تبهکار قدیمی در سفر به دوبی با دو پسر جوان آشنا شد و آنان را برای دزدی های سریالی اش در تهران اجیر کرد.
کنترل نامحسوس مجرمان قدیمی کافی بود تا ماموران پایگاه 8 پلیس آگاهی تهران به ردی از تبهکار 35 ساله ای به نام “سعید” برسند که با وجود 11 بار گرفتاری پشت میله های زندان که کلکسیونی از جرایم زورگیری، سرقت مسلحانه، درگیری های خیابانی، کیف قاپی، مزاحمت های خیابانی و جیب بری داشت با آزادی از زندان باز به دنیای تبهکاران بازگشته و ریاست باندی زاغ زن را که با کمین مقابل مراکز مالی و تجاری به ویژه شعبه های بانکی به اجرای توطئه هایشان دست می زدند، به عهده گرفته بود.
سعید مخفیگاهی در جوادیه راه آهن داشت که تحت نظر گرفته شد و کارآگاهان توانستند دو نوچه 38 و 37 ساله وی “پرویز” و “علیرضا” را شناسایی کنند و مخفیگاه های آنان را در خاوران و ستارخان تحت نظر بگیرند. با شناسایی دقیق مخفیگاه هر سه تبهکار حرفه ای و با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 34 تهران عملیات همزمان پلیس آگاهی برای دستگیری آنان آغاز شد و هرسه بازداشت شدند. این در حالی بود که نوچه های سعید هیچ کدام سابقه زندانی شدن نداشتند و هر دو تحت فرمان تبهکار قدیمی به سرقت از داخل خودروهای طعمه هایشان که با زاغ زنی انتخاب کرده بودند، دست زده بودند.
علیرضا در بازجویی ها با پذیرفتن جرایم مشابه خود گفت: من و پرویز در مسافرتی به شهر دوبی سعید را دیدیم و با وی آشنا شدیم. دوستی مان با بازگشت به ایران صمیمی تر شد و سعید مرتب با ما تماس می گرفت تا اینکه پیشنهاد تشکیل باند سرقت را به ما داد. ابتدا تردید داشتیم اما وسوسه شده و پذیرفتیم در این باندعضویت داشته باشیم. کارآگاهان که می دیدیدند سعید در حال پنهانکاری است طعمه های این باند را شناسایی کردند و تحقیقات نشان داد آنها با خروج از ساختمان بانکها با روش های مشابهی هدف سرقت اعضای باند سعید قرار گرفته اند و برخی از این مالباخته ها نیز در مواجهه حضوری هر سه دزد را شناسایی کردند. یکی از طعمه ها به افسر پرونده گفت:” روز 28 آبان ماه سال جاری 9 میلیون تومان از بانک گرفته و این پول را زیر صندلی جلو خودرویم قرار دادم. در مسیر یک خودروی سفید رنگ از پشت سر با من تصادف کرد. زمانی که برای بررسی میزان خسارت تصادف از خودرو پیاده شده بودم، یکی از دزدان که به تنهایی در خودرو حضور داشت، از آن پیاده شد. در حال بررسی میزان خسارت و نحوه پرداخت آن از سوی راننده بودیم که ناگهان یک موتورسیکلت با عبور از کنار خودروی من اقدام به شکستن شیشه جلو سمت شاگرد کرد و در چشم برهم زدنی یکی از موتورسوارها کیف پول را برداشت.
زمانی که قصد داشتم سوار خودرو شده و آنها را تعقیب کنم، متوجه شدم آنها همزمان با انجام سرقت، لاستیک خودرویم را نیز پنچر کرده اند.” یکی دیگر از مالباخته ها گفت:” 27 خردادماه پنج میلیون تومان را از بانک شعبه چهاردانگه گرفته و داخل کیف، در صندوق عقب خودرو قرار داده بودم. برای چند دقیقه از آن پیاده شدم که با مراجعه به محل پارک خودرو متوجه شدم قفل در صندوق عقب شکسته و کیف پول و سایر مدارک شناسایی ام به سرقت رفته است.”
مرد دیگری نیز به تیم تحقیق گفت:” پس از گرفتن 25 میلیون تومان پول، کیف را داخل خودرو روی صندلی شاگرد گذاشته و حتی برای اطمینان درهای خودرو را نیز قفل کرده و شیشه ها را به صورت کامل بالا کشیده بودم که ناگهان پشت چراغ قرمز چهارراه، هر دو شیشه سمت شاگرد و راننده شکسته شد. در حالی که در آن لحظه به واسطه شکستن شیشه ها برای مدت کوتاهی دچار شوک شده بودم، دزدان پس از سرقت پول ها با موتور از محل گریختند و من نیز با توجه به فرارشان در خلاف جهت مسیر خودروها نتوانستم آنها را تعقیب کنم.”
همزمان با این رازگشایی ها، سعید و نوچه هایش اعتراف کردند که در مناطق مختلف تهران به ویژه در میدان های آزادی، جمهوری، ولیعصر، شوش، خانی آباد، افسریه و اسام شهر دست به این سرقت ها زده اند و بازپرس پرونده خواست تصاویر آنها انتشار یابد و از کسانی که در دام های مشابهی افتاده اند تقاضا کرد به پایگاه 8 پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
