گردانندگان باند خشن که با کمین در برابر بانکها و صرافیها دست به سرقت میزدند، دراقدامهای ویژه پلیس تهران دستگیر شدند.چهار تن از اعضای این باند خفتگیر در زندان هستند و یکی از آنها پس از فرار زندگی پنهانیای دارد.ظهر 14 اردیبهشت ماه سال جاری مرد 80 سالهای هراسان و سردرگم خود را به کلانتری 103 گاندی رساند و ادعا کرد دلارها و پولهای خارجیاش از سوی سرنشینان یک موتور به سرقت رفته است.
این مرد که در خیابان شریعتی از یک صرافی دلار و ارز خریده بود، هرگز تصور نمیکرد رهگذری که جلوی مغازه ایستاده زاغزن باند تبهکاران باشد و وقتی با وجود رعایت همه اصول ایمنی از مغازه خارج شد و با همسرش با تاکسی به راه افتاد، در زمان پیاده شدن مورد حمله قرار گرفت. این مرد گفت: «وقتی از تاکسی پیاده شدیم، ناگهان یک موتور به ما نزدیک و یکی از موتورسوارها پیاده شد و با قدرت از پشتسر گردن مرا گرفت و همدستش پولها را از من قاپید و بسرعت فرار کردند.» با دستور بازپرس مرشدلو از شعبه 7 دادسرای ناحیه 34 تیمی از مأموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران به سرپرستی سرهنگ صفدر جانپرور، رئیس پایگاه، وارد عمل شدند تا گردانندگان باند را به دام اندازند.
نخستین سرنخ
پلیس در نخستین گام با شناسایی محل صرافی و با احتمال اینکه دزدان از محل خرید ارزها مرد 80 ساله را دنبال کرده باشند، دوربینهای محل را تحت بررسی قرار داده و به رفتارهای مرموز یک رهگذر برخوردند. در فاصله کوتاهی از این سرقت در خیابان شریعتی، میدان توحید، صادقیه، خیابان دماوند، خیابان کارگر، تهرانپارس، یافتآباد و شهرری افراد دیگری که بیشتر آنها بالای 50 سال بودند، هدف حمله دزدان موتورسوار قرار گرفتند و همه آنها با شیوه مشابه «خفهکنی» پولهای نقد و دلار و ارزهایشان را از دست داده بودند.با توجه به اینکه در اظهارات مالباختگان دزدان سوار بر دو موتور هوندا و آپاچی سفیدرنگ عنوان شده بود، شکی برای پلیس باقی نماند که یک باند سازمانیافته سرقتهای سریالی پایتخت را هدایت میکند.با این ردپاها، پلیس فیلمهای محل سرقت و محل خرید مشتریان و بانکها را تحت بررسی قرار داد و در همه آنها رهگذر مشکوکی را پیدا کرد که در نقش زاغزن مالباختگان را دنبال میکرد.
ردپای یک دزد سابقهدار
تصاویر به دست آمده از موتورسوارها نیز سرنخ دیگری در اختیار مأموران قرار داد و پلیس با شناسایی چهره یک مجرم حرفهای، مخفیگاه او را شناسایی کرده و 15 مرداد در عملیاتی غافلگیرانه سه دزد و یک زاغزن را در قهوهخانهای در تهرانپارس دستگیر کردند. کارآگاهان پس از دستگیری اعضای این باند دریافتند که آنها همگی از تبهکاران بوده و همگی با سپردن وثیقه از زندان آزاد شدهاند. تنها عضو این باند که سابقه سرقت نداشته، مرد زاغزن بود که دوست صمیمی یکی از دزدان بود و در کمپ ترک اعتیاد با وی آشنا شده بود.
گردانندگان باند که با دلایل پلیسی و تصاویر شکار شده از چهرههایشان چارهای جز اعتراف نمیدیدند، پرده از 15 خفهکنی برداشتند.7 طعمه شناسایی شدند و مشخص شد گردانندگان این باند خشن 100 میلیون تومان به جیب زدهاند و در زمان دستگیری نیز در حال تقسیم سهم خود بودند.اعضای این باند 28 تا 30 ساله هستند و زاغزن آنها نیز 45 ساله است و تنها راننده موتور هوندای این باند فراری بود و راننده آپاچی سفید که ملقب به «حمال گدا» است نیز به اتهام حمل چهار کیلو مواد مخدر شیشه در زندان مشهد نگهداری میشود.پلیس در بازجویی از تبهکاران، مخفیگاههای آنها را شناسایی کرده و جستوجو برای متهم فراری که «محسن» نام دارد، همچنان ادامه دارد.بنابر این گزارش، کسانی که در چند ماه نخست امسال به شیوه «خفهکنی» در نقاط مختلف پایتخت هدف حمله سارقان موتورسوار قرار گرفتهاند، میتوانند با مراجعه به پایگاه سوم پلیس آگاهی واقع در خیابان خرمشهر – میدان نیلوفر شکایت خود را پیگیری کنند.
زندگی ام دود شد
حمیدرضا 30 ساله برای خرج موادش سرقت میکرد و میگوید همه سهمش از پولهایی که در این مدت سرقت کرده را دود کرده است.
- اهل کجایی؟
تهران.
- سابقه داری؟
3، 4 بار به جرم سرقت دستگیر شدم.
- انگیزهات چه بود؟
شیشه مصرف میکردم و برای تهیه پول مواد و قمار سرقت میکردم.
- سن و سال طعمهها برایت فرقی نمیکرد؟
نه ما فقط سوژههایی که اعلام میکردند خفت میکردیم و پولهایشان را میربودیم.
- تا چه مبلغی مدنظرت بود؟
فرقی نمیکرد از یک میلیون تا هر چند.
- ازدواج کردی؟
نه، مجردم.
- چقدر در این سرقتها گیرت آمد؟
20 میلیون که همهاش را هم خرج مواد یا قمار کردم.
- سرقتهای قبلیات هم خفتگیری بوده است؟
نه، کیفقاپی بود.
سابقه ام سیاه است
امیرحسین 30 ساله عضو دیگر باند تا به حال 4 بار به جرم سرقت و حمل مواد به زندان افتاده است. او دیگر امیدی به آزادی ندارد.
- چند وقت است سرقت میکنی؟
21 ماه.
- سابقه داری؟
بله، 5-4 بار کیفقاپی و حمل مواد.
- چرا دوباره این کار را شروع کردی؟
در پروندههای قبلی 200 شاکی داشتم و برای پرداخت رد مال آنها سرقت میکردم.
- چقدر به شکات بدهکاری؟
نمیدانم دقیقاً چقدر است ولی زیاد است. یک سال و نیم جلوی متروی بهارستان مسافرکشی میکردم اما پولش کفاف بدهیهایم را نمیداد و تصمیم به سرقت گرفتم.
- ازدواج کردی؟
در شرف ازدواج بودم اما نامزدم وقتی فهمید همه چیز را به هم زد.
- در باند چه کار میکردی؟
به ما اطلاع میدادند که طرف این مبلغ پول دارد و ما دنبالش میرفتیم و در موقعیت مناسب دهان و چشماش را گرفته یا کتف بندش میکردیم و کیف پولها را بر میداشتیم.
- پس با این شرایط بعد از آزادی هم برای رد مال دوباره سرقت میکنی؟
من دیگر آزادشدنی نیستم. 20 سال حبس برای حمل نیم کیلو مواد دارم و چند سال هم برای سرقتهایم. دیگر امیدی به آزادی ندارم.
زاغ زن خشن
مهدی 46 ساله زاغزن باند بود. وی با شناسایی طعمهها، گزارش مشخصات آنها را به همدستانش اعلام میکرد و جدا از دیگر اعضای گروه از محل دور میشد.
- طعمهها را چطور شناسایی میکردی؟
جلوی در بانکها و صرافیها زاغ میزدم و بچهها سرقتها را انجام میدادند.
- چند وقت بود که همکاری با باند را شروع کرده بودی؟
2 ماه.
- سابقه داری؟
نه، هیچ سابقهای ندارم.
- چطور با باند آشنا شدی؟
با یکی از بچهها در کمپ ترک اعتیاد آشنا شدم و با آنها همکاری کردم.
اعتیادت به چه بود؟
شیشه.
- هنوز هم مواد میکشی؟
نه، ترک کردهام و پاکم.
- ازدواج کردی؟
بله، یک پسر 8 ساله و یک دختر دانشجو دارم.
- آنها از کارهایی که کردی خبر دارند؟
بعد از دستگیری همسرم فهمید اما بچههایم هنوز نمیدانند. دخترم دانشجو است و نمیخواهم این موضوع باعث شود تمرکزش به هم بخورد.
- پس با این نگرانی چرا وارد این باند شدی؟
من تازه از کانادا برگشتم و طعمه یک کلاهبرداری شدم و بدهی زیادی دارم. میخواستم بدهیهایم را صاف کنم.
- شغلت قبلاً چه بود؟
ماشین فروش بودم.
- تا این مدت چقدر گیرت آمده است؟
20 میلیون.
- فکر میکنی این مبلغ ارزشاش را داشت؟
نمیارزید، من هم فکر نمیکردم این طوری باشد.
- چقدر بدهکاری؟
200 تا 300 میلیون تومان.
- پس اگر دستگیر نمیشدی همچنان ادامه میدادی؟
نه، همان روزی که دستگیر شدیم در رستوران دور هم نشسته بودیم و قرار گذاشتیم بعد از تقسیم سهمها دیگر این کار را انجام ندهیم.
- چطور دستگیر شدید؟
در رستوران دور هم نشسته بودیم که یک دفعه پلیس وارد شد و همهمان را گرفت.