یکی از روشهای درمان ناباروری رحم جایگزین یا اجارهای نام دارد. این روش در کنار سایر روشهای کمک به درمان ناباروری همانند آیویاف، اهدای تخمک، اسپرم و اهدای جنین از مواردی است که در کشور ما مورد استفاده قرار میگیرد اما از آنجا که غیر از قانون اهدای جنین قانون مدون و مصوبی برای سایر روشها نداریم اختلافنظرها و بحثهای مختلفی در میان جامعه پزشکی، حقوقی، فقهی و میان خانوادهها در این باره وجود دارد.
دکتر محمدرضا نوروزی مشاور وزیر بهداشت و متخصص درمان ناباروری در این باره میگوید: متأسفانه ناباروری بیماری شایعی در ایران است. ضمن اینکه هیچ کدام از درمانهای ناباروری نیز قطعی و صد در صد نیست و همین امر چالشهایی را برای مردم و پزشکان به دنبال دارد. به گفته این اورولوژیست پزشکان به دنبال این هستند درمانهایی که برای بیمار انجام میدهند بسرعت جواب دهد و در عین حال هم کمعارضه، ثابت و پایدار باشد و البته هزینه کمی هم برای بیمار داشته باشد.
دکتر نوروزی میافزاید: در درمانهای ناباروری بخصوص در روشهای پیشرفته شانس موفقیت از 30 تا حداکثر 50 درصد است و همین امر برای پزشکان چالشهایی ایجاد میکند. چرا که از هر سه بیمار ممکن است یک نفر درمان موفقی داشته باشد اما دو نفر دیگر جواب نمیگیرند و طبیعی است که پزشک هم از این نتیجه متأثر خواهد شد.
متخصص درمان ناباروری در ادامه گفت: البته در مورد بیماران نیز چالشهایی وجود دارد چرا که هدف بیمار صاحب فرزند شدن است اما گاهی مواقع به رغم اینکه مسیرهای درمان بخوبی طی میشود و بارداری رخ میدهد اما بنا به دلایلی بارداری با سقط جنین همراه میشود و در نهایت بچهای به دنیا نمیآید. پس بیمار به هدف غایی نرسیده است. بنابراین تصور بر این است که در درمانهای ناباروری حمایت روحی از بیمار و آگاه کردن بیمار از میزان موفقیت درمان بسیار اهمیت دارد. چرا که در درمانهای پیشرفته ناباروری گاه بیمار ناچار میشود که در حدود 5 تا 6 میلیون تومان برای درمان هزینه کند و اگر نتیجه مثبت نگیرد به طور قطع احساس نارضایتی و ناامیدی میکند و مشکلات روحی و روانی بسیاری برای بیمار بخصوص خانمها ایجاد میکند.
به گفته دکتر نوروزی گذشته از چالشهای مالی و روحی، موضوع دیگری که اغلب این خانوادهها با آن روبهرو هستند چالشهای فرهنگی است. یعنی بیشتر زوجهای نابارور تمایلی ندارند که دیگران از ناباروری آنها مطلع باشند و این را بد میدانند. پس فراهم شدن شرایط روحی و روانی و حتی اجتماعی و مکانی برای درمان بیماران بسیار مهم است.
رئیس مرکز تحقیقات سرطانهای کلیه و مجاری ادرار دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره میزان موفقیت روشهای درمان ناباروری نیز گفت: هر کدام از روشهای درمان از روشهای ساده مثل آموزش و توصیه گرفته تا روشهای پیشرفته مثل آیویاف و تشخیص ژنتیکی سلامت هر کدام هزینههایی برای بیمار میطلبد و موفقیت خاص خودش را دارد ولی در مجموع روشهای درمان ناباروری از 10 درصد تا 50 درصد بسته به اینکه زن درگیر باشد یا همسرش، میتواند موفقیتآمیز باشد.
نایب رئیس اسبق شورایعالی نظام پزشکی کشور هزینههای درمان در روشهای مختلف را متفاوت دانسته و اظهار داشت: هزینه درمان ممکن است فقط یک ویزیت 40 هزار تومانی برای آموزش بیمار باشد یا امکان دارد برای روشهای اهدای جنین و درمانهای پیشرفته برای هر دوره 7 تا 8 میلیون تومان هزینه کند.
دکتر صادق شریعتی نسب عضو هیأت علمی پژوهشگاه رویان و وکیل پایه یک دادگستری نیز در این باره میگوید: در حال حاضر غیر از قانون اهدای جنین به زوجهای نابارور که در سال 82 به تصویب رسیده هیچ قانون دیگری در مورد اهدای تخمک و اسپرم و رحم جایگزین نداریم. با وجود اینکه قانون مدونی درباره این روشهای درمان ناباروری در کشور وجود ندارد اما این روشها در مراکز مختلف ناباروری در حال انجام است.
