بدهکاران همیشه مهلت می خواهند و طلبکاران همیشه پولشان را، بدهکاران دوست دارند طلبکارها بفهمند که آنها دست شان خالی است و طلبکارها نمی دانند چرا بدهکاران درک نمی کنند که آنها نیز جیب شان خالی است.
بعضی بدهکاران برای ادای دینشان به آب و آتش می زنند. اما بعضی ها به دنبال راهی برای فرارند. خیلی هایشان هم دنبال گرفتن حکم اعسارند تا به طلبکارانشان ثابت کنند که آهی در بساط ندارند.
بعضی بدهکاران اما مال و اموال زیادی دارند که از دیگران پنهان می کنند و حاضرند برای فرار از پرداخت بدهی به زندان بیفتند، ولی جنس بدهکار هرچه که باشد فرقی به حال طلبکار ندارد، چون او پولش را می خواهد و دنبال پر شدن چاله های مالی زندگی اش می گردد.
از نظر قانون، بدهکار کسی است که دادگاه حکم محکومیت و اجراییه آن را صادر کرده باشد.
همین طور عنوان بدهکار به کسانی که به خاطر امور کیفری محکوم به رد مال شده اند نیز اطلاق می شود. فردی که محکوم به پرداخت مال است، نمی تواند از زیر بار این تعهد شانه خالی کند برای همین باید یا عین مال یا قیمت آن یا ضرر و زیان ناشی از جرم را به طلبکار بپردازد.
بعضی ها گمان می کنند که تنها راه وصول طلب از بدهکار بازداشت او و فرستادنش به زندان است، اما گر بدهکار مال و اموالی داشته باشد دیگر نیازی به بازداشت او نیست، اما به هر حال قانون این حق را به طلبکار داده تا زمانی که مالی از بدهکار به دست نیاورد تقاضای بازداشت او را داشته باشد.
البته بدهکاران از این حق قانونی برخوردارند تا خود را معسر (کسی که برای پرداخت بدهی هیچ دارایی ای ندارد یا به اموالش دسترسی ندارد) اعلام کند که اگر اعسار این افراد برای دادگاه محرز شود، نمی توان آنها را بازداشت کرد. در مورد صدور حکم اعسار توجه به این نکته ضروری است که اغلب بدهکاران پس از ورود به زندان برای اثبات اعسارشان تلاش می کنند در حالی که سخن قانون این است که اگر بدهکار بتواند قبل از بازداشت، ادعای اعسارش را ثابت کند دیگر بازداشت نخواهد شد. در این شرایط دادگاه بدهکار را ملزم به پرداخت بدهی اش به صورت اقساط می کند و اگر در سررسید هر قسط، بدهی را به طلبکار بپردازد مشکلی پیش نمی آید، اما اگر او از پرداخت اقساط بگریزد طلبکار این حق را دارد تا او را بازداشت و راهی زندان کند.
وضع بدهکارانی که کارمند دولت هستند و هیچ مالی جز حقوق ماهیانه شان ندارند نیز به همین شکل است. یعنی اگر ثابت شود که کارمند دولت، مالی به جز حقوق مستمری ندارد و قادر به پرداخت بدهی اش به صورت یکجا نیست و حکم اعسار او صادر شود به علت اعسار از بازداشت معاف می شود و باید به صورت اقساط آن هم به شکل کسر از حقوق، بدهی اش را بپردازد.
مستثنیات دین
تقریبا بیشتر طلبکاران برای رسیدن به مال از دست رفته شان امید زیادی ندارند. شاید هم بعضی از طلبکارها بتوانند تا رسیدن به طلبشان صبر پیشه کنند و به پرداخت اقساطی بدهی راضی شوند، اما بیشتر طلبکاران چنین گذشت زمانی را به ضرر خود می دانند و برای رسیدن به مال از دست رفته شان به هر راهی متوسل می شوند.
