معمولاً شهروندان از قشرهای مختلف با اصطلاحات تخصصی حقوقی، آشنایی کامل ندارند و این یک امر طبیعی است، اما در زندگی روزمره و نیز روابط پیچیده اجتماعی، چه بسا بسیاری از افراد روزی سر از مراجع قضایی در آورند تا امورشان حل و فصل شود. از طرفی پس از رسیدگی به دعاوی در دادگاهها، رأی صادر میشود؛ اما در این آرای صادر شده، خواننده به اصطلاحات، واژهها و عباراتی بر میخورد که یا معنی آنها را نمیداند یا آن که تصور دیگری از آن عبارت یا واژه در ذهن دارد که حقیقت بر خلاف تصور اوست. به همین دلیل، در این نوشتار تلاش کردهایم برای آشنایی هر چه بیشتر خوانندگان به توضیح برخی از این اصطلاحات بپردازیم.
جرم چیست؟
در ماده ۲ قانون مجازت اسلامی جدید، رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم محسوب میشود. به عنوان مثال، عمل کلاهبرداری که بردن مال دیگری به نحو متقلبانه است، جرم به حساب میآید (همان فعل) یا خودداری از کمک به مصدوم آن هم در حالی که امکان کمکرسانی توسط راننده وجود دارد هم جرم محسوب میشود. (همان ترک فعل)
مجازات برای اصلاح مجرم
پاداش و پاسخ قانونی جامعه به مجرم در قبال عمل مجرمانهاش مجازات نامیده میشود. اعمال مجازات، به اصلاح مجرم منجر خواهد شد و برای این است که او از این پس به قوانین و توافقهای اجتماعی احترام بگذارد. این مجازاتها در نظام کیفری کشور ما شامل حدود، قصاص، دیه، تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده میشود.
حد، قابل تغییر نیست
در ماده ۱۵ قانون مجازات اسلامی جدید، حد مجازاتی است که نوع، میزان و کیفیت اجرای آن در شرع مقدس تعیین شده است. برای مثال مجازات شرابخواری برای مرتبه اول ۸۰ ضربه تازیانه است یا حد زنای با محارم، قتل است. در این گونه موارد در صورت اثبات جرم، قاضی نمیتواند در نوع و میزان مجازات تغییری دهد.
قصاص در صورت نبخشیدن ولی دم
قصاص همان مجازات اصلی جنایتهای عمدی بر نفس، اعضاء و منافع است. برای مثال اگر کسی مرتکب قتل عمدی شود، مجازات عمل او قصاص است و همانطور که جان دیگری را گرفته، جان خود را نیز از دست خواهد داد. البته صاحب خون یا ولی دم میتواند از حق قصاص گذشت کند و به دیه راضی شود که در این صورت قاتل از جهت جنبه عمدی این جرم به حبس محکوم خواهد شد.
دیه؛ جبرانی برای جرایم غیر عمدی
دیه اعم از مقدر و غیرمقدر، مالی است که در شرع مقدس برای ایراد جنایت غیرعمدی بر نفس، اعضاء و منافع یا جنایت عمدی مقرر میشود، البته در مواردی که به هر جهتی قصاص ندارد. برای مثال دیه شکستن استخوان ران پای یک مرد که بهبود پیدا کند، معادل پرداخت بهای هشت نفر شتر است.
تعزیر؛ مجازاتی برای زیر پاگذاشتن شرع
تعزیر، مجازاتی است که مشمول عنوان حد، قصاص یا دیه نیست و به موجب قانون در موارد ارتکاب محرمات شرعی یا نقض مقررات حکومتی تعیین و اعمال میشود، مانند حبس یا جزای نقدی. باید توجه داشت که در کشور ما جرایم تعزیری مطابق اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها در قانون آمده و قاضی فقط در حدود مجازات تعریف شده قادر به اعمال آن است. برای مثال مجازات جرم خیانت در امانت مطابق ماده ۶۷۴ قانون مجازات اسلامی، شش ماه تا سه سال حبس است. البته در جرایم عمدیی (حد، قصاص)، تعزیری، دادگاه میتواند به عنوان تکمیل مجازات، مجرم را از حقوق اجتماعی یا از اقامت در نقطه یا نقاط معین ممنوع کند یا او را به اقامت در مکان معینی مجبور نماید.
جرایم قابل گذشت
اگر شاکی خصوصی (در جرایم قابل گذشت) پس از اعلام شکایت گذشت کند، تعقیب یا رسیدگی یا اجرای حکم متوقف میشود. برای مثال بزه فحاشی از جمله جرایم قابل گذشت است. البته اعلام گذشت باید صریح و بدون قید و شرط باشد. توهین به اشخاص عادی از قبیل فحاشی و به کار بردن واژههای رکیک، اذیت و آزار زن حامله که منجر به سقط جنین شود. امتناع از سپردن طفل به اشخاصی که به طور قانونی حق مطالبه او را دارند، ترک انفاق، افشای سر، تهدید و اکراه، کشتن حیوان حلال گوشتت متعلق به دیگری، تلفکردن یا سوزاندن اسناد یا اوراق تجاری یا غیرتجاری و غیردولتی، تخریب نخلستان یا تاکستان یا باغ میوه دیگری، تصرف ملک دیگری با قهر و غلبه، ورود به عنف به منزل یا مسکن دیگری، افترا، توهین و هتک حرمت و نشر اکاذیب، از جمله جرایم قابل گذشت است.
جرایم غیرقابل گذشت
جرایم غیرقابل گذشت، جرایمی است که تعقیب آنها به شکایت شاکی خصوصی نیاز ندارد و اگر شاکی نیز اعلام رضایت کند، مراجع قضایی نمیتوانند به استناد رضایت شاکی، امر تعقیب و محاکمه و اجرای حکم را متوقف کنند. برای نمونه بزههایی همچون خیانت در امانت، کلاهبرداری، قتل عمدی و سرقت از جمله بزههای غیرقابل گذشت است.ناگفته نماند در جرایم غیرقابل گذشت، رضایت شاکی از مواردی است که دادگاه میتواند مطابق آن مجازات متهم را تخفیف دهد و اگر بعد از صدور حکم قطعی شاکیی اعلام رضایت کند؛ دادگاه پس از درخواست محکوم، در مجازات مقرر تجدیدنظر کرده و آن را کاهش میدهد.
باید توجه داشت در جرایم قابل گذشت، اگر چند نفر شاکی وجود داشته باشد، تعقیب با شکایت هر یک از آنان صورت میگیرد ولی برای متوقفشدن تعقیب یا محاکمه یا اجرای حکم، باید تمام شاکیان رضایت دهند. اگر شاکی فوت کند این حق گذشت به ورثه او میرسد و چنانچه شاکی متوفی دارای چند وارث باشد، در این صورت موقوفشدن تعقیب یا محاکمه یا اجرای حکم، موکول به اعلام رضایت همه آنهاست. همچنین باید توجه داشت اگر بعد از اعلام رضایت، شاکی از رضایت خود منصرف شود، به آنن ترتیب اثر داده نخواهد شد.
مسئولیت کیفری برای اطفال و بیماران روانی
طفل به کسی گفته میشود که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد و بلوغ شرعی برای پسر ۱۵ سال و دختر ۹ سال است. طفل در صورت ارتکاب جرم، فاقد مسئولیت کیفری است و تربیت او با نظر دادگاه به عهده سرپرست قانونیاش است. اگر دادگاه تشخیص دهد سرپرست قانونی طفل قادر به این کار نیست یا طفل فاقد سرپرست است، او را به کانون اصلاح و تربیت میسپارند. اگر طفل مرتکب قتل یا ضرب و جرح شود، ولی طفل مسئولیت دارد، اما اگر طفل به اموال فرد دیگری آسیب برساند، خودشش مسئولیت دارد و خسارت باید از اموال او پرداخت شود. همچنین دیوانگی یا همان جنون به هر درجه که باشد، سبب خواهد شد مجنون در قبال ارتکاب عمل مجرمانه فاقد مسئولیت کیفری باشند.
