در بسیاری از مواقع اگر با مامورین اجرا سر و کار داشته باشیم، مشاهده می کنیم که شاید برخی از آن ها آنطور که باید به وظایف خود عمل ننموده و از انجام وظایف خود به طور کامل سر باز می زنند.
به همین منظور برای مراجعین این پرسش مطرح می شود که چگونه می توانند از کم کاری مامور اجرا شکایت نمایند؟ هدف از از نوشتن این مطلب این است که به طور کامل از نحوه ثبت شکایت از مامور اجرا و تشریفات مربوط به آن به موارد دیگر آگاهی یابیم.
چگونه می توانیم از تخلفات و اقدامات مامور اجرا شکایت کنیم؟
شکایت که در لغت به معنی تظلم و دادخواهی میباشد، در قانون با منظورهای مختلفی به کار می رود و برای مثال، شکایت در مقررات کیفری یا انتظامی، با شکایت در آیین دادرسی مدنی و قانون اجرای احکام مدنی متفاوت است و دو منظور متفاوت را می رساند.
از تفاوت این مفهوم در مواضع مختلف می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که مقررات کیفری یا انتظامی شخصی که ضرری بر آن وارد شده است و می خواهد از موضوع مد نظر خود در مراجع قضایی شکایت کند، هدفش از این کار مجازات طرف مقابل خود می باشد اما هر زمان که در آیین دادرسی مدنی یا قانون اجرای احکام مدنی واژه شکایت به کار برود، به این معناست که افراد خواهد خسارت خود را جبران نمایند و به وضعیت قبل از شکایت برسند و اگر حکمی صادر شده است، آن ها که بی اثر باشد و روند رسیدگی دوباره از اول انجام گیرد.
همانطور که می دانیم در حالت کلی هر فردی که به یک سمتی گمارده شده باشد، موظف است تا مسئولیت های خود را به طور کامل انجام داده و اجرایی کند.
به همین منظور مامور اجرایی نیز وظیفه دارد که پس از اینکه دستور اجرای وی صادر شد، آن را به نحو احسن انجام دهد.
اما اگر در برخی موارد وظیفه قانونی خود را به طور کامل انجام دهد و در وظیفه قانونی خود تخلف کند یا با تصمیم نادرست خود به افرادی آسیب رساند یا جرمی را مرتکب شود در حالی که در مرحله اجرای دستور است، محکوم له و محکوم علیه می توانند به وی تذکر دهند و اگر پس از اجرای دستور باشد، آن دو، باز هم می توانند از وی شکایت کنند و در چارچوب قانونی علیه وی اقامه دعوا کنند.
ماده قانونی مربوط به شکایت از مامورین اجرا
همانطور که در ماده ۱۴۲ قانون اجرای احکام مدنی آمده است که:
شکایت راجع به تنظیم صورت ملک و ارزیابی آن و تخلف از مقررات مزایده و سایر اقدامات دادورز (مامور اجرا) ظرف یک هفته از تاریخ وقوع به دادگاهی که دادورز (مامور اجرا) در آن جا ماموریت دارد داده می شود دادگاه در وقت فوق العاده به موضوع شکایت رسیدگی و در صورتی که شکایت را وارد و موثر دانست اقدامی را که بر خلاف مقررات شده است ابطال و دستور مقتضی صادر خواهد نمود.
قبل از اینکه دادگاه در موضوع شکایت اظهار نظر نماید سند انتقال داده نمی شود.
بنابراین متوجه می شویم که در حالت کلی با توجه به قانون، برای افراد این حق در نظر گرفته شده است که بتوانند از تخلف و مامورین اجرا شکایت نمایند و نکته مهم این است که افراد از این حق خود به بهترین نحوه ممکن استفاده کنند و این کار از طریق یک فرد عالم به قوانین و دارای تجربه در این زمینه صورت می گیرد.
در چه صورتی افراد صالح اند تا از مامور اجرا شکایت نمایند؟
بنا به گفته قانون گذار، معترضین در سه مرحله مجاز هستند تا از مامور اجرای شکایت نمایند و این به این معنا که قانون گذار در این موضع کاملا ریز بینانه عمل کرده و معترضین نیز باید با دقت بالایی با این موضوع برخورد نمایند تا بتوانند در چارچوب قانونی به طور کامل حقوق خود را دریافت کنند و حقوقشان ضایع نشود.
سه جهت شکایت عبارتند از:
شکایت راجع به تنظیم صورت مال
شاید بدانید که صورت برداری از اموال توقیف شده، در قانون در نظر گرفته شده است و در این موضوع، تفاوتی بین اموال منقول و غیرمنقول وجود ندارد و این کار در حالت کلی، برعهده مامور اجرا که دادورز است، می باشد.
