زنجوان با پیرمردهای پولدار ازدواج میکرد تا نقشه باجگیری از آنها را عملی کند. این زن پس از پایان دوره عقد موقت، با همدستی خواستگار سابقش طعمههایش را میربود و دست به اخاذیهای میلیونی میزد. چند روز پیش، زمانی که پیرمرد پولداری در خانهاش در شمال تهران تنها بود موبایلش زنگ خورد. آن طرف خط زن جوانی به نام نسترن بود که چندماه قبلتر بهمدت 3ماه به عقد موقت وی درآمده و حالا چند روزی میشد که مدت عقدشان تمامشده بود. نسترن به بهانه اینکه وسایلش در خانه پیرمرد جا مانده با او درخیابانی در غرب پایتخت قرار گذاشت تا آنها را پس بگیرد. پیرمرد از همه جا بیخبر در محل قرار حاضر شد غافل از اینکه دام سیاهی برایش پهن شده است.
72ساعت اسارت در کلبه متروکه
پیرمرد در محل قرار به جای نسترن با 3 مرد قوی هیکل روبهرو شد. آنها او را به زور و ضرب و شتم سوار خودروی پژویی کردند و به سمت شمال کشور رفتند. او 3 روز در کلبهای متروکه که بهنظر میرسید داخل یک دامداری است، زندانی بود. آدمربایان با غل و زنجیر او را بسته بودند و با ضرب و شتم از او چند سفته و چک سفید امضا گرفتند. حتی کارتهای عابربانکش را به همراه رمزشان گرفتند و حسابش را خالی کردند و پس از اخاذی 500میلیون تومانی، تصمیم گرفتند او را رها کنند. آن روز یکی از گروگانگیران، کلید قفل و زنجیر را در کلبه متروکه جاگذاشت و پیرمرد با باز کردن قفل موفق به فرار شد.
اعترافات نسترن
با فرار گروگان و شکایت وی، پروندهای در دادسرای جنایی تهران تشکیل شد و گروهی از مأموران با دستور قاضی آرش سیفی، مأمور رسیدگی به این پرونده شدند. آنها با راهنمایی شاکی و اقدامات پلیسی، نسترن، همسر صیغهای شاکی را دستگیر کردند. هرچند او مدعی بود که بیگناه است اما وقتی شواهد را علیه خود دید ناچار به اقرار شد. نسترن که زنی حدودا 38ساله است به قاضی جنایی چنین گفت: چند سال قبل از همسرم طلاق گرفتم و پس از آشنایی با پیرمرد به عقد موقت وی درآمدم اما پس ازز پایان دوران عقد از او جدا شدم. در همین دوران از طریق اینستاگرام، خواستگار سابقم را که از نوجوانی عاشقش بودم پیدا کردم.
من و شهرام عاشق هم بودیم اما خانوادههایمان مخالف ازدواج ما بودند. وقتی متوجه شدم که او هم از همسرش جدا شده به پیشنهاد ازدواجش جواب مثبت دادم. برای ازدواج و تشکیل زندگی نیاز به پول داشتیم. برای همین این نقشه را با هم طراحی کردیم تا از پیرمرد پولدار، باجگیری کنیم. وی ادامه داد: شهرام برای اجرای این نقشه 2 نفر از دوستانش را اجیر کرد و من پیرمرد را سر قرار کشاندم. شهرام و همدستانش پیرمرد را حسابی ترسانده بودند و فکر نمیکردیم او شکایت کند اما تصورمان اشتباه بود.پس از اعترافات این زن، وی با صدور قرار بازداشت موقت در اختیار مأموران اداره آگاهی تهران قرار گرفت. درحالیکه بررسیها برای دستگیری آدمربایان ادامه داشت،
مشخص شد که این نخستینبار نیست که نسترن و همدستانش، پیرمردی را برای باجگیری گروگان گرفتهاند. این زن با همین شگرد به عقد موقت پیرمرد ثروتمند دیگری درآمده و پس از پایان دوران عقد، وی را سر قرار کشانده بود تا خواستگار سابقش به همراه آدم ربایان اجیرشده، سناریوی باجگیری از طعمه خود را اجرا کنند. بررسیها نشان میداد پرونده شکایت دیگری از این زن و همدستانش در شعبه هفتم دادسرای جنایی تهران در حال رسیدگی است و این یعنی متهمان بهصورت سریالی دست بهه آدمربایی و باجگیری از پیرمردهای ثروتمند میزدند. هماکنون تحقیقات برای دستگیری متهمان فراری و کشف جرایم احتمالی دیگر از سوی این گروه ادامه دارد.