وقتی زن جوان به دادگاه رفت و مهریه ۱۱۰ سکهای خود را به اجرا گذاشت، نمیدانست شوهر کینهجویش تصمیم به انتقامجویی خواهد گرفت. این مرد خود را گریم کرد و با اجیر کردن 3 آدمربا، پدرزنش را گروگان گرفت تا از او سفته بگیرد و از پرداخت مهریه فرار کند.هشتم بهمن سال گذشته مرد میانسالی هراسان به اداره پلیس تهران رفت و خبر از یک آدمربایی داد. او گفت: کار من بنایی و کاشیکاری ساختمان است. معمولا افراد مختلفی به واسطه شغلم برای کار و بازدید ساختمان با من تماس میگیرند. چند روز پیش هم شخصی به من زنگ زد و خواست تا ساختمانی را در منطقه خاوران بازدید کنم.
پس از پرسیدن مشخصات خانه با مرد جوان که سعید نام داشت قرار گذاشتم. ساعت19:05 امروز (هشتم بهمن94) سعید (مرد تماس گیرنده) به همراه مردی میانسال به مقابل خانهام در افسریه آمدند. آنها سوار بر پرایدی بودند و مرد میانسال در صندلی عقب نشسته بود. من هم سوار ماشین شدم تا به سمت ساختمان مورد نظر برویم. کمی جلوتر 2مرد جوان دیگر هم سوار ماشین شدند و من حدس زدم که آنها صاحب ملک هستند.
جوانی که در صندلی جلو نشسته بود عینک دودی و کلاه به سر داشت و سعی میکرد چهرهاش را از من پنهان کند. در بین راه ناگهان 2نفری که کنار من نشسته بودند چاقویی زیر گلویم گذاشتند و با تهدید خواستند هرچه میگویند انجام دهم. آنها سرم را زیر صندلی بردند که همان لحظه جوانی که روی صندلی جلو نشسته بود چند برگه بهدست دوستش داد و خواست تا از من امضا بگیرند. صدای او خیلی آشنا بود با اینکه سعی داشت لحن صحبت کردنش را تغییر بدهد اما فهمیدم که او کسی جز جمال، دامادم نیست که چهرهاش را با گذاشتن ریش، کلاه گیس، عینک و کلاه تغییر داده بود.
مردان مسلح 10سفته سفید و 4مبایعهنامه پیش رویم قرار دادند و خواستند همه آنها را امضا کنم. از ترس جانم همه آنها را امضا کردم و آنجا بود که مطمئن شدم همه اینها نقشه دامادم است که از مدتها قبل با دخترم دچار اختلاف شده بود و قصد جدایی داشتند. آدمربایان پس از گذشت یک ساعت و نیم، با گرفتن امضا و سرقت 500هزارتومان پولی که همراهم بود کنار خیابان مرا از ماشین به بیرون پرتاب کردند و گریختند.
مهندس قلابی
با ثبت این شکایت، تیمی از ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت با دستور قاضی سعید احمدبیگی بازپرس شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران تحقیقات خود را در این پرونده شروع کردند. بررسیها حکایت از این داشت که داماد 31ساله به نام جمال یک سال پیش به خواستگاری دختر شاکی رفته و به عقد یکدیگر در آمده بودند. به گفته گروگان، دامادش روز خواستگاری آنها را فریب داده و مدعی شده بود که تحصیلکرده و مهندس است. مرد میانسال در ادامه به قاضی جنایی گفت: پس از آنکه دخترم و جمال عقد کردند، فهمیدیم که همه ادعاهای دامادم دروغ بوده است. او نهتنها تحصیلکرده نبود بلکه تا سیکل بیشتر درس نخوانده بود. از طرفی میگفت شرکت دارد که این حرفش هم دروغ از آب در آمد. حتی مدتی که گذشت متوجه شدیم که او اعتیاد به موادمخدر هم دارد. همه اینها باعث اختلاف دخترم با او شد تا جایی که دخترم به دادگاه خانواده رفت و با اجرا گذاشتن مهریه 110سکهای خود درخواست طلاق داد.
پایان 3ماه فرار
اطلاعات بهدست آمده نشان میداد که مهندس قلابی برای انتقامگیری از خانواده عروس نقشه گروگانگیری طراحی کرده است. درحالیکه 3ماه از حادثه گذشته بود کارآگاهان سرانجام توانستند ردی از جمال در شهرستان کرج بهدست آورند. او هشتم اردیبهشتماه امسال در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد. مرد جوان در بازجوییها ترجیح داد که جزئیات نقشه انتقامجویی خود را شرح دهد و گفت: من فقط درخصوص مدرک تحصیلیام به خانواده همسرم دروغ گفتهام اما آنها خیلی مرا اذیت کردند. آنها مرتب در زندگی من و همسرم دخالت میکردند. تا جایی که او به اصرار پدرش رفت و مهریهاش را به اجرا گذاشت. همین باعث شد که تصمیم به انتقام از آنها بگیرم. میخواستم از پدرزنم سفته با امضای خودش بگیرم که یک برگ برنده در دستم داشته باشم و همین باعث شود تا همسرم دادخواست مهریهاش را پس بگیرد.
برای اجرای این سناریو از دوستم مجید که بهتازگی از زندان آزاد شده بود کمک خواستم. او وقتی داستان زندگیام را شنید، 2 نفر از دوستانش را اجیر کرد و با همکاری هم نقشهمان را اجرا کردیم. در ادامه تحقیقات مجید هم دستگیر شد و در بازجوییها چنین گفت: به جرم درگیری 11ماه در زندان بودم که پس از آزادی دوستم جمال پیش من آمد. 10سالی میشد که با هم دوست بودیم. گاهی با هم مواد مصرف میکردیم که شنیدم با خانواده همسرش دچار مشکل شده است. وقتی به من گفت اگر همکاری کنم یک میلیون تومان به من میدهد وسوسه شدم و قبول کردم که کمکش کنم. با همدستی 2نفر از دوستانم که با آنها در زندان آشنا شده بودم، خودرویی را در کرج سرقت و با استفاده از آن نقشه آدمربایی را عملی کردیم. با دستگیری دیگر اعضای باند تمامی آنها به دستور قاضی و برای تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره آگاهی قرار گرفتند.