آیا اعتقاد مذهبی سبب کاهش آمار طلاق میشود؟
این مقاله به بررسی رابطه بین اعتقاد مذهبی و آمار طلاق در ایالات متحده آمریکا میپردازد. هرچند ممکن است آمار طلاق موجود در کشور کانادا متفاوت باشند، اما مطالعات گرایشها و جهتگیری های مرتبطی نسبت به وضعیت ازدواج در کشور نشان میدهند.
آمار طلاق
اعتقادات و فعالیتهای مذهبی -بویژه عبادت- به طریقی مهم هستند. آنها عمیقا در تعامل بین زن و شوهر در ضمن زندگی روزمره تاثیر میگذارند. بسیاری از مسیحیان معتقدند که آمار طلاق بین زوجهای معتقد و زوجهای غیر مذهبی تقریبا در یک تراز است. این مساله اصلا و ابدا درست نمیباشد! بویژه در مورد افرادی که هم قلبا و هم عملا به اعتقادات خود باور دارند. بهترین تحقیقات انجام شده از سوی دانشمندان پیشرو جامعهشناسی این حقیقت را بارها و بارها به مرور زمان به اثبات رسانده است.
یافتههای تحقیقاتی اخیر
آخرین تحقیق انجام شده در دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه هاروارد نشان میدهد که مراجعه مرتب زوجین به خطبههای کلیسا احتمال طلاق را در میان آنها به صورت چشمگیری و حدود 47 درصد کاهش میدهد. تحقیقات مشابه بسیاری نتایج مشابهی را گزارش کردهاند، یعنی نتیجهای حدود 30 الی 50 درصد کاهش در آمار طلاق . و خوشبختانه این آمار طلاق برای زوج های سفیدپوست، سیاهپوست، آسیایی و لاتین صدق میکند.
تحقیق انجام شده در دانشگاه دولتی بولینگ گرین (مرکز اصلی تحقیقاتی راجع به پیشگامان بنای خانواده) هم این مطلب را تایید میکند. یکی از رهبران اصلی این گروه تحقیقاتی، یعنی پروفسور آنت ماهونی از تیم تحقیقاتی علوم روانشناسی و علوم مذهبی دانشگاه بولینگ گرین، طبق نتایج تحقیق چند دههای اش اینطور گزارش میدهد: روابط نزدیک یک زوج در مسائل مذهبی و شرکت در جلسات کلیسا به طور غیر قابل انکاری خیلی خیلی مهم است و یک زیر بنای مهم است که از اهمیت برخوردار است، باعث افزایش خوشحالی زوجین و افزایش طول ازدواج میشود.
تحقیقات اضافیای که توسط ماهونی و تیمش انجام شد نشان دهنده این امر بود که یک ازدواج زمانی مستحکمتر است و زمانی زوجین احساس خوشبختی بیشتری دارند که اهمیت روحانی ازدواج توسط زن و شوهر به خوبی درک شود. نتایج این یافتهها در طی چندین دهه بدون تغییر باقی ماندهاند و این تنها مسائل اجتماعی-اقتصادی هستند که طی چندین دهه متغیر بودهاند. تیم دانشگاه بولینگ گرین گزارش کردهاند :
اخیرا سه تحقیق طولی (تحقیقی که طی یک زمان طولانی انجام میشود) به منظور کاهش آمار طلاق در ازدواجهای آینده انجام شدند و عواملی همچون گرایشات مذهبی بالاتر (بویژه در مورد زوجهایی که عضو یک گروه مذهبی هستند) را مد نظر قرار دادند.
اعتقادات و اعمال مذهبی
اعتقادات و فعالیتهای مذهبی بسیار مهم هستند، و تاثیر عمیقی در تعامل بین زوجین در ضمن زندگی روزمره ایجاد میکنند. همچنین باعث میشود تا تنشهای بین خود را به طریقی مهربانتر، به همراه بخشش بیشتر و از طریق راههای سازندهتری حل کنند.
