چند قدم مهم در پایان دادن به چرخهی طلاق و ناسازگاری و تبدیل طلاق به همیاری و حامیگری
در این مقاله با مقولهی طلاق و ناسازگاری آن آشنا می شویم. میتوان به نحوی طلاق گرفت که حال خوب همه حفظ شود. شما میتوانید ناسازگاری را پایان دهید، درد را درمان کنید و به عنوان دوست با یکدیگر کنار بیایید. فقط باید بدانید که چگونه.
طلاق و ناسازگاری
متاسّفانه به بیشتر طلاق و ناسازگاری به روش بسیار متفاوتی رسیدگی میشود. جبههگیری صورت میگیرد و مسائل به جای این که چیزی برای حل شدن باشند، تبدیل به موضوعی برای دعوا میشوند. دیوارهای حفاظتی مستحکم میشوند و فاصله رشد میکند. سپس پای وکیل مدافعها را به وسط میکشیم و درگیری به طرز چشمگیری تشدید میشود. به یکدیگر دوباره و دوباره آزار میرسانیم و در مورد هرکار که انجام میدهیم حق را کاملاً به خودمان میدهیم. در پروسهی ظلاق آسیبهای شدیدی به وجود میآید که هیچکدام لازم نیستند.
برای طلاق و ناسازگاری ، به جای تخریبکننده بودن، حامی باشید. شما باید ناسازگاری را خنثی کنید. برای یاد گرفتن نحوهی انجام دادن این کار، بیایید نگاهی به چیزهایی که در روابط عشق را ایجاد و تخریب میکنند بیندازیم.
پایان دادن به چرخه ناسازگاری
ما فکر میکنیم که عشق برای کار کردن یک رابطه کافی است، در حالی که اینطور نیست. دادگاههای طلاق و ناسازگاری پر از افرادی است که عاشق یکدیگر هستند. برای کار کردن یک رابطه افراد باید احساس دوستداشتهشدن بکنند. شما تجربهی عشق را با دادن هدیهی پذیرش و تحسین به وجود میآورید. فقط احساسات خود را زمانی که یک نفر واقعاً شما را میپذیرد و تحسین میکند نگاه کنید. احساس فوقالعادهای نیست؟ البته که هست. شما در مورد خودتان و زندگی احساس بهتری دارید. همچنین در مورد فرد دیگر احساس بهتری دارید.
زمانی که شما پذیرش و تحسین را به فرد دیگری میدهید نیز همین اتّفاق میافتد. آن شخص احساس بهتری نسبت به خودش و شما پیدا میکند. با تحسین و پذیرفتن افراد، شما تجربهی عشق را به وجود میآورید و به همین صورت به شما باز میگردد.
شما تجربهی عشق را با نپذیرفتن نابود میکنید. به احساس خود زمانی که شخصی نسبت به شما منتقدانه یا کنترلکننده رفتار میکند توجّه کنید. فوراً احساس آزار و ناراحتی میکنید. از درون خاموش میشوید. دیوارهای حفاظتی به دور خود میکشید و به طور خودکار نسبت به شخصی که شما را نمیپذیرد مقاومت میکنید. همین اتّفاق وقتی که شما شخصی را نمیپذیرید رخ میدهد. آن شخص ناراحت میشود، دیوارهای حفاظتی خود را بالا میبرد و به طور خودکار نسبت به شما منتقد و مقاوم میشود. با نپذیرفتن آن شخص، شما تجربهی عشق را نابود میکنید. سپس در پاسخ پذیرفتهنشدن را دریافت میکنید.
سپس شرایط بدتر میشود. وقتی که شخص مقابل نسبت به شما منتقد و عصبانی میشود، حتّی بیشتر ناراحت میشوید. دیوارهای حفاظتیتان قویتر میشوند و نسبت به شخص دیگر رفتار منتقدانهتری را در پیش میگیرید. شخص مقابل از دست شما ناراحتتر و عصبانیتر میشود. سپس شما از دست او عصبانیتر میشوید. بدون این که بدانید چرخهای از ناسازگاری، مقاومت، حمله کردن به یکدیگر و کنار کشیدن خلق میکنید.
