همسر بد: هم خانه یعنی وقتی پدر در خانه است، یا مشغول تماشای برنامههای تلویزیون میشود یا خودش را با مجله و روزنامهها سرگرم میکند. مادر کاری به کار او ندارد یا در آشپزخانه مشغول تهیه غذاست یا با تلفن صحبت میکند.
همسر بد: هم خانه
هر روز برنامه همین است و تنها چند جمله یا حتی کلمه بینشان رد و بدل میشود: «سلام»، «شام حاضر شده»، «شب بخیر» و شاید یکی دو جمله دیگر که با توجه به شرایط انتخاب و بازگو میشود.
مطمئنا هم اگر کسی به آنها بگوید این شیوه زندگی اشتباه است و حداقل بچهها از آن رنج میبرند، میگویند: «باز خوب است که پدر و مادری بالای سرشان هست. اتفاقا به خاطر بچهها همه چیز را تحمل میکنیم و از حق خودمان میگذریم؛ تا به حال هم اگر طلاق نگرفتهایم فقط به خاطر آنها بوده است.»
برخی از ما این جملهها، دلایل یا توجیهاتی از این دست را از دوستان، آشنایان یا افراد نزدیک خانواده شنیدهایم؛ حرفهایی که از نگاه گوینده کاملا منطقی است ولی با دیدی جامعتر منشا آنها خودخواهی یا ندانمکاری گوینده است. |
با دکتر سیدهادی معتمدی روانپزشک گفتوگویی کردهایم که طی آن درباره علل و عواقب این مساله و اهمیت روابط زن و مرد در خانه و تاثیر آن بر فرزندان صحبت شده است.
طلاق هم دسته بندی دارد؟
همسر بد: هم خانه بله، به چند نوع تقسیم میشود که یکی از مشخصترین انواعش، همان طلاق رسمی و قانونی است. زن و شوهر اقدامات لازم را انجام داده و مدارک زوجیت را باطل میکنند. طلاق اقتصادی هم مورد دیگری است که طی آن زن و شوهر از نظر مالی جدا میشوند و کاری به امور مالی یکدیگر ندارند. غیر از این موارد انواع دیگری از طلاق و جدایی هم وجود دارد. یکی از آنها که خیلی هم مورد توجه قرار گرفته، طلاق عاطفی است. طلاق عاطفی به حالتی گفته میشود که طی آن زن و شوهر هیچگونه ارتباط عاطفی با هم ندارند و علاقه زوجیت میان آنها از بین رفته است. این همسران بیشتر شبیه دو همخانه هستند که فقط در یک مکان مشترک زندگی میکنند و حتی در بسیاری مواقع رابطه جنسی هم با هم ندارند.
چه دلایلی باعث میشود افراد به این نوع زندگی راضی شوند و از طلاق رسمی بپرهیزند؟
در فرهنگ جامعه ما طلاق، کاری مورد قبول و پذیرفته شده نیست و به همین دلیل بسیاری ترجیح میدهند به جای اینکه چنین اقدامی کنند و مورد سرزنش قرار بگیرند، به زندگی مشترکشان ادامه دهند. این افراد معمولا به دلایل مختلف کنار هم زندگی میکنند و طلاق رسمی نمیگیرند. برخی از آنها به خاطر فرزندانشان زندگی در چنین شرایطی را تحمل میکنند و عدهای هم همانطور که گفته شد، طلاق را بد میدانند و به زعم خود نمیخواهند با این کار مقابل دوستان و آشنایان آبروی خود و خانوادهشان را ببرند.
همچنین کسانی که در ازدواج دوم خود با مشکل روبهرو میشوند، نگران عواقب ناشی از طلاق هستند، به همین دلیل از این کار پرهیز میکنند. |
آمار مشخصی درباره طلاقهای عاطفی وجود دارد؟
همسر بد: هم خانه با توجه به اینکه آمارگیری خاصی در این زمینه انجام نمیشود، نمیتوان درصد خاصی هم برای آن اعلام کرد؛ ولی در زندگی ماشینی و در شرایطی که ارتباطات میان زن و شوهر خیلی کم است یا در وضعیتی که آنها همدیگر را خیلی کم میبینند وقتی خانوادهها نیمهگسسته هستند یا زمانی که مشکلات مالی زیادی در خانواده به چشم میخورد و با کوچکترین تنشی ارتباط میان زن و شوهر دچار مشکل میشود، متاسفانه شاهد طلاق عاطفی زوجین هستیم.
