تهدید پدر برای کشتن فرزند و همچنین فرزندکشی یا آزار و اذیت و ایجاد ضرب و شتم یکی از معضلاتی است که متاسفانه امروزه جامعه ما درگیر آن شده است و با آن دست و پنجه نرم میکند. در ادامه این مقاله میخواهیم مجازات و ضمانت اجرای کیفری موضوع تهدید پدر برای کشتن فرزند را بررسی کنیم و همینطور ببینیم که نابرابری بین والدین در اعمال مجازات مربوط به این جرم به چه صورت است و چگونه انجام میشود.
تهدید چیست و انواع آن چه چیزهایی را شامل میشود؟
تهدید از منظر حقوقی مرتبط با دو مسئله اجبار و اکراه است، یعنی مجبور و وادار کردن شخصی به انجام عملی که مجرمانه تلقی شده است و جرم کیفری است. تهدید مسئلهای است که معمولا بهعنوان مقدمه ارتکاب جرم از آن یاد میشود و مجرمان در اکثر اوقات پیش از انجام عمل مجرمانه از آن استفاده میکنند.
انواع تهدید:
- تهدید نفسانی :تهدید کسی برای انجام عملی بر روی فرد دیگر مثل خانواده، عزیزان و دوستان آن فرد، مثلا تهدید به قتل یا ایجاد ضرب و جرح یا گروگانگیری دیگر اعضای خانواده و …
- تهدید به انجام یک فعل: مثلا تهدید به قتل در حالتی که شخص تهدیدکننده، قصد دارد دیگری را مجبور به انجام عملی کند و برای اعمال فشارش مثلا از تهدید به قتل استفاده میکند تا فرد راضی شود و درخواستش را اجابت کند یا مثلا تهدید پدر برای کشتن فرزند .
- تهدید حیثیتی: تهدید فرد برای از بین بردن آبرو و حیثیت، مثلا اگر فردی تهدید شود که عکسها و فیلمهای شخصی فرد دیگری را پخش میکند یا مثلا تهدید شدن یکی از کسبههای قدیمی محل به ریخته شدن آبرویش و تهمت زدن به او برای دزدی یا گرانفروشی جلوی در مغازه که قطعا برایش گران تمام میشود، اصطلاحا با آبرو و حیثیت او بازی شده و تهدید حیثیتی محسوب میشود. تهدید به افشای اسرار فرد نیز در همین دسته جای میگیرد.
مجازات تهدید به قتل افراد :
هرگاه کسی دیگری را به هر نحو تهدید به قتل یا ضررهای نفسی یا شرفی یا مالی و یا به افشا سری نسبت به خود یا بستگان او نماید، اعم از اینکه به این واسطه تقاضای وجه یا مال یا تقاضای انجام امر یا ترک فعلی را نموده یا ننموده باشد به مجازات شلاق تا 74 ضربه یا زندان از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد. (ماده 669 قانون مجازات اسلامی)
بنظر میرسد که تهدید پدر برای کشتن فرزند نیز جرمی است که مجازاتش با توجه به این ماده اعمال میشود اما در نهایت تعیین مجازات نهایی به علم و نظر قاضی بستگی دارد.
اگر از مسئله تهدید پدر برای کشتن فرزند هم اندکی فراتر رویم، مشاهده میکنیم که در چند وقت اخیر اخبار مختلفی بوده که مربوط به مسئله ناگوار فرزندکشی یا قتلهای ناموسی بوده و میتوان گفت که جامعه ما هنوز هم با این فقر فرهنگی مواجه است.
یکی از این موارد داستان قتل ناموسی رومینا بود،دختری که در روستای سفیدسنگان در تاریخ یکم خرداد 1399 توسط پدرش بهقتل رسید. رومینا بهدلیل سختگیریها و محدودیتهای بیجای خانوادهاش با بهمن خاوری که به او علاقه داشته و فقط از طریق تلفن مادر و پدرش با او در ارتباط بوده و گمان میکرده زندگی همراه او آزادانهتر و بهتر خواهد بود، با وی از خانه فرار میکنند و به خانه خواهر بهمن خاوری میروند، روایت شده بود که رومینا همان شبی که قصد فرار از خانه داشته در نامهای برای پدرش طناب دار کشیده و در آن نوشته بوده:
من میروم بابا. مگر تو نمیخواستی من را بکشی؟ هر کسی پرسید بگو مرده.
محتویات آن گویای این مسئله است که وی قبلا هم توسط پدرش تهدید به قتل شده بوده و دچار مسئله تهدید پدر برای کشتن فرزند بوده و چند روز بعد از وقتی که مجبور به برگشت به خانه میشود، پدرش در حمام را روی مادرشان قفل کرده تا نتواند بیرون بیاید و در حالیکه رومینا کنار برادرش خواب بوده او را با داس به قتل میرساند.
برخی فامیلهای آنان که چند دقیقه بعد به خانه آنان رسیدند گفتهاند که پدر رومینا داس خونی و بخشی از موهای رومینا را در دست داشته و گفته است: غیرت من را ببینید که بچه خودم را کشتهام.
