرا در خیابانهای پایتخت چرخاندند چه بوده است.
تیمی از کارآگاهان با دستور قاضی سیفی بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران تحقیقات خود را در این پرونده شروع کردند. هرچند شاکی، هیچ کدام از گروگانگیران را نمیشناخت اما سالم بودن قفلهای در خانه نشان میداد که پشت پرده ماجرا چند آشنا پنهان شدهاند که با دراختیار داشتن کلید توانسته بودند به راحتی وارد آپارتمان شوند و نقشه سرقت را اجرا کنند. از سویی ساختمان مجهز به دوربین مداربسته بود که پس از بازبینی آن، تصویر 2مرد بهدست آمد که با گذاشتن کلاه به سرشان سعی داشتند چهره خود را از دوربینها مخفی کنند و این فرضیه سرقت از سوی آشنا را قوت میبخشید.
دستگیری
تنها مظنون پرونده دختر خاله شاکی بود که پیش از سرقت، به خانه خاله و شوهرخالهاش رفته و آنها را با خود به سفر برده بود. در چنین شرایطی، قاضی سیفی دستور بازداشت این زن جوان را صادر کرد. او وقتی شواهد و مدارک را علیه خود دید، گفت: خانواده خالهام ثروت زیادی دارند و شوهر و پسرش برجساز هستند. از سویی میدانستم که خالهام همه طلا و جواهراتش را در کمدش نگه میدارد و ارزش زیادی دارند.
وی ادامه داد: حدود یکماه و نیم پیش کلید خانه خالهام را سرقت کرده و از روی آن یدکی ساختم. پس از آن کلید را در اختیار پسرداییام قرار دادم و او از دختر مورد علاقهاش خواست تا با اجیرکردن 2خلافکار، سناریوی گروگانگیری را اجرا کند. سرانجام روز حادثه فرا رسید، آن روز من خاله و شوهرخالهام را با خود به سفر بردم. پسردایی و شوهرم که کلید خانه را داشتند وظیفه سرقت از خانه را بهعهده داشتند اما دختر موردعلاقه پسرداییام و 2خلافکارمسلحی که اجیر کرده بود باید پسرخاله را میربودند و با تهدید چند ساعت او را در خیابانها میچرخاندند تا در این فرصت سارقان سناریوی دزدی از خانه خالهام را اجرا کنند.
با افشای این حقیقت، مأموران عملیات خود را برای دستگیری سارقان و گروگانگیران آغاز کردند اما مشخص شد که آنها بعد از تقسیم اموال مسروقه به شمال کشور فرار کردهاند. با این سرنخ مأموران راهی شمال کشور شدند و اعضای این گروه را یکی پس از دیگری دستگیر کردند. این درحالی بود که پسردایی شاکی سوار بر بیامو ایکس 6 بود که بعد از دستگیری اقرار کرد که آن را برای یک روز اجاره کرده بود تا با دختر موردعلاقهاش به تفریح برود. هماکنون متهمان با دستور قاضی برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفتهاند.