خشونت خانگی یکی از معضلات اجتماعی است که در هر مقطعی از زمان، در سطح جهان وجود داشته و نیز اشکال گوناگون و متنوعی را دارا بوده است. در ادامه این مقاله قصد داریم تا با این مفهوم بیشتر آشنا شده و مصادیق و نحوه شکایت از آن را بررسی کنیم.
خشونت خانگی چیست؟
شاید هرکدام از ما در طول زندگی مورد آزار و اذیت و خشونت خانگی واقع شده باشیم، اما معمولا از ترس آبرو یا علاقهمند بودن به کسی که این خشونت را بر ما اعمال کرده، آن را نادیده گرفتهایم و در برابرش سکوت کردهایم. خشونت خانگی میتواند علیه اشخاص مختلفی با ویژگیها و سنین متفاوتی اعمال شود و همچنین اعمالکننده خشونت، میتواند ویژگیهای مختلفی داشته باشد.
بر اساس تعریفی که سازمان ملل از خشونت ارائه کرده: هر نوع عمل خشونتآمیزی که بر اختلاف جنسیت مبتنی باشد و به آسیب یا رنج بدنی، جنسی یا روانی زنان بیانجامد یا احتمال منجر شدن آن به این نوع آسیبها و رنجها وجود داشته باشد؛ مانند تهدید به اینگونه اعمال، زورگویی یا محرومسازی خودسرانه از آزادی، خواه در حضور عموم یا در زندگی خصوصی روی دهد، خشونت علیه زنان تلقی میشود. (قطعنامه ۱۰۴/۴۸ مجمع عمومی ۲۰ دسامبر 1993)
در حالت کلی، خشونت خانگی در خانه و معمولا بر شریک زندگی مشترک (گاهی هم فرزندان) اعمال میشود و برای ایجاد تسلط و یا قدرتنمایی بر روی طرف مقابل صورت میگیرد.
مصادیق خشونت خانگی
همانطور که گفتیم، خشونت خانگی انواع مختلفی دارد و اینگونه نیست که فقط خشونت جسمانی را شامل شود و انواع خشونت جسمانی، روانی، اقتصادی، جنسی و… را در بر میگیرد که در ادامه برای هرکدام توضیح کوتاهی ارائه میدهیم:
*آسیب رساندن به جسم فرد (شریک زندگی یا فرزندان) و ایجاد جراحت و کبودی و… در حالت کلی، ایجاد دردهای جسمانی به هر نحوی بر روی فرد، بهطوری که توان تحمل آن را نداشته باشد و باعث ایجاد حس درد بیشتر از حد استاندارد بر او شود از مصادیق خشونت جسمانی هستند.
*تهدید شریک زندگی برای آسیب رساندن به او یا افراد خانوادهاش و یا توهین، تحقیر و ارعاب آن فرد، از موارد مربوط به خشونت روانیاند.
*خشونت اقتصادی، تلاش برای وابسته کردن فرد به خود از لحاظ مالی و از بین بردن آزادی اقتصادی او و مانع از حضورش در مشاغل مختلف و فعالیتهای اقتصادی و… شدن را شامل میشود.
*خشونت جنسی، نسبت به همه مواردی که به خشونت خانگی مربوط است، معمولا کمتر گزارش میشود، چرا که کسی که مورد خشونت قرار گرفته است معمولا خودش از آن با خبر نیست و با توجه به تصورات غلط و عدم آگاهی، خیلی از موارد خشونت را در رابطهاش، عادی تلقی میکند و خشونت خانگی بهحساب نمیآورد. مثلا ایجاد اجبار برای برقراری رابطه جنسی در هر زمانی و یا انجام دادن اعمالی بر خلاف میل خود فرد، در رابطه زناشویی.
*ایجاد محدودیت برای فرد در نحوه ارتباط با خانواده و دوستان و همچنین چک کردن مدام تلفن همراه و رفت و آمدهای او نیز از مصادیق خشونت خانگی هستند.