جنون هم بر دو نوع دائمی و ادواری است
اگر جنون ادواری یا دورهای باشد، هنگامی مسئولیت کیفری متوجه شخص میشود که مرتکب در زمان انجام عمل مجرمانه مجنون باشد، در غیر این صورت با او مانند فرد عادی رفتار میشود. اگر مرتکب در حین ارتکاب جرم مجنون باشد یا پس از ارتکاب جرم دچار جنون شود و جنون یا حالت خطرناک او برابر نظر متخصص ثابت شود، به دستور دادستان تا رفع حالت خطرناک در محل مناسب که معمولا تیمارستان است، نگهداری خواهد شد. اگر مجرم پس از محکومیت دچار جنون شود، تا زمان بهبود در بیمارستانن روانی نگهداری میشود و این مدت جزو محکومیت او محسوب میشود. البته باید توجه داشت اگر محکومیت او به جرایم حدی باشد و جنون پس از صدور حکم محکومیت به وجود آمده باشد، این جرم مانع از اجرای حد نیست. پس اگر شخصی مرتکبب شرابخواری شده و به حکم دادگاه محکوم به ۸۰ ضربه تازیانه شود و پس از صدور حکم دچار جنون شود، این جرم مانع از اجرای حکم شلاق نیست.
شریک جرمها چگونه مجازات میشوند؟
معمولا جرایم مهمی مثل سرقت، کلاهبرداری و اختلاس که با همدستی چند نفر انجام میشود، به عنوان معاونت و مشارکت در جرم قابل بررسی است. هر گاه شخصی با علم و آگاهی با شخص یا اشخاص دیگر در جرایم تعزیری یا بازدارنده مشارکت کند و جرم به واسطه عمل همه آنها باشد (خواه عمل آنها با یکدیگر مساوی باشد یا خیر)، شریک در جرم محسوب میشوند و مجازات او مانند مجازات کسی است که شخصا مرتکب جرم شده باشد.
دادگاه میتواند با توجه به تأثیر مداخله و نقش او، مجازات متناسبی برای وی در نظر بگیرد. برای مثال دو نفر با هم مرتکب جعل سند میشوند، اما معاون جرم شخصی است که در عملیات اجرایی جرم دخالت ندارد، ولی با انجام کارهایی مانند تحریک، ترغیب و تطمیعکردن دیگری، زمینه ارتکاب جرم را فراهم میکند. در این حالت، این اعمال به شرط آن که با علم و آگاهی (قبل از ارتکاب به جرم اصلی یا همزمان با آن) اتفاق بیفتد، معاونت در جرم محسوب میشود.
تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع دیگری برای ارتکاب جرم یا فراهمکردن شرایط وقوع جرم با دسیسه، فریب و نیرنگ، تهیه وسیله ارتکاب جرم یا ارائه راهکار برای ارتکاب جرم، فراهمکردن شرایط تسهیل وقوع جرم از جمله این جرایم است. به عنوان مثال، اگر شخصی فرد دیگری را برای کلاهبرداری تحریک کند و وسایل ارتکاب این جرم را نیز در اختیار او قراردهد، به این شخص، معاون جرم کلاهبرداری گفته میشود. باید توجه داشت که برای اثبات معاونت جرم، قصد یکسان بین معاون و مباشر جرم و همچنین تقدم یا تقارن زمانی بین جرم معاون و مباشر، از جمله شرطهای اصلی است.
حسن رحیمی
سلام برای مثال اگر یک نفر قتل عمدی انجام بده و ولی دم رضایت بده…با دستور قاضی امکان آزادی فرد هست!؟