این چرخهی ناسازگاری است که در طلاق و ناسازگاری رنج را ایجاد میکند. برای درمان رابطهتان و برای حمایتی بودن طلاق و ناسازگاری این چرخه باید پایان یابد. خوشبختانه برای پایان دادن به آن تنها یک نفر کافی است. این چرخهی ناسازگاری مانند یک مسابقهی تنیس است. دو نفر برای پیش بردن باز لازم است. همین که یک نفر دست از بازی کردن برمیدارد، بازی تمام است. زمانی که به نقش خود در ناسازگاری پیمیبرید، میتوانید موقعیت را عوض کنید. میتوانید به جای سوخت بیشتر، آب روی آتش بریزید.
برای پایان دادن چرخهی ناسازگاری و حامی بودن در طلاق و ناسازگاری ، به نکات زیر توجّه کنید.
- شخص را بپذیرید. شما با قضاوت و انتقاد کردن به ناسازگاری دامن میزنید. برای پایان دادن به ناسازگاریشخص مقابل را به همان طریقی که هست بپذیرید. این کار ممکن است سخت به نظر برسد ولی هنگامی که متوجّه میشوید شخص مقابل همانگونه که خودش بخواهد است –چه شما دوست داشته باشید چه نداشته باشید– شرایط بسیار سادهتر میشود. پذیرفتن چیزی فراتر از گفتن حقیقت نیست. وقتی که شما با حقیقت در صلح هستید، دست از ناراحت بودن برخواهید داشت. میتوانید به جای سوخت بیشتر، آب روی آتش بریزید.
- مایل به احساس کردن آزردگی خود باشید. تمام ناراحتیها و رفتارهای مخرّب ما از دوری خودکار از درد نشأت میگیرند. هرچه بیشتر احساس آزار دیدن بکنید، ناراحتیها و رفتارهای مخرّب شما بیشتر از بین میروند. راه درمان آزردگیتان، احساس کردن مشتاقانهی آن مانند یک کودک است. این کار به آزردگی اجازهی رفت و آمد میدهد. وقتی با آزردگی خود مبارزه میکنید، به آن قدرت میدهید. سپس این آزار تبدیل به درد میشود و باقی میماند. آزردگی از شرایطتان را احساس کنید و به طور عمیقتر آزردگی بیارزش بودن، به اندازهی کافی خوب نبودن و ارزش نداشتن برای دوستداشتهشدن را حس کنید. داخل آزردگی شیرجه بزنید و به سختی هرچه تمامتر گریه کنید. بگذارید آزردگی بیاید و برود.
- نقش خودتان در طلاق و ناسازگاری را دریابید. تا زمانی که شخص دیگر را سرزنش میکنید، تمام قدرت خود را به او میدهید. شما خودتان را تبدیل به یک قربانی میکنید. برای بازپسگرفتن قدرتتان، نقش خودتان در مشکل را بیابید. اگر چرخهای از ناسازگاری وجود دارد، دو نفر در تشکیل آن نقش دارند. هنگامی که نقش خودتان در چرخه را تشخیص بدهید میتوانید کاری در مورد آن انجام دهید. به این که چقدر منتقدانه عمل کردهاید و این که چقدر شخص دیگر را آزار دادهاید توجّه کنید. به این که شخص مقابل چقدر محافظهکارانه عمل کرده و چقدر از آن آزردگی را به شما بازگردانده توجّه کنید. این کار را تا جایی که به طور 100 درصد مسئولیت خودتان در چرخهی ناسازگاری را ببینید، ادامه دهید.
- سماجت نکنید. شخص را رها کنید. برای این که یک نفر با شما بماند هیچکاری نمیتوانید انجان دهید. در حقیقت هرکاری که برای ماندن بیشتر یک شخص انجام میدهید، بیشتر او را میراند. برای مدیریت کردن شرایطتان به موثّرترین روش، اجازه بدهید که شخص برود. سپس تمرکزتان را روی درمان کردن رابطهتان و بازیابی عشق از فردی به فرد دیگر بگذارید. این کلید نجات ازدواجتان است؛ رها کردن و مشتاق بودن برای حس کردن آزردگی. اجتناب کردن از این آزردگی است که شما را به سماجت وا میدارد. هنگامی که مایل به احساس کردن این آزردگی باشید، نیاز به سماجت قدرتش را از دست میدهد.
