چناچه قرارداد عادی اجاره منعقده فیما بین شما و مستاجر طبق قانون روابط موجر و مستاجر سال 1376 تنظیم شده است، وفق ماده(3) قانون مذکور شما باید به دادگاه مراجعه و دادخواست تخلیه ملک مورد اجاره را تقدیم نمایید. در این صورت ظرف دو هفته ملک شما تخلیه خواهد شد مع الوصف با توجه به پیچیدگی های روابط موجر و مستاجر ، توجه شما را به نکات زیر جلب می نماید.
- وفق ماده(2) قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376؛ قراردادهای عادی اجاره باید با قید مدت اجاره در دو نسخه تنظیم شود و به امضای موجر و مستاجر برسد به وسیله دو نفر افراد مورد اعتماد طرفین به عنوان شهود، گواهی گردد، در غیر اینصورت وفق بند(5) ماده(2) آیین نامه اجرایی قانون روابط موجر و مستاجر؛ قرارداد شما تابع قوانین قبلی موجر و مستاجر{1356و 1365}احکام حقوقی آنها خواهد بود.
اجاره قراردادی است که به موجب آن مستاجر در مقابل مالی که به موجر پرداخت میکند، برای مدت مشخص و معینی(مثلا یک هفته، یک ماه، یک سال و…) از منافع مورد اجاره بهرهمند میشود. اماکنی که برای کسب و کار و تجارت اجاره داده شدهاند حسب مورد، تابع یکی از قوانین زیر خواهند بود:
- محلهایی که تا تاریخ 27 /9 /1365 به موجب سند رسمی یا عادی یا توافق شفاهی اجاره داده شده باشند، مشمول قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356 هستند.
- محلهایی که از تاریخ 27 /9 /1365 تا تاریخ 1 /7 /1376 برای کسب و تجارت و به موجب سند رسمی اجاره داده شده باشند و موجر از مستاجر هیچ وجهی بهعنوان سرقفلی نگرفته باشد مشمول ماده واحد قانون الحاق یک ماده به قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 8/9/1365 هستند.
- محلهایی که از تاریخ 1/7/1376 به بعد به اجاره واگذار شدهاند مشمول قانون روابط موجر و مستاجر 17/6/1376 هستند.
این قانون یکی از قوانینی است که به پیروی از قوانین کشورهای اروپایی و برای رعایت مصلحت مستاجرین تصویب و اجرا شده است. برخی از موارد مهم و شایع قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1356به قرار زیر است:
تعدیل اجارهبها
درصورتی که سه سال از تاریخ انقضای مدت اجاره و یا اینکه از تاریخ مقرر در حکم قطعی بر تعیین یا تعدیل اجاره بها سپری شده باشد موجر میتواند به استناد بالا یا پایین رفتن هزینه زندگی با تقدیم دادخواست به دادگاه عمومی محل ملک تقاضای تجدید نظر نسبت به میزان اجاره بها را کند که در این صورت دادگاه با جلب نظر کارشناس اجاره بها را به نرخ عادله روز تعدیل خواهد کرد.
حق واگذاری
به موجب این قانون مستاجر حق واگذاری مورد اجاره را کلا یا جزئا یا به نحو اشاعه ندارد مگر اینکه این اجاره صراحتا و کتبا به او داده شده باشد.
لذا در صورتی که این اجازه به مستاجر داده نشده باشد و نامبرده بدون جلب رضایت موجر مبادرت به انتقال آن به دیگری کند، در اینصورت موجر حق درخواستتخلیه ملک را خواهد داشت که پس از تقدیم دادخواست و احراز این امر توسط مقام قضائی حکم به تخلیه عین مستاجره علیه متصرف یا مستاجر صادر خواهد شد و در این صورت مستاجر فقط حق دریافت نصف سر قفلی را خواهد داشت.
