در صورتی که مشکل قضایی در یکی از شهرستانهای دوردست داشته باشید که نیاز به پیگیری و مراجعه مداوم داشته باشد بهترین خبر برای شما پیدا کردن یک آشنا در آن شهر خواهد بود که نیابت قضایی شما را قبول کند.
اگر چه شما مختارید برای پیگیری امور به این فرد نیابت بدهید اما در میان دادگاهها در چنین شرایطی این رسم به صورت تکلیفی قانونی رواج دارد. یعنی اگر دادگاهی برای رسیدگی به یک دعوا نیاز به انجام اقداماتی داشته باشد که در حوزه جغرافیایی او نیست باید به دادگاه صالح «نیابت» بدهد.
در رسیدگی به جرایم و گاهی در سایر دعاوی ممکن است دادگاه اقدام به صدور نیابت قضایی کند.
در این صورت پاکت دربستهای را به شما خواهد داد تا روانه دادسرا یا دادگاهی در شهری دیگر شوید. در چنین شرایطی معمولا این سوالها تکرار میشود که چرا باید برای پیگیری دعوایمان روانه شهر غریب شویم؟ نکند ما را سر میدوانند؟ نیابت قضایی به چه معنی است؟
بعضی از شدت کنجکاوی طاقت نمیآورند و پاکت نامه را باز میکنند تا سر از محتوای آن در آورند اما علاوه بر اینکه متوجه متن و دستورات آن نمیشوند، در دادگاه و دادسرای مقصد هم به خاطر باز کردن نامه پلمپ شده با دردسرهایی روبهرو میشوند.
در ادبیات حقوقی و در روال کاری دادگاهها، کلمات و عباراتی هستند که گاه به گوش ما میخورند و تبدیل به یک علامت سؤال در ذهن ما میشوند. آگاهی و دانستن درباره آنها سودمند به نظر میرسد. یکی از آن عبارات که ممکن است تا ذهن ما غریب به نظر برسد «نیابت قضایی» است.
نیابت به صلاحیت محلی ربط دارد
هر موضوعی که در یک مرجع قضایی مطرح میشود، در اولین گام آن، مرجع به این سوال پاسخ میدهد که آیا صلاحیت رسیدگی به پرونده مطرح شده را دارد یا نه؟
صلاحیت به معنی شایستگی و اختیار است و در اصطلاح حقوقی یعنی شایستگی یک مرجع قضایی برای رسیدگی به یک پرونده. مثلا رسیدگی به دعوای نفقه بین زن و شوهر در صلاحیت دادگاه خانواده است؛ یعنی دادگاه خانواده شایستگی رسیدگی به این پرونده را دارد. صلاحیت دو نوع است: صلاحیت ذاتی و صلاحیت محلی (نسبی)
صلاحیت ذاتی، خط قرمز دادگاهها محسوب میشود و تخلف از آن ممنوع است زیرا مغایر صلاحیت ذاتی عمل کردن خلاف نظم عمومی جامعه محسوب میشود. در موضوع صلاحیت ذاتی دادگاهها سه مورد مطرح میشود:
1) «صنف» که به کیفری و مدنی و اداری تقسیم میشوند.
2- «درجه» دادگاهها که بدوی و تجدیدنظر هستند.
3) «نوع» دادگاهها که عمومی و اختصاصی نام میگیرند.
همه دعاوی باید به دادگاههای عمومی ارجاع شوند؛ مگر در قانون از دادگاه اختصاصی نام برده شود. مثلا درباره رسیدگی به جرایم افراد نظامی، دادگاه نظامی باید رسیدگی کند. پس دادگاه نظامی یک دادگاه اختصاصی است. همه افراد باید صلاحیت ذاتی را رعایت کنند و عمل دادگاهی که بدون در نظر گرفتن صلاحیت ذاتی، اقدام به رسیدگی کند، باطل است.در مقابل وقتی صحبت از صلاحیت محلی میکنیم که شایستگی دادگاهها را از حیث قلمرو جغرافیایی و محلی بررسی کنیم.