آیا میتوان گفت طلاق عاطفی فقط برای زوجهایی اتفاق میافتد که چند سال از زندگی مشترکشان گذشته است؟
بله، معمولا افرادی دچار طلاق عاطفی میشوند که سالهایی از زندگیمشترکشان گذشته و اغلب بچههم دارند. همچنین ممکن است زن و مرد از ابتدا به اجبار اطرافیان با هم ازدواج کرده باشند؛ مثلا در شرایطی بهرغم اینکه زن، فرد دیگری را دوست داشته، مجبور شده است با همسر فعلیاش ازدواج کند. در چنین مواردی هم ممکن است زوجین به سوی طلاق عاطفی بروند؛ ولی عمده طلاقهای عاطفی به دلیل موارد دیگری اتفاق میافتد که بیان شد.
در صورتی که همسران تصمیم بگیرند در چنین شرایطی کنار هم زندگی کنند، چه عواقبی در انتظارشان خواهد بود؟
همسر بد: هم خانه همسرانی که در این وضعیت زندگی میکنند مانند دو همخانه هستند که چندان منفعتی برای یکدیگر ندارند. به همین دلیل میتوان گفت از نظر روحی مانند کسانی هستند که در حالت قهر، کنار هم زندگی میکنند؛ در نتیجه فشار ناشی از این نوع زندگی را هم احساس خواهند کرد.
از طرف دیگر، موضوع بچههایی که در این خانوادهها زندگی میکنند نیز مطرح است؛ چرا که فرزندان رابطه سرد میان والدین را بخوبی میبینند و درک میکنند و با توجه به اینکه معمولا الگوبرداری بچهها برای ارتباطات اجتماعی، خانوادگی، ازدواج و… از پدر ومادر صورت میگیرد، این نوع زندگی موجب بروز تاثیرات مخربی در آنها میشود که یکی از مهمترین آنها ایجاد بدبینی است. در این شرایط حس بدبینی نسبت به جنس مخالف در فرزندان ایجاد شده و این نگرش گسترش پیدا میکند و منجر به ایجاد خانوادههایی نامتعادل، متزلزل و به دور از تعالی شود. با این توضیحات، در بسیاری از مواقع ما به همسران توصیه میکنیم به محض بروز چنین وضعی، طلاق فیزیکی گرفته و از هم جدا شوند؛ چون اگر بچهها همراه با پدر و مادری که طلاق عاطفی گرفتهاند زندگی نکنند، به مراتب شرایط بهتری دارند. در واقع میتوان گفت در بسیاری از مواقع بچههای طلاق در مقایسه با بچههایی که در خانوادهای پرتنش و به دور از علاقه زندگی میکنند، آسیب کمتری میبینند.
برای پیشگیری از طلاق عاطفی چه راهکاری وجود دارد؟
همسر بد: هم خانه ما همیشه به خانوادهها تاکید میکنیم هنگام ازدواج علایق دختر و پسر را در نظر بگیرند و از ازدواجهای اجباری پرهیز کنند. همچنین از ازدواجهایی که فاصله سنی زیادی میان زن و شوهر وجود دارد یا خانوادهها همسطح هم نیستند نیز باید اجتناب کرد. یعنی وقتی خانوادهها از نظر مالی، اعتقادی، فرهنگی و… با یکدیگر هماهنگی ندارند بهتر است ازدواج صورت نگیرد.
پس از ازدواج هم زن و شوهر باید دقت داشته باشند از انباشته شدن مسائل جلوگیری کنند و بموقع به فکر برطرف کردن آنها باشند. مطمئن باشید انباشته شدن دلگیریها و مسائلی از این دست بتدریج شما را با مشکل مواجه خواهد کرد. به همین دلیل همه زوجها باید یاد بگیرند کوچکترین مشکلها و اختلافها را هم دور از چشم بچهها با هم حل یا به بزرگتر خانواده و مشاور مراجعه کنند.