تغییر شغل
درصورتی که محل کسب و پیشه و تجارت برای شغل معینی اجاره داده شده باشد و مستاجر بدون جلب رضایت موجر مبادرت به تغییر شغل کند، در این صورت موجر میتواند از دادگاه صالح تقاضای تخلیه ملک عین مستاجره را داشته باشد مگر اینکه شغل جدید عرفا مشابه شغل سابق باشد.
تخلیه مورد اجاره
هرگاه محل کسب و پیشه و تجارت نیاز به مرمت و بازسازی داشته باشد و موجر قصد احداث ساختمان جدید داشته باشد میتواند از دادگاه تقاضای تخلیه مورد اجاره را کند، مشروط بر اینکه پروانه ساختمانی یا گواهی شهرداری را جهت اثبات ادعای خود ضمیمه دادخواست کند. البته در اینصورت موجر میبایستی حق کسب و پیشه و تجارت را به مستاجر پرداخت کند.
نیاز موجر به مورد اجاره
درصورتی که موجر شخصا نیازمند به محل کسب و پیشه و تجارت استیجاری باشد و دلایل مثبت ادعای خود را نیز ضمیمه دادخواست کند و دادگاه نیز احتیاج وی را تصدیق نماید، در اینصورت دادگاه حکم به تخلیه ملک محل کسب با پرداخت حق کسب و پیشهای که توسط کارشناس تعیین خواهد شد، صادر کند.
مستاجر جدید
هرگاه مستاجر حق انتقال به غیرنداشته باشد و موجر نیز راضی به انتقال مورد اجاره به دیگری نباشد، در این موقعیت مستاجر میتواند با تقدیم دادخواستی با عنوان«تقاضای صدور حکم مبنی بر تجویز انتقال منافع به غیر» از دادگاه تقاضا کند که به قائم مقامی از مالک به وی اجازه انتقال مورد اجاره به دیگری را اعطا کند. پس از صدور حکم قطعی، مستاجر میتواند فقط ظرف مدت 6 ماه مورد اجاره را الزا
ما با سند رسمی به مستاجر جدید منتقل کند.
اماکن بدون سرقفلی
به موجب ماده واحده قانون الحاق یک ماده به قانون روابط موجر و مستاجر کلیه اماکن استیجاری که با سند رسمی و بدون دریافت هیچگونه سر قفلی و پیش پرداخت به اجاره واگذار میشود، در راس انقضای مدت اجاره، مستاجر موظف به تخلیه ملک است، مگر آنکه مدت اجاره با توافق طرفین تمدید شود.
بنابراین درصورتی که سند اجاره عادی بوده و یا اینکه مبلغی تحت عنوان سر قفلی به موجر پرداخت شده باشد قرارداد اجاره تنظیمی مشمول قانون فوق نخواهد بود.
اجاره شفاهی
قانون روابط موجر و مستاجر قانونگذار درصدد بوده تا سر حد امکان مقررات اماکن مسکونی و تجاری را متحد کند.
همانگونه که قبلا نیز اشاره شد کلیه اماکن تجاری که تا تاریخ 1/7/1376 اجاره داده شده از شمول این قانون خارج و مشمول قوانین مختلف زمان انعقاد شان هستند.
همچنین بهنظر میرسد که با توجه به مادتین 2و3 این قانون، اجارههای شفاهی مشمول این قانون نمیشود و برای شمول این قانون حتما باید اجاره نامه بهصورت کتبی وجود داشته باشد.
بر خلاف آنچه در قوانین قبلی در مورد اجاره نامههای عادی متداول بوده، به موجب این قانون، هر نوشتهای نمیتواند بهعنوان اجاره نامه عادی مستند تقاضای تخلیه ملک قرار گیرد، مگر اینکه در تنظیم آن شرایط و موارد خاصی رعایت شده باشد بدین صورت که:
- مدت اجاره دقیقا مشخص شده باشد.
- اجاره نامه در دو نسخه تنظیم شده باشد.