ماده 11 قانون آیین دادرسی مدنی مرجع اصلی ما در این موضوع است. بر اساس این ماده، دعوا باید در دادگاهی اقامه شود که خوانده در آن حوزه قضایی اقامت دارد، مثلا اگر شما از فردی که در مشهد زندگی میکند، پول طلب دارید و تصمیم دارید برای رسیدن به پول خود از وی شکایت کنید، دادگاه مشهد صلاحیت رسیدگی به این پرونده را دارد. چون مشهد محل اقامت خوانده است و مشهد صلاحیت محلی برای رسیدگی دارد.
صلاحیت محلی برای آسایش مردم و تسهیل در رسیدگی به پروندههای قضایی در نظر گرفته شده است. حوزه قضایی هم عبارتست از قلمرو یک بخش یا شهرستان که دادگاه در آن واقع است.
رابطه صلاحیت با نیابت قضایی
نیابت یک عمل حقوقی است که یک شخصی به شخص دیگر این اجازه را میدهد به نام او و برای او کاری را انجام دهد. مانند نیابتی که موکل به وکیل خود میدهد.
به همین دلیل نیابت قضایی نیابتی است که بین افراد جریان ندارد، بلکه در مراجع قضایی مطرح است. بنابراین همانطور که هر یک از ما ممکن است شخصی را نایب خود قرار دهیم دادگاهها نیز ممکن است اقدام به اعطای نیابت کنند.
هر قاضی موظف است در رسیدگی به پروندهها علاوه بر صلاحیت ذاتی، صلاحیت محلی را هم رعایت کند.
اما گاهی مواقع طبق ماده 290 قانون آیین دادرسی مدنی، رسیدگی به دلایلی از قبیل تحقیقات از مطلعین و گواهان یا هر اقدام دیگری که باید خارج از مقر دادگاه رسیدگی کننده به دعوا انجام شود، دادگاه به مرجع صلاحیتدار محلی دیگر نیابت میدهد تا حسب مورد اقدام لازم را انجام دهد و گزارشات را طی صورت مجلس به دادگاه نیابت دهنده ارسال کند، به شرطی که انجام گرفتن آن اعمال توسط دادگاه نیابت دهنده لازم نباشد.
به عبارت دیگر دادگاه برای رسیدن به برخی حقایق مجبور به جمعآوری دلایلی است که در حوزه قضایی دیگر واقع شده است. مثلا دادگاه تهران مسئول رسیدگی به یک پرونده است. در دادگاه تهران نیاز به تحقیق از مطلعین درباره یک مسأله احساس میشود. در حالی که مطلعین در شیراز زندگی میکنند. بنابراین دادگاه تهران برای تسریع در امر رسیدگی، به دادگاه حوزه قضایی که مطلع در آن زندگی میکند، یعنی شیراز، نیابت میدهد تا مطلع را احضار و تحقیقات را انجام دهد و نتیجه تحقیقات را به دادگاه نیابت دهنده (تهران) بفرستد.
نیابت قضایی در امور کیفری
در امور جزایی و کیفری هم نیابت قضایی وجود دارد. همانطور که در ماده 59 قانون آیین دادرسی کیفری به آن اشاره شده، چنانچه تحقیق از متهم یا شنیدن شهادت شهود، معاینه محل یا جمع آوری آلات جرم و بازرسی از منزل لازم شود، دادگاه یا دادسرای رسیدگی کننده به دادگاه یا دادسرای صالح آن محل نیابت رسیدگی به آن مسایل را با ذکر دقیق موارد میدهد. دادگاه تحقیقات را انجام میدهد و نتایج به دست آمده را پس از امضا برای دادگاه نیابت دهنده میفرستد.
مثلا قتلی در تهران رخ داده، بنابراین حوزه قضایی تهران صلاحیت رسیدگی دارد. ولی شاهد صحنه قتل در اصفهان زندگی میکند. بنابراین از طرف تهران به حوزه قضایی اصفهان نیابت داده میشود که تحقیقات را از شاهد انجام و گزارش را به تهران ارسال کنند.
نکته مهم این است که در مواردی که دادگاه مستقیما بر مبنای اقرار متهم یا شهادت شهود میخواهد رأی صادر کند، قاضی باید خودش اقرار و شهادت را بشنود و در این موارد، نیابت قضایی ممکن نیست. هم چنین برگزاری جلسه محاکمه هم از طریق نیابت قضایی امکانپذیر نیست.
علاوه بر این نیابتهای قضایی که موارد ذکر شده در قانون را رعایت نکرده باشند یا از نظر قانونی ناقص باشند، به مرجع نیابت دهنده برای رفع نواقص بازگشت داده میشوند.مواردی مانند ابلاغ اخطاریه که از اداره ابلاغ امکانپذیر است و فرستادن افراد به پزشکی قانونی و مواردی از این دست احتیاجی به نیابت قضایی ندارد و مستقیما انجام میشوند.
انواع نیابت قضایی
نیابت قضایی ممکن است داخلی و یا خارجی (بینالمللی) باشد. نیابت قضایی داخلی، وقتی است که یک مرجع قضایی در داخل کشور به مرجع قضایی دیگر در ایران نیابت دهد.
یعنی هم دادگاه نیابت دهنده و نیابت گیرنده هر دو در ایران باشند. نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که دادگاه نیابت دهنده نمیتواند شعبه را انتخاب کند. بلکه به حوزه قضایی صلاحیتدار میفرستد و رییس حوزه تقسیم کار را انجام میدهد.
نیابت قضایی بینالمللی وقتی صورت میگیرد که یکی از مراجع قضایی ایران تقاضایی از یکی از مقامات قضایی کشورهای خارجی دارد.
مثلا از طرف تهران نیابتی به یکی از مراجع قضایی در پاریس داده میشود. در نیابت قضایی بینالمللی باید یا معاهدهای در این زمینه با کشور مورد نظر وجود داشته باشد یا معامله متقابل صورت گیرد. یعنی اگر ایران نیابت قضایی از طرف فرانسه را میپذیرد، آنها هم باید بپذیرند.
ایران نیز به شرط وجود معامله متقابل میتواند از طرف کشورهای دیگر نیابت قضایی دریافت کند. نیابت قضایی در ایران برای کشور دیگر مطابق قانون ایران خواهد بود.
چنانچه مراجع قضایی خارجی روش دیگری را مقرر کرده باشند، به شرط معامله متقابل و خلاف مقررات و نظم عمومی نبودن آن دستور، اجرا میشود. در مسأله نیابت قضایی به مراجع قضایی خارج از کشور، از طرف ایران درخواست میشود که طبق قانون ایران رسیدگی شود. مراجع قضایی ایران باید در خواست را همراه با تمام اموری که خواهان رسیدگی به آن هستند به کشور نیابت گیرنده بفرستند. اگر با روش دیگری رسیدگی صورت گرفت، باید دادگاه ایران آن را تأیید کند.
پیگیری اعتراض به تصمیم دادگاه
اگر در زمان رسیدگی به یک پرونده، بحث نیابت قضایی مطرح شد و شما به عنوان یکی از دو طرف دعوا احساس کردید که این کار زمان رسیدگی را طولانی میکند و به این تصمیم دادگاه اعتراض داشتید، باید اعتراض خود را به مرجع قضایی نیابت دهنده (رسیدگی کننده به پرونده) تقدیم کنید.
بخشنامه ای که رییس قوه قضاییه صادر کرده است
در سال 86 رییس قوه قضاییه بخشنامهای برای رعایت کردن قواعد آیین دادرسی توسط مراجع قضایی صادر کرده است.
در این بخشنامه از مراجع قضایی سراسر کشور خواسته شده است که از دادن نیابتهای قضایی مبهم و ناقص جلوگیری کنند، چرا که باعث صرف وقت و هزینه و طولانی شدن روند دادرسی میشود.
در این بخشنامه نکات مهمی ذکر شده که اشاره به برخی از آنها خالی از فایده نیست. در تنظیم برگه نیابت مشخصات کامل طرفین دعوا، شهود، مطلعین و سمت قاضی نیابت دهنده به طور دقیق ذکر شود. مراجع نیابت دهنده از ارسال برگه نیابت به مرکز استان خودداری کنند، چرا که باعث طولانی شدن روند دادرسی خواهد شد.
در برگه نیابت قضایی، تمام مواردی که درباره آنها نیابت داده میشود، به طور دقیق و خوانا ذکر شود. هم چنین برگه نیابت قضایی باید از طریق دستگاه نمابر (فکس) ارسال شود و حداکثر ظرف سه روز برگه نیابت به مرجع نیابت گیرنده ارسال شود.