- دست از عصبانیت بردارید. ببخشید. بخشیدن به نفع شخص دیگر نیست. به خاطر شماست. وقتی شما عصبانی هستید، از درون غمگین میشوید. آزار میبینید و سرزندگی خود را از دست میدهید. عصبانیت ابزاری ناخوآگاه است که ما برای اجتناب از آزردگی خود از آن استفاده میکنیم. هنگامی که مایل به احساس کردن درد خود باشید، احساس نیاز به عصبانیت از بین میرود. برای بخشیدن، به سراغ آزردگی خاطری که در ورای خشمتان قرار دارد بروید و مانند یک کودک مشتاقانه آن را احساس کنید. سپس به خاطر بیاورید که شخص مقابل دارید بیشترین تلاشش را با تواناییهای بسیار محدودش انجام میدهد. فرد را برای آگاهتر و عاقلتر نبودن ببخشید.
- نسبت به هر اتّفاقی مثبت باشید. وقتی که با آنچه پیش آمده مبارزه میکنید، پر از ترس و غم میشوید. دید تونلی پیدا میکند و توانایی واضح دیدن را از دست میدهید. تمام کاری که میتوانید انجام دهید مبارزه کردن، مقاومت، سماجت و کنار کشیدن است. هرکاری که میکنید منجر به بدتر شدن موقعیت شما میشود. وقتی با هرچه که رخ میدهد جاری شوید، آرامش خاطر دارید. موقعیت خود را به وضوح میبینید و راه حلّ مناسب را مییابید. خلّاق هستید و راه حلهایی را میبینید که قبلاً نمیتوانستید ببینید. برای جریان یافتن با زندگی مشتاق حس کردن آزردگی خود باشید و مطمئن باشید حالتان خوب خواهد بود. مهم نیست که چه چیزی پیش بیاید.
- بحث نکنید. گوش کنید. هر زمانی که دو نفر در حال بحث کردن هستند، دو نفر در حال تحمیل دیدگاهشان به فرد دیگری هستند و در این میان هیچکس گوش نمیدهد. برای پایان دادن به یک بحث درنگ کنید و گوش بدهید. اجازه بدهید شخص مقابل هرچه را که میخواهد بیان کند. این به مشاجره پایان میدهد و شخص مقابل را برای شنیدن حرفهای شما آمادهتر میکند. پس از این که هردوی شما همهچیز را گفتید، میتوانید روی پیدا کردن راه حل تمرکز کنید.
- راه حلهایی بیابید که برای هر دوی شما موثّر است. در هر طلاق و ناسازگاری تفاوت عقاید مورد انتظار است. کلید حل کردن این اختلافات این است که راه حلّی بیابید که برای همه موثّر است. به طور عادّی ما مسائل را با جبهه گرفتن نسبت به فرد مقابل حل میکنیم. سپس برای پیروز شدن جبههی خودمان مبارزه میکنیم. متاسّفانه این باعث میشود فرد مقابل حالت دفاعی بگیرد و مجبورمان کند با او دعوا کنیم. هنگامی که به پیدا کردن راهحلهایی موثّر برای هر دوی شما متعهّد شوید، مقاومت فرد دیگر مقابل خودتان را از بین میبرید. دعوا کردن با کسی که سمت شماست، مشکل است.
- رویکرد قانونی همکاری را امتحان کنید. اگر نمیتوانید به تنهایی راه حل بیابید، از رویکرد قانونی همکاری استفاده کنید. این روش فوقالعادهای برای حلّ اختلافات است. در این پروسه همهی اشخاص و وکلایشان با همدیگر کار میکنند تا راه حلّی برای همه بیابند. این راه حل بدون جبههگیری و موثّر است. اختلافات با حدّاقلّ درگیری و رنج حل میشوند.
- از هر موقعیتی برای بهبود رابطهتان استفاده کنید. هرزمان که با شخص مقابل تعامل دارید، آب یا سوخت بیشتری به آتش میریزید. مطمئن شوید که آب میریزید! سعی کنید هر کاری از دستتان برمیآید انجام دهید تا به شخص نیرو ببخشید. مطمئن شوید که شخص مقابل احساس مورد قبول بودن و تحسین شدن میکند. یک دوست و مشتاق حال خوب او باشید.