فردی که محکوم به پرداخت مال است نمی تواند از زیر بار این تعهد شانه خالی کند برای همین باید یا عین مال یا قیمت آن یا ضرر و زیان ناشی از جرم را به طلبکار بپردازد
آن دسته از افرادی که از بدهکاران صاحب دارایی طلب دارند نسبت به کسانی که با فردی سر و کار دارند که آهی در بساط ندارد امیدواری بیشتری نسبت به وصول طلبشان دارند، اما بدهکاران باید بدانند که همه اموال و دارایی های بدهکار قابل مطالبه نیست و بخشی از این دارایی ها در زمره مستثنیات دین به حساب می آید؛ یعنی اموالی که قابل فروش یا توقیف نیستند طبق قانون، مسکن مورد نیاز محکوم علیه (بدهکار) و افراد تحت تکفل او، وسیله نقلیه مورد نیاز آنها همچنین اثاثیه مورد نیاز زندگی، آذوقه ضروری برای ادامه زندگی، کتاب و ابزار علمی و تحقیقاتی و وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران و کشاورزان نمی تواند از سوی طلبکار مطالبه شود.
این در حالی است که مبلغی که فرد بدهکار به عنوان ودیعه مسکن به صاحبخانه داده نیز جزو مستثنیات است و قابل وصول به عنوان طلب نیست. البته اگر مسکن مورد اجاره فرد بدهکار فراتر از شئونات عرفی باشد مثلا این که بدهی قابل توجهی دارد و در عین حال با پرداخت مبلغ زیادی به عنوان ودیعه در خانه ای لوکس زندگی می کند، این ودیعه قابل توقیف است چون بدهکار می تواند با یک چندم آن ودیعه در مناطق دیگر خانه ای اجاره کند و بدهی هایش را بپردازد.
البته تشخیص این موضوع که چه چیزی با شئونات و نیاز عرفی بدهکار مطابقت دارد، مساله ای تخصصی است که اغلب مورد اعتراض طلبکاران نیز واقع می شود، اما به هر حال در این گونه موارد تشخیص دادگاه صادر کننده حکم، ملاک عمل اجرای احکام است؛ یعنی اگر خانه یا آپارتمان محکوم علیه توسط اجرای احکام توقیف شده و محکوم علیه ادعا دارد خانه جزو مستثنیات دین است بدیهی است که دادگاه این موضوع را مورد بررسی قرار می دهد و اگر تشخیص دهد که خانه یا آپارتمان بیش از حد نیاز و شئون بدهکار است آن را می فروشد و پس از کسر مبلغ مورد نیاز طلبکار، باقیمانده پول را به بدهکار می پردازد.
دانستن این نکته نیز برای طلبکاران ضروری است که مقررات مستثنیات دین فقط تا زمان فوت بدهکار جاری است به طوری که اگر او فوت کند خانه او از زمره مستثنیات خارج می شود و تا زمانی که بدهی های فرد متوفی پرداخته نشود ما ترک او قابل تقسیم نیست.
این در حالی است که ورثه نیز نمی توانند با عذر این که بدون خانه و سرپناه می مانند از فروش خانه جلوگیری کنند.
در مقررات مربوط به مستثنیات دین، بندی هم به کارگرانی که حکم قطعی بدهکاری آنها ثابت می شود، اختصاص یافته به طوری که گفته می شود اگر این دسته از کارگران صاحب زن یا فرزند باشند یک چهارم و اگر مجرد باشند یک سوم از حقوق و مزایای آنها بابت بدهی قابل توقیف است.
این در حالی است که در جهت حمایت از مزد کارگری که تنها سرمایه او به حساب می آید قانون تصریح می کند چنانچه کارگر به کارفرمای خود مدیون باشد تنها می توان مازاد بر حداقل مزد را برداشت کرد به طوری که این مبلغ از یک چهارم کل مزد او بیشتر نباشد.