اگر دادورز در انجام این وظیفه خود کوتاهی کند یا کاری انجام دهد که بتوان بر علیه وی شکایت کرد، باید متن شکایت نامه، در زمان قانونی به مرجع صالح برای رسیدگی تقدیم گردد. در این مورد، روند قانونی باید به خوبی طی شود تا نتیجه مطلوب به دست آید.
شکایت راجع به ارزیابی
در حیطه ارزیابی نیز می تواند شکایت صورت گیرد که در ادامه بیان خواهیم کرد که در حالت کلی منظور از ارزیابی چیست و به چه منظور انجام می شود.
ارزیابی به معنای قیمت گذاری اموال منقول و غیر منقول است و این حق را نیز قانون گذار اعطا نموده است و بیان کرده است که در حوزه ارزیابی، چگونه می توان شکایتی را به درستی ثبت کرد تا نتیجه مطلوب را به دست آورد.
فردی که وظیفه ارزیابی را برعهده داشته باشد، باید اموال منقول و غیرمنقول را قیمت گذاری کند و مثلا اگر در حوزه اموال توقیفی، اقدام به قیمت گذاری نماید و در انجام وظیفه اش کاهلی کند و تراضی طرفین توسط ارزیاب صورت نگیرد، مامور اجرا روند انجام کار را در دست می گیرد و فردی را از بین کارشناسان رسمی انتخاب می نماید یا فرد خبره ای را برای این سمت قرار می دهد تا وظیفه ارزیاب را به خوبی انجام دهد.
در حالت کلی در این مرحله دادورز موظف است تا ارزیاب مناسبی را از بین افراد پیشنهادشده انتخاب نماید و اگر هم فرد مناسبی از بین کارشناسان و غیره نبود، مقدار مناسبی پول را برای این کار پیشنهاد دهد تا فردی صالح، حاضر به انجام آن شود.
اگر وی در انجام وظیفه خود و انتخاب ارزیاب کاهلی کند، راه شکایت باز می شود و کسی که اعتراض داشته باشد می تواند علیه وی شکایت خود را ثبت نماید. در این مرحله نیز باید تمامی موارد در چارچوب قانونی صورت گیرد تا افراد محق، به طور کامل بتوانند از حقوق خود بهره مند شوند.
شکایت راجع به مزایده
در حوزه مربوط به مزایده و فروش اموال، چه در مورد اموال منقول و چه غیرمنقول، دادورز وظیفه رسیدگی به آن را دارد و برخی از وظایف نیز برعهده مدیر اجرا گذاشته شده است.
در قانون موارد مربوط به وظایف هر کدام به تفکیک بیان شده است و در اینجا صحبت از چیزی است که دادورز در مورد مزایده انجام می دهد و تخلف به حساب می آید و قابلیت پیگیری و شکایت دارد که عبارت است از:
- شکایت از تخلف از مقررات مزایده:
با توجه به قانون و در چارچوب آن، افراد حتی می توانند از آگهی مزایده نیز شکایت کنند و لازم است تا در این باره اطلاعات کافی کسب کنند تا در مواقع لازم، از این حق خود استفاده نمایند.
آگهی مزایده باید در چاچوب خاصی منتشر شود و قوانین خاصی در آن رعایت گردد که برای مثال عبارت اند از اینکه نوع و مشخصات اموال توقیف شده باید ذکر شود یا فواصل زمانی از آگهی تا مزایده باید رعایت شود چرا که در صورتی که رعایت نشود، می توان هرکدام از آگهی های مزایده را ابطال نمود.
- شکایتی که فروش را از درجه اعتبار ساقط نماید
این موضوع نیز مربوط به آگهی است و بیان شده است که در صورتی که در آگهی تاریخ و مکان مشخص نوشته شده باشد و به آن عمل نشود، افراد می توانند علیه آن شکایت خود را ثبت کنند.
همچنین در مسائل دیگر، افراد می توانند شکایت کنند. مثلا اگر دادورز، افراد را بدون جهت قانونی از خرید منع کند و نگذارد که خرید را انجام دهد یا بدون هیچ دلیلی، قیمت پیشنهادی را رد کند یا مثلا کاری کند که جلسه بدون حضور نماینده دادسرا تشکیل شود و موارد دیگر.
