در این قسمت مفاهیم ضمنى ارزش از جمله ارزش سرمایهگذاری، ارزش انحلال، مفاهیم ارزش سهام با فرض تداوم و ارزش ذاتى مورد بررسى قرار خواهد گرفت.
ارزش سرمایهگذارى
مفهوم ارزش سرمایهگذاری، مفهوم مستقلى نظیر مفهوم ارزش بازار یا ارزش براى مالک نست، بلکه دلالت بر ارزش براى منظور خاص، یعنى سرمایهگذارى در پرتفوى دارد. قیمت سهام در بورس اوراق بهاءدار، نشاندهندهٔ ارزش بازار مجموعه سهام کوچک است و معمولاً نشاندهنده ارزش سرمایهگذارى مىباشد.
سرمایهگذاران در بورس اوراق بهاءدار، بهدنبال بازدهى بهصورت سود سهام با رشد ارزش سرمایهگذارى مىباشند. این سرمایهگذاران معمولاً سهامداران جزء هستند که در مدیریت یا اداره شرکتى که در آن سرمایهگذارى مىکنند. نقشى ندارند.
بهعلت تفاوت ریسک و بازارپذیرى هر یک از سرمایهگذارىها، سرمایهگذاران در برخى موارد بیشتر و در برخى موارد کمتر پرداخت مىکنند.
وجه افتراق بین ریسک و بازارپذیرى همه جا رعایت نمىگردد و این دو مفهوم به کرات مترادف یکدیگر بهکار گرفته مىشوند، ثبت شرکت ولى در ارزیابى سهام خارج از بورس این تمایز آشکار مىگردد. از مشخصههاى سهام خارج از بورس عدم بازارپذیرى آنها است که ارتباطى با ریسک عملیات شرکت ندارد، لذا ارزش سرمایهگذارى سهام خارج از بورس، مىبایستى با اعمال تخفیفى بابت عدم بازارپذیری، تعیین گردد.
ارزش انحلال
ارزش انحلال هم نظیر ارزش سرمایهگذاری، از یک مفهوم بنیادى ارزش برخوردار نیست. این اصطلاح دلالت بر تعیین ارزش بر مبناى قرض برچیده شدن شرکت دارد.
محاسبه ارزش انحلال ساده نیست. در محاسبه ارزش انحلال، بایستى هزینههاى انحلال و وضعیت مالیاتى به دقت برآورد گردد و مواردى نظیر مطالبات وصول نشده و ضایعات موجودىها نیز مدنظر قرار گیرد. لذا انحلال شرکتها، حتى شرکتهاى کوچک کار پرزحمت، پیچیده و مشکلى است. خریدار سهام شرکتى که قرار است برچیده شود، کل مبلغ قابل تحقق طى انحلال تدریجى را پرداخت نخواهد کرد. زیرا اینکار موجب مىگردد که وى روزى سهام خود بازدهى نداشته باشد. در این مورد بایستى هم ارزش زمانى پول و هم ریسک مربوطه را در نظر گرفت.
ارزش انحلال در نظر غالب افراد، حداقل ارزشى است که ارزش سهم از آن پائینتر نمىرود. هر چند این نظر براى تمام سهام یا ۷۷ درصد سهام و بیشتر قابل قبول است. ولى نمىتوان آن را در مورد سهام قابلیت تعمیم داد. البته ارزیابى سرمایهگذار باید فقط بر مبناى چشمانداز شرکت بهعنوان یک واحد فعالى متکى باشد، لذا امید بستن به ارزش انحلال شرکت سبب مىگردد که توجه سرمایهگذار از آنچه که باید مدنظر قرار گیرد، یعنى آینده محصولات و خدمات شرکت و کیفیت مدیریت و نیروى کار آن، منحرف گردد.
ارزش با فرض تداوم فعالیت شرکت
این نوع ارزش هم یک مفهوم ارزش بنیادى نیست، بلکه بر مبناى فرض تداوم فعالیت شرکت استوار است. در یک اقتصادِ با ثبات مالی، اکثریت شرکتها، در حال تداوم فعالیت هستند. و در نتیجه اکثر ارزشیابىها بر مبناى فرض تداوم فعالیت صورت مىگیرد. شرکت بهدلیل آنکه در خطر انحلال قرار ندارد، تعهدات مالى خود را در سررسید ایفاء خواهد نمود.
