سرانجام هر انسانی مرگ است و فوت یکی از احوال هر شخص است. در عین حال از آنجا که مرگ واقعهای است که آثار و تبعات حقوقی دارد بدین خاطر قوانین مختلفی نیز در این باره تصویب شده است. نخستین اثر حقوقی مرگ، توقف هر نوع عمل حقوقی متوفی است. بدین معنا که از آن زمان هیچ شخصی نمیتواند به استناد وکالت از او اقدام حقوقی انجام دهد و به محض فوت، وکالتی که شخص به دیگری داده است فسخ میشود. با فوت هر شخص قائم مقام قانونیاش جانشین اقدامات حقوقی متوفی و ادامه دهنده کارها و اعمال و اقدامات الزامی نیمه تمام او میشود، دومین اثر حقوقی فوت انتقال دیون و دارایی متوفی به ورثه وکسانی است که به نفع آنها وصیت شده است که موصی له یا موصی لهم و یا وصی و اوصیا نامیده میشوند.
مهدی کشاورزی، حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری با اشاره به قوانین ارث در قانون مدنی میگوید: «در جلد اول قانون مدنی که در سال 1307 به تصویب رسیده، درمواد 861 به بعد درباره ارث و کم و کیف و چگونگی آن صحبت شده است. ورثه نیز اشخاصی هستند که قانون آنها را به ترتیب تقدم به عنوان جانشینان متوفی نام برده است. وارث هر شخصی نیز بدون اینکه نیاز به ذکر نام آنها از جانب کسی باشد، توسط قانون شناخته شدهاند.» به گفته کشاورزی، تعداد ورثه هیچ شخصی نه قابل کم کردن و نه قابل افزایش است. یعنی این امکان وجود ندارد که شخصی بتواند حتی یک نفر از وراث قانونی خود را از ارث محروم کند یا سهمالارث او را افزایش یا کاهش دهد.
البته وصیت کردن به نفع بعضی ورثه یا انتقال مالی قبل از فوت به نام بعضی از وراث یا هر شخصی غیر از ورثه با آنچه که به عنوان اصل قانونی گفته شد، تعارض ندارد، منتها به صراحت و بطور مستقیم این امکان قانونی وجود ندارد که کسی بتواند از تعداد ورثه کم کند یا شخص یا اشخاصی را به تعداد ورثه اضافه کند.
ورثه چه کسانی هستند؟
وکیل کشاورزی با استناد به ماده 862 قانون مدنی بیان میدارد: «وراث هر شخص در درجه نخست پدر و مادر، اولاد و اولاد اولاد هستند. زوج و زوجه نیز جزو وراث طبقه اول ذکر نشدهاند، بلکه زوج و زوجه به شرح مواد 913، 927، 938 و 941 خارج از طبقات سه گانه ارث، سهم خود را از همدیگر میبرند.» به گفته این حقوقدان تفاوت قرارنگرفتن زوجین در طبقات سه گانه ارث این است که درطبقات سه گانه، وجود هر طبقه قبلی مانع از ارث بردن طبقات دیگر میشود (طبق ماده 863 قانون مدنی) به عنوان مثال با وجود فرزند یا والدین که جزو طبقه اول ارث هستند، طبقات دیگر مانند خواهر و برادر و عمو و عمه و خاله و دایی ارث نمیبرند. بنابراین با وجود زوجین و نبود اولاد یا اولاد اولاد و والدین، برادر و خواهر از متوفی ارث میبرند و وجود زوج یا زوجه مانع ارث بردن آنها نمیشود.
طبق ماده 869 قانون مدنی، قبل از تعلق ترکه به وراث و یا قبل از تقسیم ارث بین ورثه، دیونی که به عهده متوفی است باید از دارایی او کسر و پرداخت شود. کشاورزی در این باره میگوید: «این دیون عبارتند از: هزینه کفن میت (البته قانون آنچه را که در حداقل لازم دانسته بیان و تأکید کرده است. لیکن مطابق عرف جامعه فعلی ما کل هزینههایی که برای متوفی از قبیل هزینه کفن و دفن، قبر و مراسم متعارف که اصولاً با رضایت و توافق ورثه انجام میشود، قابل کسر از دارایی متوفی است. همان طوری که اداره دارایی نیز بنا به عرف مبلغی را برای معافیت از مالیات بر ارث برای این گونه مراسم در نظر میگیرد.)
