محکوم حبس ابد با همدستی دوست خود در بیرون از زندان از پشت میلههای آهنین، کلاهبرداریهای میلیونی را هدایت میکرد. این سوداگر مرگ در داخل زندان تلفن همراهی داشت که میتوانست با آنها به شکار طعمههایش بپردازد. دی ماه سالجاری مردی جوان که راننده آژانس در منطقه صنعتی شهریار بود با مراجعه به دادسرای ناحیه 2 تهران شکایت خود در خصوص کلاهبرداری و سرقت را مطرح کرد. وقتی مرد جوان رو به روی دادیار صفریان قرار گرفت گفت: در شهرک صنعتی شهریار داخل آژانس مشغول کار هستم تا اینکه یک روز پیش از شرکت فروش کاغذ دیواری با آژانس تماس گرفتند و در خواست یک خودرو برای تحویل بستهای از تهران کردند و چون شیفت من بود قرار شد من بروم که به شرکت فروش کاغذ دیواری مراجعه کردم.
حبس ابد
شخصی که بسته را به من تحویل داد گفت بعد از گرفتن یک میلیون و 500 هزار تومان بسته را تحویل خریدار میدهم و پول را به شرکت میآورم و هزینه خودم را دریافت میکنم و بعد بسته را گرفتم که شماره تماس گیرنده را به من داد، وقتی حرکت کردم با شماره تماس گرفتم که آدرس دقیق محل را بگیرم. قرار شد بسته را به شهرک غرب خیابان سپهر برسانم در مسیر مرتب صاحب بسته با من تماس میگرفت که باید جایی برود و عجله دارد و میخواست سریعتر بسته را برسانم وقتی به محل رسیدم آدرس یک مجتمع مسکونی را به من داد و خواست به طبقه سوم بروم و پول را بگیرم.
وی افزود: بسته را داخل خودرو گذاشتم و پیاده شدم و به داخل مجتمع رفتم که متوجه شدم اصلاً چنین واحدی وجود ندارد فکر کردم شاید من اشتباه متوجه شدهام با شمارهای که داشتم تماس گرفتم که جواب نداد نگران شدم و به سمت خودرو رفتم که با شرکت تماس بگیرم در همین موقع متوجه شکسته شدن شیشه خودرو و نبودن کارتن کاغذ دیواری شدم مرتب با شمارهای که داشتم تماس گرفتم ابتدا پاسخگو نبود بعد هم تلفن همراه خاموش شد. بلافاصله با پلیس 110 تماس گرفتم و چند دقیقه بعد مأمور کلانتری 134 شهرک قدس به محل آمد و به تهیه گزارش پرداخت. بعد از ادعاهای مرد جوان دادیار مهدی صفریان دستور داد شماره تماس پیگیری شود و کسانی که زیاد با آنها تماس گرفته شده است به دادسرا احضار شوند. با بررسی تماسهای ورودی و خروجی مشخص شد بیشترین تماس با شماره ایرانسلی است که صاحب آن دختر جوانی به نام مینا و ساکن خیابان مرزداران است.
دختر جوان به دادسرا آمد و با پی بردن به ماجرا به دادیار صفریان گفت: صاحب خط محمد نام دارد و از خواستگارهای قدیمی من است که مدتی هم با هم نامزد بودیم و وقتی فهمیدم خلافکار است نامزدیام را به هم زدم تا اینکه چند مدت بعد به جرم تهیه مواد مخدر دستگیر شد و در حال حاضر به حبس ابد محکوم شده و داخل زندان قزلحصار است. وی ادامه داد: محمد از داخل زندان هم با من تماس تلفنی دارد که اگر کاری با خانوادهاش در خارج زندان داشت من برایش انجام میدادم اما از کلاهبرداری و دزدی هیچ خبری ندارم.
با فاش شدن مشخصات زندانی حبس ابدی، محمد از زندان قزلحصار تحویل گرفته شده و از سوی دادیار پرونده تحت بازجویی قرار گرفت. محمد با انتقال به دادسرای ناحیه 2 تهران وقتی متوجه شد که راز کلاهبرداریهایش لو رفته است به دادیار صفریان گفت: 3 سال پیش به جرم حمل و توزیع مواد مخدر دستگیر و به حبس ابد محکوم شدم و چون نانآور خانه بودم داخل زندان مشغول به کار شدم تا هم پولی برای خرج خودم در داخل زندان و نیز برای خانوادهام بهدست آورم. وی افزود: اما درآمد داخل زندان خرج خودم را هم نمیداد نگران خانوادهام بودم تا اینکه مدتی پیش با محمود که دوست صمیمیام است و خارج از زندان بود تماس گرفتم که پیشنهاد جالبی به من داد و گفت داخل زندان سیمکارتی تهیه کنم و با شرکتهای اطراف تهران تماس بگیرم و جنس سفارش بدهم و وقتی به آدرس ما رسید راننده آژانس را به بهانه گرفتن پول داخل ساختمان میکشاند و محمود که از قبل آنجا بود بعد از رفتن راننده شیشه خودرو را میشکند و بسته را میدزدد و بعد از فروش جنس پول را با هم نصف کرده و آن را به خانوادهام میدهد.
پیشنهاد خوبی بود و چون من هم داخل زندان بودم مطمئن بودم کسی به من شک نمیکند با هزینه بالا یک سیمکارت ایرانسل و یک گوشی تلفن همراه تهیه کردم و با محمود تماس گرفتم که شماره یک شرکت فروش کاغذ دیواری در داخل شهرک صنعتی شهریار را به من داد تا تماس بگیرم و سفارش بدهم که این کار را کردم. با این اقرار پلیس خیلی زود محمود را نیز بازداشت کرد.
وی گفت: طبق نقشه تا آخرین لحظه محمد از داخل زندان با راننده آژانس حرف میزد وقتی راننده به محل قرار رسید و خودش به طبقه سوم رفت و بسته کاغذ دیواری داخل خودرویش ماند شیشه خودرو را شکسته و بسته را سرقت کردم سپس آنها را به ارزش یک میلیون تومان فروختم و نصف پول به خانواده محمد رسید. تحقیقات برای افشای دیگر اقدامهای تبهکارانه این زندانی حبس ابدی و همدستش ادامه دارد.