فرار از بدهی
فرار از دیون شاید خواست بسیاری از بدهکاران مالی باشد. آنها یا به مکان های نامعلومی می گریزند یا اگر اموالی داشته باشند از چشم طلبکاران مخفی می کنند یا در زیرکانه ترین حالت، اموال شان را به یکی از بستگان شان منتقل می کنند. اگر این دسته از بدهکاران به چنگ قانون بیفتند البته مجازات خواهند شد. طبق مندرجات قانون آیین دادرسی مدنی:
«هرکس به قصد فرار از پرداخت بدهی که در حکم قطعی دادگاه آمده، مال خود را به دیگری اعم از بستگان یا افرادی غیر از آنها منتقل کند و به موجب این انتقال دیگر اموالش برای پرداخت بدهی او کافی نباشد عمل او جرم محسوب می شود و به حبس از ۴ ماه تا ۲ سال محکوم خواهد شد.»
در این میان کسی که اموال بدهکار به او منتقل می شود اگر از نیت او باخبر باشد شریک جرم به حساب می آید و عین مال یا قیمت آن بابت پرداخت بدهی توقیف می شود.
مریم خباز
مطلب اطلاعات کافی در اختیار کاربر قرار می دهد.
ممنون
با سلام
ببخشید من مقداری پول بدهکارم ورشکست شدم اوضاع مالیم خوب نیست خدا خودش شاهده الان بابت این بدهی که دارم از من شکایت شده درحال حاضر یعنی ممکن هست حبس بشم
با سلام و عرض ادب . تشکر از مطالب جالبی که میتواند گره گشا و سودمند باشد.
اگر فردی بیکار باشد ودر واقع مفلس باشد:
اولا اثبات مفلس بودن چگونه است؟
ثانیا ایا برای وی هم مبلغ بدهی قسط بندی می شود؟
با سلام ، بدهکاری که در دادگاه حقوقی محکوم شده و حکم جلبش رو گرفتیم اما آدرسی جز شماره موبایل از او نداریم چطور میشه پیداش کرد
از طریق اجرای احکام میتوانید برای نشر آگهی اقدام کنید.
با سلام اگر فرد معسر شناخته شد و برای او تقسیم مبلغ بازپرداخت دستور داده شد و فرد معسر حتی توان پرداخت قسط را هم نداشت باید چیکار کند و چه دستوری صادر میکنند؟؟
با عرض سلام بنده 2سال.پیش همسرم مطالبه مهریه درصورت طلاق توافقی به ازای1 خودرو وحضانت پسرم که اکنون 6 ساله است نمود که قبلاز اجرای 400 سکه بنده اطلاع نداشتم محضر باید بنام کنم وکردم واز ایشان امضاء وار انگشت گرفتم درصورتی که به بنده گفت پرونده شکایت را بسته است به دروغ و2 سال دیگر با من وکودم زندگی گرده ولی اکنون رفته و4 00 سکه را اجرایی کرده است در صورتی که جز چیزهای قبل خواست هیچ چیز دیگری ندارم وحتی در بالای منزل پدرم اجاره نشین بودم از وماهینانه 300تومن ملزم به پرداخت بودم باسالی 50 هزار اضافه کرایه که حتی بدلیل بیکاری پول آب وبرم را خودشان دادند وب اجاره خط ونو شته قرارشد بمحض آنکه پولی داشتم به صاحب خانه دهم.که مورد ضرب وشتم از طرف نفر شده ودادگستری مبلغی از دیه را جلو داد وباقی اعسار شد ماهی500تومن که قبل از شکایت مجدد به حساب 10سال صاحب خانه ریختم حتی ماهی 500تومن را تا بدهی کمی سبک شود.وهی مال یا پول دیگر ندارم،خواهشا سوالم این است وتقاضای راهنمایی دارم که آیا پول کرایه پرداخت شده بحساب صاحب خانه را نیز دادگاه خانواده از مالک طلب میکند یا خیر.ممنون از شما عزیزان