میتوان به این تحقیقات یافتههای دانشمندان دانشکده مطالعات زندگی خانوادگی از دانشگاه بریگم یانگ را نیز افزود. این دانشمندان یافتهاند که حتی تعداد دفعاتی که زوجین به کلیسا مراجعه میکنند نیز تاثیر قدرتمندی بر ثبات ازدواجشان دارد. هر چقدر فاصله بین هر مراجعه آنها کمتر باشد، ازدواج قویتری دارند. محققان اینطور گزارش دادهاند: “وقتی زوجین هردو به همراه یکدیگر مرتبا به کلیسا مراجعه میکنند ازدواجشان پایینترین احتمال آمار طلاق را دارد.” به علاوه، زوجینی که دارای اعتقادات مسیحی محافظهکارانهتری هستند، نسبت به زوجینی که اصلا اعتقادات مذهبی ندارند و یا اعتقادات مذهبی آزادتری دارند از احتمال کمتری برای آمار طلاق برخورداند. زوجینی که طی یک مراسم مذهبی در کلیسا ازدواج میکنند نسبت به افرادی که طی یک مراسم غیر مذهبی ازدواج میکنند از خطر کمتری برای جدایی و یا آمار طلاق برخوردارند.
زوجینی که اعتقاد مذهبی غیر یکسانی دارند (مثلا یکی از آنها مسیحی است اما دیگری مسیحی نیست) به شدت مستعد آمار طلاق هستند و کتاب مقدس نیز در برابر چنین ازدواجهایی است. به هرحال باید بدانید، زمانیکه مرد خانواده فرد مذهبی است و مرتب به کلیسا میرود نسبت به زمانی که زن فرد مذهبی خانواده است ازدواج دوام بیشتری دارد و زوجین خوشحالتر هستند. همچنین در مواردی که زوجین اعتقاد مذهبی یکسانی دارند نیز اگر مرد خانواده رهبر مذهبی خانواده باشد ازدواج از این قضیه سود بیشتری خواهد برد. این مساله نشانگر اهمیت رهبری معنوی مرد در خانه است، همانطور که زن به طور کلی بیشتر دوست دارد تا همسر خود را دنبال کند و در مسائل مذهبی از رهبری او قدردانی نماید.
مزیت ایمان حتی در مورد زوجینی که در ازدواج خود به مشکل برخوردهاند اهمیت دارد. ماهونی و تیمش این مساله را اینطور توضیح میدهند:” از بین زوجینی که طی یک مراسم مذهبی در کلیسا ازدواج کردهاند، احتمال آشتی کردن زوجینی که در زمان ازدواج به یک گروه و یا فرقه مذهبی تعلق دارند ،نسبت به زوجینی که از گروههای مذهبی متفاوت هستند در زمان برخوردن به مشکلات 2 برابر بیشتر است. و زوجینی که پیش از ازدواج شریک خود را قانع کردند تا به گروه و یا فرقه آنها ملحق شود، به احتمال 4 برابر آشتی خواهند کرد.(نسبت به کسانی که هیچ اعتقاد مذهبی نداشتند و یا از گروههای مذهبی متفاوتی بودند.) این مساله نسبت به آنکه یک جزء ارتباطی ساده است، اما یک نیروی محرک قدرتمند جهت تحکیم روابط میباشد.
زندگی عبادی مشترک
شرکت در جلسات کلیسا و اعتقادات مشترک تنها فاکتورهای مذهبی محافظتکننده نیستند. زندگی عبادی مشترک یک زوج بسیار مهم است. یک مطالعه که در سال 2015 انجام شده دریافت که هنگامی که زن و شوهر با یکدیگر و برای یکدیگر دعا میکنند (یعنی هرکسی برای دیگری دعا میکند) و نسبت به خطاهای سر زده از سوی طرف مقابل بخشش نشان میدهند، این امر به طور کلی “تاثیر مثبت بسزایی” در ازدواج آنها دارد. این مساله باعث میشود بتوانند با مشکلاتی که به طور طبیعی در هر ازدواجی رخ میدهد راحتتر کنار بیایند، هر دو در پیشگاه خداوند احساس مسئولیت کنند، خداوندی که به ما فرمان میدهد بر جراحات گذشته خود چشم بپوشیم، فداکارانه عشق بورزیم و دیگران را ببخشیم.
