طلاق واژه شومیاست که هیچ کس به آن فکر نمیکند، داشتن هر تعداد بچه، باعث میشود تا والدین در مورد طلاق، به دقت تفکر کنند. با وجود این که هیچ کس طلاق را دوست ندارد، ولی گاهی اوقات برخی از افراد در مقابل آن تسلیم شده و به ناچار،به سالنهای دادگاه خانواده روی میآورند. نحوه حضانتفرزندان در دوران طلاق، خود مبحث بسیار مهمیاست و در این مقاله به این قضیه پرداخته میشود.
گاهی اوقات زوج و زوجه در بدترین شرایط زندگی به سر میبرند طوری که دیگر نمیتوانند بقیه مسیر زندگی را باهم طی کنند و به همین دلیل ترجیح میدهند که دور از هم یا با نفر دیگری، بقیه زندگی خود را سپری کرده و روزهای موفقیت خود را جشن بگیرند. در این میان فرزندان زوجین، اولین قربانیان طلاق بوده بخاطر این که تا آن زمان، از محبت هردو نفر سیراب میشدند و قرار بر این است که از این به بعد، زندگی جداگانه والدین خود را انتخاب کنند که در اکثر مواقع نمیتوانند مسیر زندگی خود را انتخاب کنند و دادگاه حضانتفرزندان را تعیین میکند. در این مقاله، حضانتفرزندان در طلاق توافقی و غیرتوافقی مورد بررسی و موشکافی قرار میگیرد. امید است مطالعه این مقاله و آگاهی از نکات آن، بتواند زندگی شما را از ورطه سقوط نجات دهد و امید به زندگی را در دل شما بکارد.
تعریف قانون حضانت فرزند
حضانت به معنا و مفهوم نگهداری از فرزند و حق تکلف در سرپرستی فرزند است که این تعریف در قانون مدنی جامعه منعکس شده است.
براساس ماده قانون حضانت مصوبه 1314، حضانت و سرپرستی فرزند پسر بعد از دو سالگی و فرزند دختر بعد از هفت سالگی، به عهده پدر خواهد بود و مادر در تربیت فرزندان نقشی نخواهد داشت. این ماده قانون در سال 82 دچار تغییراتی شد و در این سال قرار بر این شد که حضانت فرزند دختر یا پسر تا پایان هفت سالگی بر عهده مادر باشد. زمانی که فرزند دختر یا پسر، به سن هشت سالگی رسیدند و والدین همچنان باهم اختلاف داشته باشند، حضانت و سرپرستی فرزند براساس تشخیص رای دادگاه مشخص میشود.
البته همیشه پدر مسئول، سرپرست فرزندان نیست، و اگر دادگاه تشخیص دهد که پدر، نسبت به تربیت فرزندان، احساس مسئولیت نمیکند، در این صورت حضانتفرزندان بنا به رای دادگاه از پدر به مادر منتقل میشود. زمانی که فرزندان به سن بلوغ برسند، و زوجین نسبت به هم اختلاف داشته باشند، فرزندان میتوانند سرپرست خود را تعیین کرده و با او زندگی خود را سپری کنند. ماده 1168 قانون مدنی هرکدام از والدین را نسبت به سرپرستی فرزندان محق میداند، به همین دلیل والدین نمیتوانند نسبت به حضانتفرزندان خود، بی مسئولیت باشند و این مسئولیت را به دیگری منتقل کنند. مصلحت فرزندان بسیار مهم است و تعیین شخص نسبت به سرپرستی فرزندان در این مورد نقش مهمی ندارد. دادگاه میتواند بنا به صلاحدید خود، حضانت فرزند را به یکی از زوجین واگذار کند. دادگاه براساس منفعت و صلاح، فرزندان ، رای خود را صادر میکند.
استثنائات حضانتفرزندان
• دیوانگی مادر باعث سلب حضانت از او شده و دادگاه، این مسئولیت را به پدر واگذار میکند
• ازدواج مادر در زمان حضانت غیرتوافقی باعث سلب این مسئولیت از او شده و در نهایت براساس رای دادگاه به پدر واگذار میشود
• کوتاهی و قصور در تربیت و نگهداری از کودک ، و مشکلات اخلاقی آنها باعث خواهد شد دادگاه رای خود را در مورد حضانتفرزندان اعمال کند
• بیماریهای واگیر پدر و مادر خود دلیل دیگری بر این است که دادگاه حضانت را از آنها سلب کند، مگر این که پرستار بچه مسئولیت نگهداری از بچه را برعهده بگیرد.
نگهداری و سرپرستی ازکودک، وظیفه شرعی و مدنی است و والدین نمیتوانند در قبال این وظیفه خود، دستمزدی دریافت کنند. براساس ماده قانونی 174 قانون اساسی، والدین میتوانند فرزندان خود را ملاقات کنند و حتی احراز فساد اخلاقی هرکدام، مانع از این قضیه نمیشود. ملاقات با فرزندان، براساس توافق والدین است و اگر در مورد این کار، والدین نتوانند به توافق برسند، دادگاه ، به طور معمول ، روزهای آخر هفته را برای ملاقات با فرزندان مشخص میکند، ولی ملاقات با فرزندان به غیر از روزهای مشخص شده میتواند در تربیت و نگهداری آنان خلل ایجاد کند.
حق حضانت هیچ وقت به طور کامل از شخص گرفته نمیشود، دادگاه میتواند براساس میزان رضایت کودک، زمان ملاقات را از هفته ای یکبار به ملاقات در طول مدت یک ماه، یا شش ماه، کاهش دهد و در نهایت فرزندان میتوانند در حضور شخص ثالتی با والد خود ملاقات نمایند. در صورتی که ملاقات فرزند با پدر خود، برای او خطر جانی به همراه نداشته باشد، این امر امکان پذیر خواهد بود. تنها پدر، وظیفه حضانت و سرپرستی از فرزندان را بر عهده ندارد و مادر هم در این مسئولیت شریک است. مادر میتواند در زمان طلاق، فرزندان خود را به بهترین وضعی نگهداری و تربیت کند و حق نگهداری در این شرایط هم از او سلب نمیشود. حضانتفرزندان در مورد پدر بیانگر وظیفه سنگین او در تامین معاش فرزندان است تا مادر متحمل زحمات سنگین تامین معاش نشود و در نهایت هرگز به این فکر نباشد که با فرد دیگری ازدواج کند. والدین در تربیت و نگهداری از فرزندان، حقوق مشترکی داشته و هیچ کدام نسبت به دیگری امتیازی ندارند.
جدایی والدین نباید به میوههای زندگی آسیبی وارد کند، اگرچه کانون گرم خانواده برای فرزندان طلاق، دیگر مانند گذشته؛ گرمیندارد، ولی باید همیشه نهال امید را در دل فرزندان کاشت، طوری که در برابر طوفانهای زندگی خود را نبازند و همیشه سرافراز و سربلند به پیش بروند.