توانایی افراد در ثبت شکایت های خود به بهترین شکل ممکن
با توجه به موارد ذکرشده، در می یابیم که هر فردی در هر شرایطی که احساس کند از سوی مامور قانون کاستی صورت گرفته و نمی تواند روند رسیدگی به مشکلات خود را به خوبی حل کند، می تواند پس از طی نمودن تشریفات قانونی، شکایت خود را ثبت نماید و حق خود را در چارچوب قانونی به طور کامل دریافت نماید. البته لازم به ذکر است که حتما باید این کاستی و کم کاری مامور اجرا احراز گردد و فرد مدعی آن را ثابت کند تا پیگیری شود و مورد بررسی قرار گیرد. در غیر این صورت نمی توانند با صرف ادعای خود، چیزی به دست آورند.
همچنین شایان ذکر است که با توجه به مطالب قبلی، در می یابیم که برای ثبت شکایت، مهلت خاصی در نظر گرفته شده است و افراد می توانند یک هفته از تاریخ وقوع تخلف، شکایت خود را ثبت نمایند.
همچنین در خصوص مزایده لازم است بدانیم که اگر طرفین در جلسه مزایده حضور نداشته باشند، می توان تاریخ مهلت ثبت شکایت را برای آن ها تغییر داد.
شکایت شخص ثالث از تخلف مامور اجرا (دادورز)
در ادامه مباحث مربوط به چگونگی ثبت شکایت از مامور اجرا، شاید این پرسش برای شما مطرح شود که افرادی که جز طرفین دعوی نیستند و شخص ثالث محسوب می شوند، چگونه می توانند در صورت دیدن تخلف از مامور اجرا، شکایتی را علیه ان ها ثبت کنند و آیا قواعد و تشریفات آن ها نیز مانند طرفین دعوی است؟
در خصوص این مطلب در ماده 147 قانون اجرای احکام مدنی بیان شده است:
شکایت شخص ثالث در تمام مراحل بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی و پرداخت هزینه دادرسی رسیدگی می شود. مفاد شکایت به طرفین ابلاغ می شود و دادگاه به دلائل شخص ثالث و طرفین دعوی به هر نحو و در هر محل که لازم بداند رسیدگی می کند و در صورتی که دلائل شکایت را قوی یافت قرار توقیف عملیات اجرایی را تا تعیین تکلیف نهایی شکایت صادر می نماید. در این صورت اگر مال مورد اعتراض منقول باشد دادگاه می تواند با اخذ تامین مقتضی دستور رفع توقیف و تحویل مال را به معترض بدهد. به شکایت شخص ثالث بعد از فروش اموال توقیف شده نیز به ترتیب فوق رسیدگی خواهد شد.
تبصره – محکوم له می تواند مال دیگری را از اموال محکوم علیه به جای مال مورد اعتراض معرفی نماید. در این صورت آن مال توقیف و از مال مورد اعتراض رفع توقیف می شود و رسیدگی به شکایت شخص ثالث نیز موقوف می گردد.
تقدم موارد قابل اجرا توسط مامور اجرا
یکی از مسائلی که در رابطه با مامور اجرا وجود دارد و افرادی که با آن ها سر و کار دارند باید به آن توجه نمایند، مربوط به حق تقدم اجراییه ها می باشد و اگر دادورز آن ها را رعایت ننماید، تخلف نموده و باید به آن رسیدگی شود. این موارد به ترتیب عبارت اند از:
- اگر مال منقول یا غیر منقول محکوم علیه نزد محکوم له رهن یا وثیقه یا مورد معامله شرطی و امثال آن یا در توقیف تامینی یا اجرایی باشد محکوم له نسبت به مال مزبور به میزان محکوم به بر سایر محکوم لهم حق تقدم خواهد داشت.
- خدمه خانه و کارگر و مستخدم محل کار محکوم علیه نسبت به حقوق و دستمزد شش ماه خود.
- نفقه زن و هزینه نگهداری اولاد صغیر محکوم علیه برای مدت شش ماه و مهریه تا میزان دویست هزار یال.
- بستانکاران طبقات مذکور در بندهای دوم و سوم نسبت به بقیه طلب خود و سایر بستانکاران.
با سلام. جدودا یکماه قبل در مورد یک خلع ید و قلع وقمع مستحدثات اقدام شد. دادورز و کارشناس رسمی و مامور نیروی انتظامی و نماینده شهرداری حضور داشتند. در اثنای کار دادورز به یک باره اقدام معمول را نیمه کاره گذاشته و اعلام نمود که طبق یک پیام از طریق واتساپ قصد جلوگیری و تعطیلی حکم را دارد.این معنا را تا حدی طولانی کرد که یک ساعت و نیم بعد قرار تاخیر اجرای حکم به دست دادورز برسد. ایا این امر از نظر حقوقی و قضایی اعتبار شکلی و ماهوی دارد؟لطفا پاسخ بدهید ممنون خواهم شد.