تمامی ادیان الهی زن و مرد را به ازدواج ترغیب می کنند و ازدواج را امری پسندیده می دانند. اما دراین قراردادی که میان زن و مرد منعقد می شود و به عقد نکاح معروف است، شروطی لحاظ می شود که گاهی عدم آگاهی از آنها بعد ازازدواج، برای بعضی از زوجین دردسرساز می شود.
اگر شما هم قصد ازدواج دارید، باید بدانید که سند ازدواج را نباید بدون مطالعه امضا کرد و هرشرطی را نمی توان درسند ازدواج قید کرد. به هر ترتیب، حتما این بسته پیشنهادی ما را در این مورد به دقت مطالعه بفرمایید:
خصوصیات شرایط ضمن عقد نکاح
در قوانین 2 نوع شروط برای عقد نکاح وجود دارد : شروط باطل و شروط صحیح.
شروط باطل کننده عقد
این شروط به 2 قسمت تقسیم میشوند، شروط باطلی که مبطل یا مفسد عقد است و شروط باطلی که مبطل عقد نیست و فقط شرط را باطل می کند. شروط باطل ممکن است آنقدر تاثیر گذار باشد که عقد را هم باطل کند و یا ممکن است در آن حد تاثیرگذار نباشد و فقط خود شرط باطل باشد و عقد صحیح باقی بماند.از شروط باطلی که مبطل عقد نیست، شرطی است که غیر مقدور باشد و قدرت برانجام آن وجود نداشته باشد. برای مثال مردی به خواستگاری زنی می رود و زن شرط می کند که مرد باید از بالای برج میلاد به پایین بپرد و یا شرط اینکه آقای داماد ماشین بزرگی را با یک دست بلند کند، این شرط به طور واضح، غیرمقدور است و مرد قادر نیست که بدون تجهیزات از بالای برج بپرد و یا ازعهده بلند کردن وزن سنگین یک ماشین آن هم با یک دست بر نمی آید . این شرط غیر مقدور مطلق است و هیچ کس نمیتواند چنین کارهایی را انجام دهد. شرط دیگری که از شروط باطل وغیر مبطل محسوب می شود، شرط بی نفع و فایده است. به این معنی که منفعت عقلایی برای شخص ندارد و باطل است. برای مثال شرط اینکه مرد هنگام عقد، مسافت بین کرج تا تهران را با پای پیاده طی کند. این کار چون نفع عقلانی ندارد، باطل است و در نهایت شرط غیر مشروع هم باطل است. یعنی شرطی که خلاف شرع و قانون و اخلاق حسنه باشد.اما از شروطی که باطل و مبطل هستند، شرط خلاف مقتضای ذات عقد است. برای مثال ثمره بیع و معامله، تملیک است. شخصی که ماشینی را خریداری می کند، مالک ماشین می شود و فروشنده مالک پول. حال اگر فروشنده برای خریدار شرط کند که ماشین را می فروشم به شرط آنکه مالک نشوی، چنین شرطی خلاف مقتضای ذات عقد است.این شرط نه تنها باطل است، بلکه مبطل عقد هم هست. حال اگر درازدواج طرفین شرط کنند که صیغه محرمیت را بخوانند اما محرم نشوند و رابطه زوجیت برقرار نکنند، این شرط خلاف مقتضای ذات عقد است و می توان گفت چنین شرطی به ارکان اساسی عقد لطمه وارد می کند و به نوعی قصد طرفین مخدوش می شود. بنابراین نه تنها شرط باطل است، بلکه عقد هم باطل می شود که به آن شرط خلاف مقتضای ذات عقد گفته می شود.در مواقعی که شرطی خلاف مقتضای اطلاق عقد باشد، مثلا طرفین شرط کنند که مسکن آنها در مکان و یا شهرخاصی باشد، این شرط اشکالی ندارد. اما اگر شرطی خلاف مقتضای ذات عقد و چیزی که طرفین می خواهند با عقد به آن برسند، باشد، نقض غرض شده و شرط باطل و مفسد است. شرط دیگری هم هست که جهل به عوضین پیش می آورد و باطل و مبطل است. یعنی شرطی بگذاریم که عوضین برای ما مجهول شود و معامله به تعبیر فقهی غرری شود .