مادر رومینا گفته است که او خواستار قصاص برای همسرش (هرچند که قانون، برای کشته شدن فرزند توسط پدر چنین مجازاتی را در نظر نگرفته باشد) یا ماندن باقی عمرش در زندان و یا تبعید است.
یکی از جنجالیترین مسائلی که درباره این موضوع بهوجود آمده این است که گفته شده پدر رومینا قبل از قتل دخترش در رابطه با اینکه به قتل رساندن دخترش قصاص ندارد، از یک وکیل اطمینان حاصل کرده بود.
این مسئله که قتل فرزند توسط پدر و جد پدری قصاص ندارد، بر مبنای فقه شیعه است و فقهای اهل سنت چنین نظری ندارند و میگویند که چنین حکمی برای مادر فرزند نیز باید اثبات و اعمال شود.
پس در نهایت با توجه به چیزی که امروزه به منصه ظهور میرسد، برای مادر بر اساس مجازات قتل عمد، در کشور ما قصاص در نظر گرفته میشود و همچنین این موضوع معافیت پدر که در برخی روایات شرعی ذکر شده است شامل مادر نمیشود و گفته شده است که به کار رفتن واژه رجل به این معنا است که فقط برای مردان صدق میکند.
البته بسیاری از فقهای شیعه با فقهای سنی همعقیدهاند و به دلایل مختلفی معتقدند که مادر نیز در صورت کشتن فرزندش نباید قصاص شود چرا که:
- به کار رفتن واژه رجل برای مادر نیز صدق میکند چرا که مثلا در موضوع بهکار بردن واژه مربوط به جنس مذکر میتوان گفت که در برخی موارد دیگر هم با اینکه واژه رجل استفاده شده (مثلا برای شکسته حساب شدن نماز) اما منظور همه مردم بوده و به جنسیت خاصی اشاره نشده و همچنین در روایتی که پدر از قصاص مربوط به قتل فرزندش معاف شده است واژه اب بهکار رفته است که هم برای مادر و هم برای پدر استفاده میشود.
- ما میدانیم که یک معلول نمیتواند بهواسطه علت خودش از بین برود پس میتوان گفت همانطور که پدر برای بهوجود آمدن یک فرزند علت است مادر نیز علت بهحساب میآید لذا در این موضوع نیز برابر محسوب میشوند. بنابراین این نهاد، نهاد خانواده است.
- برای دلیلی که گفته شده هر پدری فرزندش را پارهای از وجودش میداند، پس بعید است که فرزندش را به قتل برساند باید بگوییم که این موضوع برای مادران نه تنها به همان اندازه صدق میکند بلکه شاید این وابستگی با مقدار بیشتری هم در وجودشان باشد چرا که قطعا مادری که 9 ماه فرزند را حمل کرده و تکهای از وجودش را به او هدیه داده وابستگی عاطفی و جسمی شدیدتری به فرزندش خواهد داشت.
نتیجتا بهنظر میرسد که قانونگذار باید درباره این موضوع و نابرابری در مجازات تغییراتی اعمال کند، همچنین لازم است بدانید که شما میتوانید درصورتیکه از جانب شخصی تهدید شدید بدون در نظر گرفتن رابطه آن شخص با خودتان (حتی مسئله تهدید پدر برای کشتن فرزند)، شکایت کنید و منتظر باشید تا آن فرد به سزای عملش برسد، همچنین درصورتی که به راهنمایی در رابطه با نحوه شکایت و دادخواهی نیاز پیدا کردید میتوانید در پایگاه خبری یاسا در این باره بیشتر مطالعه کنید.
سلام
در اخر گفتین که از شخصی که تهدید کرده شکایت کنیم و به سزای اعمالش برسونیم حتی اگر پدر باشه
ولی وقتی حکم جوریه که اگه حتی دوسال زندان هم بدن باز برمیگرده و وضع بدتر میشه
مرسی که تو این کشور هیچکسی به داد ادم نمیرسه بارها تهدید به مرگ شدیم و پدرم گفته همتونو میسوزونم و یکبار هم با کشتن توسط سلاح سرد(چاقو) و بار دیگر کشتن با تصادف در ماشین.
تحت فشاریم
خدا لعنت کنه پدرو مادرایی گ اینجور پسرایی به جامعه تحویل دادن که ادم روزی هزار بار ارزوی مرگ کنه
منم شرایط شمارو دارم. ۳مرتبه آسیب شدید با چوب و چاقو با نامه پزشک قانونی دارم. حدودا ۱۵۰ م تومان سرمایه کارم چ دور ریحته و گم چ گور کرده. توی محله ای کخ ۴۵ سال اقامت داریم کمر به بردن آبروی من حتی بگه من قاچاق فروش هستم. توی چال سرویس تعمیرگاه افتاد صورتش کبود شد گفت پسرم زده !!!!
دیگه این اواخر قبح کارش افتاده بود توی کوچه منو معتاد و مفنگی خطاب میکرد.
هرچی هم وقت بزاری و هزینه کنی همین قانون چرت و برات میخونن که بستن به فقه شیعه