همچنین دیونی که به عین اموال متوفی تعلق دارد اعم از اموال منقول و غیر منقول متوفی که در رهن قرارگرفته باشد و نیز دیونی که متوفی به دیگران بدهکار است که میتواند شامل مهریه زوجه درصورت فوت زوج باشد، لازم است قبل از تقسیم ارث از ماترک کسر و به طلبکار یا طلبکاران پرداخت شود. در مرحله سوم هم اجرای وصیت متوفی طبق قانون وصیت قبل از تقسیم ارث لازم است.» وی در ادامه گفت: «پس از طی این مراحل، دارایی متوفی بطور رسمی متعلق به ورثه میشود که مطابق سهمالارث آنها تقسیمپذیر است. درصورتی که بدهی متوفی بیش از دارایی او باشد، در این حالت دیون متوفی به نسبت سهم الارث به عهده ورثه خواهد بود و طلبکاران متوفی میتوانند طلب خود را از ورثه و از اموال شخصی آنها مطالبه و وصول کنند.»
زن و شوهر چگونه از یکدیگر ارث میبرند؟
هر یک از زن و شوهر پس از فوت دیگری از او ارث میبرد. رابطه توارث زن و شوهر به تبع برقراری رابطه زوجیت بین آنها ایجاد میشود و با از میان رفتن رابطه زوجیت، رابطه توارث نیز منحل میشود. گذشته از دو وصف تبعی و قابل انحلال بودن، وراثت زن و شوهر دارای ویژگیهای دیگری نیز است که برای شناخت سبب ارث ضروری است. مسعود غفاریراد کارشناس حقوقی، با اشاره به ماده 864 قانون مدنی مبنی بر این که هر یک از زوجین که درحین فوت دیگری زنده باشد جزو اشخاصی است که به موجب سبب، ارث میبرد، میگوید: «زن و شوهر در کنار سایر وراث از هر طبقهای که باشند ارث میبرند و هیچ یک از وراث نمیتواند مانع ارث بردن آنها شود.
مطابق ماده 940 قانون مدنی، زوجین که زوجیتشان دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند که بر اساس این ماده، زن و شوهر زمانی از یکدیگر ارث میبرند که بین آنها رابطه زوجیت دائمی برقرار باشد یعنی درعقد دائم یکدیگر باشند. بنابراین درازدواج موقت، رابطه توارث بین زوجین برقرار نمیشود و زن و شوهر در این حالت به هیچ عنوان از یکدیگر ارث نمیبرند.» همان گونه که ذکر شد، بنیان توارث بین زوجین، عقد نکاح است، بنابراین با انحلال عقد، سبب ارث نیز از بین میرود. این کارشناس حقوقی با اشاره به مواد 900 و 901 قانون مدنی چگونگی ارث بردن زن و شوهر را در سه حالت به شرح ذیل قابل بررسی دانست.
- فوت زوج (شوهر):
با فوت شوهر، همسر وی در کنار سایر وراث از هر طبقهای که باشد سهم میبرد که برای آن دو حالت قابل تصور است:
- حالت نخست این که زوج دارای فرزند یا نوه باشد دراین صورت سهم زن یک هشتم ترکه است.
- حالت دوم این که شوهر دارای فرزند یا نوه نباشد که زوجه یک چهارم از اموال شوهر ارث میبرد.
البته باید توجه داشت: «لازم نیست شوهر ازهمان زن، فرزند داشته باشد در صورتی که از سایر همسران نیز فرزند یا نوه داشته باشد، زن یک هشتم ارث میبرد و مطابق با ماده 942 قانون مدنی، در صورت تعدد زوجات ربع یا ثمن ترکه که تعلق به زوجه دارد بین همه آنان به صورت مساوی تقسیم میشود، یعنی چنانچه شوهر دارای چند همسر باشد سهمالارثی که طبق قانون تعیین میشود بین همه همسران بطور مساوی تقسیم میشود.» زن از اموال به جا مانده از شوهر به گونهای که در ماده 946 مقرر شده است ارث میبرد، زوجه یک هشتم از عین اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیر منقول اعم ازعرصه و اعیان ارث میبرد.
