مرد بدلانداز به بهانه هدیه دادن به همسرش به فریب فروشندگان موبایل دست میزد تا سرقتهای میلیونی کند. از روز 23 دی ماه سال جاری یک مرد بدلانداز که توانسته بود با شگرد ماهرانهای یک دستگاه گوشی آیفون 6 را از فروشگاه موبایل درخیابان سرو غربی سعادتآباد به سرقت ببرد تحت تعقیب قرار گرفت. تجسسهای مأموران کلانتری 134 شهرک قدس نشان داد که مردی جوان به بهانه خرید هدیه برای همسرش نقشه خود را به مرحله اجرا گذاشته است.
ردیابی این مرد تبهکار با دستور بازپرس شعبه چهاردهم دادسرای ناحیه 2 تهران پیش روی تیمی از پایگاه دوم پلیس آگاهی قرار گرفت و شاگرد مغازه موبایلفروشی که هنوز باور نداشت فریب خورده است به کارآگاهان گفت: روز سرقت مردی حدودا 45-40 ساله به مغازه آمد و خواست یک گوشی تلفن همراه آیفون 6 بخرد. پس از توافق بر سر قیمت گوشی، این مرد یک کاغذ کادو را از داخل کیف خود خارج کرد و به بهانه اینکه قصد دارد تا گوشی را به همسرش هدیه دهد از من خواهش کرد جعبه گوشی را برایش کادو کنم.
پس از کادوپیچ کردن جعبه حاوی گوشی تلفن همراه آیفون 6 آن مرد کارت عابر بانکش را به من داد و همزمان جعبه کادویی را از من گرفت و در داخل کیفش گذاشت، چندین نوبت اقدام به کشیدن کارت عابربانک در دستگاه پوز داخل مغازه کردم اما پولی داخل حساب وجود نداشت. خریدار وقتی دید حسابش خالی است با عذرخواهی از من و بازگرداندن جعبه کادوپیچ شده، خواهش کرد تا برای دقایقی جعبه گوشی تلفن همراه را نزد خودم نگه داشته تا او نسبت به تهیه پول اقدام کند و به این بهانه از مغازه خارج شد.
وی افزود: پس از گذشت نزدیک به یک ساعت زمانی که این مرد برای گرفتن گوشی به مغازه نیامد به تصور اینکه از خرید گوشی منصرف شده است اقدام به باز کردن جعبه کادویی کردم و دیدم که آن مرد به شیوهای ماهرانه یک جعبه خالی دقیقاً به اندازه جعبه گوشی تلفن همراه آیفون 6 به من داده است، آن زمان بود که متوجه سرقت گوشی تلفن همراه خود شدم.
کارآگاهان با توجه به شگرد مرد شیاد به بازبینی دوربینهای مداربسته پرداختند و خیلی زود مرد 42 سالهای به نام حمید که از سابقهداران دنیای تبهکاری بود و بارها به خاطر محکومیتهای مالی، آدمربایی و تخریب به زندان افتاده بود، شناسایی شد.با شناسایی حمید کارآگاهان وارد عمل شدند و مخفیگاه وی در تهراننو را ردیابی کردند و روز 20 بهمن ماه مرد شیاد که سوار بر خودرویی به رنگ نوک مدادی بود را به دام انداختند.کارآگاهان در بازرسی از خودروی این شیاد با جعبههای کادو پیچ زیادی روبهرو شدند که همگی آنها هم اندازه جعبههای گوشی تلفن همراه بویژه مدل آیفون 6 بودند.
گفتوگو با مرد بدلانداز
میگوید همدست داشته و تنها همین یکبار دزدی کرده است عجیب اینکه اصرار دارد تاکنون به زندان نیفتاده است.
- چند بار سابقه داری؟ هیچ سابقهای ندارم.
- چرا دست به این دزدی زدی؟ پول کرایهخانه نداشتم.
- تا حالا درآمدت از چه راهی بود؟ شغلت چیه؟ مغازه سمساری دارم.
- مغازه مال خودت است یا اجاره کردی؟ مال خودمه.
- اگه مغازه رو اجاره میدادی مشکل اجاره خونهات حل نمیشد؟ چرا … اشتباه کردم.
- چطور به فکر این مدل سرقت افتادی؟ یکی از دوستانم راهش را به من یاد داد.
- دوست یا همدست؟ نمیدانم… بیشتر دشمن بود تا دوست!
- انگار یک زن همدستت بود؟ نه یکی از زنان آشنا بود.
- نحوه کارت چطور بود؟ هیچی. میرفتیم به مغازه و در فرصت مناسب جعبه گوشی رو با جعبه خالی جابهجا میکردیم.
- چطوری؟ وقتی حواس مغازهدار نبود آن زن گوشیها را جابهجا میکرد.
- پس همدستت بود؟ بله.
- دقیقاً چه شکلی؟ پیش از اینکه داخل مغازه برویم آن زن یک جعبه خالی موبایل آیفون 6 داشت که در آن چیزی میگذاشت که وزنش درست باشد و کادوپیچ میکرد و میگذاشت داخل کیفش و یک برگ کاغذ کادو شبیه قبلی هم میبردیم داخل مغازه و وقتی که مغازهدار گوشی را فاکتور میکرد از او میخواستیم که با کاغذ کادویی که همراهم بود گوشی را کادو پیچ کند
وقتی که کارتی را که از قبل آماده کرده بودم و اعتباری نداشت میدادم به مغازهدار که با دستگاه پوز پول موبایل را برداشت کند و میدید کارت مشکل دارد. آن را میبردم بیرون پای عابر بانک که پول نقد بگیرم و حساب کنم هنگام این رفت و آمدها جعبه کادو شده موبایل اصلی را با بدلی که از قبل آماده کرده بودیم جابهجا میکردیم و وقتی پول نقد هم نمیتوانستم بگیرم به مغازهدار میگفتم این گوشی را که کادوپیچ هم است نگه دارید تا من بروم پول تهیه کنم و بیایم.
- چند بار این کار را تکرار کردی؟همین یکبار بود. بعدش گیر افتادم.
- فکر میکنی کسی باور میکند که فقط یک بار از این شگرد استفاده کردی؟ قسم میخورم که همین یک بار بود این غلط را کردم و به بازپرس و مأمورها هم گفتم که پشیمانم و کمکم کنید و همین الان هم حاضرم خسارت صاحب مغازه را بدهم فقط کمک کنید آبرویم نرود من 2 پسر بزرگ دارم. پدرم آدم آبروداری است.
- موقعی که به فکر دزدی افتادی فکرآبروی خانواده ات را نکردی؟ چرا از پدرت کمک نخواستی؟ من فقط میتوانم بگویم اشتباه کردم و حقم نیست در بازداشتگاه با خلافکاران باشم من دارم عذاب میکشم. من حاضرم خسارت را بدهم و از این بازداشتگاه آزاد شوم. من آدم اینجور جاها نیستم