توصیه میشود برای اثبات این امر در ذیل سند تصریح شود که این قرارداد در دو نسخه با اعتبار واحد تنظیم شده است. - قرارداد میبایستی به امضای موجر و مستاجر برسد.
- دو نفر شاهد معتمد میبایستی قرارداد عادی اجاره را امضا کنند.
- در سند عادی اجاره باید تصریح کنند که عقد اجاره با سر قفلی یا بدون سرقفلی واقع شده است.
به موجب این قانون، پس از انقضای مدت اجاره، موجر میتواند تقاضای تخلیه ملک مورد اجاره را بکند. درصورتی که سند اجاره عادی بوده و دارای شرایط ذکر شده در قسمت مربوط به اجاره اماکن مسکونی باشد، میتوان از دادگاه محل وقوع ملک درخواست تخلیه ملک را کرد و درصورتی که با سند رسمی ملک اجاره داده شده باشد میتوان از دفتر خانه اسناد رسمی تنظیمکننده سند، تقاضای صدور اجرائیه جهت تخلیه ملک کرد که در اینصورت دفتر خانه ورقه اجرائیه تخلیه عین مستاجره را صادر و جهت اقدام به دایره اجرای اسناد رسمی ثبت محل ارسال میکند.
البته درصورتی که مستاجر مبلغی بهعنوان سرقفلی به موجر پرداخته باشد، هنگام تخلیه ملک عین مستاجره حق مطالبه سرقفلی به قیمت عادله روز را خواهد داشت، توصیه اکید موجران و مستاجران به خصوص در محلهای کسب و کار و تجارت این است که در انعقاد قراردادهای اجاره شتاب نکنند و در این موارد حتما با کارشناسان حقوقی دفاتر حمایت، سایر حقوقدانان و یا وکلای دادگستری مشورت کنند.
چگونگی تخلیه ملک در صورت مقاومت مستاجر
با پایان یافتن مدت اجاره و در صورتی که قرارداد تمدید نشده باشد، اجارهدهنده از مستاجر میخواهد ملک را تخلیه کند که در این حالت، اگر ملک با رضایت تخلیه شد، مشکلی پیش نمیآید؛ اما گاهی ممکن است اختلافاتی در زمان تخلیه ملک به وجود بیاید.
مقدمات لازم برای تقاضای تخلیه
برای اینکه درخواست تخلیه ملک از سوی موجر وجاهت قانونی داشته باشد باید یا مدت اجاره منقضی شده باشد یا مستاجر بیش از سه ماه مبلغ اجاره را پرداخت نکرده باشد یا اینکه کاری برخلاف قرارداد اجاره انجام داده باشد؛ در این صورتها میتوان خطاب به شورای حل اختلاف محل ملکتان درخواست صدور دستور تخلیه بنویسید.
برای تخلیه ملک بر اساس ماده ۲ قانون مالک و مستاجر سال ۱۳۷۶ و آییننامه اجرایی آن باید تقاضای تخلیه کرد که بر اساس قانون دادگاه ظرف یک هفته پرونده را به شورای حل اختلاف میفرستد.
تخلیه در فرضی که قرارداد اجاره عادی است
اگر قرارداد اجاره غیررسمی باشد، یعنی در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم نشده باشد، میتوانیم برای تخلیه ملک دستور فوری بگیریم. در خصوص قراردادهای عادی فرقی بین اینکه قرارداد به صورت دستی و بر روی برگه تنظیم شده باشد یا در آژانس املاک تهیه شده باشد، وجود ندارد.
البته قرارداد تنظیم شده باید دارای شرایط یک قرارداد قابل استناد باشد. در برگه درخواست برای تخلیه باید اطلاعاتی مثل نام و نام خانوادگی و محل اقامت مستاجر و مشخصات عین مستاجره و مشخصات و تاریخ سند اجاره را بنویسید.