به گفته غفاریراد، چنانچه پس از فوت شوهر تنها وارث قانونی وی همسرش باشد در این صورت زن فقط یک چهارم از اموال به جا مانده از شوهر را به ارث میبرد و بقیه اموال در اختیار حاکم شرع قرار میگیرد. طبق ماده 949 قانون مدنی: در صورت نبودن هیچ وارث دیگری به غیر از زوج یا زوجه، شوهر تمام ترکه زن متوفای خود را میبرد ولیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم مال اشخاص بلاوارث و تابع ماده 866 خواهد بود. کارشناس حقوقی در زمینه ازدواج با مرد بیمار و نحوه ارث بردن همسر از وی نیز به ماده 945 قانون مدنی اشاره کرده و میگوید: «چنانچه مردی در حالت بیماری زنی را به عقد خود در آورد و به علت همان بیماری بمیرد، در صورتی که دخول صورت نگرفته باشد، زن از او ارث نمیبرد ولی در صورتی که دخول صورت بگیرد و یا مرد بعد از صحت و فراغت ازآن بیماری بمیرد، زوجه ارث میبرد.
- فوت زوجه (زن):
به استناد بند 1 ماده 899 و بند 1 ماده 900 قانون مدنی «در صورت فوت زن، چنانچه دارای فرزند یا نوه باشد هر چند از شوهر دیگر، یک چهارم از کل اموال به جا مانده به شوهر وی ارث میرسد و چنانچه زن دارای فرزند یا نوه نباشد نصف اموال را شوهر ارث میبرد و مابقی اموال بین بقیه وراث تقسیم میشود. چنانچه به جز شوهر وارث دیگری وجود نداشته باشد کل اموال به جا مانده از زن به او ارث میرسد که این موضوع در ماده 949 قانون مدنی ذکر شده است.
- بعد از طلاق:
به گفته این کارشناس دادگستری، اگر مرد، همسرش را به طلاق رجعی مطلقه کند و هر یک از آنها قبل از اتمام زمان عده فوت کند، دیگری از او ارث میبرد و اگر فوت بعد از پایان زمان عده باشد هیچ یک از دیگری ارث نمیبرد و رابطه توارث منحل میشود. این موضوع در ماده 943 قانون مدنی بیان شده است: «اگر شوهر زن خود را به طلاق رجعی مطلقه کند هر یک از آنها که قبل از انقضاء عده بمیرد دیگری از او ارث میبرد لیکن اگر فوت یکی از آنها بعد از انقضاء عده بوده و یا طلاق بائن باشد از یکدیگر ارث نمیبرند.»
غفاری راد با اشاره به چگونگی توارث در طلاق رجعی اظهار کرد: «با توجه به اینکه در طلاق رجعی امکان مراجعه زوج وجود دارد لذا قانونگذار رابطه زوجیت را در طول این مدت منقطع ندانسته است ولی در طلاق بائن به محض وقوع طلاق و به تبع انحلال رابطه زوجیت، رابطه توارث نیز از میان میرود و زوجین نمیتوانند از یکدیگر ارث ببرند.» به گفته وی مطابق ماده 944 قانون مدنی اگر شوهر در حال بیماری، همسرش را طلاق دهد (هر نوع طلاق) و طی مدت یک سال از تاریخ طلاق به علت همان بیماری فوت کند، زوجه از وی ارث خواهد برد به شرط آنکه زن در این مدت ازدواج دیگری نکرده باشد. با توجه به اهمیت قوانین مربوط به ارث در کشور لزوم آگاهی از این قوانین برای تمامی مردم لازم و ضروری است.
مهسا قویقلب
پدر خانمم تمام اموال خود را بنام پسرش زده و هیچی از اموال را بنام خانمم نکرده چهار واحد اپارتمان 130 متری ما باید چکاری رو انجام دهیم ممنون و سپاسگذارم از راهنماییتان