خواهش میکنم درموارد سوالات بالا کمکم کنید وآیا درصورت نداشتنم واز شاهدین عقد وصول میکنند؟با عرض تشکر واحترام درصورتی به علت بی اطلاعی از محضر رفتن همان 2سال پیش مهریه خودرویم دا دادم ورسید و آثار انگشت هست.ولی فرمودند چون قبل از این وآن زمان قرار به توافقی بوده ولی الان همسرم مجدد اجرا گذاشته شامل نمیشه و حتی بدون رای دادگاه 3ماه است اصلا نمیزارن حتی تلفنی با پسر 6 ساله ام صحبت کنم.بخدا ازهمه قطع امید و امیدم به راهنمایی شماست. ممنون
عالی بود..اگر شخصی ثالث پولی را با کارت عابر بانک از شخص اول دریافت و برای شخصی دیگر کارت به کارت کند و شخص دوم پول شخص اول را ندهد .شخص سوم که پول را کارت به کارت کرده مقصر است
سلام بنده با یه نفری که معامله میکردم ایشان به حساب من پول واریز میکرد منم بهش جنس میدادم بدون هیچ قرار دادی که در بینمون نبوده معامله ما جوری بود سرباز بود یه بار کیلویی میدادم یه بار دونه ای میدادم معلوم نمیشد معاملمون به چه صورت میشد در واقع بین خودمون معامله میکردیم بدون هیج رسیدی یا تعهدی الان طرف به من میگه که اون پولی که به حساب شما واریز کردم بیشتر از ارزش جنس شماست بقیه پول منو برگردون میگه میخوام علیه شما شکایت کنم که فیش واریزی پولها را دارم ؟ من موندن چیکار کنم ایا کاری میتونه بکنه یا نه تو را خدا جواب بدین اینو هم گفته باشم اونم به یکی دیگه کار میکرد در واقع دلال بوده بیشتر پولها را یکی دیگه واریز کرده ؟ کمکم کنید
سلام برای کسی که پولی قرض گرفته و طرف مقابل چندسال ازش سود میگرفته ولی الان که توانایی پرداخت پولش رو نداره و فرصت میخواد ازش تا بتونه اصل پولو بر گردونه چه حکمی هست و بدهکار در حال حاضر تو زندانه.طلبکار ادعای کلاهبرداری داره الان.حکم شخص چی میشه؟؟
درود بر شما ، من حقوق اداره کار میگیرم و قسط اعسارم دقیقا کل حقوق ماهیانه ام هست الان سه قسط عقب افتاده چه کار کنم استرس دارم لطفا کمکم کنید راهنمایی کنید ، هیچ اموالی ندارم به جز یه ماشین که تصادفی بود واسه پیش قسط فروختم و دادم طرف مقابل لطفا خواهشا راهنمایی کنید
باسلام
متشاکی که بجای پرداخت دیه تقاضی اعسار کرده و پذیرفته شده الان قسط باید بده ولی ۸ ماهه ک قسطاشم نداده هرچی هم میریم دادگاه توی دادگاه آشنا داره اجرای احکام احضاریه یا حکم جلب نمیدن هیچی هم ب نام خودش نیست باید چه کار کنیم چه راه حلی هست ک مجبور بشه بدهکار و قسطاشو پرداخت کنه
سلام من از یکنفر۵۰۰میلیون میخام سال ۹۸ که امسال شده ۱۳۵۰۰۰۰۰۰۰۰ریال وبعدازانداختن زندان قاضی حکم داد که 4میلیارریال بده وماهی ۵۰میلیون ریال بپردازه قبول کردومنم رضایت دادم بیادبیرون والان اون آقاسکته کرده وخانومش تومحضرتعهدکتبی داده که ماهی 5۰میلیون ریال رومیپردازم وهرچندماه دیرشده باشه یکجامیپردازم والان ۲۰ماهه نپرداخته و۱ساله پرونده شورای حل اختلاف واین خانوم میگه ندارم بدم ونمیتونم وشاهدآورده که توان مالی پرداخت نداره الان من بایدچیکارکنم توروخداراهنمایی کنیدسپاسگذارم