شروط صحیح عقد
این شروط هم به 3 قسمت تقسیم می شود: شرط صفت، شرط فعل و شرط نتیجه. به این موارد در ماده 234 قانون مدنی اشاره شده است.هم در ماده 11 و 19قانون مدنی و هم در قباله ازدواج، شروطی مطرح است که این شروط هیچ اشکالی ندارد. طرفین میتوانند شروطی که خلاف مقتضای عقد نباشد و منفعت عقلایی دارد و مشروع است را با یکدیگر تراضی کرده وملزم هستند که طبق قایده “المومنون عندالشروطهم” به شروط دوازده گانه و شروط ضمن عقد وفادار باشند. نمونه هایی از شروط ضمن عقد عبارتند از: شرط ادامه تحصیل، اشتغال زوجه، وکالت زوجه در صدور جواز خروج از کشور، تقسیم اموال موجود بین زن و شوهر بعد از جدایی و وکالت مطلق زوجه در طلاق. درمجموع هر شرطی که مخالف با شرع واخلاق حسنه و قوانین عمومی نباشد، درج آن درقباله ازدواج بدون اشکال است و گاهی ضمانت اجرایی قوی دارند که زوجه در صورت فقدان آن موارد، به استناد آنها می تواند حق طلاق بگیرد. اما زوجین نمی توانند هر شرطی را که می خواهند در عقد قید کنند.
تاثیر شروط صحیح ضمن عقد
طرفینی که قصد ازدواج دارند، باید عاقلانه انتخاب کنند وعاشقانه زندگی کنند. متاسفانه در بعضی از موارد، طرفین عاشقانه انتخاب می کنند، یعنی چشمشان را روی همه چیز می بندند و بعد که وارد زندگی شدند، عاقلانه زندگی می کنند و تازه می خواهند شروطی که ضمن عقد گذاشته اند بررسی کنند که مشکل ساز می شود. اما اگرقبل از ازدواج چشمانشان را باز کنند وعاقلانه شروط و مسیری را که می خواهند طی کنند و خواسته هایی که دارند را مطرح کنند و بعد از قبول آن عاشقانه زندگی کنند وچشمانشان را ببندند، دیگر با مشکل روبرو نخواهند شد. درحال حاضراکثر جوانها عاشقانه زندگی می کنند و تحت هر شرایطی و با وجود مخالفت های خانواده، می خواهند فقط با هم ازدواج کنند، بعد از گذشت اندک زمانی، به مشکل بر می خورند و مترصد یک ضعف و نقصی هستند و همان را بزرگ می کنند و پیگیر طلاق می شوند.بنابراین بهتر است که زوجین از این مشکل پیشگیری کنند و قبل از عقد، همه شرایط را به دقت ببینند و خواستهها را مطرح کنند و بعداز آن مسایل را عاقلانه با یکدیگر در میان بگذارند. اکثریت مردها هنگام امضا سند ازدواج، آن را به خوبی نمیخوانند و اطلاعی ازآن ندارند و بعدها متوجه می شوند که به خاطراشتباهی، محکومیت و یا سوء رفتار ومعاشرتی، همسرشان به استناد همان امضاهایی که ندانسته کرده اند، درخواست طلاق می دهد.سردفترها هم طبق قانون مکلف هستند که هر بند از شروط عقدنامه را به زوجین تفهیم کنند. بنابراین بهتر است که قبل از ازدواج، با یک مشاورازدواج و یا خانواده مشورت کنند و با چشمی باز، عاقلانه تصمیم به بستن پیوندی مقدس اخذ کنند.
زن مالک مهر است
طبق قانون به مجرد عقد، زن مالک مهر است و درهمان لحظه می تواند مهریه اش را مطالبه کند و مرد هم چون دینی برگردنش است، موظف است آن را پرداخت کند. چقدر خوب است که به تعبیر قرآن، مهر را به صورت پیشکش و هدیه و با مهربانی پرداخت کنند. نه اینکه مهریه ها به اهرم فشاری درمجاری دادگاه ها تبدیل شود و با کمک مراجع قضایی آن هم نه یکدفعه بلکه ذره ذره و قطره قطره و به صورت اقساط، آن هم نه از باب اختیار، بلکه با اجبار و اکراه، مهریه را بپردازند. اگر قبول کنیم که مهریه هدیه مرد به زن است، بنابراین باید همان ابتدای ازدواج آن را به زن تقدیم کرد.