علامت جهانی خشونت خانگی چیست؟
علامت نشان داده شده در عکس بالا بهعنوان علامت جهانی خشونت خانگی در نظر گرفته شده است و اگر با کسی مواجه شدید که از این طریق از شما درخواست کمک کرد، میتوانید با 123 تماس بگیرید و خشونت خانگی را گزارش دهید.
جرم انگاری خشونت خانگی و خشونت علیه زنان:
همانطور که میدانید ما در کشورمان، بسیار زیاد شاهد وقوع خشونت خانگی و خشونت علیه زنان هستیم. اما با این حال، ظاهرا در این زمینه خلا قانونی داریم و هیچ قانونی نیست که در آن، قانونگذار با صراحت این عمل را جرم محسوب کند و برای آن مجازات در نظر بگیرد!
قانون پیشگیری از وقوع جرم مصوب سال 1394 هم صرفا به ارزیابی خطر وقوع جرم پرداخته و در رابطه با نحوه شکلی و عملی پیگیری این موضوع صحبتی نکرده است. پس در حالت کلی، موادی که در قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی در رابطه با این موضوع آمده و نیز لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت خانگی، کامل نیستند و توانایی مقابله با خشونت خانگی را ندارند و آنطور که باید، ضمانت اجرای موثری برای مقابله با خشونت خانگی را معین نکردهاند.
روز جهانی مبارزه با خشونت خانگی
همانطور که میدانیم، هرسال از تاریخ 25 نوامبر بهعنوان روز جهانی مبارزه با خشونت خانگی یاد میشود و این روز از سال 1981، هرساله گرامی داشته شده است. این روز، روز رنگ نارنجی و روز اقدام برای افزایش آگاهی و جلوگیری از خشونت علیه زنان و دختران نامگذاری شده است.
تاریخچه 25 نوامبر:
علت انتخاب این تاریخ، گرامیداشت قتل خواهران میرابل است. در25 نوامبر سال 1960، سه خواهر با عنوان خواهران میرابل که اهل جمهوری دومینیکن بودند، بعد از ماهها شکنجه به جرم شرکت در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری دومینیکن، توسط سازمان امنیت ارتش دومینیکن کشته شدند. 21 سال بعد از وقوع آن اتفاق، در سال 1981 در پایتخت کشور کلمبیا (بوگوتا)، همایشی با حضور مدافعان حقوق زنان در امریکای لاتین و کارائیب بوجود آمده بود و در آن همایش، با هدف جلوگیری از خشونت علیه زنان، پیشنهاد شد که روز قتل این خواهران بهعنوان روز منع خشونت علیه زنان نامیده شود.
خشونت علیه کودکان
خشونت علیه کودکان نیز یکی از مسائلی است که بسیار مورد بررسی فعالان حقوق بشر قرار میگیرد، چرا که کودکان بر خلاف بزرگسالان توانایی دفاع از خودشان را ندارد و به اندازه بزرگسالان نمیتوانند برای احقاق حقوقشان تلاش کنند.
خشونت علیه کودکان و کودک آزاری، مصادیق متعددی دارد و از آن میتوان به محبت نکردن، فحاشی، توهین، عدم تهیه وسایل اولیه زندگی مثل لباس و غذا و… و همچنین خشونتهای جنسی اشاره کرد.
طبق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال 1381، هرگونه صدمه و اذیت و آزار و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیدهگرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و ممانعت از تحصیل آنان جرم است و مرتکبین به زندان یا جریمه نقدی محکوم خواهند شد.
به همین منظور، مرتکب به سه ماه و یک روز تا شش ماه حبس و یا تا ده میلیون (000 000 10) ریال جزای نقدی محکوم میگردد.
ایجاد ضرب و جرح بر روی کودکان با شلاق و دست و دیگر موارد و یا سوزاندن کودکان با آب جوش و… (به حدی که گاهی باعث مرگ آنان نیز میشود)، از بارزترین مصادیق خشونت علیه کودکان هستند.
