ارزش براى مالک، مفهومى است که صرفاً به حقوق اموال مربوط مىگردد و صرفاً به مالک فعلى محدود نیست و هر کسى که علایق مالکانه در مال داشته باشد را دربر مىگیرد.
ارزش براى مالک، با تغییر شرایط مىتواند کاملاً نوسان پیدا کند. مثلاً در شرایطى که قطع برق زیاد باشد. ارزش ژنراتور برق براى یک مؤسسه تولیدى بیشتر مىشود. مطمئناً اگر ارزش دارائىها براى شرکت به این روش عنوان گردد، ارزش مجموع اموال خیلى بیشتر از ارزش کل شرکت خواهد بود. اما اگر ارزش اجزاء، جدا از کل و بهطور مجرد تعیین گردد، ارزش مجموع اجزاء احتمالاً کمتر از ارزش کل مىباشد. نکته کلى این است که الزاماً ارزش جایگزینى با ارزش شرکت یا ارزش براى مالک یکى نیستند.
هر چند ارزش برخى از اموال براى مالک آنها بیش از ارزش بازار است. رابطهٔ مقداریِ نزدیکى بین آن دو وجود دارد، بهطورىکه یکى را مىتوان شاخصى براى تعیین ارزش دیگرى فرض کرد. مطمئناً ارزش بازار حد پائین ارزش براى مالک را نشان مىدهد. زیرا اگر مالک از مال خود بهعنوان وسیلهاى براى کسب پول استفاده نکند. براى وى ارزش نخواهد داشت.
ارزش بازار
مبناى ارزش بازار این است که، اگر سهام مشابهى به قیمت مشخص معامله شود، سهام موردنظر قیمتى نزدیک یا مشابه آن خواهد داشت. اعتبار این مبنا، بستگى به تداوم بازارى دارد که قیمت از آن بهدست آمده است. در این رابطه بین بازار سطحى و بازارى که عمق دارد. اختلاف عمدهاى مىتواند وجود داشته باشد. بازارى عمق دارد که سهام موردنظر در آن به دفعات مورد نقاضا قرار بگیرد و معاملات متعددى در آن صورت پذیرد. مشخصهٔ بازار سطحى این است که معاملات در آن پراکنده است.
ارزش بازار، بهعنوان قیمت معاملاتى سهام، نیازمند تأیید آن از جنبههاى متعدد است. بهعنوان مثال قیمت فروش اجبارى را نمىتوان بهعنوان قیمت پایه بازار پیشرفت. بین فروش نقدى و مبادلهاى تفاوت وجود دارد. همچنین ممکن است خریدار خاص بر ارزش بازار تأثیر بگذارد. لذا، همواره در ارزشگذاری، فرد ارزیاب باید مفروضات خود را بیان کند. در مورد سهام خارج از بورس، تفاوت بین فروش اجبارى و فروش عادى بهراحتى قابل تشخیص نیست و معمولاً مدت زمانىکه براى حصول ارزش بازار لازم است، ممکن است خیلى طولانى باشد. شرایط پرداخت نقدى و غیرنقدى نیز بر ارزش تأثیر مىگذارند.
تأثیر خریدار خاص روى قیمت مىتواند بسیار مهم باشد. بهعنوان مثال اگر در شرکتى یک از سهامداران علاقهمند به در اختیار داشتن ۶۷ درصد از سهام منتشره باشد، تا بتواند تصمیمات مجمع فوقالعاده را در اختیار بگیرد، ارزش سهام سایر سهامداران از قیمت بازار بیشتر بىشود. البته وجود یک خریدار خاص همواره مشخص نیست و اگر هم باشد، ممکن است برآورد تأثیر وى بر قیمت، امکانپذیر نباشد.
اگر ارزش بازار قیمتى باشد که سهام را بتوان فروخت، اثرات تعداد سهامى که قرار است فروخته شود، ثبت شرکت باید بهحساب گرفته شود در بازار بورس سهام معمولاً تعداد زیادى سهام به قیمتى کمتر از قیمت جارى بازار فروخته مىشود.
ارزش منصفانه
مفهوم ارزش منصفانه بهطور مکرر در اساسنامهٔ شرکتهاى خصوصى (خاص) ذکر شده است. در مورد پیشبینى تعیین قیمتِ منصفانه جهت انتقال سهام بهوسیلهٔ حسابرس شرکت بهخصوص به این اصطلاح برمىخوریم.
ارزش منصفانه با ارزش بازار فرق مىکند ولى در اساسنامهها و قراردادها مفهوم ارزش بازار رایجتر است و بیشتر بهکار مىرود. همچنین اساس مفهوم ارزش منصفانه تمایل به رعایت عدالت در مورد طرفین است.
یکى از محدودیتهاى موجود در این مورد این است که معامله در بازار آزاد انجام نمىگیرد. خریدار و فروشنده در اثر عملیات یک توافقنامه الزامآور بهنحوى در برابر هم قرار گرفتهاند که سایر خریداران و فروشندگان بالقوه حذف شدهاند. لذا ارزیاب باید ارزش سهام را براى هر دو طرف خریدار و فروشنده برآورد کند.
اگر خریدار و فروشنده هر دو سهامدار جزء باشند، احتمالاً تفاوت اندکى بین ارزش سهام از دیدگاه طرفین وجود خواهد داشت.