در واقع براساس یک اصل حقوقی که میگوید اصل بر جواز است این روشها انجام میشود. چرا که طبق این اصل بستن هر نوع قراردادی آزاد است مگر آنکه مانعی داشته باشد. بنابراین نبود قانون در این حوزه دلیلی بر انجام نگرفتن این کار نیست اما نبود قانون فقط باعث شده هر مرکزی به شکل سلیقهای کار کند. یعنی در برخی مراکز اهدای جنین و تخمک و اسپرم انجام میشود و در برخی مراکز فقط یک یا دو نوع از این روشها را به مردم خدمترسانی میکنند.
دکتر شریعتی نسب درباره نحوه تنظیم قرارداد بین متقاضی و اهداکننده یا صاحب رحم اجارهای نیز میگوید: در حال حاضر هر مرکزی یک فرم قرارداد مخصوص به خود دارد یعنی فرم مشترکی در همه مراکز وجود ندارد. از طرفی به طور معمول طرفین قرارداد به شکل مستقیم خودشان قرارداد را نمینویسند بلکه با نظارت و وساطت مراکز درمان ناباروری این اتفاق میافتد و با دو طرف، قرارداد میبندند.
در این قرارداد به طور معمول تعهداتی که طرفین باید رعایت کنند ذکر میشود که بخش مهم قرارداد مربوط به این تعهدات است. به عنوان مثال خانمی که قرار است جنین را در رحم خود نگه دارد باید تعهد بدهد که هر ماه نزد پزشک معالج برود. مراقب بهداشت و سلامتیاش باشد و برخی کارها را انجام ندهد تا سلامت جنین به خطر نیفتد. هنگام زایمان نیز بموقع به بیمارستان مراجعه کند و پس از تولد نوزاد آن را تحویل پدر و مادرش بدهد و مسائلی از این قبیل. زوج متقاضی فرزند نیز باید به تعهدات خود همانند پرداخت هزینههای دوران بارداری، زایمان و بیمارستان و سایر هزینههایی را که با یکدیگر توافق کردهاند بپردازند.
فرداد قلعهدار حقوقدان نیز در این باره میگوید: به طور معمول قرارداد رحم اجارهای یا تجاری است یا غیرتجاری در نوع اول نیز زوج نابارور متعهد میشوند در قبال خدمات صاحب رحم مبلغی را با توافق خودش به او پرداخت کنند اما در نوع دوم زن صاحب رحم فقط به خاطر انگیزههای انسانی و با رضایت قلبی و کمک به زوج نابارور بدون دریافت پول این کار را میپذیرد. طبق ماده 185 قانون مدنی که میگوید عقد لازم آن است که هیچ یک از طرفین حق فسخ آن را نداشته باشد مگر در موارد معین شده، قرارداد رحم جایگزین در گروه عقدهای لازم قرار میگیرد. یعنی هیچ یک از طرفین قرارداد حق فسخ را ندارند مگر با توافق دو طرف. البته در مورد رحم جایگزین، طرفین تا قبل از قرار گرفتن جنین در رحم حق فسخ دارند و بعد از آن حتی با توافق دو طرف هم قرارداد امکان باطل شدن ندارد.
به گفته این وکیل دادگستری برخی از حقوقدانان با اعتقاد به اینکه بدن انسان نمیتواند موضوع هیچ قرارداد الزامآوری قرار گیرد با آن مخالف هستند اما برخی دیگر نیز آن را با استناد به ماده 10 که میگوید: «قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد کردهاند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.» این نوع قرارداد را نیز معتبر میدانند.
دکتر رضا سامانی مدیر گروه اخلاق پزشکی پژوهشگاه رویان هم با بیان اینکه در حال تدوین پیشنویسی برای قانون جامع باروریهای پزشکی در کشور هستیم، گفت: متأسفانه غیر از قانون اهدای جنین که در سال 82 تصویب شد درباره باروریهای غیرمتعارف قانونی نداریم و جای خالی آن هم بشدت احساس میشود هم برای خانوادهها و هم برای پزشکان. به همین خاطر مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی با جمعآوری حقوقدانان، پزشکان و فقها و دانشمندان شروع به تدوین پیشنویسی کرده که البته هنوز کامل نشده است اما در صورت تکمیل و طرح در مجلس و تصویب به عنوان قانون جامع بسیار ارزشمند و کاربردی خواهد بود.