مقام قضایی دستوردهنده تخلیه در اجرای قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۷۶ باید با بررسی مدارک رابطه استیجاری را ثابت و بعد از آن دستور تخلیه را صادر کند. در این حالت دیگر حق اعتراضی برای مستاجر یا شخص ثالث وجود ندارد و در صورت اعتراض یا ادعای هرگونه حق، بر طبق ماده ۵ قانون فوق میتواند دادخواست بدهد که یک مساله جداست و کاری به دستور تخلیه ندارد.
تخلیه در فرضی که قرارداد اجاره رسمی است
اگر سند رسمی باشد موجر باید تقاضای حکم تخلیه کند، لذا این امر مدت زمان بیشتری را طول خواهد کشید؛ زیرا در این صورت با صدور حکم، مستاجر حق تجدیدنظرخواهی پیدا میکند.
عد از طی این مدت اگر حکم به نفع موجر صادر شود تازه باید از دفترخانهای که قرارداد اجاره را تنظیم کرده تقاضای صدور اجرائیه کنید که در آن صورت نیز باز مهلت ۱۰ روزه اعتراض برای مستاجر به وجود میآید. بعد از مدت مذکور اگر اعتراضی به اجرائیه نشود میتوانید مستاجر را به تخلیه مجبور کنید.
در صورتی که مدعی ورود خسارت به مورد اجاره از سوی مستاجر باشیم یا او اجارهبها یا پول شارژ و… را پرداخت نکرده باشد، نمیتوانیم خودمان شخصا این مبلغ از ودیعهای که دستمان است، کم کنیم. بلکه برای رسیدن به حق خود باید با مراجعه به دادگاه دادخواست مطالبه ضرر و زیان به میزان مبلغ مورد ادعای خود به دایره اجرای دستور تخلیه تقدیم کنیم.
در این صورت دایره اجرای دستور تخلیه، تمام مبلغ ودیعه را به مستاجر تسلیم نمیکند تا پس از صدور رای دادگاه، مطالبات شما را از آن کم کند و مابقی را به مستاجر مسترد کند.
اهمیت تشخیص قانون حاکم
با انقضای مدت اجاره چنانچه مستاجر ملک مورد اجاره را تخلیه نکند با چند حالت مواجه خواهیم شد.
بدوا باید دقت داشت که قرارداد اجاره تابع مقررات کدام یک از قوانین اماکن استیجاری است. به عنوان مثال چنانچه ملک تجاری مشمول قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال ۵۶ باشد دادگاه در خصوص صدور حکم فسخ اجاره و تخلیه عین مستاجره باید مقررات مواد ۱۲ لغایت ۱۷ قانون مذکور را در نظر بگیرد و چنانچه ملک مورد اجاره مسکونی و مشمول قانون مذکور یا قانون مدنی یا قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۶۲ یا فاقد شرایط شکلی تنظیم قرارداد اجاره مطرح در قانون روابط موجر و مستاجر سال ۷۶(فقدان گواهی ۲ نفر شاهد در قرارداد اجاره) باشد موجر باید مبادرت به تقدیم دادخواست تخلیه کند و رسیدگی به آن نیز تابع تشریفات قانون آیین دادرسی مدنی خواهد بود.
اما چنانچه قرارداد اجاره تنظیمی تابع مقررات قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۷۶ باشد، وفق مقررات مواد ۲ ، ۳ و ۴ قانون مذکور، ظرف مدت یک هفته پس از تقاضای تخلیه از سوی موجر دستور تخلیه پس از تودیع و سپردن ودیعه و مبلغ قرضالحسنه مندرج در قرارداد توسط موجر به صندوق سپرده دادگاه یا دایره اجرای ثبت صادر و توسط ضابطیین قوه قضاییه دستور اجرا انجام خواهد شد.