علىرغم آنکه در اقتصاد سالم، فرض بر اصل تداوم فعالیت شرکتها است، ولى نباید تداوم را بدیهى فرض کرده و باید در این مورد بررسىهاى لازم انجام گیرد. چنانچه تداوم شرکتى قابل اثبات نباشد، و یا آینده تداوم فعالیت آن مورد تردید قرار گیرد، نتایج ارزشیابى بىاعتبار مىگردد.
در مواردى لازم است که شرکت در حال تداوم فعالیت را، بر مبناى عدم تداوم ارزشیابى کرد. بهعنوان نمونه شرکتى که داراى ساختار سرمایهاى نامناسب است و در صورت بازپرداخت وامها و بدهىها ورشکست خواهد گردید. در این موارد ارزیابى باید کاملاً هوشیارانه باشد.
نمونه دیگر اینگونه شرکتها، شرکت کوچکى است که فعالیت آن بستگى مطلق به یک یا چند شخص کلیدى دارد، مانند شرکت پیمانکارى که به یک مدیر خاص بستگى دارد، و یا شرکتى که متکى به یک یا چند مشترى بزرگ انحصارى است.
ارزش ذاتى
این اصطلاح براى افراد مختلف مفهوم متفاوتى دارد. تعریف ارزش ذاتى عبارت است از: ارزشى که یک سهم از نظر یک سرمایهگذار باید داشته باشد. تفاوت بین ارزش جارى بازار و ارزش ذاتى غالباً مبناى تصمیمات خرید یا فروش سهام است.
تعریف جدیدتر ارزش ذاتى عبارت است از: بهترین برآورد ارزش یک سهم با توجه به مجموعه کل اطلاعات موجود. ارزش ذاتى با توجه به حقایق مرتبط با ارزش سهام توجیهپذیر است. این ارزش را مىتوان بهعنوان ارزش واقعى سهام یا ارزش تئوریک نامید.
معمولاً براى ارزشیابى سهام شرکتهائى که قصد دارند ارزش سهام خود را براى اولین بار به عموم عرضه نمایند، از روش ارزشیابى با فرض تداوم فعالیت استفاده مىکنند. در این روش براى تعیین ارزش واقعى و یا تئوریک ارزش سهام، از تجزیه و تحلیل اصولى استفاده مىکنند. در تجزیه و تحلیل اصولی، ارزیاب به عوامل بنیادى و مؤثر بر ارزش سهام مانند قدرت سودآورى و کسب درآمد شرکت، برنامههاى آتى سرمایهگذارى شرکت، میزان ریسک فعالیت شرکت، ساختار سرمایه و میزان ریسک مالى شرکت و غیره توجه مىکند. در این روش ارزش سهام از طریق ارزش فعلى عایدات آتى متعلق بههر سهم و با توجه به عوامل دیگر تعیین مىگردد.
یک تصویر کلى از ارزش ذاتى و موارد استفاده از آن در شکل زیر نشان داده شده است:
شکل مقایسه ارزش ذاتی و قیمت واقعی بازار شکل مقایسه ارزش ذاتی و قیمت واقعی بازار
تحلیل ارزش ذاتى در تمامى حالات قابل اعمال نیست، زیرا داراى سه محدودیت عمده است:
- بازار در شناخت ارزش حقیقى کند است؛ اگر سرمایهگذاران ارزش ذاتى سهم عادى را کشف نکنند، ارزش سهام شرکت ممکن است براى مدت زمان طولانى بیش از واقع یا کمتر از واقعِ ارزشگذارىشده باقى بماند.
- سهام شرکتهاى پرریسک را نمىتوان با تحلیلى ارزش ذاتى بررسى کرد.
- سهام شرکتهاى باسابقه رشد بسیار سریع در بازار، قیمتهاى بسیار بالائى دارند. بهدلیل اطمینان نداشتن به تداوم رشد، نمىتوان روش ذاتى را بهگونهاى مناسب براى شرکتهاى با رشد سریع مورد استفاده قرار داد.
معهذا با توجه به محدودیتهاى فوق در مورد ارزش سهام عادی، اغلب تحلیلهاى ارزش ذاتى بهکار گرفته مىشوند.