به گفته این حقوقدان در حال حاضر برخی خانوادهها به دلیل نبود قانون و روشن نبودن وضعیت فقهی و حقوقی برخی روشهای درمان ناباروری از این کار اجتناب میکنند در حالی که اگر ابهامهای حقوقی، فقهی روشن شود زوجهای نابارور بیشتری متقاضی استفاده از این روشهای نوین درمانی خواهند بود.
به گفته دکتر سامانی یکی از موضوعهای قابل بحث در این روشها بحث هزینههاست. به عنوان مثال وقتی قانون اهدای جنین تصویب شد در قانون به صراحت آمد که برای اهدای جنین نباید پولی دریافت کرد اما در سایر روشها غیر از هزینههای رایج پزشکی گاهی پولهایی بین طرفین رد و بدل میشود که هیچ قانون و حتی عرفی بر آن حاکم نیست. در حال حاضر برای رحم جایگزین مبلغی حدود 15 تا 18 میلیون تومان دریافت میشود که گاه بیشتر هم میشود. اما اگر قانون مصوبی وجود داشته باشد بحث هزینهها نیز قانونمند خواهد شد.
این در حالی است که دکتر شریعتی نسب هزینه رحم جایگزین را در مقایسه با سایر روشهای درمان ناباروری همانند آیویاف یا اهدای تخمک و اسپرم به دلیل آنکه طول دوره درمان در رحم جایگزین بیشتر است بالاتر دانسته و میگوید: اما نمیتوان به طور قطعی در این باره نظر داد چرا که در درجه نخست موضوع به توافق طرفین بستگی دارد و از سوی دیگر هم ممکن است در مقایسه با روش آیویاف که چند دوره درمان دارد حتی هزینهاش کمتر باشد چرا که برخی زوجها در روش آیویاف ممکن است نیازمند بیش از یک دوره درمان باشند که هزینهاش هم بیشتر خواهد شد.
دکتر شریعتی نسب درباره بحث فقهی و شرعی رحم جایگزین و اینکه طفل به دنیا آمده نسبت به صاحب رحم و صاحب تخمک چه وضعیتی پیدا میکند نیز به «ایران» گفت: از جنبه فقهی سؤال میشود که مادر اصلی این نوزاد کیست؟ آیا مادر کسی است که وضع حمل میکند یا مادر طفل کسی است که صاحب تخمک بوده یا هر دو یا هیچ کدام؟ خوشبختانه در فقه ما همه این نظریهها موجود است اما نظری که غالب است و در واقع 90 درصد فقها بر آن نگاه مشترک دارند و نظر مشهور نامیده میشود این است که صاحب تخمک مادر است و زنی که وضع حمل کرده را مادر نمیدانند و در نهایت او را مانند مادر رضاعی میدانند که به بچه محرم است و تابع همان شرایط خواهد بود. از همین رو مشکل این روش کمتر از بقیه روشهای درمان کمک ناباروری است. حتی از اهدای جنین و تخمک و اسپرم نیز بحث فقهی، شرعی کمتری دارد. به عنوان مثال در بحث اهدای اسپرم ما بیشترین مشکل را داریم چون بسیاری از فقها معتقدند اهدای اسپرم نامشروع است و در ایران شاید یک یا دو مرکز فقط این کار را انجام دهند.
دکتر احسان شمسی کوشکی متخصص اخلاق پزشکی نیز معتقد است: با آنکه قانون اهدای جنین در کشور وجود دارد اما همین قانون نیز درباره تکلیف حقوقی و قانونی چنین فرزندی از جمله ارث، نفقه، محرمیت و ازدواج به روشنی صحبت نکرده است. وی میگوید: وقتی جنینی اهدا میشود یا حتی تخمک و اسپرم اهدا میشود ما با دو مادر یا دو پدر روبهرو هستیم که یک پدر و مادر ژنتیکی است و یک پدر و مادر اجتماعی و اینها با هم تفاوت دارند.
آیا طفل باید هر دو پدر و مادر را بشناسد؟ آیا هویت پدر و مادر اهداکننده باید در جایی ثبت شود؟ طبق ماده 1158، 1159 و 1160 قانون مدنی مادر کسی است که طی واقعه زایمان نوزادی را به دنیا میآورد. خب اگر چنین است در مورد بحث رحم اجارهای باید زنی را که طفل از او متولد شده به عنوان مادر واقعی تلقی کنیم. حال آنکه بسیاری از فقها صاحب تخمک را مادر اصلی میدانند. به گفته این متخصص اخلاق پزشکی، در بحث روشهای درمان ناباروری بشدت نیازمند قانون و روشن شدن ابهامها هستیم.