تفاوت تخلیه عین مستاجره در قرارداد اجاره عادی با قرارداد اجاره به صورت سند رسمی عبارت است از اینکه به موجب ماده ۲ قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۷۶ قرارداد اجاره عادی باید به وسیله دو نفر از افراد مورد اعتماد طرفین به عنوان شاهد گواهی شود و درخواست تخلیه در صورتی که محل اجاره به منظور سکنی باشد به شورای حل اختلاف و در صورت تجاری بودن محل مشمول پرداخت حق کسب و پیشه و تجارت و سرقفلی به دادگاه محل تقدیم و دستور تخلیه با انقضا مدت توسط موجر یا قائممقام قانونی وی به دوایر اجرای ثبت و با تودیع مبلغ ودیعه و قرضالحسنه به دایره اجرای ثبت و صدور اجراییه ظرف مدت یک هفته و سپس اجرای تخلیه توسط ضابطین قوه قضاییه صورت میگیرد.
مرجع رسیدگی به درخواست تخلیه
رسیدگی به درخواست تخلیه عین مستاجره چنانچه ملک مورد اجاره مسکونی باشد، به موجب مقررات قانون شورای حل اختلاف، در صلاحیت این شورا خواهد بود؛ اما چنانچه قرارداد اجاره مربوط به ملک تجاری و تابع مقررات پرداخت حق کسب و پیشه و سرقفلی باشد مرجع درخواست تخلیه دادگاه محل خواهد بود.
همچنین به موجب مقررات شورای حل اختلاف چنانچه طرح دعوا و درخواست تخلیه ملک مورد اجاره بیظرفیت دوایر، سازمانها و نهادهای دولتی مطرح شود شورای حل اختلاف فاقد صلاحیت رسیدگی است و مرجع رسیدگی به آن دادگاه محل خواهد بود.
اجرتالمثل تصرف غیرمجاز مستاجر
در صورتی که مستاجر با وجود مخالفت موجر آپارتمان را تصرف خود داشته باشد، باید اجرت این مدت را بپردازد. نحوه و کیفیت مطالبه اجرتالمثل ایامی که مستاجر بدون اجاره در ملک باقیمانده است به چگونگی و شرایط قرارداد و توافقات طرفین بستگی دارد.
ممکن است طرفین قرارداد توافق به پرداخت مبلغ معینی به عنوان اجارهبهای مدت، پس از انقضا مدت قرارداد داشته باشند یا ممکن است وجه التزام عدم تخلیه عین مستاجره از سوی مستاجر با وجود انقضای مدت و عدم رضایت مالک(موجر) در ادامه داشتن تصرفات مستاجر تعیین شده باشد؛ در این دو فرض مطابق قرارداد عمل خواهد شد.
در فرضی که طرفین قرارداد توافقی نداشته باشند با انقضای مدت اجاره و عدم اجاره مالک در بقای تصرفات مستاجره و از آنجا که احکام غصب بر تصرف مستاجره جاری خواهد بود، در چنین حالتی غاصب مسئول پرداخت اجرتالمثل ایام تصرف خواهد بود که نحوه محاسبه اجرتالمثل نیز با ارجاع امر به کارشناس رسمی دادگستری و اعلام نظر مشارالیه خواهد بود.
نیازی به اظهارنامه نیست
برای درخواست تخلیه عین مستاجره نیازی به ارسال اظهارنامه به مستاجره نیست. در صورتی که مدت قرارداد اجاره منقضی شده باشد، مستاجر مکلف به تخلیه ملک عین مستاجره است و بسته به آنکه قرارداد اجاره تابع کدام یک از قوانین جاری مربوط به روابط موجر و مستاجر باشد، درخواست تخلیه و صدور اجرا حکم نیز متناسب با آن خواهد بود.
در روابط موجر و مستاجر مسالهای که باب شده چک تخلیه ملک از مستاجر اخذ میگردد، حال آنکه با توجه به قانون مالک و مستاجر مصوب سال 1376 موجر نیازی به چک تخلیه ندارد، در صورتی که قرارداد اجاره درست تنظیم شده باشد در زمان انقضای مدت قرارداد موجر با مراجعه به شورای حل اختلاف تقاضای تخلیه عین مستاجره را مینماید که خیلی سریع به نتیجه میرسد.