در برخی کشورهای دنیا، هرگونه ضربه به فرزند جرمانگاری و از مصادیق خشونت برشمرده شده است. برای مثال کشور سوئد در سال 1979 هرگونه از اشکال تنبیه بدنی را جرمانگاری کرده است.
در نهایت، شما میتوانید در پایگاه خبری یاسا از آخرین اخبار روز مطلع شوید! اگر هم مورد خشونت خانگی یا کودک آزاری قرار گرفتهاید و یا سوالی در این باره دارید، فقط کافی است درخواستتان را مطرح کنید تا کارشناسان و حقوقدانان خبره با شما در ارتباط قرار گیرند!
من بار ها و با ها توسط خونوادم مورد آزار و اذیت
فیزیکی و روحی قرار گرفتم و چند بار توسط پدر خودم تحدید به مرگ و ضرب و شتم بیشتر شدم نمیدونم به کی بگم .نمیدونم چیکار کنم .
لطفا به من کمک کنید.
لطفن کمکم کنید
امنیت جانی ندارم تو خونه
نه جا دارم ن پول
از طرف پدرم آزار و اذیت میشم
کتک و فحاشی
به اورژانس اجتماعی 123تماس بگیرید
اسیرم میکنن نمیزارن هیجا برم اذیتم میکنن کتک روح و روانمو بهم ریخت همش بحث همش فحش همش تهدیدم میکنن پدرو مادرم خسته شدم ازاین زندگی چن بارم خواستم خودکشی کنم یا موفق نشدم یا نتونستم
سلام من یک دختر 17 ساله هستم زمانی که به مدرسه میرفتم خانواده اجازه نداد ادامه تحصیل کنم میخواستم به دانشگاه برم اما خیلی در برابر اونا مقاومت کردم اونا منو کتک زدن و با مو باز و پا برهنه انداخت از خانه بیرون همسایه زنگ زدند در رو باز کردند مادرم به بیماری روانی مبتلا بود ولی هرگز به روانشناسی مراجعه نمیکرد روز به روز به شدت منو کتک میزد روی صورتم کبودی داشت ناخنش رو به پلکم میزد همیشه با کمربند منو میزد و منو تو خانه حبس کرده طوری منو بار آورده که نمیتونم مستقل باشم میدونه وقتی منو بزنه هیچ هزینه مالی برای شکایت ندارم و حامی ندارم که از من حمایت کنه و با خیال راحت و آسوده منو کتک میزنه پدر هم از اون حمایت میکنه کلا وقتی برادر یا مادر منو میزنه پدر سر من فریاد میزنه و از من دفاع نمیکنه من میتونم شغل پیدا کنم و از خانه فرار بکنم ولی اونا در رو بستند و از پشت با کلید قفل کردند اونا عمدا به من غذا مثل سیب زمینی و نون میدادند ولی خودشون آبگوشت برنج میخوردند جلوی چشم های من و وقتی اشک میریختم لذت مبردند
وقتی در بازار خرید میکردیم برای برادرم لباس نو خرید ولی برای من لباس دست دوم خرید مادرم مو های منو میکشه و دندونش رو فرو میبره تو دست و صورتم
چه قدر بد واقعا ناراحت شدم الان منم به این روز افتادم ازشون بدم میاید
سلام،مادرشوهر من توسط دو پسر جوان و معتادش تحت خشونت خانگی قرارداده.بیمار هم هست سنشم بالاس،باید چکار کنه که از دست دوتا پسر معتادش راحت بشه چونکه ممکنه حتی در درگیری جونش رو از دست بده،ممنونم راهنمایی کنید
دادگستری برین شکایت برای خشونت خانگی