آقای ویلیام برفورد ویلکاکس از دانشگاه ویرجینیا با صراحت در کتاب خود تحت عنوان “معشوق” میگوید: عبادتهای مشترک کاملا در رابطه بین شرکت در کلیسا و یک رابطه شاد موثر است. ” این به این معناست که بر مبنای این تحقیق، عبادت به عنوان بخش منظمی از رابطه بین زوجین مهمترین فعالیت مذهبی جهت دستیابی به یک رابطه موفق است. این امر برای زوجهای لاتین، آسیایی، سیاهپوست و سفیدپوست صدق است. عبادت نه تنها در دوران ناخوشی و کشمکش خداوند را وارد یک رابطه میکند بلکه باعث ایجاد صمیمیت بین زوجین میشود و زوجین را متوجه حالی یکدیگر میکند. درد و دل کردن مرتب با خداوند و در حضور همسر باعث ایجاد صمیمیت بین زوجین میشود، صمیمیتی همتراز با صمیمیت فیزیکی. افراد را به یکدیگر نزدیک میکند. هردو طرفین برای تقویت رابطه زناشویی خود نیازمند شفافیت و اعتماد متقابل هستند.
شرکت کردن در جلسات کلیسا صرفا باعث سلامت رابطه زناشویی و خوشبختی نمیشود بلکه در وهله اول احتمال ازدواج را نیز افزایش میدهد. آمار طلاق نشان میدهند ازدواج در افرادی که به کلیسا میروند بسیار بالاتر است. پروفسور ویلکاکس اینطور توضیح میدهد: “شرکت کردن در کلیسا شانس ازدواج را برای مردان و زنان از تمام گروهها و نژادهای قومیتی حداقل حدود دو سوم افزایش میدهد.” احتمال ازدواج در بین مردان و زنان آفریقایی-آمریکایی که به کلیسا میروند 46الی 51 درصد افزایش مییابد. این عدد برای مردان لاتین 62 درصد و برای مردان سفیدپوست 58 درصد است.
تاثیر اعتقاد بر ازدواج
اقدامات بسیاری به وضوح نشان دادهاند که رفتن به کلیسا و ازدواج رابطه بسیار عمیقی با یکدیگر دارند. مشارکت مذهبی پرنشاط برای زوجینی که به دنبال یک ازدواج شاد، کاملکننده و با دوام هستند علاوه بر سایر فاکتورهای مفید ، مثبت و ثمربخش است.
از آنجایی که تاثیر فعالیتهای مذهبی بر روی ازدواج چندان قابل درک نیست، مولف مطالعات هاروارد یک جمعبندی از برخی احتمالات را ارائه میدهد. به این ترتیب سرزدن مرتب به کلیسا و فعالیتهای مذهبی میتوانند:
- فهم عمیقتری به زوجین نسبت به اینکه ازدواج یک پیمان مقدس است، صرفا در زوجیت خلاصه نمیشود و چیزی فراتر از آن است را ارائه دهد و بدین روی باید تا پایان عمرشان دوام داشته باشد.
- سبب استحکام آموزههای کتاب مقدس درباره آمار طلاق ، فیلمهای مبتذل جنسی و خیانتهای زناشویی میشود.
- سبب استحکام ذات و اهمیت عشق زناشویی، فداکاری و اهتمام به نیازهای همسر میشود.
- به زوجین دسترسی به منابع بسیاری میدهد، منابعی همچون دوستان و یاران حامی و آموزههای زناشویی. این منابع سبب استحکام ازدواج میشوند و سبب حل شدن اختلافات اجتناب ناپذیر میشوند. (پروفسور ویلکاکس به این نتیجه رسید که تقریبا نیمی از فایده کلیسا همان تشویقها و نصیحتهایی است که از دوستان خود در کلیسا دریافت میکنید.)
- سبب افزایش بسیاری از تدابیر که مربوط به سلامت و رفاه شخصی است میشود. همچنین باعث میشود به فهم عمیقتری از معنی زندگی و به طور کلی تمام چیزهایی که به سعادت زناشویی و حفاظت در برابر طلاق مربوط است دست یابید.
اعتقاد مهم است. داشتن اعتقاد در تمام سطح زندگی ازجمله ازدواج تغییر ایجاد میکند و این را باید تمام رهبران و اعضای کلیساها و مشاوران ازدواج بدانند. اعتقاد یکی از قدرتمندترین سلاحهای مخفی برای داشتن خوشبختی زناشویی و دوام در ازدواج است. و این امر نباید دیگر بر کسی پوشیده باشد.