همسر من مرد خوبی است، اهل هیچ خطایی نیست و خانواده دوست است، عاشق من و پسرم است، اما یک مشکل بزرگ دارد که سالهاست با این مشکل دست و پنجه نرم میکنم، شوهرم وسواس فکری شدید دارد، بارها او را برای درمان فرستادم مشاوره و روانپزشک و روانشناس اما او ادامه نداد، آخرین بار هم پارسال بود که دکتری خوب پیدا کردم که به همسرم دارو تجویز کرد، او ۸ ماه استفاده کرد و بعد بهانه آورد و استفاده نکرد، مشکل من خودش نیست پسرم است، شوهرم به شدت پسرم را تحت کنترل دارد و تمام وسواس فکری خود را هم روی خودش و هم روی پسرم پیاده میکند، شوهرم وسواس راه و مسیر دارد، روی اشیا و راه و وسیله وسواس دارد، همه جا پسرم را کنترل میکند از هرمسیری برود بچه را مجبور میکند از همان مسیر برگردد، بارها گفتم به بچه کاری نداشته باش، پسرم را ترسو و بی اعتماد به نفس کرده است، رسما برده شوهرم شده، هر گوشه بچه را گیر میاره از اون سوال میپرسه از کجا رفتی و چیکار کردی، از این موضوع شدیدا هم خسته شدم و هم نگران پسرم هستم، بچم جلوی چشمام داره وسواس میگیره، نمیدونم چیکار کنم، میخوام از شوهرم شکایت کنم ، آیا میتونم؟ این نوع شکایت راه به جایی میبره؟ میشه راهنماییم کنید؟
گل بگیرن در این عدالت کشور رو که یه دختر یا هرکس دیگه باید با بدن کبود زندگی کنه و قانون هیچ اقدامی برای رفع اون انجام نده!
ازار
باسلام
همسر من سر یه مساله ای
شروع کرد به کتک زدن من، سر و گردن و دست
تا میتونست زد
فقط دستهام کبود شدن
آیا میشه با این استناد ازش شکایت کرد و جدا شد
دیگه نمیخوام و نمیتونم باهاش زندگی کنم
۲۳ سال با همسرم زندکی مشترک داریم خیلی به من مهربانی و لطف میکند در صورتی مه پا رو دمش نزاریم ولی اما ۶ سال پیش من متوجه مشکوک از خانمی توسط فضای مجازی شدم گردن نگرفت خیلی عادی رفتار میکرد یک سال بعدتر دویاره مشکوک شدم و اون مورد رو دیدم تذکر دادم دوباره مخفی کاری کرد پارسال ولی دیگه پیامهای مشکوک رو با چشم خودم دیدم اولش انکار کرد ولی بعد عکس پیامها رو نشون دادم منو تهدید به مرگ کرد و مجبورم کرد همه رو پاک کنم البته قسم خورد که چیزی نبوده و دیگه تموم شده البته همسرم خیلی دروغگو و من خوب تو باوری که به قسم خورده بود که دیگه تموم شده مشکوک هم بودم ولی امسال من متوجه شدم در ارتباط هستند ولی من و دخترم رو تهدید به مرگ میکنه من نمیخوام این زندگی پر از خیانت رو داشته باشم ولی خوب جایی ندارم که برم و از طرفی هیچ کاری هم نمیتونم کنم کاش اینجا خارج بود اون موقع که دعوا میشد و من جیغ های بنفش میکشیدم که شاید یکی بیاد کمک کنه .پلیس از راه میومد و مثل خارجی ها شوهرم رو از خونه بیرون میکردند.نه میزاره برم دادگاه منو تو خونه مجبور به هر کاری میکنه میگه اگر اونی که من گفتم انجام ندم منو کتک میزنه و وسایل خونه رو میشکونه
لعنت به این قوانین کشور که پدر من که روزی هزار بار به همین سران جمهوری اسلامی فحش میده باید حامی داشته باشه ولی مادرم که طرفدار سرسخت جمهوری اسلامی باید هر روز فحش و کتک بخوره فقط بخاطر اینکه زنه